خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
۱۵:۱۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۲۳ مرداد
۱۴۰۳
۸:۰۰:۳۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
1478365

در نشست علمی «فلسفه و جایگاه تمدنی پیاده‌روی اربعین با رویکرد ذریه نبوی» مطرح شد؛

آیت‌الله سید منذر حکیم: پیاده‌روی اربعین یک حرکت مردمی است که سالانه مسیر خود را پرشتاب‌تر طی می‌کند

استاد سطوح عالی حوزه گفت: علمای معاصر ما از شهید بزرگوار آیت‌الله العظمی شهید صدر و قبل از ایشان آیت‌الله العظمی شاهرودی در پایه‌گذاری پیاده‌روی اربعین و پشتیبانی از آن به صورت یک سنت حسنه‌ی رسمیِ مذهبی و سیاسی، گام‌هایی برداشتند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در آستانه اربعین سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و حضور میلیونی زائران سیدالشهداء(ع) در پیاده‌روی اربعین، خبرگزاری ابنا سلسله نشست‌ها و گفت‌وگوهایی با علما و برخی شخصیت‌ها درباره اهمیت و جنبه‌های مختلف این آئین انجام داده است.

در این راستا، نشست علمی «فلسفه و جایگاه تمدنی پیاده‌روی اربعین با رویکرد ذریه نبوی» با حضور آیت‌الله «سید منذر حکیم» رئیس پژوهشکده الذریة النبویه و حجت‌الاسلام والمسلمین « علیرضا طاحونی» پژوهشگر علوم دینی در خبرگزاری ابنا برگزار شد که متن کامل آن در پی می‌آید:

حجت‌الاسلام طاحونی: عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت ایام جانسوز محرم الحرام و ماه صفر و به خصوص اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به محضر مبارک امام زمان(عج)، مقام معظم رهبری و عموم مراجع بزرگوار دین و عموم خواهران و برادران ایمانی با معرفت و با بصیرت نسبت به اهداف و بازخوانی قیام حضرت سیدالشهداء(ع) دارم.

امروز هم در این لحظات نورانی قصد داریم برای گفتگو پیرامون همین مبحث یعنی زیارت اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)، فتح بابی شود که امروزه تبلور پیدا کرده و مخصوصا در پیاده‌روی عموم بامعرفتان درگاه حضرت سیدالشهداء(ع) تجلی دارد. به همین مناسبت بنده به همراه سرور عزیزمان حضرت آیت‌الله حاج سید منذر حکیم، مورخ و پژوهشگر مسائل تاریخی و تمدنی گفتگویی در همین باب داریم. از محضر آیت‌الله حکیم تقاضا دارم کلیات مباحث مربوط به ارزش، اهمیت و قداست و جایگاه تمدنی پیاده‌روی زیارت اربعین حسینی(ع) را ارائه کنند؛ با توجه به تاریخ‌سازان این عرصه و به ویژه کسانی که در این عرصه پیشگام و پیش‌قدم بودند، علی الخصوص سادات جلیل القدر و به ویژه علما از سادات که این هویت اربعین را به صورت یک فرهنگ به ما رساندند.

آیت‌الله سید منذر حکیم: با تشکر از ورود عالمانه‌ی جناب استاد معزز حجت‌الاسلام طاحونی عزیز؛ از دو زاویه‌ی دید بحث پیاده‌روی اربعین مطرح می‌شود: یکی نقش تمدنی پیاده‌روی اربعین در فرهنگ اسلامی ما مسلمانان خصوصاً پیروان اهل بیت(ع) است. امروزه شاهد فراگیر شدن پدیده‌ی اربعین برای سایر اقشار، ملیت‌ها و ادیان هستیم که از دور و نزدیک وارد این عرصه‌ی بسیار شگفت‌انگیز و تأثیرگذار در فرهنگ‌ها شده‌اند. این پدیده در حال حاضر یک پدیده‌ی منحصربه‌فردی شده و یک حرکت تمدنی با شتابی را رقم می‌زند. زاویه‌ی دید دیگر، نقش ذریه‌ی نبوی(ص) در بحث پیاده‌روی اربعین است که مغفول قرار می‌گیرد.

بر اساس تحقیقات انجام شده از لحاظ تاریخی اولین زیارت اربعین، اولین اربعین بعد از شهادت اباعبدالله(ع)، از طرف اسراء آل‌الله و ذریه‌ی نبوی(ص)، فرزندان امام حسین(ع) و بقیه‌ی آل ابی‌طالب انجام شد. این‌ها در کربلا نقش برجسته‌ای ایفا کردند و آن را به عنوان یک واقعه‌ی ماندگار تاریخی تحقق بخشیدند. لذا آنان اولین کسانی هستند که بعد از واقعه عاشورا، به زیارت اباعبدالله(ع) رسیدند و سوژه‌ی اربعین و زیارت اربعین به صورت یک امر واقعی و جانسوز و جانگداز برای احیاء عاشورای حسینی(ع) تحقق پیدا کرد و سرسلسله‌ی حرکت تاریخی اربعین شد. البته آمدن صحابی جلیل جابر بن عبدالله انصاری هم مزید بر اعتبار و اهتمام به اربعین شد و کلیه‌ی مسلمانان توانستند با اقتدا به اهل بیت(ع) و صحابه‌ی بزرگ پیامبر اسلام(ص) از این سرچشمه‌ی جوشان استفاده کنند.

در اهمیت بزرگداشت اربعین همین بس که ما می‌بینیم در زمان خلفای جور و خصوصا اموی و عباسی که بنا را بر نابود کردن ذریه‌ی نبوی(ص) و اهل بیت رسالت قرار داده بودند، برای حفظ این شعار و این مراسم، پیروان اهل بیت(ع) از دادن دست و پا برای رسیدن به زیارت دریغ نمی‌کردند و این نشان دهنده‌ی عمق تأثیر زیارت اربعین اباعبدالله(ع) در فرهنگ اهل بیت(ع) است. همچنین حدیث معروف امام حسن عسکری(ع) را داریم که فرمودند: مؤمن 5 خصلت دارد و یکی از آن خصال پنج‌گانه، زیارت اربعین مطرح شده است. این نشان دهنده‌ی یکی از علایم اصلی مومنان است. علایم مؤمن فراوان است ولی 5 علامت به عنوان مشخصه و شاخص برای شناخت مؤمنین قرار داده شده که یکی از آن‌ها زیارت اربعین است. این از لحاظ تاریخی است که ما در سه حوزه‌ی تاریخی، معاصر و تمدنی به اربعین نگاه می‌کنیم. همان‌گونه که در پژوهشکده‌ی ذریه‌ی نبوی(ص) سه گروه علمی تخصصیِ مطالعات تاریخی، مطالعات معاصر و مطالعات تمدنی طراحی شده است که بحث اربعین در درون هر سه قلمرو به عنوان یکی از امور قابل توجه و قابل بحث باید مطرح شود. ان‌شاءالله پژوهشکده ذریه نبوی با این سه گروه علمی بتواند یک مجموعه‌ی پرباری را در خصوص پیاده‌روی اربعین مطرح کند و به نتیجه برساند.

تاریخ اربعین را عرض می‌کردم که از برگشتن اسراء در اولین اربعین آغاز شد لذا جانبازی‌ها و فداکاری‌های پیروان اهل بیت(ع) در دوران حکومت خلفای جور را شاهدیم که برای رسیدن زوار به قبر اباعبدالله(ع) غیر از هزینه‌های مالی، تاوان‌های بدنی می‌پرداختند  و زائران حاضر به فداکاری بودند و برای رسیدن به اربعین و زیارت اباعبدالله(ع)، دست و پا می‌دادند.

در تاریخ معاصر و در دهه‌ی 90 میلادی، صدام به عنوان عامل و حامل فرهنگ استعمار، بنا را بر تعطیل کردن پیاده‌روی اربعین قرار داده بود و ما در این مسیر شهدای زیادی از شیعیان اهل بیت(ع) در عراق دادیم. علمای معاصر ما از شهید بزرگوار آیت‌الله العظمی شهید صدر و قبل از ایشان آیت‌الله العظمی شاهرودی در پایه‌گذاری پیاده‌روی اربعین و پشتیبانی از آن به صورت یک سنت حسنه‌ی رسمیِ مذهبی و سیاسی، گام‌هایی برداشتند. از این رو منتهی به شهادت شیعیانی شد که در پیاده‌روی اربعین کمال حضور و مبارزه را داشتند. جمعی از زائران در روز اربعین به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) نائل می‌شدند و حتی در برگشت هم شهید می‌دادند. بعد از سقوط صدام سنت پیاده‌روی اربعین به گونه‌ای احیاء شد که امروزه جهانی شده و شیعیان اهل بیت(ع) و غیرشیعیان از مسلمانان و غیرمسلمانان سراسیمه خود را برای شرکت در این همایش و این حرکت بسیار زیبای معنوی و عرفانی می‌رسانند. این نشانه‌ی این است که ما در یک حرکت تکاملی در پیاده‌روی اربعین حرکت می‌کنیم.

حجت‌الاسلام «طاحونی»: همان‌طور که به خوبی اشاره فرمودید خاستگاه‌های مختلفی برای تمدن نوین امت اسلامی وجود دارد. به نظرم می‌رسد که کسانی که در آستانه‌ی قدم برداشتن در این مسیر نورانی با مصداق همین پیاده‌روی اربعین اباعبدالله الحسین(ع) هستند می‌خواهند بدانند که بالأخره وقتی زائر می‌خواهد در آنجا گام بردارد، این کار مثل بقیه‌ی ابواب اعتقادی، فقهی و اخلاقی ما آداب و رسومی دارد و همان‌طور که اشاره فرمودید اربعین اباعبدالله الحسین(ع) در عالم تشریع به لحاظ اهمیت به عنوان اولین بار از ناحیه‌ی اسرای آل‌الله و یا جناب جابر صحابی خاص نبی مکرم اسلام(ص) و همراه ایشان جناب عطیه‌ی عوفی برگزار شد. مفهوم زیارت که عبارت از دیدار معنوی و عرفانی میان زائر و مزور است و ارکان زیارت که عبارت از همان زائر و مزور است، از دیدگاه شما زیارت بامعرفت چه زیارتی می‌تواند باشد؟ یعنی زائر در زیارت چه کند؟ چه کسی را زیارت می‌کند و آیا می‌توانیم ادعا کنیم که در حال حاضر یک دوره از معارف به عنوان زمینه‌سازی تمدن اسلامی مبتنی بر دیدگاه‌های توصیه‌های بزرگان دین است که هیچ‌گاه در هر شرایطی زیارت از آن‌ها فوت نمی‌شد و به همه سفارش می‌کردند به طوری که در هر قدم در روایات اسلامی وارد شده که هزار درجه و هزار حسنه برای شخص نوشته می‌شود و در هر قدمی که به صورت پیاده‌روی برمی‌دارد، هزار سیئه از او محو می‌شود. آیا می‌توانیم رد پایی از آن را در قالب زیارت اربعین اباعبدالله الحسین(ع) پیدا کنیم؟ این موضوع را بیشتر تبیین بفرمایید و پیام‌های امروزی و دوره‌ی معاصر ما نسبت به اربعین اباعبدالله الحسین(ع) بیشتر کدام پیام‌ها هستند؟ اگر به پیام‌های تمدنی اشاره بفرمایید خوب است. در کل از محضرتان تقاضا دارم بفرمایید که آیا می‌توانیم ادعا کنیم همان‌طور که در صحنه‌ی کربلا و عاشورا سادات جلیل القدر از بنی‌هاشم در میان اصحاب عاشورایی سال 61 هجری از اهمیت والا و عظمت بالایی برخوردار بودند به طوری که عرض می‌کردند اول بگذارید ما جان خودمان را فدا کنیم، بعد شما اهل بیت وظیفه‌ی خودتان را می‌دانید و هر کاری که خواستید زیر سایه‌ی امام زمان‌تان انجام دهید. آیا این ذریه‌ی نبوی(ص) در اربعین‌های بعدی هم پیش‌قراول و پیشگام بودند؟ آیا شواهد تاریخی در این زمینه وجود دارد؟ کمااین‌که اشاره فرمودید در بعضی از دوره‌ها شیعیان از برگزاری اربعین اباعبدالله الحسین(ع) ممنوع می‌شدند، اما چه اسراری وجود دارد؟ در عالم تشریع، نماد و سمبل اربعین، اربعین اباعبدالله الحسین(ع) باشد و تا همین چند سال پیش کسی باور نمی‌کرد که اربعین به یک رسانه‌ی بزرگ و بلکه بزرگ‌ترین منشور و سند راهبردی و از مختصات شیعه و کلا آزادی‌خواهان عالم مطرح شود، هم به صورت یک رسانه درآید و عامل وحدت امت اسلامی قرار گیرد و بتوان درس‌های تمدنی از آن گرفت، اگر صلاح می‌دانید در این باب هم اشاره‌ای بفرمایید.

آیت‌الله سید منذر حکیم: بسیار به‌جا است که ما روی چند موضوع دقت کنیم. یکی اصل زیارت امام حسین(ع) به عنوان یک اصل ایمانی است. البته بحث تولی و تبرّی و اظهار ارادت به ائمه‌ی معصومین(ع) و اهل بیت(ع) در قرآن با عنوان مودت واجبه مطرح شده است: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏» (الشوری: 23) و این‌که این مودت چگونه نشان داده شود و آشکار شود، ریشه‌ی قرآنی دارد. به عبارت دیگر اگر بخواهیم خیلی خلاصه کنیم، ارتباط قلبی میان الگوها و اسوه‌های آسمانی و الهی در اشخاصی به نام اهل بیت رسالت، پیامبر خاتم، فاطمه‌ی زهرا و ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام، به صورت محبت و مودت ـ (که مودت بالاتر از محبت می‌تواند باشد)، فلسفه‌ای جز ایجاد یک عامل پرشتاب برای حرکت تکاملی برای انسان یا بالاتر از آن وجود ندارد. خداوند متعال در متن شریعت و دین، مودت را واجب کرده و مظاهر، نمودها و پدیده‌هایی که مودت و محبت را اظهار کند، بیان کرده است. برای نمونه در نماز واجب است بعد از عبارتِ «و أشهد أنّ محمداً(ص) عبده و رسوله»، درود فرستادن بر اهل بیت(ع) یعنی عبارت «اللهم صل علی محمد و آل محمد» واجب است. شافعی این‌طور می‌گوید که: «كَفاكُمُ مِن عَظيمِ القَدرِ أنَّكُمُ/ مَن لَم يُصَلِّ عَلَيكُم لا صَلاةَ لَهُ» کسی که بر آل پیامبر(ص) درود نفرستد گویا نماز نخوانده است.

از اینجا که شروع کنیم فلسفه‌ی اظهار ارادت به صورت زیارت و حضور در نزد حرم و قبر سالار شهیدان به خوبی قابل احساس خواهد بود.

از لحاظ واقعیت خارجی، انسانی که به اباعبدالله(ع) تعلق دارد و در کنار قبر اباعبدالله(ع) برود احساس خاصی برای او پیدا می‌شود؛ احساس می‌کند در یک بهشتی از معنویت قرار گرفته و در یک حالت روحانی است. البته این به شرط معرفت است. به شرط این‌که بداند امام حسین(ع) کیست و چرا شهید شد؟ به تعبیر آن شاعر بسیار ارزشمند ما، که: «به جز از علی(ع) که آرد پسری ابوالعجایب / که علَم کند به عالم شهدای کربلا را». اوج فداکاری، جانبازی و تعلق به ساحت قدسی الهی در حادثه‌ی عاشورا نمایان شد. سیدالشهداء(ع) در شدیدترین و بدترین شرایط فیزیکی، جسمی، جغرافیایی در مضیقه و تنگنا قرار می‌گیرد و تعلقش را با خداوند متعال، با قاضی الحاجات، با محبوب و معشوق خودش دارد و عشق‌بازی می‌کند:

«تَرَکْتُ الْخَلْقَ طُرّا فی هَواکا/ وَاَیْتَمْتُ الْعِیالَ لِکَیْ اَراکا»

«وَلَوْ قَطَّعْتَنی فِی الْحُبِّ اِرْبا/ لَما حَنَّ الْفُؤادُ اِلی سَواکا»

این اگر شعر اباعبدالله(ع) هم نباشد، زبان حال ایشان است. یا آن دعایی که معروف است که امام در آن لحظات قبل از شهادت می‌خواند و چگونه اظهار نیاز، اظهار عجز و اظهار تعلق به خدا می‌کند.

این یک الگوی کمالی برای ما است که این در آن شرایط آن‌چنان درخشید و می‌درخشد که به تعبیر زینب کبری(س) که فرمودند: به خدا قسم، تو نمی‌توانی ذکر ما را محو کنی و ما را از یاد مردم، از یاد جامعه و از یاد مسلمانان ببری.




این اظهار ارادت یکی از آن عناصر کمال‌زا و تکامل‌‌آفرین است که انسان در عمق حرکت خودش و در عمق وجودش آن را احساس و لمس می‌کند. لذا اگر شخصی یک بار زائر کربلا شد آن‌چنان تعلق پیدا می‌کند که هر بار دلش می‌خواهد برود. لذا در روایات آمده که؛ جفا است اگر کسی به زیارت اباعبدالله(ع) نرود؛ حتی اگر ناتوان باشد به بالای پشت‌بام برود و در آنجا سلام کند، حتی سلام کوتاه. با این اظهار ارادت و زیارت از راه دور، بر عنصر زیارت تأکید شده است. در تعریف زیارت می‌گویند: «حضور الزائر عند المزور»؛ زائر باید نزد مزور حاضر شود. حضور فیزیکی خیلی مطلوب است. اگر حضور فیزیکی امکان نداشت، حضور معنوی باید باشد. با رفتن بر بام و حتی ایستادن در آفتاب گرم و زیارت اباعبدالله(ع)، حضور معنوی تحقق پیدا می‌کند.

این را مقایسه کنید با کسی که از راه دور بیاید، ما شنیده‌ایم که بعضی‌ از هند و پاکستان و کشورهای بسیار دور به زیارت اباعبدالله(ع) پیاده می‌روند. بعضی‌ ماه‌ها سختی سفر را تحمل می‌کنند تا به زیارت نایل شوند. این‌ها چیزی را حس کرده‌اند که این همه سرمایه‌گذاری و هزینه می‌کنند، چون احساس می‌کنند عاید بسیار بهتر و برتری از آنچه که از عمر مصرف می‌کنند، به دست می‌آورند.

پس در اینجا یک بحث خود زیارت است که فی حد نفسه موجب رشد و کمال انسان می‌شود. حال، در اربعین‌های اخیر، ارتباط و تعامل اجتماعی و بهره گرفتن از ارزش‌های اخلاقی در اقوام و ملیت‌های مختلف مطرح می‌شود. در اربعین هیچ نوع حادثه‌ای به نام دعوا، یا زد و خورد، یا عدم تحمل دیگران نمی‌بینید. یعنی تاب‌آوری مردم بالا می‌رود، و تفاهم و تعامل و اظهار محبت مردم به یکدیگر بیشتر می‌شود که این از لحاظ ایجاد یک حرکت تمدنی، بسیار تأثیرگذار است. لذا وقتی زائران برمی‌گردند در فکر اربعین بعدی هستند و از آن اربعین برای اربعین بعد برنامه‌ریزی می‌کنند. این نشان‌دهنده‌ی این است که علاوه بر زیارت اباعبدالله(ع) یک ویژگی مضافی وجود دارد. اگر این زیارت، زیارت بامعرفت بود، یعنی زائر وقتی خدمت امام رسید و «أشهد أنك تسمع كلامي و ترد جوابي» را باور کرد، آن زمان زیارت‌نامه‌ها به زائر خط و جهت می‌دهد که باید به دنبال چه چیزی باشد. بنابراین زائر یک شخصیت تمام‌عیار الهی را در تمام ابعاد وجودی ترسیم می‌کند. این خیلی مهم است که زائر این الگو را بشناسد و به این الگو ایمان داشته باشد. زائر وقتی با این نوع از زیارت وارد شود و خارج شود، شستشوی جدیدی برای روح، اعتقادات و اندیشه‌های او به وجود می‌‌آید. همچنین حرکتی در جهت ایجاد سبک زندگی مطلوب الهی، به این انسان واصل و عاید می‌شود. لذا هر یک از اجزای این حرکت بسیار ارزشمند، معنوی و مذهبی و دارای آثار مختلف است. باید همه‌ی این‌ها را در کنار هم ببینیم تا عظمت و فلسفه‌ی پیاده‌روی و مقدار تأثیرگذاری آن را به خوبی درک کنیم.

حجت‌الاسلام «طاحونی»: با توجه به این‌که حضرتعالی که از سلاله‌های پاک حضرت سیدالشهداء(ع) هستید، سالیان سال در نجف بودید، اگر خاطراتی از اساتید و علما درباره پیاده‌روی اربعین دارید بفرمایید. در دوران معاصر و در دورانی که حضرتعالی در نجف به عنوان یک عالم دینی و مجاهد در زندان‌های رژیم بعث بودید اگر خاطره‌ای به صورت مصداقی دارید، بفرمایید. مخصوصا در شرایط خوف و خطر، سرما و گرما، موانع آن‌چنانی، امکانات محدود و معدود، اگر خاطره‌ای در ذهن مبارک حضرتعالی هست بفرمایید که به عنوان توشه‌ی سفر زائرین بامعرفت ما باشد.

آیت‌الله سید منذر حکیم: یکی از نکات مهم و قابل توجه در بحث پیاده‌روی و نقش علما و سادات این است که با توجه به این‌که علی‌رغم این‌که امام حسن عسکری(ع) فرمودند که زیارت اربعین از ویژگی‌های مؤمن است، اما آیا پیاده‌روی اربعین یک امر ابداعی و ابتکاری است یا این یک امر شرعی است و به عنوان یک سنت دینی مطرح شده است؟ علمای ما و کسانی که ما در یاد داریم و در خدمت‌شان بودیم، مثل آیت‌الله العظمی شاهرودی بزرگ، آیت‌الله العظمی شهید صدر، آیت‌الله آقا سید مصطفی خمینی و دیگر سادات بزرگوار دیگر، برای زیارت و پیاده‌روی اربعین برنامه‌ریزی می‌کردند. البته علمای بزرگوار ما در چند نوبت  یعنی در نیمه‌ی رجب، نیمه‌ی شعبان و عرفه به زیارت سیدالشهداء(ع) می‌رفتند که مهم‌ترین آن روز بیستم صفر بود.

 علما پیاده‌روی اربعین را در مسیر طولانی 4-5 روزه می‌رفتند که الان به طریق العلماء معروف است. در این مسیر جایگاه‌هایی برای استراحت در نظر می‌گرفتند و حتی توشه‌ی راه را با خودشان برمی‌داشتند. اخیراً مردم می‌آیند و به صورت تبرعی در خدمت زوار هستند. قبلا این‌چنین نبود، علما یک مقدار آب و نان خشک و ماست و پنیر و خرمایی با خودشان برمی‌داشتند و چند روز را مدیریت می‌کردند. بعضی از بزرگواران مثل آیت‌الله آقا سید علی شاهرودی(ره) گاهی اوقات یک روزه این راه را می‌رفت. ایشان از همین راهی که هشتادواندی کیلومتر است را از اذان صبح تا غروب آفتاب با یک حرکت بسیار پرشتابی طی می‌کرد و یک روزه خود را به زیارت می‌رساند و برمی‌گشت. در آن سال‌هایی که صدام پیاده‌روی اربعین قدغن کرده بود، شهید صدر پشت این جریان بود و آن را هدایت می‌کرد. علما، امکانات پشتیبانی مالی و سازماندهی این حرکت سیاسی، انقلابی و دینی به نام پیاده‌روی اربعین را ایجاد کردند و در این مسیر شهید دادند. این نشان‌دهنده‌ی این است که وقتی علما وارد چنین کاری می‌شوند به آن مشروعیت و مطلوبیت می‌دهند لذا مردم به عنوان یک الگوی قابل تحقق و لازم التحقق آن را می‌دیدند و می‌بینند و به همین خاطر حتی در زمان قدغن بودن پیاده‌روی اربعین، شیعیان به صورت انفرادی می‌رفتند؛ شب‌ها پیاده می‌رفتند و روزها هم مخفی می‌شدند. به همین دلیل این پیاده‌روی به هیچ وجه حتی در دوران خفقان صدام قطع نشد. دیدیم که بعد از به درَک واصل شدن صدام هم خیزشی در مردم به وجود آمد و آن همه فشار خودش را به صورت یک حرکت بسیار عالی نشان داد؛ مثل اهرم فشاری که برداشته شد. حتی در اولین اربعین بعد از سقوط صدام، امکاناتی نبود، آمریکایی‌ها هم ترسیده بودند اما شیعیان بسیار فهیم و جسور و شجاع، به گونه‌ای برنامه‌ریزی کردند که خودشان بدون وجود و دخالت دولت مدیریت کردند. آن‌طور که پسرعموی ما تعریف می‌کرد، شیعیان در مقابل آمریکایی‌هایی که مایل نبودند این حرکت انجام شود، اربعین اول را به خوبی مدیریت کردند. این نشان می‌دهد که پیاده‌روی اربعین یک خیزش مردمی است که مسیر پرشتاب خود را سالانه پرشتاب‌تر طی می‌کند و ان‌شاءالله به ظهور آقا امام زمان(عج)، منجی عالم بشریت منتهی شود.

حجت‌الاسلام طاحونی: در مورد آسیب‌شناسی اربعین هم نکاتی بفرمایید که چه چالش‌هایی در این مسیر وجود دارد؟ یا اگر توصیه‌ای به صاحبان مواکب و زوار دارید، بفرمایید.

آیت‌الله سید منذر حکیم: طبیعی است، در یک حرکت خودجوش مردمی همه‌ی انسان‌هایی که شرکت می‌کنند با اخلاق، سلایق و ذوق‌های متفاوت‌شان در پیاده‌روی اربعین حضور دارند و یک عامل و انگیزه‌ی مشترکی دارند که بسیار مهم است. اینجا اختلاف سلیقه‌هایی باقی می‌ماند که نباید به اصل این جریان آسیب وارد کند. البته امکان دارد افراد سودجو و بدون انگیزه به پیاده‌روی اربعین بروند؛ یا حتی برای سوءاستفاده از امکاناتی که مردم عراق در طبق اخلاص تقدیم زائران می‌کنند به آنجا بروند. آن کسی که در آنجا بذل و بخشش می‌کند، به نذر و هدف خودش می‌رسد، اما این ما هستیم که وقتی به آنجا می‌رویم باید خودمان را مدیریت و کنترل کنیم و نباید به خاطر فراوان بودن امکانات غذایی و امثال این‌ها به آنجا برویم. یا افرادی که ناآگاه و به تعبیر دیگر نابلد هستند در آنجا حضور پیدا می‌کنند. بزرگترها باید این‌ها را راهنمایی کنند و به همین خاطر حضور تیم‌های فرهنگی و تبلیغی بسیار ضروری و جدی است تا در هر مقطعی و مرحله‌ای آسیب‌ها را مورد به مورد تذکر دهند و آسیب‌زدایی کنند. این کمترین کاری است که می‌توان انجام داد. راهپیمایی اربعین الحمدلله به نوعی خودجوش انجام می‌گیرد. مبلغین زیادی می‌روند تا در فرصت طلایی پیاده‌روی بتوانند فرهنگ‌سازی مطلوب را داشته باشند.

حجت‌الاسلام طاحونی: این‌که از کشورهای دیگر در مسیر پیاده‌روی اربعین موکب می‌زنند، احیاناً خللی به ضیافت عراقی‌ها به عنوان میزبان وارد نمی‌کند؟ چه توصیه‌ای در این زمینه دارید؟

آیت‌الله سید منذر حکیم: امکانات عراقی‌ها محدود است، یعنی آدمی که هیچ امکانی ندارد، وام می‌گیرد و موکب کوچکی می‌زند و یا خانه‌ی خود را در اختیار زائران قرار می‌دهد، این دیگر «غایة الجود بذل الموجود» است. یک حرکت این‌چنینی جهانی حتماً احتیاج به پشتیبانی از طرف دولت عراق دارد. کل نیروهای امنیتی در عراق بسیج می‌شوند و در سال‌هایی که داعش در آنجا حضور داشت، چندین بار حوادثی به وجود آمد و علی‌رغم وجود حفاظت‌های امنیتی شدید باز خالی از مشکل نبود.

در دورانی که داعش بر برخی شهرهای شمال عراق تسلط داشت، یکی از دوستانی که به رحمت خدا رفت، تشکیلاتی برای حفاظت از زائران ایرانی راه انداخت. آنان زائران ایرانی را در خانه‌های دورتر از حرم اسکان می‌دادند که اگر حادثه‌ای پیش آمد آسیب نبینند. وی تعدادی از ماشین‌دارها را بسیج کرده بود و به تعدادی از جوانان چندین ماه قبل از اربعین آموزش می‌داد که این‌ها چگونه در خدمت زائران باشند. هم از لحاظ اینکه زائران گم نشوند، هم از لحاظ اسکان، هم از لحاظ تغذیه و هم از لحاظ امنیتی که زائران چگونه بتوانند در خدمات مطلوب به صورت برنامه‌ریزی شده شرکت داشته باشند. که البته بعداً به تشکیلات جدیدی تبدیل شد که امروزه این کارها را انجام می‌دهند.

من سال گذشته به چندین موکب ایرانی و عراقی رفتم و فضای آنجا را دیدم. بعضی از موکب‌های ایرانی موکب‌های فرهنگی بودند که مشاوره می‌دادند، درس می‌گذاشتند، نماز جماعت داشتند، برنامه‌های تلاوت و حفظ قرآن و مباحث اعتقادی داشتند. حتی برای سطوح سنی مختلف برای خواهران، برادران، کودکان، نوجوانان و بزرگسالان برنامه برگزار می‌کردند. تنوع در این کارها و یا برنامه‌هایی که مجمع جهانی اهل بیت(ع) در سال‌های گذشته در مسیر کربلا به عنوان کرسی‌های مشاوره و کرسی‌های طرح مباحث روز مربوط به اربعین و یا قضایای جهانی برگزار کرده بود، کارهای بسیار خوب و عالی است. می‌توانیم بگوییم برنامه‌ریزی چنین فرصت و گردهمایی خودجوش، یک برنامه‌ریزی الهی است. ما چه نقشی می‌توانیم داشته باشیم جز این‌که یک عامل کوچکی در این حرکت باشیم، اما همین خودجوش بودن و ارتباط عاطفی زائرین با یکدیگر زمینه‌های زیادی را فراهم و هموار می‌کند تا بیشترین استفاده‌ی معنوی در این زیارت صورت بگیرد. لذا زائر بسیار باید مراقب باشد که به زیارت و ره‌آورد آن آسیب نزند. این مهم‌ترین توصیه‌ی ما است که «بَلِ الْإِنْسانُ عَلى‏ نَفْسِهِ بَصيرَةٌ» (القیامة: 14) بصیرت داشتن خیلی اهمیت دارد. امیدواریم خداوند متعال کمک کند که همه‌ی ما با بصیرت در این مسیر حرکت کنیم و شرکت کنیم.

حجت‌الاسلام طاحونی: اگر در پایان نکته‌ای دارید به عنوان حسن ختام بفرمایید.

آیت‌الله سید منذر حکیم: خیلی ممنون و متشکریم. خداوند به شما توفیق بیشتر بدهد تا بتوانید در این مسیر و در مسیر اربعین گام بسیار مفید و باارزشی که برداشتید کامل‌تر شود و ما هم بتوانیم وظایف خودمان را به نحو احسن انجام دهیم.

.......................................

پایان پیام/ 167