خبرگزاری اهل بیت(ع)/ابنا: کتاب «چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟» نوشتهٔ علیرضا پناهیان است. نشر بیان معنوی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، از سلسله مباحث علیرضا پناهیان با موضوع «چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟» است که در حرم مطهر رضوی ارائه شده بود.
محتوای کتاب
«انسان باید زندگی بانشاطی داشته باشد و همیشه سرحال و سرزنده باشد. زندگی ما انسانها به هیچوجه نباید با بدحالی و دلزدگی همراه باشد. چشم انسان فقط وقتی که او سرحال و بانشاط است خوب میبیند. عقل انسان وقتی که او سرزنده است، خوب کار میکند و موجب خلاقیت میشود. قلب انسان تنها وقتی خوب کار میکند که احساس خوشبختی کند و وقتی قلب کسی خوب کار کرد، به دیگران محبت پیدا میکند و با همه مهربان خواهد بود.
با زندگی شیرین است که انسان پیش خداوند متعال هم عزیز میشود. «شاکرانه بندگی کردن» زیباترین نوع عبادت است. اما اینجور عبادت مخصوص آدمهای خوشبخت است که سرشار از طراوت و نعمتند و از سرِ شادی سجده میکنند و سجدههایشان طول میکشد، برای اینکه خیلی در لذائذ عالم غرق هستند و خیلی میخواهند از خدا تشکر کنند.
اما چه کنیم که زندگی ما شیرین شود و بتوانیم با حلاوت زندگی کنیم و بالطبع با حلاوت بندگی کنیم؟ چه کنیم که مثل ندید بدیدها نباشیم که عقدۀ لذت بردن دارند و با سر، به طرف لذت هر گناهی میروند و از هر خمرۀ خیالی شرابی سر در میآورند؟
پاسخ روشن است اگر روح خودمان را با عبادت و ذکر پروردگار تغذیه کنیم زندگیمان سرشار از نشاط، شادی و انرژی میشود و با حداقل نعمات و مواهب نیز شیرین خواهد شد. ما آدمها نیاز اصلیمان به خود خداوند است، نه اینکه نیاز اصلی ما به نعماتی باشد که میخواهیم از او بگیریم. ما نیاز به خود او داریم و باید مستقیماً از خود او انرژی و حیات بگیریم؛ و الا باطری روحمان ضعیف میشود و کمکم میمیریم؛ یعنی دلمرده میشویم.
راه اینکه مستقیماً از خداوند متعال انرژی بگیریم «عبادت» است. عبادت، وصل شدن روح به منبع قدرت و حیات است و تنظیمکنندۀ شریانهای روحی و عصبی انسان است. عبادت حتی بر جسم ما هم تأثیر خوب دارد. با عبادت سلولهای بدن ما هم با ما مهربانتر میشوند. چون این سلولها، همه عاشق خدا و تسبیحگوی او هستند. عبادت شارژ روح برای قدرت و نشاط بهتر پیدا کردن است. طبیعتاً با عبادت، زندگی و بندگی شیرینتر خواهد شد و انسان پس از یک عبادت خوب مانند کودکی که به قدر کافی از آغوش مادر آرامش گرفته است و حالا بهتر آمادۀ تجربه کردن حیات است، سرزندهتر زندگی خواهد کرد.
اما اگر عبادت ما درست نباشد، هر چقدر هم که در زندگیمان لذت وجود داشته باشد و اسباب بهرهمندی برایمان فراهم باشد، باز هم سرخورده و دمغ زندگی خواهیم کرد. چون خودمان آنچنان که باید سرحال و متعادل نیستیم، هیچ لذتی آنچنان که باید نمیتواند ما را سیراب و سرزنده کند.
ممکن است نیاز باشد برای بعضیها دلیل بیاوریم که چرا عبادت موجب انرژی و حیات روح آدمی است، پس این سرزندگیهای ظاهری که در آدمهای بیخدا میبینیم حکمش چه میشود؟ ولی ما در اینجا مجال توضیح و تبیین بیش از این را نداریم. چون موضوع اصلی بحث ما «چگونه خوب عبادت کردن» است و باید سریعتر از این مقدمات عبور کنیم.
به هر حال آنچه موجب میشود انسان بتواند از حداقلهای نعمات دنیا لذت ببرد و احساس نیاز به معصیت پیدا نکند، همین عبادت است. عبادت به معنای خاص کلمه یعنی از همۀ کارها دست برداری و جلوی خدا، هر طور که او گفت بایستی، به فکر او باشی، به ذکر او مشغول باشی و تمام حرکاتت در اختیار اوامر او باشد. عبادت به معنای خاص کلمه یعنی نماز.
نگویید ما نیاز به سرزندگی و سرِحال بودن نداریم، که پاسخهای دندانشکنی دریافت خواهید کرد! بله یک گروه از کسانی که نیاز به سرزندگی ندارند و نیازهای مهمتری دارند دزدها هستند؛ که فقط نیاز دارند پلیس آنها را دستگیر نکند و به هیچ چیز دیگری نمیاندیشند. گروه دیگر معتادهای حرفهای و فقیر هستند که تنها به پول مواد فکر میکنند، موادی که اگر نباشد از شدت درد میمیرند؛ و به این ترتیب تمام خوشبختیشان به فرار از درد کشندۀ اعتیاد است و به لذتی که دیگر نمیتوانند به آن برسند فکر نمیکنند. بعضی از آدمهای افسرده هم راحتترند که در اندوه خود غرق باشند و از این بیماری خود چه بسا لذت هم ببرند و از اینکه دربارۀ خود قضاوت میکنند که آدمهای سیاهبختی هستند و دیگر روی شادی را نخواهند دید، احساس رضایت میکنند.»