به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ شهادت سید حسن نصرالله، دبیر کل محبوب و شجاع حزبالله، نه تنها محور مقاومت، بلکه جهان اسلام، آزادیخواهان و همه کسانی که خواهان آزادی فلسطین از چنگ رژیم صهیونیستی هستند را عزادار کرد.
یکی از دلایل عمده ترور سید حسن نصرالله توسط رژیم صهیونیستی، خدمات ارزنده سید مقاومت برای این جبهه و شکوفایی حزبالله لبنان در زمان تصدی وی به عنوان دبیر کل این جنبش بود. وی طی سه دهه مدیریت خود بر حزبالله، آن را از یک گروه چریکی به یک ارتش مجهز تبدیل کرد. تا جایی که حتی بعد از شهادت وی، جنبش مقاومت به پیشرفتهای خود ادامه داده و به کابوسی برای دشمن صهیونیست تبدیل شده است. تحت مدیریت مردانی همچون شهید سید حسن نصرالله و شهید عماد مغنیه، نهال نورس مقاومت لبنان به درختی تنومند تبدیل شده است که در این میان نقش شخص شهید نصرالله مشهودتر از سایرین است.
جنبش سیاسی و نظامی حزبالله لبنان، در سال 1982 با حمایت جمهوری اسلامی ایران و برای مقابله با اشغال این کشور به دست رژیم صهیونیستی بنیان نهاده شد. این گروه در سالهای ابتدایی تاسیس، مدتها به طور مخفیانه علیه اشغالگران صهیونیست میجنگید. تا این که در نوامبر 1984 اعلام موجودیت کرد. در سال 1982 یکی از اعضای این گروه به نام احمد قصیر، طی بزرگترین عملیات استشهادی تا آن زمان، 71 صهیونیست را در ساختمانی در شهر صور به درک واصل کرد. بعد از این عملیات بود که حزبالله ایدئولوژی و راهبرد خود علیه اشغالگران صهیونیست را رسما اعلام نمود.
در ماه می سال 1991، سید عباس موسوی دبیر کل جدید حزبالله برگزیده شد. وی در فوریه 1992 توسط رژیم صهیونیستی ترور شد و شورای حزبالله سید حسن نصرالله که در آن زمان 32 سال سن داشت را به عنوان جانشین وی انتخاب کرد.
دوره دبیر کلی سید حسن نصرالله، تثبیت جایگاه و قدرت حزبالله
طی 32 سال تصدی سید حسن نصرالله به عنوان دبیر کل حزبالله، این جنبش به پیشرفتهای چشمگیری دست یافت و سخنرانیهای پرشور و شخصیت قدرتمند و تزلزل ناپذیر وی علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی، از جمله عواملی بود که وی را به محبوبیتی دستنیافتنی در جهان عرب و جهان اسلام رساند. اعلام سید حسن نصرالله به عنوان دبیر کل جدید حزبالله، نویدبخش دوران جدیدی برای تواناییهای نظامی حزبالله بود به طوری که طی 32 سال، این جنبش از یک گروه شبهنظامی چریکی به یک ارتش بسیار مجهز و قدرتمند تبدیل شد.
سید حسن نصرالله با شخصیت کاریزماتیک خود هزاران جوان مشتاق لبنانی را جذب حزبالله کرد و آموزش داد؛ و به تدریج حزبالله را از گروهی صرفا نظامی، به یک بازیگر تاثیر گذار در تحولات منطقه تبدیل کرد. مهمترین چالش پیش روی شهید نصرالله در ابتدای مسئولیت خود، مقابله با اشغالگری صهیونیستها بود که حدود یک دهه جنوب لبنان را تحت اشغال خود درآورده بودند. بنابراین، با کمک نیروهای مقاومت، سید حسن نصرالله اشغالگران را از لبنان اخراج کرد.
در دوران زعامت سید حسن نصرالله، نیروهای حزبالله عملیات گستردهای علیه ارتش صهیونیستی انجام دادند و جنوب لبنان را برای اشغالگران ناامن کردند. تا اینکه در سال 2000 رژیم صهیونیستی در اقدامی یکجانبه و بدون گرفتن کوچکترین امتیازی از حزب الله (به جز اشغال مناطق محدودی از مزارع شبعا)، با پذیرش اولین شکست بزرگ در برابر حزبالله از تمامی مناطق اشغالی جنوب لبنان عقبنشینی کرد. این اولین باری بود که رژیم صهیونیستی به طور یکجانبه و بدون یک موافقتنامه صلح از خاک یک کشور عربی عقبنشینی میکرد. بسیاری از اعراب این عقبنشینی را یک دستاورد مهم لحاظ کردند؛ چیزی که کشورهای جاهطلب عربی در چهار جنگ با رژیم صهیونیسی قادر به دستیابی به آن نبودند.
بعد از این پیروزی، برای اولین بار موضوع سلاح حزبالله به عنوان یکی از مهمترین موضوعات مرتبط با ثبات و امنیت لبنان مطرح شد. همچنین بعد از عقبنشینی رژیم صهیونیستی از لبنان، مخالفان و دشمنان داخلی و خارجی حزبالله تلاشهای زیادی برای خلع سلاح این جنبش انجام دادند. اما شهید نصرالله با بصیرت و بینش استراتژیک خود بر حفظ سلاح حزبالله تاکید کرد و این بینش، در سال 2006 و طی جنگ 33 روزه، اعتبار و اهمیت خود را نشان داد. چرا که بیطرفی ارتش لبنان، موجب شد حزبالله برای امنیت لبنان به پا خیزد. پیروزی حزبالله بر صهیونستها در سال 2000، مرهون رهبری کاریزماتیک و موثر سید حسن نصرالله بود که بر تاکتیکهای پارتیزانی تاکید داشت و جنگ را به خاک مناطق اشغالی دشمن کشاند.
بعد از اخراج ارتش صهیونیستی، حزبالله شروع به تقویت پایههای دفاعی خود کرد تا بتواند اصل بازدارندگی مورد نظر و مطلوب خود را تثبیت کند. در ابتدای دهه 2000 میلادی، حزبالله با تکیه بر قابلیتهای داخلی، به موفقیتهای زیادی در زمینه ساخت تسلیحات دست یافت و این تسلیحات جدید، در اولین تقابل جدی حزبالله با رژیم صهیونیستی به کار گرفته شد. این جنگ در سال 2006 رخ داد که با نام جنگ تموز یا جنگ 33روزه شناخته میشود.
جنگ 33 روزه زمانی شروع شد که رژیم صهیونیستی بر خلاف توافق تبادل اسرا با حزبالله، از آزادسازی سه اسیر لبنانی سر باز زد. این اقدام صهیونیستها موجب شد حزبالله در جولای سال 2006، در عملیاتی تحت عنوان «الوعد الصادق»، دو نظامی صهیونیست را به اسارت بگیرد تا از آن به عنوان اهرم فشاری علیه صهیونیستها برای آزادی سایر اسرای خود استفاده کند. عملیات حزبالله موجب شد که رژیم صهیونیستی برای آزادی دو اسیر خود و خلع سلاح حزبالله به لبنان حمله کند. از این رو در این سال رژیم صهیونیسی جنگی را به لبنان تحمیل کرد که 33 روز به طول انجامید. در این جنگ، رزمندگان حزبالله به مقابله با ارتش صهیونیستی برخاستند و برای اولین بار راکتهای ساخت لبنان را به سوی مناطق شمالی اراضی اشغالی شلیک کردند.
طی این جنگ، 430 نظامی صهیونیست کشته شدند و 130 تانک رژیم نابود شد. این جنگ حزبالله را به یک پیروزی نظامی و سیاسی بیسابقه رساند. سازمان ملل طی قطعنامه 1701، پایان جنگ را اعلام کرد. پیروزی حزبالله در جنگ 33 روزه، موجب برقراری یک موازنه بازدارندگی بین لبنان و رژیم صهیونیستی شد. تا جایی که رژیم صهیونیستی به مدت 18 سال از تقابل مستقیم با مقاومت لبنان خودداری کرد. این شکست مفتضحانه صهیونیستها، علاوه بر تقویت جایگاه حزبالله که با مقاومت علیه دشمن به دست رسیده بود، سید حسن نصرالله را به چهرهای موفق و شخصیتی برجسته در افکار عمومی جهان عرب تبدیل کرد که تا آن زمان بیسابقه بود.
قابلیتهای تسلیحاتی حزبالله بسیار چشمگیر هستند و این جنبش را به قویترین بازیگر غیردولتی در سطح جهان تبدیل کردهاند. این جنبش بیش از 150 هزار راکت و موشک در اختیار دارد. این تسلیحات تهدیدی جدی برای امنیت رژیم صهیونیستی محسوب میشوند چرا که با در اختیار داشتن این زرادخانه عظیم، حزبالله میتواند عمق اراضی اشغالی را هدف قرار دهد. همچنین باید گفت که پیشرفتهای نظامی که حزبالله تحت زعامت سید حسن نصرالله به آن رسیده – از جمله دسترسی به موشکهای ضدکشتی و ضد تانک و پهپادها – بازدارندگی علیه صهیونیستها شده است. استفاده از موشکهای ضدکشی در جنگ 33 روزه، قابلیت حزبالله در ضربه زدن به اهداف دریایی رژیم صهیونیستی را برجسته کرد. همچنین دستیابی به پهپادهای پیشرفته برای عملیات تجسسی، مراقبتی و تهاجمی، نشاندهنده تکامل و پیشرفت راهبرد نظامی و قابلیتهای فناورانه حزبالله هست.
رهبری سید حسن نصرالله، حزبالله لبنان را به جایی رسانده است که این جنبش در حال حاضر حدود 20 تا 25 هزار رزمنده تمام وقت و هزاران رزمنده احتیاط در اختیار دارد. در این میان واحد نیروهای ویژه حزبالله موسوم به «رضوان»، به دلیل مهارتهای جنگی خود از اهمیت بالایی در منازعات منطقهای برخوردار هستند. این نیروی مخصوص مسئول حمله به اراضی اشغالی و برنامهریزی برای تسلط بر شهرکهای صهیونیستی است. این نیرو نیز تحت زعامت و رهبری شهید سید حسن نصرالله و با همکاری شهید عماد مغنیه، معروف به حاج رضوان تشکیل شد.
علاوه بر نبرد علیه اشغالگران در اراضی لبنانی، حزبالله بر موازنههای قدرت در سطح منطقه نیز اثرگذار است. بعد از شروع ناآرامیها در سوریه در سال 2011، سید حسن نصرالله با بینش سیاسی خود و نیز پیشبینی در مورد توطئه دشمنان برای نابودی جبهه پشتیبانی مقاومت در سوریه، با همراهی ایران و ارتش سوریه، حزبالله را به نبرد با شبهنظامیان تکفیری و تروریست مورد حمایت آمریکا، رژیم صهیونیستی و حکام عرب مرتجع منطقه، گسیل کرد. سید حسن نصرالله با اعزام هزاران رزمنده حزبالله به جنگ علیه تکفیریها، نقش بسیار چشمگیری در جلوگیری از تجزیه سوریه ایفا کرده و به بازگرداندن ثبات و صلح در این کشور همسایه کمک کرد. آزادسازی شهر القصیر یکی از مهمترین پیروزیهای حزبالله در سوریه محسوب میشود.
جنگ با گروههای تکفیری-تروریستی در سوریه، که آزمونی سخت برای حزبالله محسوب میشد، رزمندگان این جنبش تجربیات ارزنده و بسیار زیادی کسب کردند. به طوری که مقامات رژیم صهیونیستی چند سال پیش اذعان کردند که با پایان جنگ در سوریه و بازگشت نیروهای ویژه حزبالله، فلسطین اشغالی با چالشهای جدی امنیتی مواجه خواهد شد.
در میانه جنگ همه جانبه حزبالله علیه تروریسم در سوریه، تروریستها که از دخالت حزبالله در این جنگ عصبانی بودند، با کمک دولتهای آمریکا و رژیم صهیونیستی به خاک لبنان نفوذ کردند تا از این طریق حزبالله را مجبور به خروج از نبرد در سوریه نمایند. در آوریل سال 2012، اولین موج حملات تروریستی علیه لبنان، با حمله به القصر واقع در جنوب لبنان آغاز شد و تروریستها این منطقه را ناامن کردند. اما رزمندگان حزبالله بعد از چند هفته نبرد، تروریستها را از منطقه اخراج نمودند.
ابتکار شهید نصرالله برای قدرت سیاسی و جایگاه ملی حزبالله/ راهبرد آشتی ملی بعد از ترور مشکوک رفیق حریری
تحت زعامت سید حسن نصرالله و با تدابیر او، حزبالله علاوه بر یک قدرت نظامی، تبدیل به یک بازیگر سیاسی در لبنان تبدیل شد تا این کشور را از بحران سیاسی نجات دهد. بزرگترین چالش سیاسی پیش روی حزبالله، ایجاد همگرایی در جامعه چند قومیتی و چند مذهبی لبنان بود که در زمانی نه چندان دور، با جنگ داخلی دست و پنجه نرم کرده بود.
جنگ داخلی در لبنان، نزاعی چند وجهی بین مارونیها و فلسطینیان بود که از سال 1975 در این کشور آغاز شد. پس از چندی از شروع نزاعها، چپگرایان، پانعربها و گروههای مسلمان لبنانی با فلسطینیان یک ائتلاف تشکیل دادند. این ائتلاف به سرعت تغییر یافت و به طور غیرقابل پیشبینی به یک جنگ تبدیل شد. علاوه بر این، نیروهای خارجی از جمله سوریه و رژیم صهیونیستی در این جنگ مداخله نموده و به نفع گروههای متخاصم لبنانی وارد جنگ شدند.
جنگ داخلی لبنان در سال 1989 طی موافقتنامه طائف که بین سوریه، رژیم صهیونیستی و لبنان به تصویب رسید، پایان یافت. بعد از این جنگ داخلی و زمانی که حزبالله به عنوان یک قدرت بلامنازع در لبنان شناخته شد، شهید نصرالله راهبردی میهنپرستانه اتخاذ کرد. وی بجای تقابل با فالانژها (یعنی مهمترین حامیان رژیم صهیونیستی که تحت حمایت رژیم سنگینترین خسارات را به لبنان وارد آورده بودند)، برای بازگرداندن ثبات و صلح به لبنان، یک ائتلاف ملی تشکیل داد.
از سال 2000 تا 2006 میلادی، دبیر کل حزبالله یعنی شهید سید حسن نصرالله مواضعی ملی-میهنی در عرصه سیاسی و امنیتی لبنان اتخاذ کرد که مهمترین آنها آزادی زندنیان بود. وی همچنین بعد از ترور مشکوک رفیق حریری در سال 2005، نقشی برجسته در آشتی ملی ایفا کرد. در فوریه سال 2006، شهید سید حسن نصرالله با میشل عون، رهبر جنبش میهنی آزاد مسیحیان دیدار کرد. در این دیدار، طرفین یادداشت تفاهمی برای همکاری امضا کردند که تا کنون پابرجاست.
تقویت بازوی سیاسی حزبالله توسط شهید سید حسن نصرالله
بعد از دستیابی به پیروزیهای نظامی، در نوامبر 2009 سید حسن نصرالله طی یک سخنرانی، سند جدید فعالیت سیاسی حزبالله را معرفی کرد که در آن سیاست این جنبش پیرامون مسائل داخلی و خارجی مشخص شده بود. طبق این سند، که تحلیلگران آن را یک «تغییر کیفی» در تفکر سیاسی حزبالله ارزیابی میکردند، این جنبش به حضور دشمنان خود در داخل لبنان اشارهای نمیکرد و فقط بر این نکته تاکید داشت که لبنان خانه پدری، اجدادی و نیز نسلهای آینده لبنان است. این سند بر حفظ سلاح حزبالله تا زمان وجود تهدید از سوی صهیونیستها، تاکید داشت. همچنین در ادامه این سند آمده بود که محافظت از لبنان، به صورت ترکیبی از مقاومت مردمی و ارتش ملی انجام میگیرد.
شهید سید حسن نصرالله از زمانی که رهبری حزبالله را عهدهدار شد، تصمیم گرفت که بازوی سیاسی این جنبش را با دیدگاهی فراجناحی و فراقومیتی، به یک بازیگر جدی در تحولات این کشور تبدیل سازد. در نتیجه در سال 1992 برای اولین بار در انتخابات پارلمانی لبنان، 8 کرسی به حزبالله اختصاص یافت که این عدد در سال 1996 به 10 کرسی و در سال 2000 به 12 کرسی افزایش یافت. در انتخابات عمومی لبنان در سال 2005، حزبالله به تنهایی 14 کرسی و در ائتلاف با جنبش عمل، 23 کرسی در جنوب لبنان را به دست آورد. همچنین در انتخابات سال 2022، حزبالله برای دومین بار متوالی اکثریت آرا را کسب کرد.
افزایش تاثیر سیاسی و فرهنگی حزبالله در زمان رهبری شهید نصرالله
با آن که تمرکز اصلی حزبالله بر مبارزه با تجاوزات رژیم صهیونیستی است، این جنبش شبکهای عظیم از خدمات اجتماعی را اداره میکند که از آن جمله میتوان به حوزههای زیرساخت، مجموعههای پزشکی و بهداشتی، مدارس و برنامههای مرتبط با جوانان اشاره کرد. همه این خدمات، به طور موثر در جذب شیعیان و غیر شیعیان لبنان به حزبالله نقش دارند. با این خدمات عامالمنفعه و اقدامات توسعهمحور برای کل ملت لبنان، فارغ از هرگونه دین و نژاد، حزبالله توانسته قلب همه مردم این کشور را به دست آورد.
فروپاشی اقتصادی لبنان در سال 2019 که موجب سقوط شدید سرانه ملی و تورم شدید در این کشور شد، شرایطی نامطمئن برای حزبالله به وجود آورد. از آنجا که حزبالله خود را حافظ ثبات و امنیت لبنان میدانست، این جنبش پای در عرصه اقتصادی گذارد تا مردم این کشور را یاری کند. در زمانی که لبنان در حال دست و پنجه نرم کردن با بحران کمبود سوخت بود، حزبالله طی توافقاتی با ایران، سوخت مورد نیاز شهروندان این کشور را تامین کرد و همین مساله موجب محبوبیت بیش از پیش این جنبش در میان مردم لبنان شد.
قدرت و تاثیر فرهنگی و نظامی حزبالله محدود به لبنان نمیشود و پیروزیهای پیاپی حزبالله در حوزههای مختلف سیاسی نظامی، بر فلسطینیان نیز تاثیر گذاشت. آوارگان فلسطینی که برای سالها دل به روند مذاکرات با رژیم صهیونیستی بسته بودند، این حقیقت را درک کردند که مشکل آنان نمیتواند از طریق مذاکره با اشغالگران حل و فصل شود. با در نظر گرفتن این موضوع، فلسطینیان انتفاضه جدیدی را علیه رژیم غاصب آغاز کردند که موجب دمیدن روح جدیدی در جنبش حماس شد. با پیروزی حماس در انتخابات فلسطین، این گروه وارد فاز جدیدی گردید. حالا جنبشهای مقاومت فلسطینی در کنار حزبالله در جبهه واحدی علیه رژیم صهیونیستی قرار گرفتهاند و با گذر زمان، روابط و همکاریهای بین این گروههای مقاومتی، در همتنیده شده است؛ درست همانگونه که در نبرد جاری در غزه دیده میشود.
از ابتدای جنگ غزه در 8 اکتبر 2023، حزبالله مواضع ارتش صهیونیستی را در حمایت از مردم فلسطین هدف قرار داده است و طی یک سال گذشته، 10 هزار راکت به سرزمینهای اشغالی شلیک کرده است. شهید نصرالله در اولین سخنرانی خود بعد از جنگ غزه در تاریخ سوم نوامبر 2023، تاکید کرد که فلسطینیان، خود تصمیم به انجام عملیات طوفان الاقصی را گرفته و خود آن را اجرا کردهاند. شهید نصرالله ضمن تاکید بر این که گشودن جبهه لبنان توسط حزبالله «در حمایت و همبستگی با مردم فلسطین» بوده است، تاکید کرد که «این جبهه باز است و تحولات، تغییرات و گزینهها نیز باز هستند».
در نتیجه عملیاتهای مختلف حزبالله علیه مناطق مرزی رژیم صهیونیستی، حدود 70 هزار شهرکنشین آواره شدهاند. جنبش حزبالله لبنان، تحت زعامت و رهبری سید حسن نصرالله، مناطق شمالی فلسطین اشغالی را برای دشمن ناامن کرده و ابتکار میدان را از دولت نتانیاهو گرفته است. این اقدامات حزبالله، خطری جدی را متوجه سیاستهای توسعهطلبانه کابینه راستگرا و افراطی رژیم صهیونیستی کرده است. از این رو، نتانیاهو در قماری بزرگ، با این برآورد که حزبالله در غیاب رهبری خود، از نظر سازمانی فرو خواهد پاشید، سید حسن نصرالله را ترور کرد.
اما این پایان ماجرا نیست و قابلیتهای حزبالله که تحت مدیریت راهبردی شهید نصرالله به دست آمده است، مولفهای تعیینکننده در ژئوپلتیک منطقه غرب آسیا است و زرادخانه عظیم موشکی و فناوریهای پیشرفته، حزبالله را به ارتشی قوی و عاملی بازدارنده در مقابل رژیم صهیونیستی تبدیل کرده است. به طوری که با شهادت سید مقاومت و سایر فرماندهان این جبهه، خللی در مبارزه با رژیم صهیونیستی وارد نمیشود و جبهه مقاومت، از ایران گرفته تا عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن، با عزمی راسخ و قدرتمندتر از گذشته، به مبارزه با صهیونیستها میپردازند.
**************
پایان پیام/ 345