خبرگزاری اهل بیت (ع) / ابنا: امروزه بر
کسى پوشیده نیست که همه اجتماع به نوعى گرفتار تجملات و زیاده روى در لباس و وسائل
زندگى شده اند، به قدرى چشم و هم چشمى فراوان شده که جلسات عروسى ها و حتى جلسات
روضه و ختم و حتى رفتن بر سر مزارها هنگام مراسم به نمایشگاه لباس ها و زیورآلات
تبدیل شده است، و عمده این تجملات را زنان دامن مى زنند. یقیناً تمام اقشار جامعه
جز عده اى قلیل توان چنان تجملات و تشریفات و زیاده روى ها را ندارند لذا مرد خانه
مجبور مى شود یا تن به کارها و در آمدهاى نامشروع دهد، و یا زیر بار کارى بیش از
توان جسمى و چند شیفت برود که در هر دو صورت عوارض و پیامدهاى ناگوارى دارد حتى
براى همسران و فرزندان.
بر زنان است که با توجه به وضعیت زندگانى فاطمه زهرا (س) مقدارى از
تجمّلات و زیاده روى ها و زیاده خواهى بکاهند، مخصوصاً همسران مسئولان و افرادى که
به عنوان الگو در جامعه مطرحند.
سلمان فارسى مى گوید: روزى حضرت فاطمه
(س) را دیدم که چادرى وصله دار و ساده بر سر داشت در شگفتى ماندم و گفتم: عجبا!
دختران شاهان ایران و قیصر روم بر کرسی هاى طلایى مىنشینند و پارچه هاى زربافت به
تن مى کنند، اما این دختر رسول خداست! نه چادرى گران قیمت بر سردارد و نه لباس هاى
زیبا! فاطمه (س) فرمود: «یا سلمان! انّ اللّه ذخّر لنا الثّیاب و الکرا سىّ لیوم
آخر؛ اى سلمان! خداوند بزرگ لباس ها(ى زینتى) و تخت هاى (طلایى) را براى ما در روز
قیامت ذخیره کرده است.(1)
آنگاه زهرا (س) خدمت پدر رفت و شگفتى سلمان را این گونه مطرح کرد: اى رسول خدا
سلمان از سادگى لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایى که تو را مبعوث فرمود، مدّت پنج
سال است فرش خانه ما پوست گوسفندى است که روزها بر روى آن شترمان علف مى خورد و
شب ها بر روى آن مى خوابیم و بالش، چرمى است که از لیف خرما پر شده است . (2)
البته هرگز توقّع این نیست و در توان کسى هم نیست که مانند على (ع) و زهرا (س) رفتار شود ولى بانوان جامعه تلاش کنند با حفظ موقعیّت زمانى و مکانى در حد توان سادگى لباس و زندگى را شعارشان قراردهند تا رنگ و بوى از فاطمه زهرا (س) در زندگى آن ها مشاهده شود.
یکى از خواسته طبیعى زن بخاطر مصالحى بشرى، تمایل به آرایش و پیرایش و تزیین است هر زنى کشش به طرف زیبا نمودن و جذاب نمودن خویش را در درون خود مى یابد و احساس مى کند که دوست دارد با هرگونه امکاناتى خود را محبوب دل هاى دیگران کرده و چشم هاى پرتعجب و خیره دیگران را به خویش جلب نماید. ولى در اسلام این تمایل طبیعى در چهارچوبه طبیعى خود مجاز شمرده شده است. در اسلام به آرایش و عطر زدن و استفاده از بوهاى خوش براى شوهر و محارم، یا منزل و یا در حالت عبادت و نیایش سفارش شده و نوعى عبادت و مستحب شمرده شده است. آنچه، نهى شده است و سفارش به احتیاط کرده اند، استفاده از عطر و آرایش در مقابل نامحرمان است که هم باعث تخریب اخلاق دیگران و تهییج احساسات جنسى آنان مى شود، و هم خود زن تا سر حد یک موجود صرفاً جنسى سقوط مى کند و باعث مى شود که دیگران او را در حدى بالاتر از یک کالاى دلچسب شهوانى ننگرند.
امروزه متأسفانه عدّهاى از بانوان برعکس عمل مى کنند، در اجتماع و منظر نامحرمان از آرایش هاى آنچنانه و عطر و بوى جاذب استفاده مى کنند ولى در محیط خانه و براى شوهر و عبادت، کمتر به آرایش و بوى خوش توجّه مى کنند. سفارش حضرت زهرا (س) به زنان این است که در محیط خانه و زندگى و همین طور در حال عبادت از آرایش و بوى خوش به بهترین وجه استفاده شود.
آرایش و عطر براى زنان در زندگى زن و شوهرى باعث شادابى و دلگرمى طرفین مى شود. پیامبر اکرم (ص) سخت به این ظرافت ها توجه داشت، لذا به عمار یاسر مى گوید: عطر خوبى تهیه کرده به منزل فاطمه بردم. حضرت فرمود: «یا ابا الیقظان ما هذا الطیّب؛ اى عمار این عطر چیست؟ عرض کردم: پدرت رسول خدا (ص) مرا امر کرد تا فراهم نمایم(3)».
برخى زنان گاهى از آرایش و بوى خوش در محیط خانه استفاده مى کنند و گاهى به این امر توجّه نمى کنند خوب است این امر در محیط زندگى زن و شوهرى و محل عبادت به صورت امر مستمر و دائمى در آید. حضرت زهرا (س) چنین حالتى داشت و انتظار او از بانوان هم این است که به این امر همّت گذارند.
امّ سلمه مى گوید: از حضرت زهرا (س) پرسیدم که آیا عطر و بوى خوش ذخیره کرده اى؟ فرمود: آرى. رفت و شیشه عطرى آورد، و مقدارى در کف دست من ریخت، بوى خوشى داشت که هرگز نبوییده بودم. گفتم این عطر خوشبو را از کجا تهیّه کرده اى؟ فرمود: «هو عنبرٌ یسقط من اجنحة جبرئیل؛ این عطر مشکى است که از بال و پر جبرئیل فرو ریخته است (4)».
آن حضرت، حتى در واپسین لحظه هاى زندگى بوى خوش رافراموش نکرد. اسماء بنت عمیس مى گوید: در واپسین لحظه هاى زندگى، حضرت زهرا (س) وضو گرفت و به من فرمود: «هاتى طیبى الّذى اتطیّب به و هاتى ثیابى التى اصلّى فیها؛ (اى اسماء!) عطر مرا، همان عطرى که همیشه مى زنم، و پیراهنى را که همیشه با آن نماز مى گزارم بیاور.(5)».
_________________________________________
1- بحارالانوار، ج 8، ص 303، حدیث 61.
2- همان، ج 8، ص 303، و کوکب الدّرى، ج 1، ص 175، تفسیر برهان، ج 2، ص 346.
3- دلایل الامامه چاپ قدیم، ص 26، چاپ جدید، ص 103، عوالم، ج 11، ص 334 باب 5.
4- بحارالانوار، ج 43، ص 95 و 114، وامالى صدوق، ص 42، مجلس ثانى.
5- کشف الغمّه اربلى، ج 2، ص 62، و فرهنگ سخنان فاطمه (س) ص 129.