به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در پی شهادت مجاهد بزرگ سیدحسن نصرالله، عملیات وعده صادق ۲ و خطبههای مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران، خبرنگار ابنا برای بررسی ابعاد این وقایع با حجتالاسلام و المسلمین دکتر «محمدرضا فلاح تفتی» نماینده مردم البرز در مجلس خبرگان رهبری و مدیر علمی و محتوایی دانشنامه مجازی ویکی شیعه گفتوگو کرده است که متن کامل آن در پی میآید:
ابنا: درباره جایگاه و نقش شهید سید حسن نصرالله به عنوان دبیرکل حزب الله، در رویدادهای غرب آسیا و لبنان بگویید.
بسم الله الرحمن الرحیم
یاد و خاطرهی شهدای بزرگوار مقاومت و در رأس آنها شهید بزرگوار سید حسن نصرالله را گرامی میداریم و امیدواریم که خداوند متعال به همهی ما کمک کند تا بتوانیم در مسیری که ایشان سالهای سال برای آن زحمت کشیدهاند، ثابتقدم باشیم و بتوانیم به اهدافی که ایشان در نظر داشتند محقق سازیم
برای روشن شدن نقش شهید بزرگوار سید حسن نصرالله(ره) بايد به زمان و مکانی که ایشان مسئولیت حزب الله لبنان را بر عهده گرفتند توجه کنیم. به عنوان مقدمه عرض کنم که لبنان منطقهای با تکثّر دینی و مذهبی است؛ در همسایگی فلسطین قرار دارد و كشوری است كه اسرائیل تصور می کرد حیاط خلوتش است. به همین دلیل اسرائیل در سال ۱۹۸۲ بخشهای زیادی از جنوب لبنان را اشغال کرد و حتی تا بیروت آمد.
در این شرایط جریان مقاومت با الهام از انقلاب اسلامی ایران در لبنان شکل گرفت نیروهای مستشاری سپاه پاسداران در آن منطقه حضور پیدا کردند، به نیروهای حزب الله آموزش دادند و آن گروه بعدها رشد پیدا کردند و تبدیل به اصلیترين بخش جبهه مقاومت شدند.
اولين دبیرکل حزب الله شیخ صبحی طفیلی بود اما به علت انتقاداتی که به عملکرد وی وجود داشت، شورای مرکزی حزب الله سید عباس موسوی را به عنوان دبیرکل انتخاب کرد. بعد از شهادت سید عباس موسوی در سال 1992 میلادی، رهبری حزبالله به سید حسن نصرالله رسید؛ در حالی که بخشهایی از لبنان در اشغال رژیم صهیونیستی بود و گروههایی وابسته به اسرائیل و مزدور اسرائیل در لبنان فعالیت داشتند. علاوه بر این تشتت و تفرق مذهبی و دینی هم در لبنان وجود داشت و حزب الله در میان جامعه لبنانی مخالفان قابل توجهی داشت. سید حسن نصرالله در این سالها توانست جلوی تفرقهها را بگیرند و با رویكرى تقريبی خويش، مقبوليت حزب الله را در جامعه لبنان افزایش دهد. ایشان، روند تقویت روحیه و افزایش اعتمادبهنفس شیعیان لبنان که از دوران امام موسی صدر شروع شده بود، را به نقطهای رساند كه نيروهای حزبالله توانستند در سال 2000 میلادی ارتش اسرائیل که مدعی قدرت بالای نظامی بود را به عقب برانند و مجبور شوند جنوب لبنان را خالی کنند. همچنین با عملیاتهایی که نیروهای حزب الله انجام دادند، توانستند اسرایشان را آزاد کنند و اجساد مطهر شهدا را برگردانند.
به طور خلاصه اگر بخواهیم اقدامات شهید سید حسن نصرالله را در لایههای مختلف تحلیل کنیم، میتوانيم بگوییم اول این که ایشان اعتمادبهنفس شیعیان را افزایش داد و شیعیان به یک گروه قوی در لبنان تبدیل شدند. دوم این که بین شیعیان، اهل سنت و طوایف مختلف لبنان، وحدت ایجاد و آنان را به یکدیگر نزدیک کرد. حتی در تغییر نظریات آنها اثرگذار بود و تا حدودی موفق شد حمایت دولت و ملت لبنان را از حزب الله و جریان مقاومت به دست بیاورد. لذا با این زمینهها، جریان مقاومت توانست ضربات مهلکی را به رژیم صهیونیستی وارد کند و رژیم صهیونیستی که ادعاهای فراوانی داشت عملاً امروزه در حال اضمحلال و فروپاشی است.
سوم اين كه سید حسن نصرالله(ره) به موضوع خدمات اجتماعی و مباحث فرهنگی توجه ويژه ای داشت و اقدامات حزب الله در این زمینه ها توانست اثرات زیادی را در لبنان بگذارد و باعث افزایش محبوبیت حزب الله شود. غیر از اینکه فعالیتهای حزبالله در لبنان باعث شد نقشههایی که استعمار آمریکا برای کل منطقهی غرب آسیا داشت، نقش بر آب شود. دشمنان برای غرب آسیا به دنبال یک نقشه و ساختار جدیدی بودند اما با فعالیتهای جبهه مقاومت و حزبالله عملاً آن نقشهها با شکست مواجه شد.
ابنا: رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیتشان برای شهید سید حسن نصرالله از واژهی مکتب استفاده کردند، از دیدگاه حضرتعالی، مکتب ایشان چه ویژگی دارد؟
همانطور که عرض کردم، شهید سید حسن نصرالله صرفاً یک شخصیت نظامی نبود بلکه یک شخصیت چندبُعدی بود. سید مقاومت، حزب الله را یک نیروی نظامی صرف نمی دید. او به دنبال این بود که نیروهای نظامی متعهد و متدین و ولایی پرورش دهد. او خودش را فقط متعهد به حزب الله نمی دانست بلکه به جامعه لبنان هم توجه داشت و مباحث فرهنگی و خدمات اجتماعی را هم دنبال میکرد تا فقر و آسیبهای اجتماعی را که ممکن بود جامعهی لبنان گرفتار آن شود، برطرف گردد.
ایشان به مباحث معنوی توجه داشت، اهل دعا، ذکر و مناجات بود و ولایتپذیری داشت. سید حسن نصارالله اهل مشورت بود و خودرأی و مستبد نبود. به اعتراف دوستان، همکاران و کسانی که با ایشان ارتباط داشتند و حتی در نکاتی که از آن شهید نقل و منتشر شده، سید حسن نصرالله به مشورت با افراد مختلف عنایت زیادی داشت. این نشان میدهد که، از لحاظ روحیه، اهل پذیرش نظریات دیگران بود و البته وقتی به نتيجه میرسيد با قاطعیت و جدیت آن را دنبال می کرد و صدها نکته دیگر که همهی اینها مکتب سید حسن نصرالله را تشکیل میدهد؛ پس ولایتپذیری، مشورتپذیری و اینکه از استبداد و خودرأیی دور بود، توجه به اقشار مختلف مردم، توجه به خدمات اجتماعی، توجه به مباحث فرهنگی و در عین حال روحیهی ظلمستیزی و قاطعیت و اینکه در برابر تهدیدهایی که در داخل و خارج مستمراً متوجه شخص ایشان و حزبالله بود و تطمیعها، تدابیر دقیقی میاندیشید، برای هدفش میجنگید، قاطعیت داشت و با توکل به خدا، ترس به دلش راه نمیداد. اینها را میتوان به عنوان شاخصههای مکتب شهید سید حسن نصرالله ذکر کرد.
ابنا: رهبر انقلاب در پیام خود درباره قضایای اخیر تأکید کردند که «بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.» ارزیابی حضرتعالی از این بیان حضرت آقا چیست؟
نكته اولی كه میتوانم در مورد پیام مقام معظم رهبری عرض کنم این است که ایشان بر اساس مبانی دینی چنین توصیهای را داشتند. بحث دفاع از مظلوم و یاوری از مظلومین، ریشههای قرآنی دارد و در سیرهی اهلبیت(ع) و در کلمات آن بزرگواران هم تصریحات و اشارههایی به این مطلب مشاهده میکنیم. قرآن کریم میفرماید: «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ» (النساء: 75). خداوند متعال، مردم را سرزنش میکند از اینکه چرا برای دفاع از مستضعفین وارد قیام و قتال نمیشوید؟ ما در سیرهی آقا رسول الله(ص) میبینیم که قبل از بعثت، وارد پیمان حلف الفضول شدند که پایهی آن حمایت از مظلومین و ستمدیدگان بود. آقا امیرالمؤمنین علی(ع) پس از اینکه ابن ملجم به ایشان ضربه میزند و در بستر افتاده بودند، در وصیتشان به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) میفرمایند: «کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا» خصم ظالم و یاور مظلوم باشید.
وقتی که مردم برای بیعت به امیرالمومنین(ع) مراجعه کردند، حضرت فرمودند اگر نبود آن عهدی که خداوند متعال از علما گرفته که نسبت به پرخوری ظالمان و گرسنگی مظلومان اعتراض و ورود کنند، مسئولیتی که شما از من میخواهید را قبول نمیکردم. حتی رویدادی که در حیات و دوران ظهور امام زمان(عج) به عنوان یک نقطهی برجسته ذکر میشود این است که «يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا بعد ما ملئت ظلماً»، یعنی مقابله با ظلم و حمایت از مظلومین، نقطهی برجستهی آن دوران است. پس بحث حمایت از مظلومین و مقابله با ظالمین موضوعی است که در آیات قرآنی و سیرهی اهل بیت(ع) و کلمات ایشان وجود دارد.
اولین نکته این که توصیه مقام معظم رهبری بر پایه مبانی دینی است. نکته دوم این که مخاطب مقام معظم رهبری در این پیام فقط مردم ایران نيستند، بلكه مخاطب ایشان «مسلمانان» هستند و مسلمانان چه عربزبانها و چه غیرعربزبانها در سراسر عالم مدنظر ایشان هستند. امروزه مسلمانان فقط در منطقهی خاص جغرافیایی حضور ندارند بلکه در سراسر عالم زندگی میکنند و تأثیرگذار هستند. با توجه به اين نکته اینکه مقام معظم رهبری بر مسلمانان تأکید کردند و مخاطبشان را مسلمانان قرار دادند، اشاره به این نکته است که حمایت از لبنان و غزه همچنان باید ابعاد جهانی خود را حفظ کند. اگر تا چند سال قبل، روز قدس اختصاص به ایران داشت و حضور پرشور مردم ایران را در روز قدس شاهد بودیم و به صورت محدودتر در بعضی از کشورهای دیگر میدیدیم، اما امروزه در آمریکا و اروپا، به واسطهی حضور دانشجویان و مردم در خیابانها و تجمعات مختلف برای حمایت از مردم غزه و فلسطین، روزهای قدس داریم.
پس اولاً، مقام معظم رهبری که مخاطبشان را مسلمانان قرار دادند برای این بود که این مسئله ابعاد جهانی پیدا کند و مسلمانان با حضور خود در تجمعات مختلف و حتی حمایتهای گوناگونی که میتوانند از این قضیه داشته باشند و محکوم کردن صهیونیستها، دولتهای در سراسر جهان، را وادار کنند تا به شیوههای مختلف موضعگیری کنند و حتی اگر بشود با رژیم صهیونیستی قطع رابطه کنند.
دوم اینکه مقام معظم رهبری این تکلیف را متوجه مسلمانان کردند، برای این بود که بین اقشار مختلف مسلمان، و جامعهی لبنان و مردم مسلمان فلسطین پیوندهایی ایجاد کند. یعنی اینکه این مسئله، مسئلهای نیست که اختصاص به یک گروه خاصی داشته باشد و گروه خاصی بخواهد مقاومت و ایستادگی کند. به عبارت دیگر، مقام معظم رهبری به دنبال این هستند که از هر فرصتی برای اتحاد مسلمانان استفاده کنند و الان موضوع مقاومت و حمایت از فلسطین می تواند محور وحدت امت اسلام باشد.
نکتهی سوم هم اینکه مقام معظم رهبری حمایت را محدود به چیز خاصی نکردند. بلکه از مسلمانان حمایت را به طور مطلق خواستند. بنابراین یک نوع از حمایت میتواند مادی باشد. مردم لبنان و غزه نیازهایی دارند که با حمایتهای مادی میتوان این نیازها را برطرف کرد. آنان آسیب دیدهاند، فصل سرما در حال فرارسیدن است و به پوشاک، غذا و اقلام زیادی نیاز دارند. لذا حمایتهای مادی میتواند بخشی از این نیازها را برطرف کند.
مهمتر از آن حمایتهایی است که افراد میتوانند انجام دهند برای اینکه فضای عمومی در دنیا علیه اسرائیل بیشتر شکل بگیرد. مقام معظم رهبری در 17 ربیع الاول امسال در جمع مسئولان نظام و میهمانان خارجی، بر وحدت امت اسلام دست گذاشتند و فرمودند: اگر خواص امت، 10 سال در مورد وحدت و مضرات تفرقه بنویسند، بعد از 10 سال اتفاقات عظیمی رخ میدهد. لذا مسلمانان در کشورهای مختلف میتوانند در حمایت از مردم غزه و لبنان، آثار تصویری تولید کنند، یادداشت و مقاله بنویسند یا گردهماییهای مختلف داشته باشند تا افکار عمومی را به این سمت جهتدهی کنند که رژیم صهیونیستی، فلسطین را اشغال کرده در حالی که حق چنین کاری را نداشت. اینها حق نداشتند ساکنان اصلی فلسطین را از سرزمینشان بیرون کنند و خودشان در آنجا مستقر شوند. اگر افکار عمومی دنیا به این سمت هدایت شود که این رژیم غاصب و اشغالگر است، مقابله با آن راحتتر میشود.
حمایت دیگری که میتوان انجام داد، تحریم کالاهای اسرائیلی و تحریم کالاهای شرکتهایی است که به نحوی به رژیم صهیونیستی کمک میکنند. رژیم صهیونیستی برای همهی فعالیتهای خود به پشتوانهی اقتصادی نیاز دارد. بخش عمده این پشتوانه اقتصادی، حمایتهای آمریکا است و ما معتقدیم که اگر آمریکا یک هفته حمایتهای خود را از رژیم صهیونیستی قطع کند، این رژیم دیگر دوامی ندارد و سقوط میکند اما بخش دیگر این پشتوانه اقتصادی خود را از راه فروش محصولات و کارهای اقتصادی تأمین میکند. لذا اگر کالاهای اسرائیلی در سطح بینالمللی تحریم شوند، در این صورت، ضربهی اقتصادی سنگینی به رژیم صهیونیستی وارد میشود.
حمایت دیگری که می تواند از حزب الله صورت بپذیرد و به نظرم مهمترین حمایت است، این است که هر کسی توان دارد، جوانان جهان اسلام را با اندیشهها، آرمان و نحوه عملکرد حزب الله آشنا کند. دوام و بقای حزب الله در گرو تدوامبخشی به اندیشه حزبالله است. خواص وظیفه دارند که هم به شبهاتی که در مورد جبهه مقاومت مطرح میشود پاسخ بدهند و هم با تبیین درست حرکت حزبالله و جبهه مقاومت، اجازه ندهند گروههای تکفیری به اسم مقاومت شکل بگیرند و آن گروههای دروغین به اسلام ضربه بزنند و چهره اسلام را تخریب کنند؛ بلکه اگر قرار است گروه مقاومتی شکل بگیرد بر پایه مبانی اسلام ناب باشد. نکته دیگر این که دولتها هم میتوانند بسیار مؤثر باشند. راه دسترسی رژیم صهیونیستی به دنیا از طریق کشورهای همسایه است و بعضی از کشورها انرژی در اختیار اسرائیل قرار میدهند و نیازهای اسرائیل را تأمین میکنند. با توجه به اقداماتی که نیروهای مجاهد یمنی در دریای سرخ انجام میدهند، عملاً تردد کشتیها به سمت اسرائیل با سختی مواجه شده است، پس عمدهی تردد اسرائیل از راه هوا و زمین است. اگر کشورهای مسلمانی که در اطراف رژیم صهیونیستی حضور دارند و همسایهی این کشور هستند، مسیرهای خود را ببندند و اجازهی تردد ندهند، این رژیم به سرعت سرنگون میشود.
حمایت دیگری که دولتها می توانند داشته باشند حمایتهای سیاسی است؛ کشورهای اسلامی در این زمینه میتوانند به صورت جدی ورود کنند و در سازمانها و مجامع بینالمللی، رژیم صهیونیستی را محکوم و از آرمان فلسطین دفاع کنند. مسلماً این حمایتها از آرمان فلسطین، به محکومیت رژیم صهیونیستی و انزوای آن کمک میکند و ما زودتر شاهد سرنگونی آن خواهیم بود.
*با توجه به اینکه سید حسن نصرالله، جمعی از فرماندهان مقاومت و اسماعیل هنیه از سوی رژیم صهیونیستی ترور شدند، آیندهی جبههی مقاومت در لبنان و فلسطین را چگونه ارزیابی میکنید؟
تجربهی 40 سالهی مقاومت نشان داده که هرگاه فرماندهی شهید شد، فرماندهی دیگر پرچم را به دست میگیرد و با قوّت و قدرت آن مسیر را ادامه میدهد. وقتی که رژیم صهیونیستی، شهید سید عباس موسوی را ترور کرد و ایشان به شهادت رسید، رسانههای صهیونیستی با خوشحالی ابراز کردند که کار حزب الله تمام شد اما دیدیدم که نه تنها کار حزب الله با شهادت سید عباس موسوی تمام نشد، بلکه آن حرکت با قوّت و قدرت بیشتری به دست شهید بزرگوار سید حسن نصرالله ادامه پیدا کرد و نیروهای حزبالله موفقیتهای عظیمی را به دست آوردند. ما در حرکتهای جهادی فلسطینی مثل حماس و گروههای اسلامی دیگر میبینیم که وقتی صهیونیستها شخصیت بزرگی مثل احمد ياسين و عبدالعزیز رنتیسی را شهید کردند، فرمانده دیگری آن مسیر را ادامه داد. چه اینکه امروزه بعد از شهادت سید حسن نصرالله، شهید اسماعیل هنیه و فرماندهان دیگر، میبینیم که فعالیتهای حزبالله و گروههای مقاومت کم نشده، بلکه شدت هم پیدا کرده است.
تصور دشمنان این است که این حرکتها قائم به شخص است و اگر یک شخص را هدف قرار دادند، آن حرکت متوقف میشود، در حالی که فعالیتها قائم به شخص نیست بلکه یک مکتب، جریان و تفکر است لذا کسانی که در این مسیر حرکت میکنند، چون نگاه آنها آرمانی است و بر اساس اندیشهای وارد این جریان و مبارزه شدند، اگر فرمانده یا سرداری شهید شود، نه تنها دلسرد نمیشوند، بلکه انگیزهی بیشتری پیدا میکنند و انگیزه انتقام و خونخواهی از آن فرمانده هم به انگیزههای قبل اضافه میشود و آن جریان با قوّت و قدرت بیشتری ادامه پیدا میکند. انشاءالله به زودی شاهد خواهیم بود که خونهای به ناحق ریخته شده بر زمین، گریبان اسرائیل را میگیرد و این رژیم به زودی سرنگون میشود.
ابنا: به عنوان آخرین سؤال، ارزیابی خود را از درباره عملیات وعده صادق ۲ و خطبههای رهبر معظم انقلاب که به جمعه نصر معروف شد، چیست؟
اسرائیل در این مدت مرتکب جنایتهای بیشماری شده بود، چه ترور میهمان ما اسماعیل هنیه در خاک جمهوری اسلامی ایران و چه ترور رهبران مقاومت و به ویژه سید حسن نصرالله. لذا میطلبید که جمهوری اسلامی ایران برخورد مناسب و جدی با این جنایتها داشته باشد. اما نکتهای که وجود دارد این است که اجرای یک عملیات نیازمند بررسیهای دقیق است تا هم با موفقیت انجام شود و بازدارندگی ایجاد کند. اسرائیل تصور میکرد که با ترور اسماعیل هنیه در داخل ایران و با ترور فرماندهان مقاومت و به ویژه سید حسن نصرالله، قدرت را از جمهوری اسلامی ایران سلب کرده و ایران توان پاسخگویی ندارد و به نوعی از همان ابزار ترس، شایعهپراکنی و شیوههای دیگر استفاده میکرد تا به افکار عمومی دنیا این نکته را منتقل کند که جمهوری اسلامی ایران جرأت مقابله ندارد؛ همانطور که نخستوزیر این رژیم جعلی در سازمان ملل در صحبتهای خود اشاره کرد که اگر جمهوری اسلامی بخواهد واکنشی نشان دهد ما به ایران حمله میکنیم و هیچ نقطهای از ایران نیست که از تیررس سلاحهای ما در امان باشد.
از طرف دیگر، در فضای عمومی کشور این مطالبه وجود داشت که هر چه زودتر عملیاتی انجام شود و جمهوری اسلامی واکنشی داشته باشد. اما با توجه به نکتهای که عرض کردم که عملیات باید در زمانی انجام شود که موفقیتآمیز باشد، نه تنها از نظر نظامی موفقیتآمیز باشد بلکه بتواند اهداف سیاسی را تأمین، روحیهی دشمن را متلاشی و بازدارندگی ایجاد کند. به نظر میرسد، عملیات وعدهی صادق 2، با توجه به فضایی که دشمن ایجاد کرده بود، در بهترین زمان انجام شد. لذا روزهای نخست که جمهوری اسلامی این حمله را انجام داد، اسرائیل مدام ادعا میکرد که حمله میکنیم، واکنش نشان میدهیم و به صورت جدی برخورد میکنیم. بعد گفتند که نه، ما بستههای متعددی را برای مقابله با ایران داریم، بعد مدعی شدند که به گونهای میزنیم که خودشان هم متوجه نشوند که از چه راهی ضربه خوردهاند، بعد گفتند که ما شاید حملهی نظامی نکنیم و اخیراً هم اعلام کردند که فعلاً برای حمله به جمهوری اسلامی و پاسخ به عملیات وعدهی صادق، برنامهای ندارند و بعداً تصمیمگیری میکنند.
این نشان میدهد که جمهوری اسلامی با انجام عملیات وعدهی صادق 2 توانست به شایعات پایان دهد و توان بازدارندگی خود را بالا ببرد. همچنین این عملیات نشان دهد که کسی حق تعرض به منافع جمهوری اسلامی را ندارد.
در این عملیات، خسارتهای زیادی از نظر مالی و نظامی به رژیم صهیونیستی وارد شد. همچنین عملیات وعدهی صادق 2 پوشالی بودن ادعاهای آنان از جمله اینکه آسمان رژیم صهیونیستی با گنبد آهنین امن است، را ثابت کرد.
به نظر میرسد که عملیات وعدهی صادق 2 در فروپاشی رژیم صهیونیستی کمک میکند و این تصوری که برای ساکنان رژیم صهیونیستی ایجاد شده بود که سرزمین اشغالی محل امنی برای زندگی است، شکسته شد و ما امروزه شاهد مهاجرت معکوس از آن هستیم.
بعد از عملیات وعدهی صادق 2، با توجه به فضای رسانهای که ایجاد شده بود که اسرائیل قرار است حمله کند و واکنشی داشته باشد، مقام معظم رهبری نماز جمعه تهران را اقامه کردند. دولت اسرائیل با این نماز جمعه، ضربهی سنگین دیگری خورد. مقام معظم رهبری با حضورشان در یک زمان و مکانی که از قبل اعلام شده بود، نشان دادند که همهی ادعاهای رژیم صهیونیستی دروغین است و جرأت حمله به جمهوری اسلامی را ندارد. لذا حضور مقام معظم رهبری در نماز جمعه، باعث دلگرمی جریان مقاومت شد. جبهه مقاومت نباید از تهدیدهای اسرائیل هراسی به دل داشته باشند و باید ایستادگی کنند. خسارتهایی در جنگ جبهه مقاومت وارد شد، بههرحال جنگ است اما نباید به خودشان ترسی راه دهند. حضور مقام معظم رهبری در نماز جمعه، دلگرمی به جریان مقاومت و شکستن فضای ترسی بود که رژیم صهیونیستی به دنبال حاکم کردن آن بر فضای داخلی مردم بود.
مطالبی که مقام معظم رهبری در آن خطبه بیان کردند بسیار مهم بود. ایشان برای حملهی جمهوری اسلامی و عملیات وعدهی صادق 2 استدلال حقوقی آوردند. اینکه ما موظف هستیم و قانوناً میتوانیم و باید از منافع خودمان حمایت و پاسداری کنیم. نیروهای مقاومت اگر در حال نبرد هستند، قانوناً حق مقابله دارند و ما هم قانوناً اجازه داریم به اینها کمک کنیم، چون آنها کاری قانونی و مشروع انجام میدهند. غیر از اینکه در صحبتهایشان فرمودند که ما نه در واکنش تعلل میکنیم و نه شتابزده عمل میکنیم و اگر دشمن مجدداً بخواهد اقدامی انجام دهد، اگر لازم باشد واکنش نشان میدهیم.
بنابراین ایشان در خطبههای
نماز جمعه به جامعه اطمینان خاطر دادند. هم محتوای سخنرانی و هم فضایی که مقام
معظم رهبری حضور پیدا کردند و هم حضور گستردهی مردم، همهی اینها باعث شد که این
پیام از ایران به دنیا مخابره شود که ایران همچنان پشتیبان مقاومت، و به آرمان
فلسطین وفادار است.
ابنا: ممنون از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشتید.
...................................................
پایان پیام/ 167