خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳
۴:۴۲
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۲۵ مهر
۱۴۰۳
۵:۲۶:۰۰
منبع:
شیعه شناسی
کد خبر:
1495182

چرا همه خوبی ها منسوب به خدا و همه بدی ها منسوب به ماست؟

در آیات مورد نظر، مقصود همه‌ سیئات نیست، بلکه منظور مشکلاتی است که به عنوان کیفر برای گناهان انسان محسوب می‌ شوند این مشکلات هر چند از حیطه قدرت خدا خارج نیست، اما دلیل بروز آن، خود انسان است.

آآ

خبرگزاری اهل بیت (ع) / ابنا: شبهه/چگونه خداوند در فرازهایی از قرآن، تمام خوبی‌ها و بدی‌ها را به خود نسبت داده، اما در فرازهای دیگری، عامل بدی‌ها را خود انسان‌ها می‌داند؟!

خداوند در آیه 79 سوره نساء می ‌فرمایند: «هر بدی که به تو می ‌رسد از جانب خود تو است». 

و در آیه 17 سوره انعام می ‌فرمایند: «اگر از جانب خدا به تو آسیبی برسد کسی جز او قادر به برطرف کردن آن نیست». 

سؤال این است که تفاوت «شر» و «ضر» در چیست که خداوند یکی را از جانب خود می ‌داند و دیگری را نه؟


پاسخ: در تفسیر و توضیح این آیات که به ظاهر ناهمخوان به نظر می ‌آیند، نظریات مختلفی بیان شده است:

«سیئه» دارای دو معنا است؛ یکی بلا و گرفتاری، و دیگری گناه و معصیت. مراد از آیاتی که بدی ‌ها را به خدا نسبت می ‌دهند، همان بلا و گرفتاری ‌ها است، و مراد از آیاتی که بدی ‌ها را به خود انسان منتسب می‌ کنند، گناه و آثار وضعی آن است.

انتساب تمام حسنات و تمام سیئات به خداوند از این باب است که زمام امور همه‌ چیزها در دست او است؛ و تمام موجودات، هم در اصل وجود و هم در بقا و هم در حوادثى که برایشان رخ می‌ دهد، تحت فرمان او هستند.

اما نسبت دادن بدی‌ ها به انسان، از این جهت است که سیئات اموری عدمی هستند و به نوعی به انسان نسبت دارند؛ یعنی افعال انسان موجب سلب نعمت (امنیت، رفاه و...) می ‌گردد.

و مقصود همه‌ سیئات نیست، بلکه منظور مشکلاتی است که به عنوان کیفر برای گناهان انسان محسوب می‌ شوند این مشکلات هر چند از حیطه قدرت خدا خارج نیست، اما دلیل بروز آن، خود انسان است.

خداوند در آیه 78 سوره نساء چنین می ‌فرماید:

اگر آن ها [منافقان‏] با خوبی (و پیروزى) روبرو شوند، می‌ گویند: «این خوبی، از ناحیه خدا بود.» و اگر با بدی (و شکستى) مواجه شوند، می ‌گویند: این بدی، از ناحیه تو است. بگو: تمام خوبی‌ ها و بدی ‌ها از ناحیه خدا است.

سپس در آیه بعد ادامه می ‌دهد

...  (آرى،) آنچه از نیکی ‌ها به تو می ‌رسد، از جانب خداست و آنچه از بدى‌ ها به تو می ‌‏رسد، از خود تو است.

آنجا که می‌ فرماید: حسنات و سیئات از خدا است، اشاره به فاعلیت خداوند نسبت به همه چیز دارد، 

و آنجا که می‌ فرماید: سیئات از شما است، اشاره به فاعلیت ما و مسئله اراده و اختیار ما می‌ کند.(1)

سرنوشت‌‏ ها چه خوب و چه بد همه از ناحیه خداى تعالى است؛ چون این ها حوادثى است که ناظم نظام عالم آن‌ را ردیف می ‌کند و او کسی نیست جز خدا و احدى شریک او نیست.

براى این‌ که همه اشیاء و موجودات هم در هستى خود و هم در بقاى خود و هم در حوادثى که برایشان پیش می ‌آید، تحت فرمان خداى تعالى هستند و بس. و آنطور که قرآن کریم تعلیم می ‌‏دهد، زمام هستى و شئون هستى و بقاى موجودات به دست غیر او نیست.

ولی در آیاتی می‌ بینیم که بدی‌ ها به خود انسان ‌ها منتسب می ‌شود و این آیات به نوعی ناهمخوان با آنچه گفته شد به نظر می ‌آید که در بررسی این موضوع توجه به چند نکته ضروری است:

1- تنها بدی ‌هایی را می ‌توان به خود انسان ‌ها مستند کرد که ناشی از عملکرد خود آنان باشد:

«آنچه از مصائب که به شما برسد به دلیل اعمالى است که خود کرده ‏‌اید، تازه خداى تعالى از آثار شوم بسیارى از اعمال شما جلوگیرى می ‌‏کند».(2)

«و این به آن جهت است که خداى تعالى چنان نبوده و نیست که نعمتى را که به مردم داده، پس بگیرید و دگرگونه سازد، مگر زمانى که خود مردم خویشتن را تغییر دهند.»(3)

2- چنین انتسابی به انسان ‌ها تنها اختصاص به بدی ‌ها ندارد، برخی آیات پاره ‌‏اى از خوبی ‌ها را نیز به اعمال انسان ‌ها نسبت داده است:

«اگر مردم آبادی ‌‌ها ایمان می ‌‏آوردند و از خدا می‌ ترسیدند، ما، درهای برکات آسمان را به رویشان می ‌‏گشودیم».(4)

«ما بعضى از آنان را بعد از آن‌که صبر کردند و به آیات ما یقین داشتند، امامانى قرار دادیم که به امر ما هدایت کردند».(5)

گرفتاری ‌هایی وجود دارد که برای آزمایش انسان و بستگانش آمده و ربطی به گناه ندارد که در واقع می‌ توان آن‌ را نوعی حسنه دانست؛ چون انسان با مبارزه و تحمل می ‌تواند به مقامات بالاتری دست یابد و اینگونه مشکلات - با آن‌ که به ظاهر بدی و سیئه به نظر می ‌آیند - اما چون در واقع حسنه هستند، می ‌توان این دسته از سیئات را نیز از جانب خدا دانست.

بنابراین مقصود، هر سیئه و بلا و مشکل نیست، بلکه منظور مشکلاتی است که کیفری برای گناهان انسان است،(6) و با آن ‌که این موارد نیز از حیطه قدرت خدا خارج نیست، اما دلیل بروز آن، خود انسان است.(7)


پی نوشت ها و منابع:

1- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏4، ص 23، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

2- شورى، 30.

3- انفال، 53.

4- اعراف، 96.

5- سجده، 24.

6- تفسیر نمونه، ج 4، ص 23.

7- المیزان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 8- 15؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ج ‏5، ص 7 – 20.