به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ حجتالاسلاموالمسلمین اُستاد «جواد محدثی» نویسنده برجسته حوزوی به مناسبت ایام عزاداری محرم، یادداشتی را با عنوان «چرا برای امام حسین(ع) گریه و عزاداری میکنیم؟» به نگارش درآورده است.
متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
داستان چیست؟
اگر انسان، عواطف انسانی خود را از دست نداده باشد، اشک و شادی، حالت روحی او را نشان میدهد.
اشک، زبان دل است.
گریه کردن، گاهی اعتراض به یک جنایت است.
نوحهسرایی، گاهی زنده نگه داشتن یاد یک مظلومیت و افشای یک ظالم است. حادثه عاشورا که در سال ۶۱ هجری در کربلا اتفاق افتاد، یکی از بزرگترین جنایتهای بشری درباره گروهی از پاکترین و فداکارترین انسانها بود؛ آن هم از سوی کسانی که خود را پاک و صالح میدانستند؛ اما برای حفظ قدرت خود، دست به یک قتلعام زدند و فرزند پیامبر خدا(ص) را، همراه برادران و فرزندان و یارانش کشتند؛ حتی از کشتن کودک ششماهه هم که تشنه بود و بیتاب، چشم نپوشیدند.
بعضی ظلمها و مظلومیتها، اگر یاد نشود، فراموش میشود.
بعضی از جنایتکاران اگر افشا نشوند، بهصورت یک قدّیس معرفی میشوند. اینجاست که وظیفه انسانهای آگاه و وجدانهای بیدار، دفاع و همدلی نسبت به مظلوم و مبارزه و جبههگیری علیه ظالم است. این «یاد» و «همراهی» بهشکلهای مختلف است و اشک و گریه، یکی از این راههاست.
واقعه عاشورا چیزی است که هر کس بخواند و بشنود و بفهمد، اگر وجدان انسانی او زنده باشد، حتماً متأثر میشود و اگر متعهد باشد، تأثّر و ناراحتی خود را بهشکلی ابراز میکند، که گریه یکی از این شکلهاست.
خط اهل بیت(ع)
بهعنوان قدرشناسی از پیامبر(ص)، احترام، دوستی و پیوند با خاندان او وظیفه ما مسلمانان است؛ این چیزی است که خود حضرت محمد(ص) از ما خواسته و ما را به دوستی با اهلبیت(ع) سفارش کرده است. در فرهنگ دینی ما عزاداری بر مظلومیت اهلبیت(ع) یکی از نشانههای دوستی و پیوند با آنان است. شادی کردن در تولدهای آنان و اشک ریختن در شهادتهایشان، پیوند قلبی ما را با آنان محکمتر و عمیقتر میکند. اشک ما، شاهد عشق ماست. برپا کردن مراسم عزاداری در عاشورا، نام و خاطره و یاد آنان را زنده نگه میدارد و این احیاگری نوعی تلاش برای خنثی کردن نقشه دشمنان آنان است که هم میخواستند، کسی سراغ این خاندان نرود و هم کسی از جنایتهای دشمنان نسبت به این خاندان پاک، یاد نکند. پس عزاداری ما، نوعی دفاع از حق و مبارزه با باطل و وسیلهای برای اتحاد و تجمع ما بر محور اهلبیت(ع) و عاشورا است.
پشتوانه دینی و عاطفی
سوگواری در فقدان یک عزیز، هم یک امر طبیعی و عاطفی است که نشاندهنده فعالیت احساسات و عواطف انسانی است و هم نسبت به خاندان پیامبر اسلام(ص)، بهخصوص نسبت به امام حسین(ع) و حادثه عاشورا، یک دستور دینی است. عمل پیامبر خدا(ص) و امامان شیعه(ع) و توصیههای مکرّر آنان نسبت به گریستن بر سیدالشهداء(ع) و یاد کردن مصائب خاندان پیامبر(ص) و مرثیه سرودن برای آنان و برپایی مجالس عزا، هیچ شبههای باقی نمیگذارد که این کار، ریشه در آموزههای دینی دارد و مستند به دستور پیشوایان دین است و کاری عقلانی و مدبّرانه است.
گریه بر شهید و غم فقدان یک عزیز، کاری انسانی و مقدس و ارزشمند است. پیامبر(ص) دستور داده بود که بر جعفربن ابیطالب و زیدبن حارثه که در جنگ تمور شهید شدند، گریه کنند. حضرت زهرا(س) بر سر قبر حمزه سیدالشهدا(ع) حاضر میشد، زیارت میکرد، نماز میخواند، میگریست و یاد آن شهید را زنده نگه میداشت.
سابقه عزاداری بر مظلومّیت خاندان پیامبر(ص) بسیار دیرینه است. پیامبر و امامان، از پیشگامان این مسأله بودند. حضرت صادق(ع) به کُمیت که شاعر اهلبیت(ع) بود، میفرمود تا برای امام حسین(ع) مرثیه بسراید و بخواند و دیگران را هم توصیه به شرکت در این مجالس میکرد. امام رضا(ع) به دعبِل شاعر شیعی دیگر میفرمود: ای دعبل! بر حسین(ع) مرثیه بسرای. تو با این کار ما خاندان را یاری میکنی. تا زنده هستی از یاری ما کوتاهی نکن. حضرت علی(ع) میفرمود: خداوند برای ما پیروانی قرار داده که یاور مایند، در شادی ما شادند و در غم ما غمگیناند. اینگونه نقلها و روایتها بسیار است و همه گواه آن است که خطّ عزاداری بر امام حسین(ع) و مظلومیت اهلبیت(ع) از سوی خود امامان(ع) ترسیم، تبلیغ و ترویج شده است.
دلی که به حسینبن علی(عج) و اهلبیت پیامبر(ص) عشق ورزد، بیشک در سوگ آنان هم میگرید و با این گریه، مهر و علاقه درونی خود را نشان میدهد و با کربلا و فرهنگ شهادت انس میگیرد و با سیدالشهدا(ع) که سرور همه شهیدان است، هم هدف و همراه میشود و با او بیعت میکند؛ بهتعبیر شهید مطهری(ره):
«گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط و حرمت اوست.»
..............................
پایان پیام / 348