خبرگزاری اهل بیت (ع) / ابنا: معیارهایى که در ذهن من هست، خیلى خارج از آنچه در ذهن عرف متشرعه ماست، نیست. من اصرار دارم بر نفى بعضى از معیارها؛ یعنى چیزى که من بیشتر روى آن تأکید مى کنم، ارائه یک چهارم چوب معیارى نیست.
چون مى دانید اسلام میدان را باز گذاشته، ضمن این که ارزش هایى را در سطح اول ـ در درجه اول ـ قرار داده است؛ اما مردم را در آن چهار چوب صد در صد محدود نکرده است ـ که حالا ممکن است مثالى عرض بکنم ـ بنابراین من در تعیین معیارها خیلى اصرارى ندارم بلکه بر نفى بعضى از معیارها اصرار دارم.
آن چیزهایى که من به شدت آنها را مایلم نفى بشود، یکى مسأله ثروت است؛ یعنى وقتى جوانى مى خواهد ازدواج کند ـ چه پسر و چه دختر ـ اصلاً نباید ثروت همسر و نامزد ازدواجش مورد نظرش باشد.
به نظر من این یک چیز گمراه کننده است. یک جاذبه حقیقى نیست و این نباید مورد نظر باشد. کما این که حالا در مورد خود ما هم همین طور بوده است. در موارد معدودى که بوده ـ دو تا از فرزندان من ازدواج کرده اند ـ بکلى این معنا مورد نظر نبوده است.
جنبه دیگرى که اصلاً نباید مورد نظر باشد، عبارت است از «تشخص اجتماعى». این هم اصلاً نباید مورد نظر باشد. من شنیده ام ـ به گوشم خورده ـ بعضى از افراد که مى گردند تا پسرى را براى دخترشان یا دخترى را براى پسرشان انتخاب کنند ـ خوشبختانه در خود دختر و پسرها کم تر هست، مربوط به پدر و مادرهاست ـ مى گردند تا عروسى یا دامادى را انتخاب کنند که حتما وابسته به بیت و شخصیت معروفى یا سمت معروفى باشد. این هم به نظر من معیار غلطى است و نبایستى مورد نظر باشد.
بعضى از جاذبه هایى که به شکل صورى جوان ها را جذب مى کند، به نظر من براى ازدواج نباید به شکل معیار به آنها نگاه کرد. مثلاً پسرها یا دخترها بگردند، هر جا چشمشان را گرفت و جذب کرد، آن را کافى بدانند! این هم به شدت مورد بر حذر داشتن و پرهیز دادن ماست! ما مى خواهیم دخترها و پسرها در این دام ها گرفتار نشوند.
از این ها که بگذریم، ممکن است دخترى یا پسرى مایل باشد که حتما همسرش تحصیلات عالیه کرده باشد؛ یکى دیگر نه؛ به این اهمیت نمى دهد. من این مثال را مى زنم، براى این که معلوم شود معیارهاى مثبت و قابل قبول، محدود نیست، التفات مى کنید؟
یا فرض کنید کسى اهل منطقه اى از کشور است، دوست مى دارد که همسرش حتما وابسته به آن منطقه باشد. یعنى راه باز است. بعضى ها حتما دلشان مى خواهد که همسرشان جزو کسانى باشد که در راه خدا حرکتى کرده باشد، تلاشى کرده باشد، جانباز، خانواده شهید و از این قبیل باشد.
بعضى این را جزو معیارهاى خودشان نمى دانند. من مى خواهم از این جهت معیار مثبتى گفته نشود تا این که به معناى محدود کردن باشد. فقط مى خواهم آن مرزهاى منفى را ملاحظه کنم. ما البته در مورد فرزندان خودمان، بیشتر به این چیزها نظر داشتیم(1).
ممکن است بگویید ماه محرم است؛ اما ازدواج اسلامى که بدون تشریفات و قیود و تجملات غلط باشد محرم و ربیع الاول نمى شناسد. آن چنان ازدواجى همیشه مبارک است. اى جوان ها! به ازدواج بشتابید. اى پدرها و اى مادرها! دختران و پسران را که آماده ازدواج هستند تزویج کنید. این همه قید و بند قرار ندهید.
اى پدرانِ دخترها! دخترها را براى داماد پولدار و اشرافى و شغل دار و نام و نشان دار و اسم و رسم دار نگه ندارید. اگر مى بینید یک جوان، مسلمان مؤمنى است، دختر و پسر هر دو مسلمان، هر دو کفو، وسایل ازدواجشان را فراهم کنید.
اینقدر سنگ بر سر راه ازدواج نیندازید. اى پدرانِ پسرها! مخصوصا اى مادرانِ پسرها! و اى خود پسرهایى که مى خواهید داماد بشوید! در ازدواج معیارهاى اسلامى را در نظر بگیرید.
همه اش دنبال زیبایى نروید. چقدر صورت هاى نازیبایى است که بر روى دل هاى زیبایى قرار دارد. دخترانى که به خاطر نازیبایى محکومند در خانه ها بمانند، چه گناهى کرده اند؟ چرا بعضى ها اینقدر ظلم مى کنند؟ چرا ارزش هاى اسلامى را نادیده مى گیرند؟ چرا مسئله سن و شکل اینقدر به نظرشان تعیین کننده است؟
چرا باید بعضى از دخترهایى که مؤمن هستند، با یک مقدار سنشان که بالا رفته یا چندان از زیبایى بهره اى ندارند، از نعمت ازدواج و تشکیل خانواده و نعمت تربیت فرزند محروم بمانند. خوشا به حال آن فرزندى که در دامن چنین زنان پاکى پرورش پیدا کند. خوشا به حال آن مردى که چنین زن پاک و مقدسى در خانه داشته باشد. این معیارهاى طاغوتى را دور بریزید.
پدرها! مادرها! تقواى خدا پیشه کنید در امر ازدواج. این همه قرآن به ما مى گوید، اسلام به ما مى گوید، مهریه را سنگین نکنید، دنبال جهیزیه هاى سنگین نباشید، دنبال نام و نشان و شغل نباشید.
پسر مسلمان، دختر مسلمان، هر دو داراى معرفت اسلامى، هر دو داراى دل مؤمن، این ها کفو هم اند. بگذارید زندگى مشترک را شروع کنند. چقدر مسئله به من مراجعه مى شود در همین زمینه ها مرتب جوان ها، پسرها، دخترها، شکایت و گله مى کنند از دست خانواده هاى سختگیر.
مخصوصا پدر و مادرهاى بعضى از دختران. من در این موقع مقدس، در این موضوع مقدس، در حضور شما جمعیت عظیم و انبوه، در خطبه نماز جمعه خواهش مى کنم به حکم خدا برگردید، آنچه را که خدا گفته آنرا معتبر بدانید. (2)
______________________________________________
پی نوشت ها:
1- بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه نماز جمعه، 7/9/59، آیینه زن، ص
109.
2- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیداربا
مداحان اهل بیت علیهم السلام به مناسبت تولد حضرت زهرا علیها السلام، 5/10/70،
آیینه زن، ص 90.