خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
۱:۲۶
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۲۲ مهر
۱۴۰۳
۶:۱۷:۰۴
منبع:
ایرنا
کد خبر:
1494107

رمز اشعار عرفانی حافظ

شاعر عارف نمی تواند کلماتی را پیدا کند که به شکلی صریح، مطالب خود را بیان کند. به عبارت دیگر الفاظ بشر از افاده این معانی کوتاه است و عشق و رموز عشق قابل بیان نیست مگر با زبان رمز و اشاره.

آآ

خبرگزاری اهل بیت (ع) / ابنا: راه های مختلفی برای شناخت حافظ وجود دارد و استاد شهید مرتضی مطهری معتقد است یکی از راه های شناخت حافظ، نگاه به تاریخ این شاعر است که در زمان خود چگونه شخصی بوده است.

مطهری در کتاب عرفان حافظ می نویسد که حافظ در زمان خود به گونه ای شناخته می‌ شده که جنبه ‌های دیگری غیر از شعر و عرفان او برجسته بوده و حتی او را به عنوان یک شاعر حرفه ای در زمان خودش نمی شناختند.

کسانی بوده ‌اند که در دوره های نزدیک به حافظ او را خطاب کرده و القاب و اوصافی برای حافظ به کار برده اند که در میان این اوصاف عبارت هایی نمی بینیم که برای اساتید عرفان و تصوف به کار برده می شود.

شاید بتوان اینگونه برداشت کرد که حافظ شیرازی در عصر خود بیشتر در زمره دانشمندان شناخته می شده و جنبه علم و فضل او بر جنبه عرفانی و شاعری او غلبه داشته است.

شهید مطهری در این کتاب می نویسد یکی از لقب ها و ویژگی هایی که به حافظ داده می شده، ویژگی ملک القرا به معنای پادشاه قاریان است.

قُرّا لفظ خاصی است که به کسانی که قرآن را به روایت ها و قرائت های مختلف حفظ می کردند و مسلط به آن قرائت ها بودند، داده می شد. لذا او را در آن زمان به ملک القرا می شناختند و حافظ در دیوان خود می گوید «عشقت رسد به فریاد گر خود بسان حافظ؛ قرآن زبر بخوانی با چهارده روایت».

هرگاه در مجلس میر سید شریف از نامداران علم کلام، شعری خوانده می شد، وی نهی می کرد و می گفت به جای این اشعار بیهوده به فلسفه و حکمت بپردازند ولی وقتی حافظ به مجلس درس می آمد، استاد از او می پرسید که «بر شما چه الهام شده؟ غزل خود را بخوانید» گاهی شاگردان به استاد اعتراض می کردند که چرا وقتی آن ها شعر می خوانند، نهی می کند ولی وقتی حافظ شعر می خواند از او استقبال می کند.

بزرگان گفته اند حافظ در لحن اشعارش به گونه ای خود را نشان می دهد که این امکان را به افراد مختلف داده که اشعارش را به روش های گوناگون تفسیر کنند و این نیز از بزرگی و عظمت اوست که یک شعر قابلیت تفسیرهای مختلفی داشته باشد.

ممکن است درمورد شاعرانی مثل حافظ، سعدی و مولانا به شک و شبهه بیافتیم که استفاده از رمزهای عرفانی در شعرهایشان به چه معناست و آیا این شعرها دارای رمز هستند یا نه؟

و آیا باید معانی ظاهری را اخذ کنیم یا معانی عمیق و باطنی و رمزگونه را درحالی که وقتی به شعرهای عرفای معاصر نیز دقت می کنیم، متوجه می شویم که آن ها نیز از این رمزها استفاده کرده اند.

شهید مطهری از یک شعر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان نام می برد که از واژه هایی مانند مستی، جام و می استفاده می کند و ما شک نداریم که علامه از الفاظ رمزگونه عارفانه استفاده می کرد.

علامه در شعر معروف خود می گوید «همی گویم و گفته ام بارها؛ بود کیش من مهر دلدارها. پرستش به مستی است در کیش مهر؛ برونند زین جرگه هشیارها»

علت این رمزگذاری ها این بود که بعضی معتقدند اگر آن ها سخنان خود را به صراحت می زدند، باعث دردسر می شد. چون حرف های متفاوتی داشتند که مثل صحبت های معمولی نبود.

ولی شهید مطهری احتمال دیگری می دهد و آن این که معانی عارفانه و عمیق اشعار، لفظ معادلی ندارد که بخواهیم با آن الفاظ، منظور خود را بیان کنیم.

در واقع شاعر عارف نمی تواند کلماتی را پیدا کند که به شکلی صریح، مطالب خود را بیان کند. به عبارت دیگر الفاظ بشر از افاده این معانی کوتاه است و فقط افرادی می توانند این معانی را درک کنند که خودشان وارد این دنیا شده باشند و به تعبیری دیگر عشق و رموز عشق قابل بیان نیست مگر با زبان رمز و اشاره.

وجه تخلص و شهرت شمس‌الدین محمد به حافظ آن است که حافظ قرآن بوده و بسیاری از ابیات او ترجمان مفاهیم قرآنی است.


پی نوشت ها و منابع:

1- حجت الاسلام محسن بخشعلی در گفت و گو با ایرنا