خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
۱:۲۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۷ شهریور
۱۴۰۳
۱۱:۳۹:۴۹
منبع:
راسخون
کد خبر:
1481313

آیا الزام به حجاب در زمان اهل بیت(ع) وجود داشت؟

در این نوشتار به بررسی حجاب و الزام به آن در زمان اهل بیت(ع) پرداخته شده است:

آآ
خبرگزار اهل بیت(ع)/ابنا: در وجوب پوشش زن در میان هیچ یک از مذاهب اسلامی، اختلافی وجود ندارد و فقیهان شیعه و سنی بر لزوم پوشش بدن زن از نگاه نامحرم، اتفاق نظر دارند.

این حکم به دلیل آن که در قرآن آمده، ابدی و همیشگی و از ضروریات دین است؛ بنابراین به ذکر آیه ای که درباره وجوب حجاب نازل شده است بسنده می کنیم.

قرآن مقدس نسبت به امر حجاب زنان می فرماید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ؛»

« به زنان با ایمان بگو چشم های خود را از نگاه هوس آلود فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و اطراف روسری های خود را بر سینه خود افکنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهران شان، یا پدران شان یا پدر شوهران شان، یا پسران شان، یا پسران همسران شان، یا برادران شان، یا پسران برادران شان، یا پسران خواهران شان، یا زنان هم کیششان... و هنگام راه رفتن پای های خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود. و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد. و همگی به سوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید».[۱] 

روایت درباره الزام در پوشش زن

  هیچگونه روایت و اقدام عملی پیشوایان دینی در زمینه الزام پوشش زن و اجرای تعزیر توسط آن بزرگواران در این زمینه، به دست ما نرسیده است؛ این امر از دو صورت خارج نیست:

 اول اینکه در زمان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ، موردی پیش نیامده تا نیاز به الزام و تنبیه داشته باشد یا اگر موردی بوده به ما نرسیده است.

دوم اینکه ممکن است الزامی حکومتی و اجتماعی وجود نداشته یعنی مبنا برسخت گیری نبوده بلکه به ارشاد و امر به معروف و نهی ازمنکر اکتفا می کردند. به عبارت دیگر صرفاً کارهای فرهنگی صورت می گرفته است. به عبارت دیگر فقدان نص و سیره عملی در این زمینه ممکن است به علت فقدان مصداق یا به خاطر عدم الزام و اجبار باشد.

یعنی ممکن است است گفته شود که مسأله رعایت نکردن حجاب و پوشش اسلامی در سه قرن اول صدر اسلامی، در زمان پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ، امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و تا پیش از غبیت کبری مصداقی نداشته و در سال های اولیه نزول آیات حجاب و ابلاغ حکم وجوب آن ازسوی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ تمامی زنان ساکن درمدینه و دیگر سرزمین های اسلامی به حکم الهی چنان مقید و ملتزم گشتند که دیگر به هیچ گونه الزام حکومتی یا برخورد انضباطی نیازی نبوده است.

ستایش بر زنان با حجاب

 نقل قولی است که از عایشه نقل شده است. عایشه همواره زنان انصار را این چنین ستایش می کرد: «مارأیت نساء خیرا من نساء الانصار لما نزلت هذه الآیة قامت کل واحدة منهن الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعة فا ختمرن فأصبحن کأن علی رؤوسهنّ الغربان؛ مرحبا به زنان انصار. همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد مانند سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسری های مشکی می پوشیدند به گونه ای که گویا کلاغ سیاه بر سر آنان است».[2]

زنان بی حجاب در زمان اهل بیت(ع)

در روایات اسلامی آمده که که کنیزکان مسلمان سر خود را نمی پوشاندند و در دوره خلفاء مانع حجاب کنیزکان می شدند.[3] اگر چنین روایاتی درست باشد، بیانگر این مطلب است که بی حجابی در صدر اسلام نبوده؛ زیرا عدم پوشش، نشانه کنیز بودن قلمداد می شد و زنان آزاد به خاطر اینکه به کنیزان مشابه نشوند سر خود را می پوشاندند. البته بعضی، این روایات را از ناحیه معصومین ـ علیه السلام ـ حمل بر تقیه نموده ویا ازحیث سند و دلالت و صدور مخدوش دانسته اند.[4]

یا اینکه بگوییم ممکن است بی حجابی یا بد حجابی در زمان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بوده، چنانچه زنان اهل ذمه و اهل بادیه، حجاب خود را رعایت نمی کردند ولی مصلحت در سخت گیری و الزام حجاب نبوده و یا وضع به گونه ای بوده که بی حجابی، مُخِلّ امنیت اجتماعی و... محسوب نمی شده است و همانند بی حجابی دنیای معاصر که مفاسد اجتماعی آن کاملاً مشهود است، نبوده.
الزام به حجاب اجباری
در سیره پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در هیچ یک از بیانیه ها و دستورهای حکومتی پیامبر به قبایل و اقوام تازه مسلمان، بر رعایت پوشش زنان کم ترین تأکیدی نشده است.

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در ابتدای تشکیل حکومت اسلامی در مدینه، بیانیه ای را مشتمل بر ۴۷ ماده منتشر کرد که به عنوان سلسله قوانین دولت شهر اسلامی اعم از قانون اساسی و قانون عادی بود و مبنای عمل اجتماعی رعایا و حدود اختیارات حکومتی دولت مردان قرار گرفت. حقوق و وظایف افراد جامعه اسلامی در برابر یکدیگر و دولت دربرابر افراد جامعه، از این بیانیه مبسوط حکومتی به خوبی قابل استنباط است. رسول گرامی اسلام در این بیانیه مفصّل با وجود پرداختن به جزئی ترین مسائل مورد نیاز جامعه تازه تشکیل یافته مدینه، هیچ بندی را به لزوم پوشیده بودن بانوان هنگام حضور در جامعه اختصاص نداد.[5]

بررسی و مطالعه دیگر اسناد به جا مانده از تاریخ زندگی و زمام داری آن حضرت نیز بیانگر آن است که نه تنها در این بیانیه بلکه در هیچ یک از پیمان نامه ها و دستورهای ایشان به قبایل و اقوام تازه مسلمان یا هم پیمانان غیر مسلمان هیچ الزامی بر رعایت پوشش در رفت و آمد زنان در کوچه و خیابان به چشم نمی خورد. لکن تأکید و اصرار حضرت درباره رعایت حجاب در سیره پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ وجود داشته است که برای نمونه، هنگامی که اسماء (خواهر بزرگتر عایشه، همسر پیامبر که اهل سنت روایت هایی نیز از ایشان از قول پیامبر نقل کرده اند) درخانه ایشان با لباس بدن نما ظاهر شد، پیامبر از ایشان روی برگرداند و در مقام اندرز فرمود که شایسته نیست دختری که به سن بلوغ رسیده است، این گونه نزد نا محرم ظاهر شود، بلکه باید غیر از صورت و کف دستان را بپوشاند.[6]

با این حال شاید بتوان گفت در آن زمان، بی حجابی به میزان امروز نبوده و بافرض وجود، قیاس بی حجابی دیروز با عریانی امروز مع الفارق است.

در نامه های امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ خطاب به استانداران منصوب از جانب ایشان در کتاب شریف نهج البلاغه افزون بر ۷۹ نامه است. در هیچ یک از این عهدنامه ها اشاره ای به الزام عملی به پوشش زن نشده است. در سیره حکومتی ایشان در حاکمیت پنج ساله شان نیز هیچ گزارشی درباره اجبار بر حجاب زنان به ما نرسیده است. در عهدنامه معروف امام علی ـ علیه السلام ـ خطاب به مالک اشتر هم به الزام به پوشش زنان اشاره ای نشده است. در حالی که مالک اشتر به عنوان والی به جایی می رفت که مردم آن کمترین آشنایی را با احکام اسلامی داشتند.

البته ائمه ـ علیهم السلام ـ، در زمان بنی امیه و بنی عباس حکومت را در دست نداشتند تا دستور حکومتی برای جلوگیری از بی حجابی صادر نمایند.

سخن آخر

فقدان روایت و سیره عملی معصومین ـ علیه السلام ـ راجع به الزام و مجازات بی حجابی معلول دو علت عدم مصداق و یا عدم الزام است؛ ولی بیشتر باید گفت که صورت اول صحیح به نظر می رسد؛ زیرا در زمان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امام علی ـ علیه السلام ـ اگر بی حجابی به صورتی می بود که امنیت اجتماعی را برهم می زد و زنان به صورتی در جامعه ظاهر می شدند که توجه جوانان را به خود جلب نموده و امنیت روحی و روانی آنان را سلب می نمود، قطعاً، آن بزرگواران، اقدام عملی می کردند. اگر دختران و زنان آن روز، مانند زنان بی حجاب یا بد حجاب دنیای معاصر (که مفسده ای کاملاً مشهود است) ، در بازار و مراکز عمومی، خود را با تمام آرایش در معرض نامحرمان قرار می داد عقلاً و شرعاً؛ حجاب زنان را الزامی می کردند.
____________________________________________________

پی نوشت:

 1. نور / ۳۱.

  2.ابی القاسم جار الله محمود بن عمر الزمخشری الخوارزمی، الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دارالمعرفه، ج۳، ص۶۲.

3.. روایاتی ذکر شده که ائمه دستور می دادند اگر کنیزکان در حال نماز سر خود را می پوشاندند و خود را شبیه به زنان آزاد کردند، تنبیه شوند: «مُحَمَّدُ بْنُ مَکیٍّ الشَّهِیدُ فِی الذِّکرَی قَالَ رَوَی عَلِیُّ بْنُ إِسْمَاعِیلَ الْمِیثَمِیُّ فِی کتَابِهِ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْقَمَّاطِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْأَمَةِ أَ تُقَنِّعُ رَأْسَهَا قَالَ إِنْ شَاءَتْ فَعَلَتْ وَ إِنْ شَاءَتْ لَمْ تَفْعَلْ سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ کنَّ یُضْرَبْنَ فَیُقَالُ لَهُنَّ لَا تَشَبَّهْنَ بِالْحَرَائِر». حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۴۱۲
4. نجفی، حسن، جواهر الکلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳ش، ج۸، ص۲۲۴ـ۲۲۵.
5. ر.ک: رسولی محلاتی، سید هاشم، زندگانی محمد(ص)، ترجمه سیره ابن هشام، ج۱، ص۳۳۵.
6. «روت عایشه ان اسماء بنت ابی بکر دخلت علی رسول الله(ص) فی ثیاب رقاق فأعرض عنها وقال یا اسماء ان المرأة اذا بلغت المحیض لم تصلح ان یری منها الا هذا و هذا و اشاره الی وجهه وکفه رواه ابوبکر و غیره». عبدالرحمن ابن قدامة المقدسی، الشرح الکبیر، بیروت، دار الکتاب العربی، ج۷، ص۳۵۵.