خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
۳:۵۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید

نویسندۀ کتاب «البلاغ المبین فی زیارة الاربعین» در گفت‌وگو با ابنا: زائران در عبارات گهربار و مفاهیم ارزشمند زیارت اربعین دقت و تأمل کنند

عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ع) العالمیة اظهار داشت: زائران عزیز در عبارات گهربار، وزین و مفاهیم ارزشمند زیارت اربعین دقت و تامل کنند چون از زبان معصوم روایت شده است. زیارت اربعین، زیارتی است که من از آن به زیارتی که درهای امید را به روی انسان‌ می‌گشاید تعبیر می‌کنم

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در آستانه اربعین سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و حضور میلیونی زائران سیدالشهداء(ع) در پیاده‌روی اربعین، خبرگزاری ابنا سلسله گفت‌وگوهایی با علما و برخی شخصیت‌ها درباره اهمیت این آئین انجام داده است.

گفت‌وگوی زیر با حجت الاسلام و المسلمین دکتر «خالد جبار غفوری الحسنی» پژوهشگر علوم دینی و عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ع) العالمیة درباره اثر علمی ایشان است که در پی می‌آید:

..........................................................
مترجم: سید محمد خادم
..........................................................

*اخیراً از حضرتعالی کتابی با عنوان «البلاغ المبین فی زیارة الاربعین» منتشر شده است. ضمن معرفی خود، از ویژگی‌های این کتاب بگویید.

بسم الله الرحمن الرحیم

من دکتر شیخ خالد غفوری الحسنی از اعضای هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه هستم که در تدوین مقاله‌ها، کتاب‌ها و کنفرانس‌های متعددی همکاری پژوهشی داشته‌ام. خداوند عزوجل این توفیق را به من داده تا این تلاش ناچیز علمی را به امت اسلامی تقدیم کنم و آن کتابی است که «البلاغ المبین فی زیارة الاربعین»‌ نام دارد.

آنچه باعث شد من علی‌رغم وجود نوشته‌های دیگران که خداوند به ایشان جزای خیر دهد، در شرح و تفسیر زیاراتی همچون زیارت عاشورا به نوشتن این کتاب رو بیاورم، جای خالی این کتاب در تراث اسلامی بود به‌گونه‌ای که من در مورد زیارت اربعین نوشته‌ای رضایت‌بخش که حق مطلب را ادا کرده باشد نیافتم. لذا با اتکاء به خداوند عزوجل، نسبت به پرکردن این خلأ از لحاظ شرعی احساس مسئولیت کردم.

مطمئنا این اثر بزرگ، عنایتی از جانب ابی‌عبدالله(ع) بوده است و اگر عنایت ایشان و خداوند شامل حال ما نبود، نمی‌توانسیم این اثر را به اتمام برسانیم.

این کتاب حدود ۶۴۰ صفحه دارد و تقریباً اثر بزرگی به شمار می‌رود. البته هر کس این کتاب را مطالعه کند می‌بیند که هنوز جای تحقیق وجود دارد و تحقیقات این کتاب تمام نشده و جای تکمیل و اضافه کردن مطالب دارد.

چاپ این کتاب توسط «مرکز کربلا للدراسات و البحوث» زیر نظر عتبه مقدسه حسینیه انجام گرفته است؛ عزیزان در این موسسه ما را در چاپ این اثر یاری کردند که خداوند به آن‌ها جزای خیر دهد.

«مرکز کربلا للدراسات و البحوث»، مرکز مبارک و پربرکتی است که تلاش‌های زیادی در این زمینه کرده و به تلاش خود ادامه می‌دهد. همچنین این مرکز همایشی دارد که ویژه سید علی الطباطبایی معروف به صاحب ریاض است که در آینده برگزار خواهد شد. از طرف دیگر، مجله‌هایی چاپ می‌کند، از جمله مجله‌ای که اخیراً قرار است آن‌ را به چاپ برساند به اسم « العزاء»، که حاوی پژوهش‌هایی درباره واقعه کربلاست.

به کتاب خودمان برگردیم. کتاب «البلاغ المبین فی زیاره الاربعین» با توجه به حجم بزرگی که دارد که حدود ۶۴۰ صفحه است، عادتاً حاوی مقدمه‌ای در ابتدای آن است.  

اما مقدمه این کتاب تشریفاتی نیست بلکه مقدمه‌ای فنی و دقیق است که من مشکلی را که به دنبال حل آن بوده‌ام و اینکه هدف و رویکرد قابل اعتماد در بررسی این مباحث چیست، را در آن ارائه داده‌‌ام.

بعد از این مقدمه فنی، مباحث کتاب را به ۴ فصل تقسیم‌بندی کرده‌ام.  همچنان که متعارف است فصل اول بیانگر مفاهیم مهم و کلیدی و پیش‌نیازهای مباحث است. به نسبت فصل ثانی در این فصل به بحث سندی زیارت اربعین پرداخته می‌شود که بحث تخصصی است. به طور کلی از آنجا که مباحث و پژوهش‌های این کتاب تخصصی است، مخاطب آن اندیشمندان و متخصصان هستند و برای عموم مردم مناسب نیست. برای نمونه بحث‌های سندی که درباره زیارة‌ اربعین آمده است بخش وسیعی از مطالب را دربرگرفته که در مورد همه روایان این زیارت تک تک تحقیق کرده‌ام. از طرف دیگر، در مورد بعضی از روایان که محل بحث و اشکال برخی از عالمان، محققان و رجالیون بوده‌اند بحث بیشتری کرده و اشکالات و شبه‌هایی را که ممکن است متوجه سند زیارت اربعین بوده باشد و در مجالات مختلف مطرح و موجب تشکیک در سند این زیارت می‌شود را پاسخ داده‌ام.

در نهایت اثبات کرده‌ام که سند زیارت اربعین، قوی و معتبر است بلکه بالاتر، چون من آن را «سند جماهیری»‌ نام‌گذاری کرده‌ام چراکه در سلسله سند این زیارت، بزرگانی از روات همچون ابن فضال بوده است و در بعضی از حلقه‌های سند دو راوی وجود دارد که در آنِ واحد این زیارت را نقل کرده‌اند.

شیخ طوسی زیارت اربعین را در دو اثر خود یعنی تهذیب الاحکام و مصباح المتهجد از گروهی از روایان و نه یک روای، نقل کرده است. لذا وقتی می‌گوییم سند این روایت «سند جماهیری» است مبالغه نمی‌کنیم یا حرفی احساسی نمی‌زنیم که احساسات مخاطب را برانگیزیم. نه اینگونه نیست؛ وقتی شیخ طوسی زیارت اربعین را از جماعتی نقل می‌کند و شما می‌دانید که جماعت سه نفر به بالا را شامل می شود اما منظور از جماعت در کلام شیخ طوسی گروهی از روایان است که تعدادشان زیاد و قابل اعتناست؛ دلالت می‌کند که زیارت اربعین مشهور و متعارف بوده است و الا معنا نداشت که آن ‌را جماعتی نقل کنند. بنابراین اگر شیخ طوسی این روایت را از یک شخص روایت نکرده بلکه از جماعتی آن را نقل کرده، نشان می‌دهد که متداول و مشهور بین اصحاب بوده و در جامعه اسلامی خصوصاً جامعه شیعی شناخته شده بوده است.

همچنین زیارت اربعین را جماعتی از یکی از بزرگان علمای ما که در قبول و رد اسناد روایات بسیار سرسخت است نقل کرده است و او هارون ابن موسی التلعکبری است که یکی از بزرگان علمای ما در زمان خودش است. بنابراین سند زیارت اربعین متعبر است اگرچه برخی اظهار نظرها و عباراتی وجود دارد که سند آن را ضعیف می‌پندارند اما من در این کتاب چنین شبهه‌هایی را از سند این روایت دور کرده‌ام و اثبات کرده‌ام، به دو راوی که در سلسله سند این روایت مشکوک‌اند را می‌شود با قرائن زیاد، اعتماد کرد؛ از یکی از آن‌دو راوی جمله‌ای نقل شده که منسوب به آن سه نفری است که در علم رجال در مورد آن‌ها گفته می‌شود «لا یرون الا عن ثقه» یعنی آن‌ها جز از ثقه چیزی نقل نمی‌کنند؛ مثل بزنطی، ابن ابی‌عمیر و ... .

بحث سندی بحث وسیعی است که گنجایش یک فصل کامل را دارد و من فقط این دو راوی که ثقه بودنشان مشکوک است را بررسی نکرده‌ام بلکه همه راویان در سلسله سند زیارت اربعین را بررسی کرده‌ام. اما در مورد این دو راوی باید به این نکته توجه شود که در کتب رجالی ضعیف شمرده نشده‌اند بلکه به ثقه بودن آن‌دو تصریح نشده است. لذا فرق است بین راوی که به ضعف او تصریح شده که در این صورت دفاع از او سخت است و راوی که عالمان رجالی در مورد ثقه یا ضعف او سکوت کرده و اسم او را ضمن راویان نیاورده‌اند که در این صورت آنچه در علم رجال معروف است اعتماد به قرائن فراوان دیگر است. بر همین اساس، هنگامی که یکی از پژوهشگران این قرائن را که من در توثیق این دو راوی مشکوک آورده‌ام دید، با گفت: اگر ده درصد از این قرائن را در مورد این راوی می‌دانستم به وثاقت او اعتقاد پیدا می‌کردم. من قرائن زیادی را برای توثیق این دو راوی در کتاب ذکر کرده‌ام که مشکلی در سند آن وجود نخواهد داشت.

*اینجا سوالی که طرح می‌شود این است که ما چندین نوع زیارت اربعین داریم یا فقط یک زیارت اربعین داریم؟

در مورد زیارت اربعین ما زیارت اربعین معروف را داریم که از حیث سند و مصدر و محتوا، معتبر است. اما از حیث مصدر این روایت در کتاب تهذیب الاحکام شیخ طوسی آمده است که شما می‌دانید در این کتاب روایات مهمی آمده است و نزد امامیه یکی از کتب معتبر اربعه است. این از حیث علمی، اما از سوی دیگر شیخ طوسی این روایت را در کتاب دیگرش «المصباح المتهجد» نیز نقل کرده است. این از حیث سند و مصدر اما از حیث محتوا حقیقتاً محتوایی متین و متمایز دارد.

اما در مورد روایت‌های دیگری که درباره «زیارت اربعین» ذکر شده است؛ ما دو روایت داریم، روایتی مرسل از جانب امام حسن عسکری علیه السلام که در آن، متن و نص خاصی ذکر نشده است و تنها به «زیارت اربعین» تاکید شده و آن ‌را امری متعارف قلمداد کرده تا این حد که این کار را علامتی برای مومن ذکر کرده است. ما می دانیم که موضوعی علامت نمی‌شود مگر آنکه نزد جامعه‌ای شاخص و واضح و پیدا باشد.

این‌که «زیارت اربعین» در مرسله‌ای از سوی امام حسن عسکری علیه السلام مطرح می‌شود، نشان می‌دهد که زیارت اربعین شناخته شده است و همچنین موید همین مطلب است که گفتیم سند روایت زیارت اربعین بخاطر شناخته شده بودن آن، سندی جماهیری بین امامیه است.

اما روایت دیگری نیز از صحابی جلیل جابر بن عبد الله بن انصاری وجود دارد. جابر امام حسین علیه السلام را در روز اربعین زیارت کرده است، زیارتی که او انجام داده شامل آدابی خاص بوده که من فصل چهارم کتاب را به آن اختصاص داده‌ام. همچنین زیارت او شامل عباراتی خاص بوده است. همچنین آدابی که جابر هنگام آمدن و زیارت کردن و برگشتن انجام داده است آدابی است که نشان می‌دهد جابر آن‌ها را از معصوم یاد گرفته و از پیش خودش نیست.

من بین آداب و رفتاری که جابر انجام داد و عبارتی که از او نقل شده، با سایر زیارات مقایسه‌ کردم، تطابق و همگونی بسیار زیادی را بین آنچه جابر انجام داده و گفته است و بین آنچه از معصومین علیهم السلام در کیفیت زیارت امام حسین علیه السلام نقل شده است دیدم. به عبارت دیگر رفتار جابر، اقداماتی شخصی یا اجتهاد شخصی او نبوده است بلکه این آداب را از معصومین فراگرفته است. شاید بگویید چگونه این‌ها را از معصومین فراگرفته بوده است؟ دلیلتان چیست؟ می‌گوییم جابر بن عبد الله انصاری مقامی بزرگ دارد که من آن را در کتابم آورده‌ام. جابر از اصحاب سرّ و خواص بوده است. او از اصحاب پیامبر و اصحاب ائمه علیهم السلام بوده است، تا آخر عمر با آن‌ها مانده است و امام باقر علیه السلام را نیز درک کرده است. اصحاب سرّ از مسائل بسیار سرّی و خاص مذهب مطلع بودند؛ آنها حتی به اسناد خاصی که حضرت زهرا سلام الله علیها آن‌ها را در لوحی نگهداری می‌کرد و اسامی ائمه از اول تا انتها در آن بود اطلاع داشتند. این مطلب جزئي از اسرار مهم است که نقش اساسی در عقائد و مذهب شیعه دارد. جابر بن عبدالله انصاری بر تعداد زیادی از این اسرار آگاه بود و همانطور که گفتم با وجود آنچه او از آداب و رفتار در زیارت اربعین انجام داده و عباراتی را که در این‌باره بیان کرده است، خیلی بعید است که این مطالب از جانب خودش و اجتهاد شخصی‌اش بوده باشد بلکه قطعا از معصوم علیه السلام فراگرفته بوده است.

بنابر آنچه گفتیم زیارت اربعین از حیث سند، متن و دلالت متقن است و هیچ بحثی در مورد آن وجود ندارد. مخصوصا آنکه از جانب معصوم به ما رسیده است؛‌ و الا همانطور که می‌دانید «زیارت» به محض رسیدن شخص نزد مزور محقق و تایید می‌شود. یعنی هنگامی که شخص به قصد زیارت حرکت کرده و همین‌که به کربلا با هدف زیارت امام حسین علیه السلام می‌رسد این شخص زائر است اگرچه هیچ عملی انجام ندهد یا حتی جمله و عبارتی نگوید. همین‌که شخص، قصد زیارت کرده باشد و به صحن یا جایی نزدیک حرم امام حسین(ع) برسد «زائر» محسوب می‌شود؛ اما معصومین از این فرصت برای تعلیم پاره‌ای از مفاهیم دینی به زائرین بهره‌ برده‌اند. زیارت اربعین از امام صادق علیه السلام روایت شده است و نکته قابل توجه این است که ما وقتی متن این روایت و قبل و بعد آن را بررسی می‌کنیم درمی‌یابیم که پشت این زیارت اهدافی نهفته است. اما این مطلب را از کجا می‌گوییم؟ 

اولین عبارتی که از امام صادق علیه السلام خطاب به صفوان بن مهران الجمال فرمود، این است که: «تزور عند ارتفاع النهار و لا تذهب فی الظلام لا یراک احد انما یکون وقوفک علی ابی عبد الله و زیارتک لا فی الظلام و اللیل و لا فی اول الفجر» یعنی ابی‌عبد الله علیه السلام را نه در شب موقعی که هوا تاریک است و نه در اول فجر زیارت کن، بلکه او را به هنگامه ظهر زیارت کن. امام سخن این سخن را گفته چون وقت زیارت باید واضح باشد تا مردم و دیگران زیارت کردن را ببینند. به همین دلیل «عند ارتفاع النهار» گفته است. چون ظهر زمانی است که حرکت مردم و فعالیت‌هایش شروع می‌شود و آن‌ها زیارت کردن زائر را می‌بینند. این کلامی دقیق و هندسی شده است که از امام صادق(ع) روایت شده است؛ گویی ایشان دست زائر را گرفته و او را از همه مراحل زیارت یکی پس از دیگری عبور می‌دهد. این درباره ابتدای زیارت اما در مورد بند پایانی زیارت، امام علیه السلام می‌فرماید هنگامی که زیارت را به پایان رساندی دو رکعت نماز بجا می‌آوری و دعا می‌کنی و بازمی‌گردی. من در مورد «پایان زیارت» از منظر فقهی مطالبی دارم که آن را در نهایت کتاب اضافه کرده‌ام.




اما عمده بحث کتاب در فصل سوم کتاب است، فصلی که به بحث‌های دلالی زیارت اربعین و گزاره‌هایی است که امام معصوم خواسته آن را به زائرین یاد دهد پرداخته است. 

من در این بخش از کتاب، زیارت را به ۱۷ بخش تقسیم کردم و به بررسی دقیق هر کلمه و عبارات این زیارت کریمه پرداخته‌ام. پژوهش و بررسی من در این بخش این‌گونه نبود که از هر عبارت و کلمه‌ای به سرعت عبور کنم بلکه دلالت‌های عبارت‌ها را‌ به صورت دقیق واکاوی نموده‌ام. به این صورت که احتمال‌هایی که برای فهم هر عبارت مطرح بوده است را آورده‌ و به بررسی هر یک پرداخته‌ام که درنهایت به نتیجه‌ای معین ختم شده است.

*به صورت مختصر و کوتاه به محتوای زیارت اربعین اشاره کنید.

در زیارت اربعین آمده است:‌ «وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ» این بند، نهایت چیزی که زائر با زیارت کردن به آن می‌رسد و مایه آگاهی بخشی اوست.

زائرانی که در راه زیارت اربعین سختی‌ها را تحمل کرده‌‌اید و یاد ابی‌عبدالله علیه‌السلام و زیارتش را زنده نگه داشته‌اید. بعضی از شما در این راه خدمات بزرگ و زیادی را به زوار انجام داده‌اید که نمی‌توان آن را با هیچ مال و پولی حساب کرد اما هدفی که ائمه(ع) در صدد تحقق آن برآمده‌اند و شایسته است ما جایگاه و اهمیت ویژه برای آن قرار دهیم؛ محتوای زیارت اربعین است مخصوصا همین بخش از زیارت که محل بحث میان اندیشمندان است، که مراد از این عبارات چیست؟

با توجه به اهمیت این مبحث شایسته است که برای زائر هیچ نکته و عبارت مبهم و پیچیده‌ای‌ در زیارت وجود نداشته باشد و مفاهیم  زیارت برای او واضح و روشن و خالی از ابهام باشد.

من در کتاب خود، بعد از طرح این بخش از زیارت، به تفسیر و تببین واژگان پرداخته‌ام. اینکه مراد از ایاب چیست؟ مراد از خواتیم چیست؟ شرایع دین چیست؟ اینکه کدام متن صحیح است «بشرایع دینی» یا «و بشرایع دینی»؟ همانگونه که علامه مجلسی به این نکته اشاره کرده است و گفته است من نسخه‌ای را پیدا کردم که در آن «واو» وجود دارد. اینجا باید توجه داشت که اضافه شدن «واو» بر معنای این عبارت تاثیر می‌گذارد.

بعد از توضیح واژگان وارد عبارت شده و هر عبارت را معنا کرده‌ام. برای نمونه عبارت اول: «انی بکم مومن» که در اینجا امام علیه السلام تلاش می‌کند تا زائر را نسبت به این ضرورت که او باید ایمان خود را ابراز کند متنبه کند. بله، هر کس به زیارت امام حسین علیه السلام می‌رود به ایشان ایمان دارد پس چه نیازی است که امام صادق علیه السلام به زائر بگوید این ایمان را با زبانت در برابر دیگران اقرار کن و آن ‌را اعلان و ابراز کن؟

در عبارت «انی بکم مومن»، ضمیر «بکم» به چه کسانی بر می‌گردد؟ به امام حسین(ع) و به کسانی که در قسمت قبل از آنان سخن به میان آمد بر می‌گردد. یعنی «أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدى» یعنی ایمان به جمیع ائمه علیهم السلام و نه فقط ایمان به امام حسین علیه السلام بلکه ایمان به همه این سلسله طلایی مبارک یعنی امام حسین و اولاد پاک و طاهرینش علیهم السلام. امام صادق علیه السلام در این عبارت می‌فرماید: ای زائر ایمانت را بدون هیچ ترس و واهمه‌ای، در برابر همه دنیا با قاطعیت اعلام کن و بگو «انی بکم مومن» ‌من به همه شما ایمان دارم، راه من راه شماست و راه و حتی گزینه‌ی دیگری برای من غیر از شما وجود ندارد. با توجه به سیاق و قرائن موجود، این عبارت دارای مفهوم است اگرچه سیاق جمله شرطیه را ندارد. مفهوم داشتن به این معناست که وقتی می‌گوییم: من به راه شما ایمان دارم یعنی به غیر راه شما کافر هستم.

بازگشت در عبارت «و بایابکم موقن» به معنای بازگشت حق به صاحبانش و بازگشت امور به جای اصلی و صحیح خود است. این قضای حتمی الهی است چرا که خداوند فرموده است: «والعاقبه للمتقین» عاقبت برای صالحان و بندگان برگزیده خدا و ائمه اطهار علیهم السلام است.

در مورد کلمه «ایاب» نیز احتمالات متعددی وجود دارد که من ۵ احتمال را در کتاب آورده و در مورد آن بحث کرده‌ام و در نهایت به این نتیجه رسیده‌ام که منظور از «ایاب»،‌ بازگشت امور به دست امام حسین و امام زمان علیهما السلام و بقیه ائمه علیهم السلام است. لذا ای شخص مومن، باید به این مطلب از روی یقین نه احتمال و شک، اعتقاد داشته باشی‌؛ چراکه در این عبارت آمده است «و بإیابکم موقن» و می‌دانیم که بالاتر از یقین چیزی نیست و یقین بالاترین درجه از درجات تصدیق و ایمان است که انسان می‌تواند به آن برسد.

همچنین احتمالات موجود در عبارت «بشرایع دینی» را نیز در کتاب طرح کرده‌ام و در نهایت به این نتیجه رسیده‌ام که منظور این است که  وقتی شخص می‌گوید من به شما ایمان دارم و به بازگشت امور به دست شما اعتقاد یقینی دارم، همه این‌ها در شریعت و تعالیم دینی وجود دارد و این مسأله استحبابی نیست که از غلیانِ احساسات زائر نشأت گرفته باشد بلکه اموری است که در تعالیم دینی و شریعت اسلامی وجود دارد. همچنین از اموری است که با عبارت «خواتیم عملی» نیز تناسب دارد. در «خواتیم» هم احتمالات متعددی وجود دارد که من در نهایت این معنا را از میان بقیه معانی ترجیح دادم که مراد از «خواتیم» یعنی بالاترین جایی که عمل می‌ تواند به آن برسد و آن عملی است که مبنی و دنباله‌رو ایمان و یقین باشد.

در ادامه آمده است: «وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ» این همان است که گفتم عبارت «أنی بکم مومن» مفهوم دارد که در این جا صراحتاً بیان شده است و آن عبارت «لا مع عدوکم» است. کجا «معکم معکم»؟ یعنی هنگامی که در کربلا هستیم با شما هستیم؟! خیر، بلکه «معکم معکم» یعنی در همه عمر و زندگی و راه و حرکت‌ همراه شما هستم.

این فهم از زیارت که زائر اربعین آن ‌را با خود همراه می‌کند، در واقع او با کوله‌باری از مفاهیم نورانی و با قلبی فراخ و سینه‌ای گشاده در حالی‌که سرشار از امید و نصرت الهی است از زیارت باز می‌گردد. او باز می‌گردد در حالی که مأیوس نیست و سرشار از آرزومندی است بلکه بالاتر آکنده از یقین است، همانجا که می‌گوید «موقن بإیابکم» فقط آرزو نیست بلکه یقین است. از این رو، شما باز خواهید گشت در حالی‌که آنچه را که خداوند دستور داده انجام داده‌اید. در نتیجه زیارت اربعین همه بشریت را به برکت اهل بیت علیهم السلام تعالی خواهد داد.

*در پایان اگر توصیه‌ای به زائران دارید به عنوان حسن ختام بفرمایید.

زائران عزیز در عبارات گهربار، وزین و مفاهیم ارزشمند زیارت اربعین دقت و تامل کنند چون از زبان معصوم روایت شده است. زیارت اربعین، زیارتی است که من از آن به زیارتی که درهای امید را به روی انسان‌ می‌گشاید تعبیر می‌کنم که می‌توان از آن درس‌ها و عبرت‌ها آموخت.

من در پایان کتاب حداقل ۱۰ درسی که می‌توان از زیارت اربعین آموخت و استفاده کرد را ذکر کرده‌ام. همچنین در این کتاب، یازده توصیه‌ به زائرین و برگزارکنندگان زیارت اربعین ذکر کرده‌ام. زیارت اربعین فرصت طلایی است که شایسته است برای هدفی که خداوند، پیامبر و اهل بیت علیهم السلام اراده کرده‌اند، بهره جست.

همانطور که می‌دانید زیارت اربعین از جهت عملی زیارت منحصر به فردی است؛ کدام زیارت است که این قابلیت را دارد که سالانه میلیون‌ها مرد و زن را از سراسر جهان به دور یکدیگر جمع کند و آن‌ها پروانه‌وار به دور حرم ابی‌عبدالله علیه السلام بچرخند؟

کدام زیارت است که توانایی ایجاد چنین نیروی بی‌نظیری را داشته باشد؟ زیارتی که ثواب و جایگاه آن را از حیث زمان و عبارات و مفاهیم، اهل بیت علیهم السلام بیان کرده‌اند.

...........................................
پایان پیام/ 167