به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در ایام اربعین سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و حضور میلیونی زائران سیدالشهداء(ع) در پیادهروی اربعین، خبرگزاری ابنا سلسله گفتوگوهایی با علما و برخی شخصیتها درباره اهمیت این آئین انجام داده است.
گفتوگوی زیر با حجت الاسلام و المسلمین شیخ «محمد الحسون» دانشآموخته حوزه علمیه نجف و رئیس مرکز پژوهشهای اعتقادی وابسته به دفتر آیتالله العظمی سیستانی درباره جنبههای مختلف زیارت اربعین میباشد که متن کامل آن در پی میآید:
.................................................................
مترجم: سید محمد خادم
.................................................................
*در ابتدا، به صورت مختصر درباره فضیلت و جایگاه بزرگداشت اربعین حسینی در مکتب شیعه بگویید.
از زیارات مخصوصه و معتبر برای امام حسین علیه السلام، زیارت روز بیستم ماه صفر است که به زیارت اربعین معروف است. این زیارت یک زیارت قدیمی است و تا امروز ادامه داشته است. زیارت اربعین به حسب موقعیتهای سیاسی متفاوتی که شیعیان داشتهاند دستاویز حوادث گوناگونی بوده و دائما بین مد و جزر بوده است؛ به این صورت که گاهی اوقات تعداد زائرین بسیار زیاد بوده و گاهی اوقات زیارت ممنوع بوده است.
چیزی که مهم است این است که چرا زیارت امام حسین علیه السلام در روز بیستم صفر مستحب است؟ یا به عبارت دیگر آیا دلیلی بر استحباب آن وجود دارد؟ آیا روایاتی از جانب اهل بیت علیه السلام بر این زیارت نقل شده است؟ بله روایاتی وجود دارد و الا چه طور شیعیان اهل بیت علیه السلام هر ساله با این تعداد زیاد به زیارت اربعین میروند و بعید است که آنها بدون دلیل به این زیارت بروند. بله، دلایلی بر استحباب زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین یا روز بیستم اربعین وجود دارد. که شاید بگوییم از مهمترین و موثقترین آنها روایت صفوان جمال از امام صادق علیه السلام است؛ جایی که ایشان به صفوان جمال آموزش میدهد که چگونه امام حسین علیه السلام را در این روز زیارت کند. امام صادق میفرماید: اگر خواستی امام حسین علیه السلام را در روز بیستم صفر زیارت کنی با این متن زیارت کن. یعنی متنی برای زیارت امام حسین علیه السلام در روز بیستم صفر وجود داد که میگوید به این شیوه امام را در روز اربعین زیارت کن. صفوان جمال میگوید: قال لی مولای الصادق علیه السلام فی زیارة الاربعین تزوره عند ارتفاع النهار و تقول: السلام علی ولیّ الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله و نجیبه الی آخر الزیارة ... . لذا ما یک نص صحیح و متقن از امام صادق علیه السلام در چگونگی زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین داریم.
متن دیگری نیز برای زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین داریم که جابر بن عبد الله انصاری وقتی که در روز بیستم صفر سال ۶۱ ه ق به کربلا رسید امام را به آن شیوه زیارت کرد. درواقع این زیارتنامه با آنچه از امام صادق علیه السلام روایت شده متفاوت است. زیارتنامه جابر بسیار شبیه به متنی است که برای زیارت امام حسین علیه السلام در نیمه رجب وارد شده است. لذا ما نص معتبر و قوی برای زیارت امام حسین علیه السلام در روز بیستم صفر یعنی اربعین داریم.
نکته دومی که میخواهم به آن اشاره کنم این است که آیا زیارت اربعین یک زیارت قدیمی است یا زیارتی است که در عصر حاضر و سالهای اخیر پدیدار شده است؟ این اشکال را برخی از وهابیها و برخی اهل سنت مطرح کرده و میگویند زیارت اربعین یک پدیده جدیدی است، ریشه تاریخی ندارد و در قرون قبل نبوده است. به آنها میگوییم قضیه اینگونه نیست. بله زیارت اربعین به این شکلی که امروزه میبینیم که میلیونها نفر در آن شرکت میکنند در گذشته نبوده است چراکه بهواسطه حکومتهای متعدد و شرایط سیاسی متفاوتی که شیعیان در آن زندگی میکردند زیارت اربعین بالا و پایین زیادی داشته است.
زیارت اربعین در همان قرن اول هم وجود داشته است و اولین کسی که سیدالشهدا را در روز بیستم صفر هماره با خانواده و همراهانش زیارت کرد، امام زین العابدین علیه السلام بوده است. چرا که آنها بعد از شهادت امام حسین علیه السلام در بیستم صفر سال ۶۱ هجری مستقیم به کربلا آمدند. در این زمان جابر بن عبدالله انصاری با همراهانی از بنیهاشم مثل عطیه کوفی نیز به زیارت امام حسین علیه السلام آمدنده بود. این در قرن اول اتفاق افتاده است. اما در قرن دوم نیز همان روایت امام جعفر صادق علیه السلام است که زیارت اربعین را به صفوان جمال یاد میدهد. و در قرنهای بعد نیز به همین شکل زیارت امام حسین علیه السلام ادامهدار بوده است.
آنچه ما را به این نظر میرساند که زیارت اربعین، یک مراسم شناخته شده و مشهور بوده بهگونهای که خبرش به کشورها و جاهای دور رسیده است. محمد بن احمد که به ابوریحان بیرونی (متوفای دهه ۴۰ قمری) در کتاب خود به نام «الآثار الباقیه عن القرون الخالیه» به زیارت اربعین شیعیان اشاره کرده است. او این کتاب را قبل از سال ۴۴۰ قمری نوشته است و این دانشمند که شیعه نیست هنگامی که از حوادث ماه صفر مینویسد، آورده است که «و فی العشرین [من صفر] ردّ رأس الحسین الی جثته حتی دفن مع جثته و فیه زیارة الاربعین هم حرمه بعد انصرافهم من الشام». «در روز بیستم آن (ماه صفر) سر حسین علیه السلام به بدنش ملحق کردند و در همانجا دفن نمودند و زیارت اربعین راجع به همین روز است و بدین سبب این زیارت را اربعین گویند که چهل نفر از اهل بیت او پس از مراجعت از شام قبرش را زیارت کردند.» الان ما در سال ۱۴۴۶ قمری قرار داریم و میبینیم که عبارت «زیارت اربعین» در کتاب ابورریحان بیرونی که مربوط به قبل از ۴۴۰ قمری بوده وجود داشته است.
همچنین میبینیم که قرطبی که همان محمد بن احمد بن ابی بکر بن فرح الانصاری متولد سال ۶۷۱ قمری است چنین تعبیری را در مورد زیارت اربعین در کتابش به اسم «التذکره فی احوال الموتی و امور الآخره» دارد: «و الامامیه تقول: إن الرأس اعید الی الجثه بکربلا بعد اربعین یوما من المقتل و هو یوم معروف و مشهور عندهم یسمون زیارة فیه زیارة الاربعین» یعنی امامیه در اینباره میگوید: که سر مبارک امام حسین علیه السلام پس از گذشت ۴۰ روز از واقعه کربلا به جسم مطهر ایشان بازگردانده شده و در این روز، زیارتی به اسم «زیارة اربعین» میان آنها معروف و مشهور است. اخبار این اصطلاح یعنی «زیارة اربعین» با علم به اینکه ابوریحان بیرونی در خوارزم به دنیا آمده و سپس به هند وکشورهای دیگر سفر کرده و در نهایت در همین منطقه سکنی گزیده است، به مکانهای بسیار دور رسیده است. یعنی ابوریحان بیرونی از علمای کوفه یا بصره یا عراق نبوده است بلکه او از علمای یک شهر دور بود و با این حال خبر «زیارة اربعین» به او رسیده است و بهگونهای مشهور بوده است که خبر آن را در کتابش آورده است. قرطبی نیز اینچنین است او در اندلس که شهری بسیار دور از عراق است، به دنیا آمده و در آنجا زندگی کرده است.
لذا دلایل فراوانی است که «زیارت اربعین» از همان سالهای بسیار دور، در میان مردم مشهور و معروف بوده است. بله اینجا یک اشکالی وجود دارد که گفته میشود: دلیلی از روایات بر مستحب بودن پیادهرفتن به زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین یعنی روز بیستم صفر وجود ندارد. میگوییم بله، صحیح است روایات با چنین خصوصیاتی وجود ندارد؛ اما روایات زیادی بر مستحب بودن پیادهرفتن به زیارت امام حسین به صورت مطلق دلالت میکند چه این زیارت، زیارت خاص باشد یا زیارت عام. ما میدانیم که امام حسین علیه السلام همچنانکه زیارتهای خاص مثل زیارت روز اربعین یا زیارت روز عاشورا، زیارت امام حسین علیه السلام در شبهای قدر، روز عرفه، در نیمه رجب یا نیمه شعبان دارد، زیارتهای عام نیز دارد. لذا ما روایات زیادی برای پیاده رفتن به زیارت امام حسین علیه السلام به طور مطلق داریم و یکی از بارزترین آنها زیارت اربعین است. ابن قولویه قمی (متوفای ۳۹۸هجری قمری) همۀ این روایات را که حدوداً ده تاست در کتاب «کامل الزیارات» با عنوان «فی ثواب من زار امام الحسین علیه السلام ماشیا و ما هو مقدار اجر الثواب المترتب علی من زار امام الحسین علیه السلام ماشیا» جمع کرده است. همچنین علامه شیخ محمد بن حسن اصطهباناتی در کتابش به اسم «نور العین فی استحباب المشی لزیارة الحسین علیه السلام» بیش از بیست و یک روایت را دراینباره آورده است. این روایات در سند و مضمون با یکدیگر متفاوتاند اما همگی دلالت دارند که زیارت امام حسین علیه السلام با پای پیاده مستحب است، و زیارت اربعین یکی از زیارتهای مخصوصه است.
*به عنوان سوال دوم، سختگیریهای حکام عراق در طول تاریخ، در منع شیعیان برای عزاداری سیدالشهداء(ع) را تشریح کنید.
همانطور که گفتیم زیارت اربعین در طول زمانها بالا و پایین بسیاری داشته است بهگونهای که در برخی زمانها تعداد زیادی از شیعیان به زیارت میرفتند و در زمان دیگر تعداد کم. این مسأله به حکومتهایی که بر عراق حاکم بودند بستگی داشت که مومنین را از برگزاری هرگونه مراسم و مناسک حسینی، همچنین زیارت امام حسین علیه السلام باز میداشتند. حتی برخی از حکّام، گنبد امام حسین علیه السلام و زیارتگاه ایشان را تخریب کردهاند. اولین کسی که گنبد امام حسین علیه السلام و زیارتگاه کوچک ایشان را تخریب کرد، ابوجعفر منصور دوانیقی (متوفی: ۱۸۰یا۱۵۰ قمری) بود. در آن دوره، زیارتگاه ایشان شبیه اتاق کوچک بود و گنبدی داشت که منصور دوانقی دستور داد تا آن را خراب کنند؛ اینگونه شیعیان را از زیارت سیدالشهداء منع کرد و هر کس که به زیارت ایشان میآمد را تنبیه و مجازات میکرد. بعد از مرگ منصور دوانقی، شیعیان به ساخت بنا یا اتاق کوچکی بر روی قبر مطهر ایشان اقدام کردند. وقتی هارون الرشید به خلافت رسید دستور داد تا همان بنا و گنبدی که بر روی قبر مطهر ایشان بود را خراب کنند و در آن زمان نیز شیعیان را از زیارت اباعبدالله منع میکردند. تا اینکه متوکل عباسی (متوفی ۲۴۷قمری) روی کار آمد. در زمان او قبر مطهر امام حسین علیه السلام گنبد و بارگاهی داشت و بعضی از شیعیان در کنار قبر مطهر ایشان سکنی گزیده بودند. لذا سال ۲۳۶ قمری وی دستور تخریب گنبد و بارگاه امام حسین علیه السلام را داد؛ سپس زمین آن را شخم زد و بر زمینی که قبر مطهر در آن قرار داشت آب بست. مطابق آنچه در تاریخ آمده است آب همه جار را گرفت تا آنکه به قبر مطهر رسید اما آب قبر مطهر را دور زد. به همین دلیل قبر مطهر امام حسین علیه السلام به «حائر حسینی» نامگذاری شد. پس از آن شیعیان از زیارت امام حسین علیه السلام بویژه زیارت اربعین منع شدند و هر کس که به زیارت ایشان میرفت کشته، یا زندانی و شکنجه میشد.
حاکمان ظالم در طول تاریخ پیوسته از زیارت شیعیان و برگزاری هرگونه مراسم و برگزاری شعائر حسینی جلوگیری میکردند. البته آنان تنها از زیارت امام حسین علیه السلام و یا پیاده رفتن به سوی زیارت امام حسین علیه السلام جلوگیری نمیکردند بلکه برخی از آنها از برگزاری هر گونه مراسم حسینی جلوگیری میکردند. برای نمونه رضا شاه زمانی که در ایران قدرت گرفت از برگزاری هرگونه مراسم مذهبی و حسینی جلوگیری کرد و هر کدام از شیعیان که شعائر حسینی را به پا میداشت مجازات میکرد.
در عراق نیز در زمان حکم الملکی وقتی یاسین الهاشمیه نخست وزیر بود از زیارت امام حسین علیه السلام توسط شیعیان خصوصا زیارت اربعین جلوگیری کرد و درب صحنهای حرم امام حسین علیه السلام را بست. این ظلمها ادامه داشت تا اینکه سال ۱۹۶۷م بعثیها به قدرت رسیدند. آنان در ابتدا یکباره با شعائر حسینی و مناسک مذهبی مخالفت نکردند بلکه به شکل تدریجی به این امر پرداختند. بعثیها در ابتدا از خروج موکبها و دستههای عزا در شهرها جلوگیری کردند. این مخالفتها به صورت تدریجی ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۹۷۷م (۱۳۹۷هجری) شیعیان را از پیادهروی از نجف به کربلا بازداشتند. چون کسانی که برای زیارت اربعین به سمت کربلا میرفتند از بغداد یا حلّه به سمت کربلا حرکت میکردند اما بیشتر شیعیان از نجف به کربلا و از همین راهی که امروزه به «طریق یا حسین» معروف است به زیارت سیدالشهداء میرفتند و بعثیها صرفاً همین راه را مسدود کرده بودند. اهالی موکبها و حسینهها در نجف اشرف تجمع کردند و به سوی کربلا و زیارت امام حسین علیه السلام به راه افتادند اما حکومت در منطقه خان النص و خان النخیل با آنها به مقابله پرداخت. این حرکت مردمی و مقابله با حکومت به اسم «انتفاضه صفر» نام گرفت. من در آن زمان ۱۶ یا ۱۷ سال داشتم، همه اتفاقات را به خاطر دارم و خودم از جمله کسانی بودم که در این مراسم شرکت داشتم. حکومت در آن زمان نیروهایی را به همراه تانکها و خودروهای زرهی برای مقابله با مردم فرستاد. بعد از مدتی در منطقه خان النخیل دو هواپیمای جنگی که در سطح بسیار کمی از زمین به پرواز درآمده بودند؛ دیوار صوتی را شکستند که صدای مهیبی به همراه داشت.
دولت همه کسانی را که در آن منطقه حضور داشتند بازداشت کرد و من هم از کسانی بودم که دستگیر و به زندان شماره ۱ اردوگاه بغداد منتقل شدم. شیعیان را در در زندان فقط به این دلیل که میخواستند به زیارت امام حسین علیه السلام بروند به انواع شکنجههای روحی و بدنی آزردند. بعثیها دادگاهی به پاکردند و کسانی را که در این انتفاضه شرکت کرده بودند محاکمه کردند. تعداد ۱۰ نفر به اعدام محکوم و شهید شدند و ۱۵ نفر نیز به حبس ابد محکوم شدند اما بقیه کسانی که در انتفاضه شرکت داشتند پس از مدتی آزاد شدند.
پس از سقوط رژیم بعث در ۲۰۰۳ میلادی رفته رفته شرایط و بستر برای عزاداری و احیای مراسم اربعین فراهم شد بهگونهای که امروزه میبینیم که میلیونها انسان از سراسر عالم برای زیارت امام حسین علیه السلام به کربلا میروند. این مراسم امروزه به پدیدهی بزرگ مردمی تبدیل شده که رسانهها به آن اهمیت داده و برخی عدد زائرینی که در آن شرکت میکنند را ۲۰ یا ۱۸ میلیون نفر اعلام کردهاند. یک آمار عدد زائرین را ۱۴ میلیون نفر بیان کرده است؛ حتی همین ۱۴ میلیوین نفر عدد کمی نیست. اینکه ۱۴ میلیون نفر در یک جا برای یک مراسم مذهبی جمع شوند، نظیری در عالم ندارد. در حال حاضر «زیارت اربعین» به مکتب تبدیل شده است. یعنی زیارت اربعین صرفا یک مناسک و مراسم کلاسیک نیست که مومنان فقط روز بیستم ماه صفر به کربلا بروند و برگردند بلکه شیعیان در پیادهروی اربعین، آموزهها و درسهایی از اهداف قیام امام حسین علیه السلام را یاد میگیرند. علما و طلاب حوزههای علمیه در میانه راه با برپایی کلاس و منبر در موکبها و حسینهها از این رویداد و تجمع بزرگ مومنین، برای ترویج آموزههای نبوی و علوی در بین مردم استفاده میکنند. من خودم دیدم که در مسیر پیادهروی کربلا هنگام اذان، در موکبها نماز جماعت و منبر سخنرانی و وعظ برپا بود.
*پیادهروی اربعین چه پیامهایی برای شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) دارد؟
زیارت امام حسین علیه السلام در روز بیستم ماه صفر به یک رویداد تاریخی بلکه به یک مکتب تبدیل شده که میتوانیم در خلال آن، معلومات دینی خود را افزایش دهیم و پاسخ به شبهههای دینی را دریافت کنیم. همچنین در خلال آن میتوانیم به جذب جوانانی که به زیارت امام حسین علیه السلام آمدهاند اقدام کنیم. لذا بسیاری از موسسات و روحانیون از این فرصت برای تبلیغ مذهب اهل بیت علیه السلام استفاده میکنند.
همچنین در زیارت اربعین روحیه فداکاری، سخاوت و بخشش تجسم پیدا میکند. شما این تعداد میلیونی زائران را که میبینید اینها نیاز به مقدار زیادی طعام، آب و مکان برای استراحت دارند که همه اینها را مواکبی که مومنان در حال خدمترسانی هستند تأمین میکنند؛ دولتها آنها را پشتیبانی نمیکند و تماما مردمی است. این کار خیلی عجیب است و قطعا در این امر امدادهای غیبی نیز وجود دارد. با همه جمعیت اساساً شما درگیری، یا کشتار نمیبینید. در حج با اینکه نهایتاً ۲ میلیون نفر برای مراسم حج میروند اما دولت سعودی بسیج عمومی اعلام میکند و وضعیت سختگیری را در برگزاری این مراسم دارد. حتی چند سال قبل بود که عدهای از زائران بر اثر ازدحام جان خود را از دست دادند اما شما هیچ کدام از این سختیها و اتفاقات تلخ را در مراسم اربعین مشاهده نمیکنید، با اینکه عدد زائران به ۱۴ میلیون میرسد چون همه اینها به برکت وجود امام حسین علیه السلام است.
*باتوجه به وجود شبکههای مجازی و رسانههای جدید، ارزیابی شما از بُرد پیادهروی اربعین در جهان چیست؟
در عراق در دهه ۷۰ که مراسم اربعین برگزار میشد و بعثیها هنوز زائران را از زیارت اربعین منع نمیکردند، تعداد زائران قطعا به این اندازه نبود اما رفته رفته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تغییر نظام سیاسی در عراق و آگاهی که برای شیعیان حاصل شد، جوانان و شیعیان به تعالیم اسلامی و برگزاری مناسک مذهبی و شعائر حسینی متوجه شدند و این مراسم رونق گرفت.
در زمان رژیم بعث شیعه، رسانه و شبکههای اجتماعی امروزی را نداشت بلکه تنها منبر حسینی را داشت اما امروزه شیعیان علاوه بر رسانه، شبکههای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی را در اختیار دارند که همه اینها در آگاهیبخشی این حرکت ایمانی بزرگ نقش دارند و میتوانند جوانان را به پایبندی به احکام شرعی دین و بهپاداشتن شعائر حسینی تشویق کنند. لذا همه اینها در تربیت دینی جوانان نقش و تأثیر دارد.
از طرف دیگر این مسأله محدود به عراق و ایران نمیشود بلکه شامل لبنان، یمن حتی اروپا میشود. من به مالزی، سنگاپور، چین، مسکو سفر کردهام؛ و این مسأله، مسئألهای نیست که تنها به کربلا محدود شود بلکه یک پدیده جهانی است. شما میبینید که در بیشتر شهرها و کشورها در روز اربعین، مردم با پای پیاده از مکانی به مکان دیگری پیادهروی میکنند تا مراسم اربعین حسینی را زنده نگه دارند. برای نمونه در مالزی موکبهایی برای احیاء پیاده روی و زیارت اربعین راهاندازی شده است.
*آیا میتوان تاریخی معینی را برای آغاز پیادهروی اربعین گفت؟
پیادهروی اربعین در عراق از زمانهای دور رواج داشته است اما نه به شکل امروزی؛ اما نکته این است که عراقیها فقط برای زیارت روز اربعین با پای پیاده نمیروند بلکه در نیمه شعبان هم با پای پیاده به زیارت امام حسین علیه السلام میروند.
زیارت اربعین به این شکلی که امروزه در عراق میبینیم که اهالی نجف به طرف کربلا به راه میافتند و ۴ روز در راه هستند، شب اول در خان الرُبع، شب دوم در خان النص، شب سوم در خان النخیل و روز چهارم وارد کربلا میشوند، همانطور که در تاریخ آمده است این شیوه راهپیمایی را شیخ انصاری ابداع کرده است. چنانچه ایشان به همراه گروهی از طلاب علوم دینی با ما یحتاج خود در روز ۱۵ صفر از نجف خارج میشدند و پس از ۴ روز پیادهروی در روز بیستم صفر به کربلا وارد میشدند. لذا شاید بتوانیم بگوییم که سنت پیادهروی اربعین را شیخ انصاری آغاز کرده است.
*پس پیادهروی اربعین یک قضیه علمایی است؟
نه، شیخ انصاری از علمای قرن سیزدهم یعنی ۱۲۸۱ق است و قبل از آن هم شیعیان از راههای مختلف پیاده به سمت کربلا می رفتند. برخی سه روز یا کمتر یا بیشتر پیاده میرفتهاند اما این شیوه که امروز بین نجفیها معروف و مشهور است، از ابداعات شیخ انصاری است که به قرن ۱۳ برمیگردد.
*وقتی که پدیدهای اینچنینی در جایی شکل میگیرد با یکسری آداب و رسوم همراه میشود. از طرفی از آنجا که عراق حرم مطهر امام حسین علیه السلام را دربرگرفته، منبع اصلی برای صدور چنین پدیدهای به سراسر عالم است. حضرتعالی به آداب و رسوم مراسم اربعین اشاره کنید.
شعائر حسینی به صورت کلی به شعائر منصوصه و غیر منصوصه تقسیم میشود. شعائر منصوصه، آن دسته مناسک و مراسمهایی است که در زمان ائمه علیه السلام بوده است و خودشان آن را به شیعیان تعلیم داده و انجام میدادند و از استحباب آن سخن گفتهاند.
اما شعائر غیر منصوصه بعد از زمان ایشان پدید آمده و همه اینها ضمن قاعده استحباب حزن و اندوه برای امام حسین علیه السلام قرار میگیرد. مردم عراق نیز مثل بقیه مردم روشهای خاصی برای اقامه عزای امام حسین علیه السلام دارند. شعائر حسینی معمولا بر اساس مکان متفاوت است؛ یعنی شاید در عراق یا ایران یا بعضی کشورهای دیگر به شکلی خاص عزاداری میکنند.
برای نمونه از نشانههای عزا برای ما پوشیدن لباس مشکی است در حالی که در مغرب و تونس پوشیدن لباس سفید نشانه عزاست. بله گاه میبینم که در برخی از کشورها مثل عراق و ... بعضی از روشهای عزا و مناسک انجام میشود که شرعی نیست. لذا در این زمینه باید از راه و روشهایی که مباح باشد استفاده کنیم تا شخص بتواند آن را به عنوان مواسات و عزاداری انجام دهد که در این صورت مستحب میشود. مرجعیت نجف در پارهای از بیانیهها و فتاوا برای شیعیان چیستی این شعائر، چگونگی انجام آن و اینکه کدام یک از اعمال از شعائر حسینی است را مشخص کرده است. این در بسیاری از بیانیههای مراجع وجود دارد.
*سازوکار برنامههای شیعیان عراق، برای برگزاری راهپیمایی اربعین و پذیرایی از زوّار امام حسین علیه السلام چگونه است؟
همه این مسائل از معجزات است و به امکانات و تواناییهای شخص بستگی دارد. از طرف دیگر عراقیها به بخشندگی و کرم شناخته شدهاند خصوصا نسبت به زیارت امام حسین علیه السلام بالاخص به زیارت اربعین. لذا شیعیان عراق هر زائری با هر ملیتی را پذیرایی میکنند.
*پیادهروی اربعین در ایام اختناق و استبداد رژیم بعث چگونه بود؟
بعثیها به دین و شریعت ایمان نداشتند. آنها در ابتدا از برگزاری و اقامه شعائر حسینی جلوگیری نکردند چون توانایی این کار را نداشتند چراکه تازه به حکومت رسیده بودند و جای پایشان در قدرت محکم نشده بود. البته جلوگیری و ممانعت آنها تنها به شعائر حسینی محدود نبود بلکه پس از مدتی حتی از اقامه نمازهای جماعت نیز جلوگیری کردند. آنها تعداد زیادی از علمای دین را اعدام و با حوزههای علمیه مخالفت کردند. به حوزههای علمیه هجوم بردند و تعداد زیادی از عالمان دینی غیرعراقی را تبعید کردند. به صورت کلی حزب بعث با اسلام دشمنی داشت و از آنجا که شعائر حسینی جزء مناسک اسلام بود با آن مقابله و دشمنی میکرد.
*از دیدگاه حضرتعالی، چرا انقلاب امام حسین علیه السلام تا امروز در قلوب مومنین باقی و زنده است؟
این مشیت خداست، چراکه امام حسین علیه السلام هر آنچه را داشت در راه خدا داد. حسین علیه السلام اصحاب، خاندان، اولادش و نفس پاک و مطهرش را فدا کرد. او امام معصوم و واسطه بین آسمانها و زمین و امام مفترض الطاعه بود. پس وقتی او همه چیزش را در راه خدا داد، خدا هم انقلاب او و مسیرش را به گونهای قرار داد که تا امروز زنده نگه داشته شده است و حرکت او را مکتبی قرار داد که نه فقط شیعیان و مسلمانان بلکه همهی انسانها آن را الگو و راهی برای مقابله با ظلم و ظالمین قرار دادند.
*درباره آسیبشناسی پیادهروی اربعین اگر نکتهای دارید بفرمایید.
مراسم اربعین یک راهپیمایی ۱۴ میلیون نفری است و نباید توقع داشت که هیچ نکته منفی احیاناً وجود نداشته باشد. قطعاٌ وقتی این تعداد انسان در این مراسم شرکت میکنند، نکات منفی وجود خواهد داشت و این طبیعی است اما وقتی شما بین نکات مثبت و نکات منفی مقایسه میکنید، نکات منفی به حدی کم است که به چشم نمیآید. قطعا اشخاص ضعیف النفسی هستند که برای رسیدن به مقاصد خود به این مراسم میروند و این ربطی به مراسم اربعین ندارد. در حج بیت الله الحرام نیز بعضی از اشخاص برای سرقت از حاجیان میروند یا بعضی از شاعران که برای دیدن بعضی از زنان یا دختران یا بعضی از همسران حاکمان، و مسئولین به حج میرفتند به گونهای که برای آنها شعر و قصیده سرودهاند. دراینباره داستان عمر بن ابی ربیع معروف است.
لذا در مراسم حج هم کسانی هستند که تنها برای رسیدن به مقاصد شومشان میرفتند. لذا وجود بعضی از نکات منفی طبیعی است اما این نکات منفی بسیار کم است. خیلی از مسائل منفی که احتمال میرود در چنین مراسمی وجود داشته باشد مثل درگیری و مزاحمت، اصلا وجود ندارد. من سالهای اخیر در این مراسم شرکت کردم و دیدم که زنان محجبه با مردان در کنار یکدیگر راه میروند و مزاحمتی برای یکدیگر ندارند. اگر هم نکات منفی در این باره باشد نادر است. اما علمای دین و مرجعیت دینی دائماً به اهالی موکب و زوار سفارش میکنند که در تهیه و توزیع غذاها اسراف و تبذیری رخ ندهد.
*نظر شما در مورد آنچه هرساله در شهر بصره اتفاق می افتد که برخی زائران از جنوب عراق از منطقه رأس البیشه در مسیرشان به سمت کربلا وارد گِل شده، خودشان را گلآلود میکنند و اینگونه به زیارت اربعین میروند چیست؟
من نشنیدم که این کار یک سنت قدیمی باشد؛ اخیراً این کار را انجام میدهند چراکه منظور از «رفتن به سوی امام حسین علیه السلام» از هرجا و با هر راهی است. این مسیری که به آن «من البحر الی النحر» میگویند، شعاری است که اهالی رأس البیشه جنوبی ترین منطقه عراق برای پیاده روی خود در اربعین انتخاب کردهاند. این پیادهروی ممکن است ۲۰ یا ۲۵ روز طول بکشد. حتی بعضی از ایران و با پای پیاده به زیارت اربعین میروند و اینها سابقا نبوده است.
در روایاتی که زیارت امام حسین علیه السلام را مستحب میشمارد، آمده است که خداوند به هر قدمی که در این راه برداشته شود اجر میدهد و با هر قدمی که زائر برمیدارد گناهی از او پاک و ثوابی برای او نوشته میشود. کسی که از نجف به کربلا میرود و سه یا چهار روز در راه است ثوابی دارد و کسی که از مکانی دورتر مثلا جنوب عراق به سمت کربلا حرکت میکند و حدود بیست روز در راه است طبیعی است که تعداد گامهایش و مشقاتی که در این راه تحمل میکند بیشتر است و اجر بیشتری دارد.
به نظرمن اشکالی در این کار نیست بله اگر چیزی باشد که مخالف با احکام شرعی باشد بحث دیگری است اما اگر کسی از نقطه دوری مثلا جنوب بصره راهی کربلا شود یا مکانی دیگر، چه اشکال شرعی دارد؟ ممکن است که در راهش آب باشد یا مجبور باشد از گل و لای عبور کند و مشقاتی را متحمل شود، این اشکال شرعی دارد؟ بنابراین کسی که سختی بیشتری تحمل کند اجر و پاداش بیشتری هم دارد.
* توصیه یا توصیههای شما به اهالی مواکب و زائرین در ایام زیارت اربعین چیست؟
مرجعیت دینی و حوزههای علمیه توصیههایی را به زائرین و موکبداران داشت؛ بیشتر توصیهها به زائرین بود و برخی از توصیهها به موکبداران که برای نمونه آنچه را که زائرین از اسکان و طعام و ... احتیاج دارند برایشان فراهم کنند و تاجایی که میتوانند احکام شرعی را رعایت کنند. وقت نماز جایی را برای اقامه نماز زائرین فراهم کنند یا تا جایی که امکانش بود اختلاطی بین زن و مرد نباشد و مکانی را برای زنان و مکانی را برای مردان به صورت جداگانه اختصاص دهند. به طور خلاصه توصیه مرجعیت دینی پاسداری از احکام شرعی است. چیزی که ما مشاهده کردیم این بود که همه زائران احکام شرعی را رعایت میکردند و بعضی از مخالفتها با احکام شرعی اموری بسیار کوچک و نادر بودند. اساساً خود موکبداران اجازه نمیدهند که در راه اربعین احکام شرعی زیرپا گذاشته شود.
من خودم و مومنین را به استفاده از این ایام و زیارت اربعین سفارش میکنم همچنین من اهالی مواکب و حسینهها را سفارش میکنم که این تعداد زیاد از زائران را تحمل کرده و از آنها به شکل شایستهای پذیرایی کنند. چراکه خدمتی که آنها به زوار امام حسین علیه السلام میکنند را خدا و حضرت صاحب الزمان(عج) میبینند و قطعا ثواب آن را میبرند. همچنین امام حسین علیه السلام آنها را در روز قیامت پاداش میدهد و به شفاعت اهل بیت علیه السلام میرسند.
*سوالی که در مورد ضیافت عراقیها وجود دارد این است که ایشان انسانهای کریم و بخشندهای هستند و میزبان این مراسم بودهاند اما میبینم که یکسری از کشورها مثل پاکستان، کویت، قطر، ایران و ... با برپایی موکبهای بزرگ نقش میزبان را بازی میکنند. آیا به نظر شما این کار در میزبانی عراقیها خللی ایجاد نمیکند؟
عراقیها میزبانی همه زائرین امام حسین علیه السلام که از داخل یا خارج آمده باشند را به شکل تمام و کمال انجام میدهند و به آن افتخار میکنند. شما میبینید که موکبهایی که در راه نجف و کربلا یا بغداد به کربلا یا در مرزها وجود دارد بیشترشان موکبهای عراقی است؛ آنها این میزبانی را انجام میدهند و به آن افتخار میکنند و بر این عقیدهاند که از واجبات آنهاست تا به زوار امام حسین علیه السلام خدمت کنند. اما این بدین معنا نیست که آنها به بقیه دولتها و ملتها اجازه خدمت به زوار امام حسین عیه السلام را ندهند. هر کس که بخواهد بیاید و به زوار امام حسین علیه السلام خدمت کند شرایط برای او فراهم است. من اعتقاد ندارم که عراقیها از میزبانی کشورهای دیگر ناراحت و اذیت شوند بلکه بالعکس خوشحال میشوند.
به نظر من باید بقیه کشورها نیز در این مراسم و میزبانی و خدمت به زوار مشارکت داشته باشند مثلا ایران وقتی مردمش را به زیارت اربعین میفرستد و میگوید که برای نمونه ۳ میلیون نفر به زیارت اربعین رفتهاند، در این صورت دولت و مردم ایران باید در خدمت به زوار مشارکت داشته و کمکرسانی کنند. این مشارکت نباید فقط در احادث ساختمان یا موکب خاص برای زوار باشد بلکه راه دیگری هم برای خدمت به زوار وجود دارد؛ اینکه دولت و نهادهای ایرانی مواد غذایی و آب برای زوار بفرستد. چه اشکالی دارد که دولت ایران تعداد زیادی ماشین از مواد غذایی و آب را به عراق بفرستد و بین موکبهایی که در راه هستند پخش کند؟ لذا عراقیها نسبت به این موضوع حساسیتی ندارد و دخالت محسوب نمیکنند؛ دیگران نیز میخواهند به زوار خدمت کنند مشکلی ندارد. اگر چه عراقیها خود به این کار اقدام کردهاند و به گونهای از زوار پذیرایی میکنند که زائر احتیاج به چیزی نداشته باشد اما در عین حال از میزبانی و خدمت دیگران به زوار نیز جلوگیری نمیکنند تا آنها نیز ثواب ببرند.
*برخی از اوقات موکبهای ایرانی پر از زائر است اما احیاناً موکبهای عراقی خالی از زائر است.
نه اینگونه نیست. موکبهای عراقی خالی نیست و دائما پر است. در واقع موکبهای غیرعراقی یک درصد بیشتر نیست. من خودم که از نجف به کربلا میروم، میبینیم که تعداد موکبهای غیرعراقی بسیار کم است. کویتیها موکب بزرگی به نام «الطفل الرضیع» دارند، یا لبنانیها سه موکب دارند و ایرانیها نیز موکبهایی دارند اما تعدادشان خیلی کم است؛ شاید کمتر از یک درصد باشد و اینگونه نیست که بگوییم پدیدهای رخ داده و آن مواکبهای غیرعراقی است، اینگونه نیست بلکه بیشترین موکبها موکبهای عراقی است.
.....................................
پایان پیام/ 167