خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳
۱:۳۰
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۳۰ شهریور
۱۴۰۳
۱۶:۴۰:۲۶
منبع:
ابنا
کد خبر:
1486760

بشارت روز آزادی انسان!

جهاد پیامبر خدا برای اسارت و آزار دادن نبود بلکه برای رهایی و آزادی انسان بود. برای این بود که انسان به راحتی و آزادی نفس عمیقی بکشد.

آآ

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ هفدهم ربیع الاول مصادف با ولادت با سعادت پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم است که این میلاد مبارک به عنوان مبدأ برکات و آغاز عصر نوین در مسیر توحید شناخته می شود.

علاوه بر معجزات آشکار پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم از جمله قرآن مجید و دلایل روشنى که در متن این آیین آمده، اوصاف و مشخصاتش ایشان در کتب آسمانى پیشین که بخش هایى از آن در دست یهود و نصارى وجود داشت بیان شده بود و به همین دلیل دانشمندان آنها قبل از ظهور رسول اکرم(ص) بشارت ظهورش را با شوق و تاکید فراوان مى دادند.

حجت الاسلام و المسلمین «حمید احمدی» در یادداشتی به اهمیت ولادت رسول اکرم(ص) و تاثیرات این میلاد مبارک بر جهان هستی پرداخته که متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

بشارت روز آزادی انسان!

زادروزش رمز  برتری اندیشه توحید و شکوه درخشش انسان بود و روز بشارت رهایی از  بندها و ترک برداشتن بنیاد اندیشه‌ها و قدرت‌های غیر الهی و آلوده!

طاق کسری و ایوان مدائن و فروافتادن بتان و هر آن‌چه نشان از قدرت شرک و آلودگی‌ها داشت، بنیان و بنایش و فرو ریخت و لرزید!

از تِلالوی درخشش‌همین اندیشه وحیانی و انسان کامل بود که در جنبشی نمایان گشت و مردان سرگردان و متحیر دیروز، سبک بالان و حاملان ایمان و رهایی در نخستین صفحه فرصت ایام، سوار بر مرکب‌های تیزرو با اندیشه‌ای والا و آسمانیِ جاری‌شده بر سطور صفحه‌ای ساده که سروش وحی را می‌سرود به دربار شاهان و امپراتوران گسیل شدند و صدای توحید را ساز کردند و پیام رحمت، نجات و آزادی را فریاد زدند.

و سال بعد، در هشتمین سال حضورش در یثرب که به سبب آن‌که ساحت مدنیت جدید گشت، مدینه‌النبی نام گرفت، سپاهیان رهایی بخش آن از هرسوی روانه مکه شدند و از هر پشته‌ای بدان سو آرام و مطمئن راه افتادند.

رهبر بزرگ این سپاه آزادی چون شاهینی پروازکنان پدیدار شد و پیش رفت تا به درخانه در آمد.

خانه‌ای که خداوند آن را سرای مردم و دارای حرمت و محل قیام برای رهایی قرار داده بود."جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ"

اما سال‌هاست که در بند و گرفتار اوهام  بندگی بتان و به معبد ذلت آدمیان بدل و سخت آلوده گردیده است.

اندیشه کرد که برای رهایی  انسان از زنجیرهای جهل و شرک، پیشین هر امر و اقدامی باید قدم در پالایش و طهارت معبد توحید بردارد.

از این رو برای پیراستن و رهای‌اش رفت تا به درون خانه درآمد و دید که اوهام مجسم همان بت‌هایی است که آن‌ها را می‌پرستند. با دو دست بدان‌ها اشاره کرد و سخن کوبنده خداوند را فریاد زد:

"جاءَالحقُّ و زَهَقَ الباطِلُ، انِّ الباطلَ کانَ زهوقاً"

همه آن‌ها سرنگون شدند و پژواک آوای‌شان در گودال پرت و دور تاریخ گم شدند و حق سرانجام روزی در همین جهان انسان‌ها؛ با شکوه گردید. و مردم شکوه زدوده از آلودگی‌های آن خانه توحید را دیدند و همه در آگاهی و هوشیاری فرو رفتند و این شعر بر زبان فضاله لیثی جاری گردید:

"مگر محمد و سپاهیانش را ندیدی در روز فتح که بت‌ها شکسته شدند.

بی‌گمان نور خدا را در میان ما درخشان و شرک را با چهره‌ای تیره و تار مشاهده کردی"

قریش صف کشیده و سرپا ایستاده و پیامبر در میان‌شان به حرکت در آمد و سرهای‌شان بر روی سینه‌شان فرو افتاده بود.

فرمود: گمان می‌کنید با شما چه رفتاری داشته باشم؟

گفتند: برادری بزرگوار و برادرزاده‌ای بزرگوار!

 در حالی که نجابت و جوانمردی از وجودش آشکار بود، فرمود: بروید که همه آزاد شده‌اید!

پژواک این سخن در همه جا طنین انداز شد :

"اِذهبوا فَانتُم الطلقاء"

این سخن آگاه ساختن بشریت بود تا بداند که روز آزادی اوست و ادراک کند کهجهاد پیامبرخدا برای اسارت و آزار دادن نبود بلکه برای رهایی و آزادی انسان بود.

برای این بود که انسان به راحتی و آزادی نفس عمیقی بکشد.این ندا در فراخنای جهان و در درازنای روزگار بازتابید که محمد صلوات‌الله علیه انسانِ گرفتار را آزاد کرد و بند و زنجیرهایش را شکست و پروانه‌ها در بوستان‌ها به آزادی در آغوش گل‌ها به پرواز در آمدند.

این احساس رهایی بود که شادی در همه خانه ها موج می‌زد، و پیامبر فراخوانیِ مردم را با مشارکت در فریادهای افتخار و پیروزی پاسخ‌ می‌گفت‌.

رغم این همه موهبت و کرامت، اما جمعی از "آزاد شده‌ها" کوشیدند  فرصت طلبی پیشه کنند؛ از این رو بند و زنجیرهای زندان و زندانیان بازگشتند و آن کردند که گویی گروهی از فراسوی گورها از خشم و کینه از شکست بتان در روز فتح، دندان بر هم می‌سایند و در پی انتقام و کینه‌ جویی‌اند. لذا فریاد علی و حسین به اعتراض بر آمد و روزگار جهاد با جهالت و اسارت انسان در رجعتش به عصر جاهلیت را فریاد زدند و برای پایداری دین محمد، پاکان و صادقان از آل علی علیهم السلام جان و خون پاک‌شان را در شریان حیات شجره نبوت و دیانت جاری ساختند تا دین خدا و عزت و رهایی آدمیان پایدار بماند و چنین خواهد ماند!

نور احمد نهلد گبر و جهودی به جهان

سایه دولت او بر همگان تابان باد

گمرهان را ز بیابان همه در راه آرد

مصطفی بر ره حق تا به ابد رهبان باد

آن خیال خوش او مشعله دل‌ها باد

وان نمکدان خوشش بر زبر این خوان باد.*

     حمید احمدی

 ۱۶ ربیع الاول۱۴۴۶

---------------

* مولوی، دیوان شمس، از غزلیات ۷۹۲

.............................

پایان پیام/  ۲۶۸