مفهوم مَهدَویّت در مذهب شیعه ۱۲ امامی از دین اسلام، برگرفته از باور به ظهور امام دوازدهم شیعه است که بر اساس آن، «حجت بن حسن» (ع) به عنوان منجی آخرالزمان برای نجات و رهایی انسانها و برقراری صلح و عدالت خواهد آمد. مهدویت گونهای از موعود باوری است. در این اعتقاد بر این باورند که «عیسی مسیح» (ع) و حضرت خضر (ع) هنوز زنده هستند و در هنگام ظهور حجت بن حسن (ع) از یاران او خواهند بود.
بخشهایی از کتاب انتظار
««عشق» واژهای است که در ادبیات کهن فارسی، اکثراً به محبت شدید اطلاق میشود. و معمولاً چنین محبتی بیشتر جنبه معنوی و عرفانی دارد تا جنبه زمینی و مادی؛ چرا که علائق مادی و زمینی معمولاً آنچنان اوج نمیگیرد و یا اگر اوج هم بگیرند، فرود آمدن شان بسیار سریع اتفاق میافتد. بنابراین خوب است ما هم این لفظ را در غیر از این معنا استفاده نکنیم. حتی در روابط عاطفی عادی نیز از به کار بردن آن اجتناب کنیم.
صرف نظر از معنای لغوی لفظ عشق در زبان عربی، وقتی به ترجمه عشق در ادبیات غنی و عارفانه فارسی نگاه میکنیم، آن را اصطلاحی برای محبت شدید مییابیم که شاخص اصلی آن، خودگذشتگی است. اگر محبتی آن قدر زیاد شود که اصرار بر فدا شدن برای معشوق را در پی داشته باشد، آنگاه عاشقی پدید آمده است. به این ترتیب یکی از بهترین کاربردهای این لفظ، علاقه شدیدی است که میتوان به امام زمان ارواحنالهالفداء داشت.
صرفنظر از اینکه نمیشود به امام زمان، «کم» علاقه داشت و هر کسی با آن حضرت ارتباط قلبی و عاطفی برقرار کند به مرور زمان به محبت شدید او گرفتار خواهد شد، اساساً ما نیازمندم که به کسی عاشقانه مهر بورزیم و با عشق او، زندگی و وجود خود را گرم کنیم. این محبت خیلی شدید، به کسی جز امام زمان (عج) نمیتواند تعلق بگیرد، و به ایشان هم نمیتواند که تعلق نگیرد. یعنی نه میتوان کسی را به اندازه او دوست داشت و نه میتوان او را به این اندازه دوست نداشت. اگر محبت ما به آن حضرت تا این حد شدید نیست، معلوم میشود که ما در روح خودمان مشکل داریم، و الا او دوستداشتنیتر از این حرفها است.
از آنجایی که محبت شدید جز از راه معرفت، عمل صالح و ایمان قاطع به دست نمیآید، پس مهمترین راه جلوگیری از آسیبهای علاقه عامیانه، علاقه عاشقانه داشتن به آن حضرت است. بنابراین تنها راه نجات از عوام زدگی عاطفی را باید در علاقه عاشقانه به امام زمان (عج) جستوجو کرد. چون کسی که عزم عاشق شدن میکند و از خود، انتظار علاقه عاشقانه به حضرت دارد، مجبور است به تقویت بنیان های این عشق بپردازد و علم و عمل کافی برای این منظور را به دست بیاورد.
اساساً یکی از مهمترین شاخصهای علاقه عامیانه، سطحی بودن و کم بودن آن است، که نتیجه طبیعی بیمعرفتیها و بیتقواییهاست. برای پرهیز از آسیبهای محبت باید آن را افزایش داد، که فرمود: «وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا للهِ؛ آنان که ایمان آوردهاند، محبت و عشقشان به خدا بیشتر و قویتر است.»»