به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ حادثه عظیم و ارزشمند کربلا، توجه محققان بسیاری را از جمله شیعه و سنی و حتی غیرمسلمان را به خود جلب کرده و هر یک از زاویهای به آن نگریسته و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار دادهاند، اما به نظر میرسد هنوز نکات و مطالب قابل توجهی وجود دارد که به دلیل حساسیت و یا شهرت که به ارسال مسلمات تبدیل شده، کمتر مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
از جمله این موارد، شناخت دقیق تفکر سیاسی-مذهبی نیروهای عراقی است که در برابر قیام امام حسین(ع) صفآرایی کردند و در کوفه و کربلا، حزب اموی را یاری رساندند.
كتاب حاضر درصدد پاسخگويي به اين نگاه است كه نه تنها شيعيان، مسئول واقعه كربلا نبودند؛ بلكه تفكرات عثمانی، اموی و رومی بود كه فاجعه كربلا را رقم زد و اين حقيقت با ادله و شواهد متقن تاريخی در اين كتاب، بررسی شده است.
این کتاب، مشتمل بر 271 صفحه بوده و در پنج بخش تنظیم شده است. فهرست عناوین کتاب عبارت است از: مفاهیم و بستر تاریخی، برنامههای تغییر هویت سیاسی - مذهبی کوفه، بازتاب تفکر عثمانی در کوفه، بازتاب تفکر عثمانی در کربلا، کربلا و نقش فقها و قراء.
در بخشي از پيشگفتار اين اثر آمده است: كتاب حاضر در صدد بيان اين مطلب است كه آنان كه در كوفه، مقابل قيام «مسلم» ايستادند و در كربلا سپاه «عمربن سعد» را تشكيل دادند، دارای تفكر عثمانی بودهاند و كوفی بودن مساوی شيعه بودن، مغالطهای بيش نيست. بديهی است كه اين به معنای حاكميت تفكر عثمانی بر كل شهر كوفه نيست و حتی انكار اكثريت شيعيان در برابر اقليت عثمانی مذهبان نيست و چنين ادعايی هم نشده است، اما معتقديم همين اقليت عثمانی، با پشتوانه قدرت زياد و مديريت فعال توانست با بسيج نيروهای خود در كوفه و البته استفاده ابزاری از اراذل و اوباش شهر، در برابر اكثريت بايستد و آنان را شكست دهد. اين نه تنها بزرگنمايی و طرفداری متعصبانه از يک گروه و حزب خاصی نيست، بلكه عين واقعيت و كشف حقيقتی تاريخي است. بزرگنمايی و خطا اين است كه ما تداعيات ذهنی خود را كه از كوفه داريم بر معارضان قيام امام حسين(ع) تحميل كنيم و به يك سخن «قلوبهم معك و سيوفهم عليك» بچسبيم، بدون اينكه به آنچه در خارج اتفاق افتاده و به ماهيت معارضان، توجهی داشته باشيم.
گفتنی است که کتاب «بازتاب تفکر عثمانی در واقعه کربلا» اثر «محمدرضا هدایتپناه»، از سوی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه روانه بازار نشر شده است.
................................
پایان پیام | 348