به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ کرسی ترویجی، عرضه و نقد با عنوان «سبک زندگی اهل بیت(ع)؛ هنر محبت و احترام در همسرداری»، به همت خبرگزاری ابنا و مشارکت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن و مرکز همکاریهای علمی و بینالملل) در سالن جلسات خبرگزاری ابنا، برگزار شد.
در این نشست حجت الاسلام و المسلمین «عیسی عیسیزاده» عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به ارائه دیدگاههای خود درباره موضوع پرداخت و حجت الاسلام و المسلمین «حسن شیرزاد» محقق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به عنوان ناقد حضور داشت. همچنین حجت الاسلام و المسلمین «مرتضی غرسبان» محقق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دبیر علمی این نشست بود.
متن کامل این نشست به شرح زیر است:
حجت الاسلام و المسلمین «مرتضی غرسبان»: مجمع جهانی اهل بیت(ع) یکی از مراکز مهم فرهنگی است که رسالت اصلی آن در بُعد بینالملل بحث ترویج مکتب اهل بیت(ع) است. مسائل و موضوعات مختلفی در مجمع پیگیری میشود که در یکی، دو سال اخیر مسئلهای که مجمع خیلی روی آن تأکید کرده بحث ترویج سبک زندگی اهل بیت(ع) است.
حوزهی سبک زندگی ابعاد مختلفی را شامل میشود مثل: سبک زندگی فردی، سبک زندگی خانوادگی، سبک زندگی اجتماعی، ارتباط با خدا، ارتباط با دیگران و ... . یکی از مسائلی که ما در این نشست در مورد آن بحث میکنیم، حوزهی سبک زندگی خانواده و مسئلهی همسرداری است.
عنوان کرسی علمی - ترویجی «هنر محبت و احترام در همسرداری» است. این کرسی علمی - ترویجی به همت خبرگزاری ابنا متعلق به مجمع جهانی اهل بیت(ع) و با همکاری پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار میشود. ارائه دهندهی این نشست استاد محترم حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب حاجآقای عیسیزاده عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مدیر گروه فرهنگنامهها و همچنین مدیر پروژهی سبک زندگی هستند که در چند سال اخیر در حوزهی سبک زندگی آثار متعددی در این مجموعه تولید شده است. همچنین در این نشست از حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاجآقا شیرزاد به عنوان ناقد محترم جلسه استفاده خواهیم کرد. حاجآقا شیرزاد هم محقق و پژوهشگر رسمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی هستند که سالهای متمادی در حوزهی مسائل قرآنی پژوهش و تحقیق کردهاند، به ویژه در مورد سبک زندگی چند سال اخیر با پروژهی سبک زندگی همکاری داشتهاند.
در خدمت حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاجآقای عیسیزاده به عنوان ارائه دهندهی بحث هستیم.
حجت الاسلام و المسلمین «عیسی عیسیزاده»: قال الله تعالی فی محکم کتابه الکریم: «بسم الله الرحمن الرحیم. لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً» (الاحزاب: 21) و قال رسول الله(ص): «ما بنی فی الاسلام أحب إلی الله تعالی من التزویج» و فی کلامٍ آخر «إنی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا کتاب الله و عترتی اهل بیتی و إنهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض».
موضوع نشست، نقش محبت و احترام در تحکیم خانواده و در موفقیت همسران در زندگی با رویکرد سبک زندگی اهل بیت(ع) است؛ چرا که ما هر چه داریم از قرآن و عترت است.
در این آیۀ کریمهای که قرائت شد، خداوند سبحان همهی ما را به پیروی از شیوهی زندگی پیامبر عزیز اسلام(ص) توصیه کرده و ایشان را به عنوان الگو معرفی کرده است. بنابراین اگر امکان الگوبرداری و استفاده از این اسوهی الهی نبود، خداوند هیچگاه ما را امر نمیکرد که از ایشان استفاده کنیم.
*پیامبر اسلام(ص)، اسوه و الگویی برای مسلمانان است
بنابراین پیامبر عزیز اسلام الگویی است که همهی ما میتوانیم از این اسوه و الگو بهرهمند شویم. در چه چیزی؟ همان جملهی معروفی است که تمام ما مسلمانان به این جمله اعتقاد داریم و مخصوصاً ما شیعیان بارها آن را در محرم و صفر خواندهایم که «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد». این گل سرسبد زیارتها است که ما از خداوند تقاضا میکنیم که خدایا، شیوهی زندگی ما را زندگی پیامبر(ص) و آل ایشان قرار بده و شیوهی مرگ ما را شیوهی مرگ آنها قرار بده. اینکه شیوهی زندگی ما مثل آنها قرار بگیرد، همان معنای سبک زندگی است. یعنی در حوزههای مختلف زندگی که مملو از کمالات و ارزشهای الهی است، از آنها استفاده کنیم.
پس در اینکه ما چه مدرک، سند و دلیلی داریم بر اینکه باید از سبک زندگی پیامبر عزیز اسلام و اهل بیت(ع) پیروی کنیم، اولین مورد این آیهی قرآن است که در ابتدا تلاوت کردم. شاید کسی بگوید این آیهی قرآن که اهل بیت(ع) را نیاورده است؟! اما همهی ما اعتقاد داریم و خود خداوند در قرآن فرموده: «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (الحشر: 7)؛ آنچه که حضرت آورده از ایشان بگیرید و آنچه که نهی کرده ترک کنید. یکی از مسائلی که پیامبر(ص) فرمودند که به آن عمل کنید، حدیث معروفی است که تمام فرق اسلامی آن را نقل کرده و قبول دارند: «إنی تارک فیکم الثقلین ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا». حضرت فرمودند: اگر میخواهید زندگی و جامعهتان نجات پیدا کند، من دو امانت را قرار دادهام که یکی قرآن و دیگری اهل بیتم(ع) هستند. تا زمانی که به این دو تمسک بجوئید گمراه نخواهید شد و این دو امانت الهی فردای قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد میشوند. در حدیثی دیگر که آن هم معروف و صحیح السند است، ایشان فرمودند: این دو امانت، اولین گروهی هستند که در قیامت محشور میشوند و من از آنها سؤال خواهم کرد که امت من با شما - یعنی قرآن و اهل بیت(ع) - چه کردند؟
پس دلیل دیگر بر اینکه ما باید از سبک و سیرهی اهل بیت(ع) پیروی کنیم، این کلام نورانی حضرت است که راه نجات ما و جامعهی ما را متوقف بر این کرده که از آنان تمسک کنیم. تمسک به چه معناست؟ به معنای عمل کردن به راه و روش زندگی این دو گوهر، یعنی قرآن و اهل بیت(ع) است.
*قرآن کتاب زندگی است
قرآن سرشار از سبک زندگی است. چرا؟ چون اساساً قرآن کتاب زندگی است. خداوند منّان بشر را خلق کرده و کتابی درباره شیوه زندگی او، در کنارش قرار داده و به پیامبر(ص) فرموده که ای رسول من، شما این کتاب را بر اینها تبیین کن که در حوزههای مختلف بر اساس چه الگویی زندگی کنند. نمونهی تئوری زندگی انسان آیات قرآن است و درباره نمونهی عملی، خداوند فرموده که زندگی پیامبر(ص) را ببینید و زندگیتان را بر اساس آن تنظیم کنید. همچنین با توجه به اینکه خداوند بعد از پیامبر اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و اولاد طاهرین ایشان را بر اساس ادلهی قرآنی و عقلی، به عنوان ولیّ و هدایتگر جامعه انتخاب کرده است، ما در صورتی میتوانیم به سعادت برسیم، که با پیروی از این دو امانت الهی، زندگی نورانی و جامعهی کامل و مطلوب و جامعهی پر از عدل و داد داشته باشیم.
اما در رابطه با موضوع اصلی بحث ما که نقش محبت و احترام در همسرداری است. اول باید ببینیم سبک زندگی پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) در این زمینه چگونه بوده است. نکتهی اول همان حدیثی است که در ابتدا اشاره کردم. رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: «ما بنی فی الاسلام احبّ إلی الله تعالی من التزویج. یعنی ازدواج و تشکیل خانواده چیزی است که محبوبتر از آن نزد خداوند وجود ندارد. این جایگاه ارزش زیادی دارد؛ چون این همه ارزش دارد، لذا ما میبینیم که توصیههای بسیار ارزشمند و فراوانی در قرآن مجید و سیره و سخنان اهل بیت(ع) در رابطه با پایداری و تحکیم و احیای این نهاد مقدس، یعنی خانواده به ما ارائه شده است که ما با عمل کردن به آنها میتوانیم زندگی بسیار نورانی داشته باشیم.
اما نکتهی دیگر اینکه چه مسئلهای ما را وادار کرده است که وارد این مباحث شویم و چه ضرورتی وجود دارد؟ بر اساس اطلاع دقیقی که مقام معظم رهبری ـ به اعتراف دشمنان ـ به عنوان خبیرترین و مطلعترین و باتدبیرترین رهبر دنیا دارند، در آخرین بخش بیانیهی گام دوم فرمودند: در حوزهی سبک زندگی، دشمنان ما آنقدر هجمه کردند که خسارت و زیان بیجبرانی را در عرصهی سبک زندگی به ما مسلمانان و مخصوصاً جامعهی کشور ما که پرچمدار نهضت احیای فرهنگ اهل بیت(ع) است وارد کردند. این ضرورت کاملاً روشن است که ما چرا باید به سبک زندگی بپردازیم. دشمنان بلایی بر سر خانوادههای ما آوردهاند که طبق برخی از آمارهای موثق مرکز آمار ایران، در بعضی از شهرها از هر 5 ازدواج یک ازدواج منجر به طلاق میشود، و در بعضی جاها از هر 8 ازدواج یک ازدواج و در بعضی جاها از هر 10 ازدواج یکی منجر به طلاق میشود.
دوم اینکه آنچنان عوامل و مسائلی را در حوزهی خانواده ترویج کردهاند که امروزه سن ازدواج بالا رفته است که به جای همسر گرفتن و انس پیدا کردن و زندگی تشکیل دادن، به سراغ حیوانپرستی و سگبازی و گربهبازی رفتهاند و موارد زیادی میبینیم که جامعهی ما چه وضعیتی پیدا کرده است. امروز چون این مسائل را میبینیم، ما را وادار میکند که ببینیم نسخهی نجاتبخشی که خداوند برای ما فرستاده که قرآن و اهل بیت(ع) است، برای حل این قصه چه راهکار و فرمایشی دارند.
*اهمیت احترام و تکریم در خانواده
به دو نکته از نکاتی که اگر در زندگی خود آنها را مورد توجه قرار دهیم، خانوادههای ما فروپاشی ندارد و خانوادهها نورانی، پایدار و کارآمد میشوند و به زودی دست به طلاق نمیزنند و بردباری و صبوری در آنها ایجاد میشود، را مطرح میکنیم. اولین مورد، مسئلهی احترام و تکریم در خانواده است. ما در اینجا نمونههایی از تکریم و احترام در خانواده را بیان میکنیم. چون گفتیم که پیامبر عزیز اسلام(ص) الگو هستند. پیامبر(ص) در رابطه با خانوادهی خود چه میکرد که ما بتوانیم الگوبرداری کنیم؟ شما بررسی کنید که برخورد حضرت در رابطه با حضرت خدیجه(س) چطور بود؟ حضرت چقدر برای ایشان احترام قائل بودند، حتی در حدی که در تاریخ و اسناد آمده است که سالها بعد از فوت ایشان، او را فراموش نکردند و به او احترام میگذاشتند. علاوه بر اینکه به حضرت خدیجه(س) احترام میگذاشتند، دوستان ایشان که زنده بودند را هم مورد تکریم قرار میدادند. این نشان میدهد که حضرت چقدر به جایگاه همسر عنایت و توجه داشتند. ما چقدر همین سنت ایشان را انجام میدهیم؟ چقدر برای همسرانمان احترام قائل هستیم؟ این یک نکته از زندگی حضرت بود.
شما شیوهی برخورد امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) با هم را مطالعه کنید، اسناد موجود است. حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) به چه شیوهای با هم برخورد میکردند؟ شیوهی برخورد حضرت سیدالشهداء(ع) در رابطه با همسرشان چگونه بود؟ انسان میبیند که زندگی پیامبر عزیز اسلام(ص) و ائمهی هدی سرشار از محبت به همسر است. عکس آن هم اینگونه بوده است. وقتی از حضرت سؤال میکنند که شما چقدر به حضرت خدیجه(س) احترام میکنید، فرمودند که ایشان تمام هستی، سرمایهها و وجودش را در اختیار اسلام قرار داد. زمانی که هیچ مدافعی نداشتم، تنها مدافع من همسرم حضرت خدیجه(س) بود. چقدر همسران ما در جامعه مدافع یکدیگر هستند و در مشکلات و گرفتاریها هوای یکدیگر را دارند؟ شما میبینید که خانم با کوچکترین مشکلی تقاضای طلاق میدهد! بنده به خاطر ورود در سیستم قضایی در سالهای قبل این موارد را دیدهام. امروزه که فضا خیلی هم بدتر شده است. دیده میشود که به خاطر یک مقدار کمصبری و به خاطر رعایت نکردن احترام به یکدیگر شوهر میگوید: حاجآقا، همسرم قدرشناس نیست! من شبانهروز کار میکنم، عرق میریزم اما او حاضر نیست احترامی کند لذا زندگی را رها میکند. بالعکس میبینید که خانمی تقاضایی از شوهر کرده است ولی او نتوانسته انجام دهد، آیا واقعاً باید به سراغ طلاق رفت؟ آیا واقعاً ائمهی ما اینطور برخورد میکردند؟
امام سجاد(ع) فرمودند که حق زن بر مرد آن است که بداند خداوند زن را مایهی آرامش و انس مرد قرار داده است و بداند که زن نعمتی الهی است پس باید او را اکرام کرده و نسبت به وی مهربان باشد. امام صادق(ع) در همین بحث میفرماید: از رحمت و مغفرت پروردگار دور است، زنی که شوهر خود را آزار و اذیت کند و زنی سعادتمند است که شوهر خویش را اکرام و احترام کرده، اذیتش نکند و از او در تمام حالات اطاعت و فرمانبرداری نماید.
*مصادیق احترام و تکریم در خانواده
سؤال این است که مصادیق این احترام و تکریم در چه چیزی تجلی میکند؟ من مصادیق را در چند عنوان مختصر آوردهام: 1. سلام کردن به یکدیگر. هم قرآن میفرماید که وقتی وارد منزل میشوید سلام کنید و هم ائمه(ع) فرمودهاند. امام صادق(ع) جملهی زیبایی دارد که هرگاه به منزلت وارد شدی بگو بسم الله و بالله و بر خانوادهات سلام کن و اگر کسی در خانوادهات نبود بگو به نام خدا و درود بر پیامبر او و خاندانش و سلام بر ما و بندگان صالح خداوند. امام صادق(ع) میفرماید: اگر این را گفتی شیطان از خانهات میگریزد. چقدر زیباست؛ انسان میخواهد خانهای داشته باشد که شیطان به داخل آن نیاید و ائمه(ع) نسخه آن را به ما دادهاند. حضرت در جملهی زیبای دیگر فرمودند: هنگامی که مرد با خانوادهاش برخورد میکند، به آنها سلام کند و هنگام ورود با صدای کفش و با سرفه کردن خانواده خود را از آمدن باخبر کند. چرا؟ ایشان دلیل هم میآورد؛ برای اینکه چیزی نبیند که ناخوش آید. برای نمونه، خانه بههم ریخته است و حاجخانم فرصت نکرده مرتب کند. مرد خسته و کوفته به خانه وارد شود، به همریختگی را ببینید و داد و بیداد کند.
نکتهی دیگر در بحث تجلی احترام و تکریم این است که سلام کردن یک نوع احترام به طرف مقابل است. این یک بحث تربیتی دارد و آن اینکه فرزندان هم یاد میگیرند.
تجلی دیگر تکریم در بحث رعایت ادب کلامی است. این زبان مگر چقدر خرج دارد؟ شما که صدا میزنید، اگر کلمهی «عزیزم» را بگویید چیزی از شما کم میشود؟ در کتاب داستانهای شگفت آقای دستغیب خاطرهی زیبایی وجود دارد که من در بین دو نماز در مسجد محلهمان به آن اشاره کردم. گفتم که آقایان، کسانی که واقعاً به دنبال ارتقای معنوی خودتان هستند این کتاب را حتماً بخوانند. نه اینکه همه را یکجا بخوانید، هفتهای 4-5 صفحه بخوانید. ایشان در آنجا در راستای رعایت ادب کلامی خاطرهی زیبایی آورده است که پسر یکی از بزرگان بعد از مرگ پدر، ایشان را در خواب میبیند و میبیند که وضعیت او خوب است، اما لبهایش زخم بود. میگوید: پدر، چرا لبهایت زخم است؟ پاسخ میدهد: به خاطر کاری است که من در حق مادرت کردم. اسم مادرت سکینه بود ولی من او را سکو خطاب میکردم. چنین حرف زدنی گاهی توهین به طرف مقابل است. فرزند این عالم میگوید که مادرم از دنیا نرفته بود، خدمت مادر رفتم و از او قضیه را پرسیدم. او گفت: بله، ولی من در دلم نگه داشتم و چیزی به پدرت نگفتم، اما حالا که در عالم رویا به تو خبر داد من او را بخشیدم.
*رعایت ادب کلامی در خانواده غوغا میکند
پس رعایت ادب کلامی غوغا میکند. از قدیم گفتهاند: بنشین و بتمرگ و بفرما یک معنا دارد. آدم به خانه میرود، بگوید: دست شما درد نکند. من در برخی از مناطق کشور دیدهام که چقدر به این مسئله توجه دارند که هنوز غذا نخوردهاند، از همسرشان تشکر میکنند. من در بعضی از استانهای کشور افرادی را دیدهام که هنوز غذا نخوردهاند میگویند: حاجخانم، حاجآقا، دست شما درد نکند؛ غذا میخورند و باز هم تشکر میکنند. حاجخانم میگوید: حاجآقا، هر ماه یک بار این خانواده را دعوت کن. میگوید: چرا؟ میگوید: ببین چه زبان تشکرآمیزی دارند، آدم وقتی برای چنین فردی آشپزی میکند، لذت میبرد. انسان دوست دارد که وقتی کاری کرد، بقیه از او تشکر کنند. همهی ما تشنهی این هستیم که از ما تشکر کنند، چه زن و چه مرد باشد. با توجه به وضعیت اقتصادی که همهی ما اطلاع داریم، مرد خانه از صبح تا 10 شب عرق ریخته و زحمت کشیده است. او به خانه میآید، اسلام به استقبال و بدرقهی شوهر اشاره دارد. چه اشکالی دارد که زن درب را باز کند. وقتی از پایین متوجه شدی که درب اصلی صدا داد، چه اشکالی دارد که زن درب بالا را باز کند و بگوید: حاجآقا، بفرمایید، خسته نباشید. همین دو کلمه کافی است. لذا ائمهی ما فرمودند که اگر میخواهید در زندگیتان موفق شوید این کار را انجام دهید. لذا در روایتی از رسول اکرم(ص) وارد شده است که حق مرد بر زن آن است که چراغ خانه را روشن کند، حفظ منزل نماید، غذا را آماده کند و هنگام ورود مرد به خانه تا جلوی درب به استقبال او برود و به او خوشامد بگوید. اگر چنین چیزی باشد، خستگی، نگرانی و یا ناراحتی در خانه باقی میماند؟ اگر شوهر به خانه آمد و همسرش چنین استقبالی از او کرد، اگر در بحث تغذیه و چیزهای دیگر کمبودی باشد، او میگذرد. چرا؟ چون کاری که زن انجام داده، شوهر میفهمد که همسرش چقدر برای او ارزش و احترام قائل است.
*نقش قدردانی در ایجاد محبت در خانوادهها
مسئلهی دیگر بحث قدردانی است که متأسفانه ما کمتر به این مسئله میپردازیم. ما یکی از ائمه جمعه را به منزلمان دعوت و از ایشان پذیرایی کردیم. ما جدا نشسته بودیم، ما این طرف بودیم و حاجخانم آن طرف بودند. ایشان با صدای بلند گفت: حاجخانم عیسیزاده، من بینهایت از شما تشکر میکنم، واقعاً امشب عجب غذایی درست کردید، من چنین غذایی در عمرم نخوردهام؛ واقعاً احسنت به شمالیها، چه غذایی بود. یک هدیهای در زمان رفتن به شما تقدیم خواهم کرد. همین کار را هم کرد. به راننده گفت و از ماشین یک ظرف کادوپیچ کرده را آورد. جویا شدیم و دیدیم که قیمت زیادی هم نداشت ولی هنوز که هنوز است، با اینکه 30 سال میگذرد حاجخانم فراموش نکرده که یک میهمان چقدر قدرشناسی دارد. متأسفانه ما فرهنگ قدرشناسی را نه تنها در خانوادهها، بلکه در کار و زندگی هم نداریم. تاکسی شما را سوار کرده، بگویید: ممنون هستم. کرایهاش را هم دادهاید، اما او هیچگاه فراموش نمیکند که آقایی را سوار کرده، کرایهاش را هم داده و از او تشکر کرده است.
بارها در سفرهایی که پیش آمده و گاهی اوقات با ماشین به این طرف و آن طرف رفتهاید و شما در جیبتان یک شکلات یا خرمایی دارید، چه اشکالی دارد که آن را دربیاورید و بگویید آقای راننده، بفرمایید، شما زحمت کشیدید و صبح زود دنبال من آمدید. بله، کرایهاش را هم گرفته است.
فرهنگ قدرشناسی در جامعهی ما ضعیف است و اگر آن را احیاء کنیم، بسیاری از خانوادهها به سوی طلاق و فروپاشی نمیروند. بچههای ما چقدر از ما تشکر میکنند؟ برای اینکه پدر و مادر از هم تشکر نمیکنند تا بچهها یاد بگیرند. من بارها دیدهام که بعضی از علما این کار را میکنند؛ وقتی مناسبتهای مختلف اعیاد ائمه(ع) و ولادتها میرسد، حاجآقا در خانه مینشیند و پیش بچهها و نوهها، از حاجخانم بابت زحمات مختلف تشکر میکند.
امام خمینی(ره) این تعصب را داشت که تا زمانی که حاجخانم نمیآمد، اجازهی دست بردن به غذا را به بچهها نمیداد. ایشان بسیار برای همسرشان احترام قائل بودند. شما به زندگی علامه طباطبایی نگاه کنید. وقتی من رفتار حضرت علامه در رابطه با همسرشان را خواندم، خدا میداند که مو بر بدنم سیخ شد و گفتم: ما کجا هستیم و این مردان الهی کجا هستند. خوب است که در بحث سبک زندگی غیر از قرآن و اهل بیت(ع)، سیرهی علمای شیعه هم بررسی شود، افرادی که مسلط هستند و اطلاعات خوبی دارند بیایند و خاطرههایی زیبا را به صورت مختصر بگویند تا اینها نشر داده شود و بگوییم که علمای ما اهل عمل و پیروِ ائمه(ع) بودند. متأسفانه دشمن آنقدر کار کرده که وقتی شما بالای منبر میروید جرأت ندارید نام عالمی را بیاورید. چرا که ما نتوانستیم معارف نورانی اهل بیت(ع) که در زندگی علمای ما پیاده شده را مطرح کنیم که از جمله مظلومترین آنها مقام معظم رهبری است. ما باید نکات زیبای زندگی آقا را در راستای پیروی از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نقل کنیم و رواج دهیم و بگذاریم که دنیا سرمایههای ما را بشناسد.
*جایگاه اظهار محبت در خانواده
درباره اظهار محبت و دوستی روایت زیبایی وجود دارد که همهی ما آن را شنیدهایم. حضرت رسول(ص) میفرمایند: اگر مردی به همسرش بگوید که من تو را دوست دارم، این جمله تا آخر عمر از دل او خارج نمیشود. پیامبر(ص) علم لدنی دارد و به اسرار من و شما و به دلهای ما آگاه است. بحثی در رابطه با یک خانوادهای پیش آمد و ما برای مصالحه رفتیم. من از قبل به شوهر گفتم که شما کاری برای همسرتان کردهاید؟، و او مواردی را شمرد. از آن خانم هم سؤال کردم، سخنان هر دو طرف را یادداشت کردم و به صحبت نشستیم. همان ابتدا خانم داد و هوار کرد که حاجآقا، این مرد من را بیچاره کرده و فقط ظلم میکند. دائم گفت و گفت. من گفتم: تمام شد؟ خانم گفت: بله. به مرد گفتم: حالا شما بفرمایید. ایشان هم گفت که این اصلاً زن نیست. آنقدر گفت و گفت که در نهایت تمام شد. ابتدا شروع کردم و امتیازات مرد را برای زن گفتم که حاجخانم، همسر شما فلانجا به امامزاده رفته بود و برای شما یک گوشواره خریده بود. درست است؟ او گفت: بله، الان در گوشم است. گفتم: چرا فراموش کردی؟ در انتهای عرضم گفتم که لقمان کسی بوده که اربابش اختیار ویژهای به ایشان داده بود. آنقدر برای لقمان ارزش قائل بود که هر چیزی را سر سفره میآوردند. من اخیراً مراجعه کردم تا ببینم که دقیقاً نقل تاریخ چه بوده است؟ دیدم که اربابش هر چه سر سفره میآورد به لقمان میگفت: اول باید شما بخورید. یک روز خربزهای از باغ آوردند، ارباب آن را تکه کرد و به لقمان داد و او خورد و گفت: بهبه. لقمان دومی را خورد و بهبه گفت، سومی را خورد و بهبه گفت. ارباب کمی خودش خورد و دید که خربزه از زهر هم تلختر است، و به لقمان گفت: چرا بهبه میگفتی؟ لقمان گفت: ارباب، من تلخی خربزه را با تمام شیرینیهایی که شما در این مدت به من دادید، خوردم و شیرین شد. لذا من به آن خانم عرض کردم: شوهر شما 20 امتیاز را برای شما انجام داده یا نداده است؟ گفت: بله. گفتم: احتمالاً قضیهای بوده که شوهر شما پول نداشته که به تو بدهد که به عروسی بروی که فلان کار را انجام دهی و یا فلان هدیهی خوب را بخری، پس بگو که انشاءالله شوهرم پول نداشته است. برعکس آقای محترم، این خانم فلان کارها را انجام داده یا نداده است؟ لیستی از کارها را گفتم. مرد گفت: بله. گفتم: چرا آنها را ندیدی و فقط داد و جر و بحث او را دیدی و یک کلمه که به فامیل تو توهین کرده را دیدی؟!
*فرهنگ غرب جامعهی ما را نابود میکند
پس جمعبندی سخنان من این است که اومانیسم و سکولاریسم غرب، در حوزهی خانواده در کشور ما بحران ایجاد و خانوادهها را نابود کرده است. شهید مطهری به نمونهای از فرهنگ غربی اشاره کرده است که «مرحوم آقای محقق كه از طرف حضرت آيتالله العظمی بروجردی به آلمان رفته بودند، داستانی را نقل كرده بودند كه خيلی عجیب است و آن از اين قرار است كه فرموده بودند: در بين افرادی كه در آن زمان مسلمان شده بودند یک پروفسوری وجود داشت، كه زياد پيش ما میآمد و ما هم نيز از او سر میزديم. او سرطان گرفت و در بيمارستان بستری گرديد، ما و مسلمانهای ديگر به عيادتش رفتيم. روزی زبان به شكايت گشود و گفت: من هنگامی كه مريض شدم و بستری گرديدم و دكترها تشخيص دادند كه من سرطان دارم، هم پسرم و هم زنم، به من گفتند: پس معلوم شد كه شما سرطان داريد! و میمیرید، بنابراين خداحافظ ما رفتيم! آنها رفتند و فكر نكردند كه در اين شرايط اين بدبخت به محبت و مهربانی احتياج دارد. آقای محقق، همچنین گفته بودند كه ما زياد و مكرر به ديدار او میرفتيم، تا اینكه یک روز بيمارستان خبر داد كه اين شخص مرده است. ما خود را برای كفن و دفن او آماده كردیم، كه ناگهان متوجه شدیم، پسرش هم آمده است، خوب كه تحقيق كرديم ديديم او جنازه پدرش را پيش، پيش به بيمارستان فروخته است و حالا آمده است كه آن را تحويل بدهد و پولش را بگيرد و برود دنبال كارش.»
فرهنگ غرب متأسفانه جامعهی ما را نابود میکند. تنها راه آن هم این است که ما بتوانیم با رسانهها، نشستها، سخنرانیها و کلیپها، فرهنگ اهل بیت(ع)، فرهنگ علما و فرهنگ دینمان را در حوزهی برخورد در خانواده نشر دهیم.
امیدواریم خداوند منان توفیق دهد که در درجهی اول خودمان اهل عمل باشیم و در درجهی دوم خانواده و جامعهی شیعیمان اهل عمل باشند.
حجت الاسلام و المسلمین «مرتضی غرسبان»: از حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاجآقای عیسیزاده تقدیر و تشکر می کنیم که با بحث زیبای خودشان در خصوص موضوع جلسه یعنی هنر محبت و احترام در همسرداری، مطالبشان را ارائه دادند.
خلاصهای که ایشان ارائه دادند این بود که در ابتدا چند مقدمه را برای ورود به موضوع اصلی ذکر کردند، اول اینکه خود خداوند در قرآن توصیه کرده که پیامبر(ص) را به عنوان الگو انتخاب کنید و پیامبر(ص) هم تنها راه نجات ما را تمسک به قرآن و اهل بیت(ع) معرفی کرده است. در خود قرآن و کلام اهل بیت(ع) هم مسائل مختلفی را در حوزهی سبک زندگی و نحوهی زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی داریم. همچنین به ضرورت بحث اشاره کردند و ضرورت موضوع را به نوعی در توصیهی هفتم مقام معظم رهبری در بیانیهی گام دوم انقلاب اسلامی دانستند که ایشان در آن هفت توصیه، مسائل مختلفی را مطرح میکنند که آخرین بحث، بحث سبک زندگی است که میگویند مراقب باشید که سبک زندگی غربی جای سبک زندگی اسلامی و اهل بیت(ع) را نگیرد.
بعد از این مقدمات، در ادامه بحث عوامل ثبات و پایداری در خانواده که مصادیق محبت و احترام در همسرداری میشود را در دو عنوان کلی بحث کردند که البته عناوین بیشتری دارد و به خاطر وقت جلسه این دو مورد را مطرح کردند که یکی بحث احترام و تکریم و دیگری بحث اظهار محبت و دوستی است. در مورد احترام و تکریم، مصادیق مختلفی را ذکر کردند؛ از جمله بحث سلام کردن به یکدیگر، رعایت ادب کلامی، استقبال و بدرقهی شوهر و همچنین قدردانی. اینها مصادیقی بود که در مورد اول ذکر کردند.
در ادامه در خدمت سرور عزیز و ارجمند حاجآقا شیرزاد به عنوان ناقد هستیم که اگر نکات یا نکتهی خاصی در مورد ارائه دارند بفرمایند.
حجت الاسلام و المسلمین «حسن شیرزاد»: یکی از موضوعاتی که استاد عزیزمان جناب حاجآقای عیسیزاده فرمودند که واقعاً هم موضوع بهجا و شایستهای بود بحث نقش احترام و محبت بین همسران است. سرور عزیز ما لفظ هنر را آوردند که در زمان بیان، نقش را مطرح کردند. چون شما نام هنر را میآورید، مقداری در فضای ارائهی مباحث، جنبهی نقاشی و هنر و امثال اینها مطرح میشود، اما وقتی شما نقش بگویید کفایت میکند. لذا نقش میتواند هنری یا غیرهنری باشد که الحمدلله در حین بیان دیگر این لفظ هنر را نیاوردند.
*خانواده پازلهای جامعه را تشکیل میدهد
نکتهی بعدی این است که به نظرم سرور عزیزمان میتوانستند در حوزهی جایگاه خانواده و اهمیت این بحث از تعابیر و واژههای گوناگون استفاده کنند. ما میتوانیم بحث را به این صورت مطرح کنیم که خانواده پازلهای جامعه را تشکیل میدهد و یا به تعبیر دیگر خانواده به منزلهی لوکوموتیو است و اعضا و افراد آن به منزلهی واگنهای قطار هستند و در مجموع قطاری تشکیل میدهند که به سمت مقصدی حرکت میکند. یا خانواده به منزلهی گلستان و فرزندان به منزلهی نهالهای گل هستند، و پدر و مادر به منزلهی باغبان این گلستان قرار گرفتهاند. پس اگر این تعابیر را محسوستر، ملموستر و هنرمندانهتر بگوییم جایگاه خانواده را بیشتر تشریح میکنیم. اگر نگاه ما به خانواده چنین نگاهی باشد، جامعهای تشکیل میدهد که به سمت تمدنسازی و مدینهی فاضله سوق و حرکت میدهد. اگر این تعبیر را بیاوریم، انسان احساس میکند که بحث جاذبهدار میشود و اگر نسبت به بحث خانواده نگاه افقی، جامع و فراگیر نداشته باشیم در نوع ارائهی مباحث هم دچار تنگنظریها میشویم.
سرور عزیزمان دو عنوانی که مطرح کردند را به خوبی پردازش کردند ولی میخواهم عرض کنم که این موضوع، موضوع مهمی است. چون از دل همین خانواده است که شخصیتی مثل سلمان فارسی بیرون میآید، از دل همین خانواده است که هیتلر درمیآید، از دل همین خانواده است که سردار سلیمانی درمیآید و ... در عصر معاصر که دین را افیون جامعه میدانستند و جامعهی دینی را به سمت بنبست میبردند، از دل همین خانواده است که شخصیتی مثل امام خمینی، این مرجع علی الاطلاق پدید میآید و شخصیت خلف صالح ایشان هم مقام معظم رهبری است. در مقابل هم سران داعشیها و وهابیت به وجود میآید و آثار زیانباری را به نام دین بر جامعهی دینی تحمیل میکنند. همچنین بدبینیهایی برای اسلام ایجاد میکنند.
*مودت باید در خانواده حفظ شود
نکتهی بعدی این است که ما چرا از حوزهی قرآن میخواهیم حرف بزنیم؟ استاد ما به این موضوع اشاره فرمودند. چرا میخواهیم از موضع اهل بیت(ع) سخن بگوییم؟ درست است که قرآن یک کتاب مکتوب و مستور است، اما خالقی این کتاب مکتوب را پدید آورده که ما را آفریده است و به همهی اسرار زندگی ما احاطه دارد. خداوند ما را آفریده و برای راهنمایی و زندگی ما کتابی را به عنوان قانون فرستاده و در کنار آن مبیّن، قاری و مفسری را به عنوان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) قرار داده است؛ این نگاه بسیار میتواند اثر بیشتری در تمسک ما داشته باشد. با اینکه در بحث خانواده شما میتوانید از منظر جامعهشناسی یا روانشناسی حرف بزنید و یا نگاه تاریخی هم داشته باشید. چرا به این سمت برویم؟ چه ضرورتی دارد؟ چون میبینیم قرآن و اهل بیت(ع) دو مشعل فروزان همیشه روشناییدهنده هستند که هرگز خاموش نمیشوند و همیشه درصدد پاسخگویی به نیازها و گرهگشایی و حل مشکلات جامعهی بشری به خصوص در عرصهی زندگی هستند. لذا باید بینیم که واژههایی که چه نوع واژههای ارزشمندی را در حوزهی خانواده مطرح میکنند. مثلاً خداوند متعال از یک خانوادهی بهشتی صحبت میکند و میگوید: میدانید که ما چه کسانی بودیم و الان چه جایگاهی داریم؟ «قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ» (الطور/٢٦). میدانید ما چه آدمهایی بودیم؟، و بعضی از خصوصیات خود را تبیین میکند. سرور عزیز ما فرمودند که خداوند متعال در بحث تشکیل خانواده از واژههای مودت استفاده میکند «جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» (الروم: 21). اینها خیلی عجیب است، یعنی اگر قرار باشد شناژبندی خانواده محکم و تأثیرگذار باشد و یا اگر بخواهد جاودانه باشد و بتواند آنچه که هست جایگاه خودش را پیدا کند و مورد قبول خدا قرار بگیرد، مودت باید در خانواده حفظ شود. این نگاهها بر جذب مخاطبان میتواند اثر ارزشمندی داشته باشد. الحمدلله سرور عزیزمان این مطلب را به خوبی پردازش کردند.
چون موضوع خانواده از هر دو طرف است و بحث زن و مرد است، در بعضی از روایات، توصیهی زن به مرد شده است و یا در بعضی روایات توصیهی مرد به زن شده است، حال اینکه آدم میتواند از تعابیری که خود ائمه(ع) دارند، الغای خصوصیت کند که روایت منحصر به احترام زن به مردها نیست، بلکه میتوان احترام مرد به زن را هم استفاده کرد. چون گاهی اوقات ما به اعتبار قصور ذهنی و یا ذهنیتهایی که از بعضی چیزها پر شده است، به این سمت میرویم و حال اینکه مجموع روایاتی که در حوزهی خانواده مطرح میشود، درست است که ائمه(ع) به مردان سفارش میکنند و یا به زنها سفارش میکنند، ولی همان را مرد هم احتیاج دارد؛ اگر سلام است، خب مرد هم به سلام احتیاج دارد، اگر احترام است، خب مرد هم احتیاج دارد. سرور عزیزمان جناب آقای عیسیزاده در بعضی جاها این نکته را تحلیل کردند و در بعضی جاها این کاستی وجود دارد که انشاءالله در نوشتاری که دارند این را به درستی حل کنند.
*تمام تأثیرات انحطاطی مربوط به غرب نیست
مطلب دیگری که سرور عزیزمان داشت این بود که ما امروز کأنه تمام معضلات و مشکلات را از غرب میبینیم. بله، غرب و رسانههای غربی اثرگذار هستند اما تمام علتِ انحطاط نیستند. بشر یک موجودی است که غرایز و خواستههایی در او وجود دارد. اگر مبانی معرفتی آدمها درست نشود، اگر مرد و زن از لحاظ معرفتی، اعتقادی، اخلاقی و خانوادگی درست نشوند و دو طرف و یا هر کدام از انسانهای پرتوقع بار بیایند، نیازی به غرب یا شیطان ندارد؛ خود اینها خراب میکنند. از طرفی خود حکومتها نقشی ندارند؟ در زمان بنیامیه، بنیعباس و حکومتهای دیکتاتوریها، غرب مطرح بوده است و خانوادهها پاشیده نشد؟ مدینه محل نزول وحی و محل نزول ملائکة الله بود و مسلمانان که میخواستند به خانههای اهل بیت(ع) ورود پیدا کنند باید اجازه میگرفتند اما در زمان بنیامیه و بنیعباس جای رقاصان و خوانندهها شده بود و مردم از خوانندهها استقبال میکردند. دلیل این گسستها چیست؟ پس حاکمان نقش مهمی دارند. رسانههای داخلی هم نقش مهمی دارند. چشم و همچشمیها در زندگی هم خیلی نقش مهمی دارد. میخواهم عرض کنم که نگاه بحثها در بحث انحطاط جامعه و یا سبک زندگی، صرفاً به سوی غرب نباشد. بله، به اعتبار اینکه امروز رسانههای صهیونیستها و برنامهریزی آنها در سطح کلان به دنبال پاشیدگی و گسست خانواده هستند، اثرگذارند، اما تمام تأثیرات انحطاطی مربوط به آنها نمیشود.
من باز هم از سرور عزیزمان جناب آقای استاد عیسیزاده که الحق و الانصاف در بحث نشر معارف دینی بسیار دغدغه دارند و همیشه در این مسائل پیشگام هستند و من به روحیات ایشان غبطه میخورم، واقعاً تشکر میکنم. این صحبتها صرفاً از باب تذکر بود نه اینکه خدای ناکرده بخواهیم نقد آنچنانی داشته باشیم ولی مطالبی بود که اگر ملاحظه شود در ارتقاء کمّی و کیفی این نوشته میتواند بیشتر اثرگذار باشد.
حجت الاسلام و المسلمین «مرتضی غرسبان»: از سرور ارجمند حاجآقای شیرزاد تقدیر و تشکر میکنیم که به عنوان ناقد این نشست علمی مطالب خودشان را بیان کردند. ایشان مطالبشان را به طور خلاصه در 5 مورد مطرح کردند که رعایت این نکات میتواند تحقیق ارائهدهندهی محترم را در این موضوع تکمیل کند و ارتقاء ببخشد.
نکتهی اول این بحث بود که ما جایگاه خانواده را با تعابیر هنرمندانه و محسوستری بتوانیم بحث کنیم تا مطلب بتواند برای مخاطب به درستی تبیین و القاء شود.
نکتهی دوم بحث نگاه تمدنسازی به نهاد خانواده است که میتواند افق ما را توسعه دهد.
سومین نکته این است که وجه امتیاز قرآن و سنت را در مراجعهی ما به بحث سبک زندگی و عدم مراجعهی به منابع غربی و علوم بشری مثل علوم جامعهشناسی و روانشناسی و مسائل دیگر را باید بتوانیم به خوبی تبیین کنیم.
نکتهی چهارم، بحث ضرورت نگاه دوجانبه به روابط زن و شوهر با هم است. لذا صرفاً روایاتی که در رابطهی مرد نسبت به زن و یا زن نسبت به مرد است، میتوانیم با الغای خصوصیت به هر دو جهت تعمیم دهیم.
آخرین نکته هم این بحث است که ما عامل زوال سبک زندگی اسلامی را تنها تهاجم فرهنگی غرب و ابزار رسانهای غربی نبینیم، بلکه ضعف ما در تبیین معارف و سبک زندگی اهل بیت(ع) هم میتواند تأثیرگذار باشد. تکمیل نکتهی آخر این است که اگر ما بخواهیم کاری انجام دهیم نگاه و یا اقدامات ما صرفاً اقدامات پدافندی نخواهد شد تا بگوییم هر کاری دشمن کرد، ما آن را درست کنیم، بلکه خود ما هم میتوانیم کار آفندی در حوزهی سبک زندگی و معارف اهل بیت(ع) انجام دهیم.
*حجت الاسلام و المسلمین عباس جعفری فراهانی: با تشکر از حاجآقای عیسیزادهی بزرگوار، در ادامهی بحث، دو نکته به نظرم میرسد. یکی اینکه مقولهی سبک زندگی خیلی گسترده و مفصل است و مباحث فراوانی دارد، اما عنوان نشست که با عنوان هنر محبت و احترام در همسرداری است، عنوانی جزئی است و انتظار شنونده این است که سخنران در مبحثشان عوامل ایجاد محبت و احترام در همسرداری را بیان کند که بحث مفصلی است و دانشمندان، علما و شخصیتهای اخلاق و تربیت در این زمینه مباحث فراوانی دارند و میتوان به طور تفصیلیتر عللی که باعث ایجاد محبت و احترام در همسرداری میشود بحث کرد. همینطور در مقابل آن ،عوامل و عللی که باعث گسست محبت میشود بیان کرد. یعنی این انتظار از این نشست است.
در مجموع آقای دکتر عیسیزاده و سرور عزیزمان حاجآقای شیرزاد مباحث خوبی را مطرح کردند که برای خوانندگان و شنوندگان قابل استفاده است، امیدواریم این نشستها و برنامهها باعث گسترش مباحث سبک زندگی در جامعهی اسلامی خودمان و همینطور در جوامع دیگر شود.
حجت الاسلام و المسلمین محمدحسن امین: از بیانات هر دو بزرگوار خیلی استفاده کردیم. چند نکته به ذهن من رسید، یکی اینکه بحثی که حاجآقای شیرزاد فرمودند خیلی دقیق بود که شالوده و پایهی زندگی بر مودت و احترام است. شاید دقیقاً انعکاس آن را در آیهی شریفهی «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» (الروم: 21) میبینیم و به این معنا است که آرامش و سکونی که هر مرد و زنی در زندگی به دنبال آن هستند بر همین نکتهی کلیدی پایهریزی شده است.
نکتهی دیگر اینکه یک نکتهی لطیف و دقیقی که در بحث احترام وجود دارد آیهی شریفهی «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» (البقرة: 187) است. بحث پوشش به این معنا اشاره دارد که اگر ما احیاناً خلأ، ضعف و یا مشکلی در همسرمان دیدیم به عنوان لباس آن را بپوشانیم، به جای اینکه بخواهیم آن را تکرار و منعکس کنیم. من فکر میکنم که خود این آید شاید نکتهی کلیدی در بحث محبت و احترام در همسرداری باشد.
حجت الاسلام و المسلمین «مرتضی غرسبان»: از ناقد جلسه و اساتیدی که نکاتی مطرح کردند تقدیر و تشکر میکنم. برای جمعبندی بحث در خدمت ارائهدهندهی محترم، حاجآقای عیسیزاده هستیم که اگر نکاتی دارند مطرح بفرمایند.
حجت الاسلام و المسلمین «عیسی عیسیزاده»: از محضر اساتیدم حضرت استاد شیرزاد، جناب استاد جعفری و حضرت آقای امین و همچنین جناب آقای غرسبان تشکر میکنم.
نکاتی که جناب استاد شیرزاد فرمودند چه در بحث واژهی هنر، چه در بحث توجه به وظایف طرفین در موضوعاتی که مطرح شد و دیگر نکاتی که فرمودند، باعث افتخار ما است. همینطور است، باید با یک هماندیشی، زوایای مختلف جریان را دید و من این پیشنهاد را ارائه میکنم که گاهی اوقات جلسه به صورت هماندیشی برگزار شود. برای اینکه هیچیک از ما ادعا نداریم که تمام جوانب یک بحث را بلد هستیم و یا میدانیم و یا کار کردهایم. این هم یک پیشنهاد در راستای بهرهبرداری از نکات اساتیدم در این موضوع بود.
فرمایش جناب استاد جعفری هم در راستای همین پیشنهادی که عرض کردم، بود. بله، عوامل محبتآمیز در بین همسرها ممکن است 20-30 عامل باشد، موانع محبتآمیز، موانع و عوامل تکریم و همهی اینها را در اینجا میتوان مطرح کرد ولی حداقل 5-6 نشست نیاز دارد که ما بتوانیم همهی عوامل را بیان کنیم. چون هر کدام را 1-2 دقیقه هم بخواهید توضیح دهید میبینید که فقط یک بخش موضوع، وقت زیادی میگیرد، چون همانطور که حاجآقا فرمودند بحث خانواده خیلی مفصل است. سبک زندگی که هیچ، خود خانواده - که تقریباً 7-8 اثر هم از بنده منتشر شده است - یک حوزهی کلان است تا وظایف اعضای خانواده و اینکه هر کدام چه وظیفهای دارند بیان شود. وظایف آنها یک، دو و ده مورد هم نیست که ما در کتاب خانوادهی قرآنی آوردهایم. بنابراین یک بحث بسیار مفصلی است. علت اینکه ما خیلی مختصر خواستیم به این دو تلنگری بزنیم برای این بود که وقت اجازه نمیداد و الّا تمام بحثهایی که حاجآقا فرمودند، ما ریشهای کار کرده و تدوین و منتشر کردهایم.
*خداوند مودت را بین زن و شوهر قرار داده است
نکتهای هم که جناب آقای امین فرمودند که شالودهی زندگی مودت است، بله، من در اینجا یک نکتهای آوردهام که خیلی جالب است. من که ندیدهام و اگر شما دیدید بفرمایید که در کجا و در چه منبعی دیدهاید. من این را در تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار دیدم و آن نکته این است که: مردی به محضر رسول اکرم(ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای پیامبر خدا(ص)، من از چیزی شگفتانگیز در عجبم، مرد و زنی ازدواج میکنند در حالی که یکدیگر را قبل از آن ندیدهاند و دو غریبه هستند، اما صبحگاهان که از خواب برمیخیزند هیچکسی نزد آن دو از دیگری محبوبتر نیست. این واقعاً مایهی تعجب من است. خداوند منّان چه میکند؟ حضرت در پاسخ به او این قسمت از آیهی کریمه را تلاوت کردند که شما آیه را تلاوت فرمودید. پیامبر عزیز اسلام این قسمت از آیه را تلاوت فرمودند که «وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»، خداوند در میان شما مودت و رحمت را قرار داد. وقتی خدا مودت و محبت را قرار دهد دیگر هیچکسی نمیتواند آن را جدا کند. اینکه میبینید دو غریبه در چنین وضعیتی آنچنان میشوند که هیچکسی نزد ایشان عزیزتر از همسرشان نیست، برای این است که خداوند مودت را قرار داده است. این یک نکته است.
نکتهی دیگر در رابطه با اظهار محبت است که حتماً این جملهی کوتاه را شنیدهاید که امام صادق(ع) فرمودند: «هر کسی را که دوست دارید، به او اعلام کنید و اطلاع دهید.» اینجا داخل پرانتز عرض کنم؛ من در بحث رسانه و تبلیغ چند سالی است که به صورت حضوری کار میکنم، البته چند مقالهی تئوری هم دارم. نکتهای که من در تبلیغ به آن رسیدهام این است که اگر یک مبلغ و مربی بخواهد موفق باشد، باید این اصل را به کار بگیرد که بر اساس هر کاری که شرع اجازه میدهد، آدم باید بتواند کاری انجام دهد تا مخاطب احساس کند که شما او را دوست دارید.
نکتهای را عوامی که از اولیاء خدا بود، به من گفت که از دنیا رفته است. ایشان گفت: آقای عیسیزاده، هرگاه خواستی برای مردم صحبت کنی ابتدا بگو عزیزان من، بر تک تک شما سلام و درود میفرستم، درود و سلام خدا بر تک تک شما. گفتم: چرا تک تک شما؟ او خیلی پای منبرها نشسته بود. گفت: سخنی از گوینده بر دل من نشست که این ادب و شخصیت را به این مخاطب داده است.
*در روایات و نسخههای اهل بیت(ع) حکمتها خوابیده است
در خانواده انسان باید اظهار محبت را داشته باشد و به قول امام صادق(ع) به فرزندانش اعلام کند. وقتی میخواهید دستور دهید، ابتدا بگویید: پسر گلم، فدایت شوم. من هر سه وقت نماز به بچههایم پیام میدهم و در تمام طول سال پیام میدهم. فقط برای نماز صبح با بچهی کوچکترم تماس تلفنی میگیرم، چون خواب او کمی سنگین است، تماس میگیرم، خودش هم میداند. وی با دو زنگ کوتاه بیدار میشود، تشکر میکنم و التماس دعا میگویم و خداحافظی میکنم. واقعاً وقتی ما میخواهیم نصیحت کنیم اظهار محبت را داشته باشیم. اول بگو: گل عزیزم، فدایت شوم، خوبی؟ چه خبر؟ وقتی شما به بچه احترام بگذارید، نصیحت بعدی به دل او میچسبد. آقا میگویند در روایات و نسخههای اهل بیت(ع) حکمتها خوابیده است ولی ما نتوانستیم به آن عمل کنیم.
نکتهی پایانی این است که همانطور که در تمام مسائل باید تعادل را رعایت کنیم، در مسئلهی اظهار محبت و تکریم هم لازم است تعادل رعایت شود. متأسفانه بعضی از ما افراط کردهایم و در نتیجه این شد که مخاطب چون ظرفیت نداشت سوءاستفاده کرد و در زمان حساس که باید تصمیم جدی معنوی یا دنیایی یا عاقبتاندیشی برای زندگیمان بگیریم، تصمیمها به هدف نمیخورد. چرا؟ چون آنقدر به طرف مقابل بها دادیم و تکریم کردیم، به قول معروف بر ما سوار شد و دیگر برای ما تره خُرد نمیکند. من در این قضیه به قرآن استناد میکنم که شما زن و بچه را تا چه حدی باید دوست داشته باشید؟ در حدی که وقتی پای پیامبر(ص) و ایمان و ارزشها پیش آمد، پای شما نلنگد و خانواده را کنار بگذارید. خانوادهای در مسیر خدا نیست، آیا شما اجازه دارید که اظهار محبتها را انجام دهید؟ بله، در حد تربیتی میتوانید این کار را انجام دهید. همهی ما اعتراض خدا به حضرت نوح را میدانیم. وقتی عرض کرد: پسرم چه میشود؟ خدا فرمود: «لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ» (هود: 46)؛ او از خانوادهی تو نیست. این بحث بسیار دقیق علمی است.
در نهایت از محضر عزیزانی که بساط این بحث را پهن کردند تشکر و قدردانی میکنم. امیدواریم که خداوند از همهی ما و شما عزیزان بپذیرد.
حجت الاسلام و المسلمین «مرتضی غرسبان»: از همهی عزیزان و سرورانی که در جلسه شرف حضور دارند تقدیر و تشکر میکنم. از مجمع جهانی اهل بیت(ع) و به ویژه خبرگزاری ابنا تقدیر و تشکر میکنم که این نشست را پوشش دادند و همچنین از همکاری پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تقدیر و تشکر میکنیم.
.....................................................
پایان پیام/ 167