خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳
۱۹:۲۰
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۲۵ مهر
۱۴۰۳
۱۷:۱۹:۵۸
منبع:
ابنا
کد خبر:
1495440

روایتی از زندگی جوان نخبه فلسطینی که زنده زنده در آتش سوخت + ویدیو

در روزهای گذشته در میان اخبار دردناک هر روز مردم غزه، تصویری از دستان مردی جوان که در میانه آتش در حال سوختن بود مخابره شد. او «شعبان احمد» جوان نخبه فلسطینی بود که زنده زنده در مقابل چشم همه دنیا سوخت و به شهادت رسید.

آآ

خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «شعبان احمد» دانشجوی فلسطینی ۱۹ ساله رشته مهندسی نرم افزار بود و اولین گام‌های خود را برای رسیدن به آرزوی بزرگ خود یعنی مهندس شدن آغاز کرده بود. او در مکانی زندگی می‌کرد که  پر از چالش‌ها و امیدها بود، اما او خیلی زود به عنوان یکی از قربانیان نسل‌کشی رژیم صهیونیستی از این دنیا رفت.

برادر کوچکتر او در حالی که سعی می‌کرد؛ ناراحتی خود را از دست دادن برادر و مادرش پنهان کند به خبرگزاری آناتولی گفت: برادرم شعبان پشتیبان، دوست، برادر و همراه من بود و از دست دادن او امری ساده نیست، به خصوص که او در بمباران قبلی اسرائیل یک هفته پیش در مسجد روبروی بیمارستان شهدای الاقصی به طور جزئی مجروح شده بود.

یک هفته قبل از شهادتش، شعبان در مسجد روبروی بیمارستان شهدای الاقصی مشغول تلاوت قرآن بود و دقیقاً ساعت یک بامداد به تلاوت آن پایان داد و حدود نیم ساعت بعد، هواپیماهای جنگی به مسجد  یورش بردند. اما او به طور معجزه آسایی از این بمباران جان سالم به در برد.

شعله‌های آتش صهیونیست‌ها آرزوهای شعبان را سوزاند

برادر شعبان با یادآوری وقایع آن شب غم انگیز می‌گوید: ساعت 1:30 بامداد (+3 به وقت گرینویچ) چادری که برادر و مادرم در آن خوابیده بودند بمباران شد و من در چادر کناری بودم  و با وحشت از  خواب بیدار شدم و چیزهایی را دیدم که تاکنون در زندگی مشاهده نکرده بودم و نمی توانستم کاری انجام دهم.



وی با اشک‌های پر از اندوه خونین افزود؛ مادر و برادرم را دیدم که جلوی چشمانم می‌سوختند و نتوانستم آنها را نجات دهم.

او می‌گفت: «دردناک‌ترین صحنه آن شب، دیدن برادرم بود که جلوی چشمان همه می‌سوخت بدون اینکه کسی بتواند به او کمک کند. شعله‌های آتش همه چیز را فرو برد و هیچ کس به دلیل آتش‌سوزی عظیم نمی توانست نزدیک شود.»

وی در مورد سرنوشت بقیه اعضای خانواده می‌گوید: «آنها متفرق شدند و هر کدام در جای دیگری ماندند، خواهرم مجروح شده بود و در بیمارستان شهدای الاقصی به سر می‌برد و پدرم نیز در بیمارستان خان یونس (جنوب) بستری است.»

برادر شهید شعبان در رابطه با زندگی او گفت که شعبان بعد از تخریب خانه مان در حملات قبلی سخت کار می‌کرد تا از خانواده‌ خود حمایت کند و ما به چادرهای نزدیک بیمارستان پناه برده بودیم. شعبان علیرغم همه این چالش‌ها به ادامه تحصیل به صورت الکترونیکی ادامه داد و برای پیگیری دروسش هر روز مسافت زیادی را برای دسترسی به اینترنت طی می‌کرد.

همه اینها برای تأمین آینده‌ای بهتر برای خانواده‌اش بود که  به دلیل جنگ نسل کشی اسرائیل مجبور به مهاجرت شدند.



اما در آن شب که جنگنده‌های اسرائیلی چادرهای آوارگان را هدف قرار دادند، شعبان چاره‌ای نداشت جز اینکه سعی کند از آتشی که سریع‌تر از او بود فرار کند و او و چادرش را سوزاند و آرزویش نیز مانند جسدش از بین رفت. شعبان در حال سوختن مرتب می‌گفت: «یا الله».

به گفته برادرش؛ علیرغم مشکلات تحمیلی جنگ اسرائیل و محاصره شدید، شعبان به رویاهای خود پایبند ماند و قرآن کریم را حفظ کرد و به دنبال ساختن آینده‌ای بهتر برای خود و خانواده اش بود و به سختی به خانواده‌اش کمک کرد تا بر مشکلات و شرایط طاقت فرسا جنگ، فائق آیند.

شعبان چند روز قبل از سوختنش با انتشار پستی در اینستاگرام به بیان درد و رنج خود پرداخت و گفت:« من رویاهای بزرگی داشتم، اما جنگ (اسرائیل) آنها را نابود کرد و این جنگ  باعث بیماری جسمی و روحی من شد... من از افسردگی رنج می برم. و به دلیل ضربه‌های مداوم موهایم ریخته است.  

وی همچنین با ابراز امیدواری برای آینده‌ای روشن برای خانواده خود و کودکانی که از وحشت جنگ رنج می‌برند، از مردم خواست تا از آرمان آوارگان حمایت کرده و از آلام آنان بکاهند.»

................................
پایان پیام