به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا مظفر از علمای مطرح شیعه افغانستان و امام جمعه شیعیان در جنوب شهر کابل پایتخت افغانستان است که نمایندگی آیتالله موحد نجفی در شهر کابل را نیز بر عهده دارد.
خبرنگار ابنا در ادامه گفتوگوهای اختصاصی با علمای شیعه افغانستان، اینبار مصاحبه ویژهای را با حجتالاسلام و المسلمین مظفر انجام داده که در این مصاحبه به مشکلات اجتماعی شیعیان کابل، روحیه دینداری میان جوانان شیعه افغانستان و سایر موارد دیگر مرتبط با شیعیان این کشور، پرداخته شده است. آنچه در پی می آید، این گفتوگوی ویژه است:
ابنا: تشکر از اینکه فرصت دادید تا گفتوگویی را در مورد برخی از موارد مرتبط با شیعیان در کابل داشته باشیم. شما مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان این شهر را در چه چیزهایی میدانید؟ ممکن است که در این زمینه توضیحاتی را ارایه کنید.
تشکر، ما این مشکلات را به چند بخش تقسیم می کنیم: یکی مشکلات اجتماعی است، یکی هم مشکلات سیاسی، یکی هم مشکلات اقتصادی. البته که می توان مشکل فرهنگی را هم اضافه کرد. جامعه افغانستان به طور کل و جامعه شیعه به صورت خاص با توجه به وضعیتی که در افغانستان وجود دارد، عاری از مشکلات زندگی نمی کنند، بلکه در دل مبارزه با مشکلات به زندگی خود ادامه میدهند.
مشکلات سیاسی که ما داریم، این است که خواستههای جامعه تشیع افغانستان آنطوری که باید از سوی حاکمیت فعلی این کشور در نظر گرفته میشد، پذیرفته نشده است. البته ما در صحبتها و جلسات مختلف گوشزد کردیم و گفتیم که جامعه تشیع افغانستان در صدد تقابل نیست و در صدد تعامل است. تعامل هم معنایش این است که یک سری وظایف و یک سری مسوولیتها را جامعه شیعه افغانستان به عهده میگیرد و یک سری مسوولیتها را هم باید حکومت به دوش بگیرد. اگر ما جامعه تشیع در این مملکت زندگی میکنیم، مالیات میدهیم و در تمام رنج و مشقات و زحماتی که است سهم داریم، باید یک سری حقوق هم برای ما در نظر گرفته شود.
اهمیت حضور تحصیل کردگان شیعه در بدنه حکومت طالبان
یکی از حقوقیکه ما همیشه در خصوص آن تذکر دادیم، حضور جامعه شیعه و تحصیل کردگان شیعه در بدنه نظام حکومتی در افغانستان است. رسمیت احوال شخصیه، تدریس فقه جعفری و همینطور آزادی مراسمهای مذهبی مردم از دیگر حقوق درخواستی جامعه شیعه در افغانستان است. شما شاهد بودید که در ماه محرم، یک سری محدودیتها از سوی برخی ادارات برای مراسم های عزاداری در افغانستان، مقداری خاطر شیعیان این کشور را جریحهدار کرد. اینها را میتوانیم به عنوان مشکلات سیاسی جامعه شیعه افغانستان، مطرح کنیم.
یکی دیگر از مصادیق مشکلات، مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری، است که البته این مخصوص جامعه تشیع افغانستان نیست و شامل تمام مردم این کشور می شود. شما در جریان هستید که با تحولاتی که در افغانستان رخ داد، سرمایه داران با توجه به هراسی که داشتند، سرمایه های خودشان را از این کشور خارج کردند و به کشورهای دیگر بردند. ما ماندیم و مردمیکه با وضعیت اقتصادی بد یا حداقل متوسط زندگی میکردند و این مسئله، چرخه اقتصاد را در افغانستان اگر نگویم متوقف کرد، کُند ساخت و متاسفانه وقتی که این چرخه، کُند شد یا بعضی جاها متوقف شد، بیکاری هم زیاد شد. شما اگر اکنون در بین قشر جوان بگردید، میبینید که تعداد بیکاران زیاد است. جوانان تحصیلکرده ای که دارای تخصص و مهارت می باشند، ولی بیکار هستند و زمینه کاری برای آنها، فراهم نیست. کسانی هم که مشغول کار شدند، با مزد اندکی، کار می کنند که زندگی خودشان را به سختی می چرخانند. لذا در افغانستان با مشکل بیکاری، پایین بودن درآمدها و متوقف یا کند شدن چرخه اقتصادی در این کشور، مواجه هستیم. در افغانستان با این مشکلات درگیر هستیم که جامعه را به شدت رنج می دهد و در عین حال به تعداد فقرا در این کشور، افزوده می شود.
به نظر من یکی از کارهای مهمی که حکومت ها می توانند انجام بدهند، حمایت از تولید به خصوص تولید داخلی است. تولید داخلی موجب می شود که یک باورمندی به هویت ملی، به وجود آید و هم اقتصاد جمعی را خوب میکند و هم چرخ اقتصاد، میچرخد و هم اشتغالزایی میشود.
مواجه بودن شیعیان افغانستان با مشکلات اجتماعی
دسته سوم مشکلات را می توان مشکلات اجتماعی دانست. کمبود آگاهی و جهل و نداشتن دانش، موجب به وجود آمدن یک سری رسم و رسوم های اجتماعی در بین شیعیان افغانستان شده است که این رسم و رسوم ها، جامعه تشیع این کشور را ضعیف ساخته یا تحت فشار قرار داده است. مثلا در باب ازدواج در افغانستان، مشکلات اجتماعی داریم و فرهنگ های عجیب و غریبی در این باب وارد زندگی مردم این کشور شده است. از طرف مردم افغانستان، بیکار هستند و از سوی رسم و رسوم های دست و پاگیری در زمینه ازدواج در این کشور در جریان است که بر فقر مردم افغانستان، میافزاید.
یکی دیگر از مشکلات اجتماعی، این است که جامعه شیعه افغانستان به خصوص در کابل در مناطق خارج از محدوده شهری زندگی می کنند که این مناطق از امکانات شهری آن چنانی و برق مورد نیاز و جاده مناسب، برخودار نیست. خانه های شیعیان در داخل کوچه های تنگ و تاریک است که خدمات شهری لازم در اختیار ساکنان این خانه ها قرار نمی گیرد. وقتی طرح های شهری در کابل، تطبیق داده می شود، آسیب پذیرترین گروه، مردم شیعه هستند، چرا که در مناطق خارج از محدوده شهری با هزینه های سنگین، خانه ساختند و این خانه ها، تخریب می شود که مشکلاتی را برای این جامعه به وجود آورده است.
یکی از مسائلی که جامعه شیعه افغانستان را رنج می دهد، وجود مشکلات اجتماعی زیاد و نبود راهکارهایی برای شکل گیری یک سری اصلاحات است.
ابنا: با وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی که مطرح کردید، اما طالبان در سه سال اخیر و پس از روی کار آمدن، دهها پروژه اقتصادی را افتتاح کرد، آیا این پروژهها بدون تبعیض اجرا شدند؟
یکی از مشکلات همیشگی افغانستان در طول تاریخ، توسعه غیرمتوازن بوده است. یعنی شما اگر بخواهید بین استان خوست و استان بدخشان مقایسهای داشته باشید میبینید بین این دو استان، تفاوت زیادی وجود دارد. شما نمیتوانید بین استان دایکندی و بین استان قندوز، تساوی در توسعه را ببنید یا بین استان بامیان و بین استان های پکتیا و پکتیکا توازن دیده نمیشود.
بعضی اوقات متولیان امر در حکومت ها در افغانستان می گویند که چرا مشکلات سیاسی، شکل گرفت، چرا مشکلات اجتماعی به وجود آمد و چرا بین ملت و حکومت در کشور فاصله ایجاد شد. اما آنها به مسئله توجه نمی کنند که منشاء این مسئله در کجا است، برخی اوقات منشا این مشکلات به همین تبعیض ها، برمی گردد که باعث ایجاد عقده در میان مردم می شود. مثلا یک فردی از یک قومیت خاص مثل هزاره، یا پشتون یا تاجیک یا ازبک، مسئول می شود و تمام منابع کشور را به صورت کامل به مناطق قومیت خودش می برد که نباید چنین کاری صورت بگیرد.
من یک شهروند از قومیت هزاره زمانی که به عنوان یک مسئول در حکومت انتخاب می شوم، حق ندارم که فقط برای قومیت خودم کار کنم، بلکه باید از قالب قومیتی خودم خارج شوم و به عنوان یک مسئول برای همه کار کنم. همه قومیت ها باید چنین روحیه ای را داشته باشند تا شاهد عملی شدن توسعه به صورت متوازن در مناطق مختلف افغانستان باشیم و گرنه این مشکل ما همچنین لاینحل باقی خواهد ماند و از آن رنج خواهیم برد.
ابنا: گره این مشکلات چگونه باز میشود و چرا پاسخگویی در راستای حل مشکلات فوق وجود ندارد؟ آیا نباید زمانی که مردم با حکومت در افغانستان همراهی می کنند و مالیات می پردازند، راه حلی برای این مسئله، پیدا شود؟
این صحبت شما زمانی صادق است که ما وضعیتی، ایده آل و حکومتی داشته باشیم که مشروعیت خودش را از مردم گرفته و پاسخگو به مردم باشد و منابع را تحت نظارت نمایندگان براساس قوانین به مصرف برساند. تجربه چنین چیزی را در حکومت های گذشته داشتیم و امکان چنین چیزی، وجود دارد. اکنون با توجه به شرایط خاصی که در افغانستان وجود دارد، اگر کسی بخواهد پاسخگو باشد، این کار را انجام می دهد، ولی اگر کسی نخواهد پاسخگو باشد، کسی نمی تواند از او سوال کند.
حکومت قبلی افغانستان، بد عمل کرد و تحول رخ داده در این کشور با استفاده از ابزار نظامی رخ داد. مرحله کنونی باید مرحله انتقالی باشد که از آن گذر کنیم و به مرحله ای با شرایط مطلوب برسیم که سوال و جواب و شفافیت باشد که محل مصرف منابع دریافت شده از مردم، مشخص گردد.
ابنا: جامعه افغانستان در سه سال اخیر دچار تحولاتی شد، اثر این تحولات را بر وضعیت دینی و فرهنگی در این کشور، چگونه می بینید؟
به نظرم مشکلاتی که به لحاظ فرهنگی و دینی در افغانستان به وجود آمده، به این سمت نرفته است که جوانان افغانستانی از دین روی گردان شوند. ممکن است که برخی از جوانان، بدبینی هایی داشته باشند، اما اکثر جوانان افغانستان، متدین هستند. مثلا در جلساتی که ما داریم، هشتاد تا نود درصد شرکت کنندگان، جوانان هستند. پس با این برداشت که روحیه دین داری در بین جوانان افغانستان، ضعیف شده است، موافق نیستم. البته برخی از اوقات این متولیان دین هستند که توانایی جذب جوانان را ندارند و این مشکل ما است. در برخی از مساجد می بینیم که بیشتر نمازگزاران را پیرمردها و پیرزن ها تشکیل می دهند، نباید از این مسئله نتیجه بگیریم که جوانان به دین بی علاقه شدند، بلکه باید به این فکر کنیم که ممکن است، برنامه های ما مشکل داشته باشد.
در بحث مسائل فرهنگی در افغانستان با توجه به مشکلاتی از جمله حضور نیروهای بیگانه، تهاجم فرهنگی و عدم تولید محتواهای فرهنگی که در این کشور وجود دارد، ما دچار سردرگمی فرهنگی شدیم. ما در زمینه فرهنگ در افغانستان متاثر از فرهنگ کشورهای دیگر از جمله پکستان، هندوستان و ترکیه و ایران هستیم، چون خودمان در افغانستان، تولید فرهنگی نداریم. تمام سریال هایی که در دوره جمهوری در افغانستان، پخش می شد، تولیدات کشورهای دیگر از جمله ترکیه، هند و پاکستان بود، زیرا که تولید سریال و فیلم در افغانستان نداشتیم. چه بخواهیم چه نخواهیم، رسانه ها دارای نقش تاثیرگذاری هستند و مشکلات فرهنگی را به وجود می آورند که از جمله این مشکلات، ضربه خوردن به بنیان خانواده و آسیب های به وجود آمده در زمینه حجاب بود و باید برای حل این مشکلات فرهنگی، فعالیت صورت بگیرد.
یکی از مشکلات فرهنگی که در خیلی از جاها حتی در مراسم های دینی و جلسات عزاداری حسینی در افغانستان می بینیم، بحث ابتذال فرهنگی است. یک سری مسائل همچون شعرهای بی محتوا و سبک های عجیب و غریب را وارد جریان عزاداری کردند که این مسائل، مردم را از مراسم های عزاداری، دل سرد می کند. در بحث پوشش هم در افغانستان شاهد هستیم که بانوان در بعضی جاها، لباس های عجیب و غریب می پوشند که این لباس ها تناسبی با سنت های دینی و ملی ندارد. این ها مواردی از مشکلات فرهنگی است که متاسفانه جامعه افغانستان دچار آن می باشد.
.............................
پایان پیام/ ۲۶۸