خبرگزاری اهل بیت(ع) / ابنا: درباره حضور زنان در اجتماع و کیفیّت آن سخن بسیار بر زبان ها جارى شده است و قلمهاى زیادى در این عرصه به قلم زنى پرداخته اند و امّا آنچه که نباید فراموش شود و هرگز هم نباید توجیه گردد این است که اگر زن هم بناست در عرصه هاى ضرورى اجتماع حضور داشته باشد از دیدگاه نامحرمان باید به دور باشد، این واقعیتى است که زن به هر صورتى که در دید نامحرم قرار گیرد براى آنان جذّاب است و (البته مراتب جذّابیت متفاوت است) این مطلب را هر انسان با انصاف و با وجدان بخوبى در درون خویش احساس مى کند منتهى پاکان چشم خویش را فرو مى بندند و هوسبازان ویروس نگاه را پخش نموده، فضا و جوّ مربوطه را آلوده مى کنند. فاطمه زهرا (س) با توجّه به این مطلب است که دیدگاه خویش را در این زمینه با صراحت تمام اعلام مى دارد، و بدون واهمه بیان مى کند.
على (ع) مى فرماید: خدمت پیامبر اسلام
(ص) بودیم، آن حضرت پرسید: چه چیزى براى زنان نیکو و رواست؟ حضرت فاطمه (س) در
پاسخ فرمود: «خیرٌ للنساءِ انْ لا یریْن الرّجال و لا یراهنّ الرّجالٌ ؛ بهترین
(حالت) براى زنان این است (که بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبینند و نامحرمان نیز
آنان را ننگرند».
پیامبر اکرم آنچنان از این سخن عمیق و رسا به وجه آمد که فرمود:
«انّها منّى، براستى فاطمه از من (پاره تن من) است (که چنین سخن سنجیده و عمیق
مى گوید)(2)»
فاطمه زهرا(س) کسى نیست که سخن بگوید و خود بدان عمل نکند. موسى بن جعفر(ع) از پدرانش تا مى رسد به على (ع) نقل کرده که نابینایى اجازه گرفت که بر فاطمه (س) وارد شود، پس فاطمه خود را پوشاند، رسول خدا فرمود: براى چه خود را پوشاندى در حالى که او تو را نمى بیند (نابینا است) فقالت ان لم یکن یرانى فانّى اراهُ و هُو یشُمُ الریح فقال رسول الله: اشهد انکّ بضعة منّى ؛ پس فاطمه (س) گفت: اگر او مرا نمى بیند من او را مىبینم، و او بو (ى من) را استشمام مى کند سپس رسول خدا فرمود: شهادت مى دهم که تو پاره تن من هستى. » (1)
چه بسیار روابط نامشروع، قتل ها، فرارها، طلاق ها از همین نقطه نگاه مرد به زن و برعکس شروع شده است. لذا اگر ما واقعاً مىخواهیم پیرو حضرت زهرا (س) باشیم همه، هم بانوان و هم مردان جامعه تلاش کنند که در غیر موارد ضرورت بانوان را در معرض دید نامحرمان قرار ندهند. واقعیت مطلب این است که غرب با کشاندن زن در اجتماع و وسیله درآمد قرار دادن آن نه تنها جامعه را به فساد کشاند و شغلى براى بانوان ایجاد نکرد که مهم ترین و مقدس ترین شغل و کار بانوان را نیز از آنان گرفت.
شغل اصلى زنان تربیت انسان است که از تربیت نهال، و درخت، ساختن صنعت و لباس و... بالاتر است، متأسّفانه جوامع اسلامى نیز مجذوب این اشتباه غرب شده و کم کم زنان را از اساسى ترین کارها و با ارزش ترین عمل ها دور مى سازند، اما فاطمه زهرا (س) با صداى رسا به بلنداى ابدیت اعلام داشت که نزدیک ترین حالت زن به خداى متعال و قرب الهى که بالاترین کمال انسانى است این است که ملازم خانه خود بوده و مشغول تربیت فرزندان باشد.
پیامبر اکرم (ص) از یاران خود پرسید در کدام لحظه زن به خدا نزدیکتر است؟ جمعیّت پاسخ مناسبى ندادند تا اینکه حضرت زهرا (س) پرسش پدر را متوجه شد و چنین پاسخ داد «ادنى ما تکون من ربّها ان تلزم قعر بیتها؛ نزدیکترین حالت زن به پروردگارش این است که زن در خانه خود بماند ( و به امور زندگى و تربیت فرزندان خویش بپردازد)» از این پاسخ فاطمه (س) پیامبر اکرم (ص) خوشحال شد و به عنوان تأیید سخنان او فرمود: «انّ فاطمة بضعة منّى ؛ براستى فاطمه پاره تن من است (و از سرچشمه علم من علم فرا گرفته است که چنان پاسخ سنجیده و ژرف مى دهد) (2)».
لازم به ذکر است که مطالب فوق به معنای فعالیت نکردن زنان در جامعه و حضور در اجتماع نیست. همانطور که فاطمه زهرا (س) در جریان غصب فدک، خطبه قرائت کرد و زینب کبری سلام الله علیها، در مجلس یزید، خطبه ای غراء خواند که مردم را به گریه انداخت. باید به این نکته توجه داشت که وظیفه اصلی زن، مدیریت خانه و تربیت فرزند است که این دو از بسیاری از کارهای مردان، باارزش تر و البته سخت تر هم هست.
_______________________________________
1- بحارالانوار، ج 43، ص 91، روایت 16.
2- همان، ج 43، ص 92.