خبرگزاری اهل بیت (ع) / ابنا:
شبهه: آیا امام سجاد (ع) با یزید بیعت کرد؟
پاسخ: امام سجاد (ع) با شش خلیفه معاصر بود که هیچ یک با اهل بیت (ع) مهر نورزیدند. این خلفا عبارتند از: یزید بن معاویه، معاویه بن یزید، مروان بن حکم.
امام سجاد (ع) پس از شهادت پدر، درایام اسارت و در شرایط اختناق، امامت را به عهده گرفت. این شرایط سخت تا پایان امامت ایشان ادامه یافت.
حضرت سجاد (ع) امامت را به صورت مخفى و با تقیه شدید و در زمانى دشوار عهده دار گردید.
به این جهت امام (ع) به تربیت انسان هایى همت گمارد که بتوانند با روشنگرى و توضیح معارف الهى مسیر اسلام راستین و تشیع سرخ علوى را استمرار بخشند.(1)
محمد بن مسلم زهرى که از دانشمندان دینى آن عصر به شمار مى آمد، در زمان حکومت مروان، جذب دربار شد و تا آخر عمر با دربار بنى امیه همکارى نزدیک داشت.
امام سجاد (ع) در نامه اى او را توبیخ و سرزنش کرد. در این نامه امام (ع) می فرمایند:
تو در حالتى قرار گرفته اى که هر کس از این وضع تو اطلاع یابد سزاوار است به حال تو ترحم کند. بدان کم ترین چیزى که کتمان کردى و سبک ترین چیزى که بر دوش گرفتى، این است که وحشت ستمگر را به آرامش تبدیل کردى و چون به او نزدیک شدى و دعوت او را اجابت نمودى، راه گمراهى را براى او هموار ساختى.
آنگاه که چیزهایى به تو دادند که حق تو نبود، گرفتى و به فردى نزدیک شدى که هیچ حقى را به کسى باز نگردانده است و هنگامى که تو را به خود نزدیک ساخت، هیچ باطلى را برطرف نکردى و کسى را که دشمن خداست، به دوستى خویش گزیدى.
اینک از تمام منصب هاى خویش کناره گیرى کن تا به پاکان و صالحان پیشین ملحق شوى. نزدیک ترین وزیران و قوى ترین یارانشان به قدرى که تو فساد آن ها را در چشم مردم صلاح جلوه دادى، نتوانسته اند به آنان کمک کنند.(2)
به هرصورت درباره بیعت امام سجاد (ع) با یزید باید به سراغ واقعه حره برویم چون واقعه حره باعث شد بسیاری از مردم مدینه یا بزور با یزید بیعت کنند یا از دم تیغ گذرانده شوند.
طبرى راجع به سرنوشت امام چهارم در این واقعه نوشته: چون یزید، مسلم بن عقبه را به مدینه گسیل داشت، به او چنین سفارش کرد که على بن الحسین (ع ) در کار شورشیان دخالتى نداشته است. دست از وى باز دار و با او به نیکی رفتار نما.
چون على بن الحسین (ع) به نـزد مسلم رفت، به حضرت گفت: اهلا و مرحبا و سپس وى را بر مسند و جایگاه خویش نشاند و گفت:
پلیدکاران (مردم مدینه) نگذاشتند به کار تو رسیدگى کنم. امیرالمومنین یزید سفارش تو را به من کرده است. سپس دستور داد چارپاى او را زین کنند و او را با احترام به خانه اش روانه نمود.(3)
مولف کشف الغمه نیز آورده : مسلم بن عقبه على بن الحسین را حرمت نهاد و مرکبش را مهیا کرد و گفت:
تو را ترسانیدیم؟ على بن الحسین او را سپاس گفت و چون از خانه اش بیرون رفت، گفت: این مرد علاوه بر خویشاوندى که با رسول خدا (ص) دارد، صاحب خیرى است که شرى در وى نیست.
تنها در نقل هاى طبرى و در تاریخ یعقوبى به آمادگى امام چهارم براى بیعت با یزید اشاره شده است.(4)
با توجه به قراین ذیل قطعا باید این نقل را مجعول و ساختگى دانست و به همان نقل پیشین اعتماد نمود:
از آن جا که حضرت پایان کار شورشیان را مى دید و آن را قیامى شیعى و با انگیزه هاى راستینى که مورد نظر ائمه (ع) بود نمى دید، از اول خود را کنار کشید و با آنان همداستان نشد. بنابراین مسلم بن عقبه هم ماموریت آزار رسانى امام (ع) را نداشت.
دستور بیعت گرفتن از امام (ع) را هم از طرف یزید نداشته، بلکه دستور خوش رفتارى با او را از سوى یزید داشته است.
از سوى دیگر، پس از کشته شدن امام حسین (ع) و اعتراض ها و رسوایى که به دنبال آن پیش آمد، یزید مایل نبود دستش دوباره به خون فرزند رسول خدا (ص) آغشته شود.
مسلم بن عقبه از مردم مدینه بیعت گرفت. هر که نپذیرفت را کشت مگر، على بن الحسین (ع) را.(5)
پی نوشت ها و منابع:
1- اثبات الوصیه، ص 167؛ مروج الذهب، ج ، ص 96
2- تحف العقول، سخنان امام زین العابدین(ع)
3- طبرى، ج 7، ص 421
4- همان، ص419 ؛ تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 223
5- مروج الذهب، ج 2، ص 96