خبرگزاری اهل بیت (ع) / ابنا:
شبهه: چرا با وجود فرشتگان یا موجودات دیگری که می توانند با انسان ارتباط داشته و معارف تزکیه ای و تعلیمی را به او برسانند، چرا وجود انسانی به نام «نبیّ» ضرورت دارد؟ آیا به جز الگوگیری جواب قانع کننده دیگری نیز وجود دارد؟
پاسخ: ابتدا باید گفت برای اثبات نبوّت افرادی که ادعای پیامبری دارند، راه هایی؛ مانند داشتن معجزه و تصریح پیامبران پیشین، وجود دارد.(1)
اما این که به چه علت، پیامبران از خود انسان ها برگزیده شدهاند نه از فرشتگان، دلائل مختلفی را می توان ارائه کرد:
ناتوانی فرشتگان
نبوّت و پیامبری تنها خبردهی و اطلاع رسانی نیست که فرشتگان بتوانند از عهده انجام آن برآیند، بلکه پیامبر هر قومی، عهده دار تربیت و پرورش روحی و معنوی انسان ها و حتی اصلاح اعمال و رفتار انسان ها در زمینه های مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و... است.
پیامبر باید فرمانروا باشد، قاضی باشد، فرمانده جنگ باشد و ...، اما قوّه استعدادی یک فرشته به او اجازه نمی دهد که از عهده تمام این مسئولیت ها برآید.(2)
ناتوانی انسان ها
خداوند برای انسان ها چنین مقدّر کرده است که آنان به سادگی به عالم غیب دست نیافته و از دیدن، شنیدن و درک کامل آن قاصر باشند تا بدین وسیله، زمینه امتحان و آزمایش آنان فراهم شود. از اینرو و در راستای این هدف، بیشتر مردم، توانایی برقراری ارتباط مستقیم با فرشتگان را نخواهند داشت تا بتوانند به عنوان پیامبرانی، پیام خدا را آنان برسانند.
دادن فرصت و مهلت به انسان ها
خداوند در قرآن می فرماید: «آن ها (کافران بهانه جو) گفتند: چرا فرشتهاى بر او نازل نمی شود (که ما او را ببینیم!). اگر فرشته اى فرود آوریم حتماً کارشان تمام می شود و دیگر هیچ مهلتى به آن ها داده نمی شود».(3)
در توضیح این آیه شریفه چند احتمال داده شده است:
الف) چون نزول فرشته بر انسان، آیه ای روشن و نشانه ای غیر قابل انکار است، در صورت باقی ماندن مخاطبان بر کفر و عناد، عذاب الهی حتمی خواهد بود؛ زیرا سنت خدا چنین است که اگر آیه روشنی را برای گروهی بفرستد ولی آن ها ایمان نیاورند، عذابی نابود کننده بر آنان نازل شود.
ب) مشاهده فرشته به دو صورت قابل تصوّر است:
اگر تجسم او را به صورت انسان ببینند، که تفاوتی با خود انسان نخواهد داشت و آنانی که در صدد انکارند خواهند گفت که او فرشته نیست بلکه انسانی چون ماست! و اگر صورت حقیقی فرشتگان را مشاهده کنند، به دلیل نبود ظرفیت و تحمل این نوع مشاهده، روح از بدنشان جدا شده و زنده نخواهند ماند و مهلتشان به پایان خواهد رسید.
اسوه بودن
هر پیامبری به مقتضاى داشتن مقام رهبرى و عهده دار بودن امر تربیت مردم و دادن سرمشق عملى به آن ها لازم است که از جنس خود آنان و هم رنگ آن ها باشد.
و تمام غرائز و صفات انسانی در او وجود داشته باشد؛ زیرا فرشته علاوه بر اینکه براى بشر قابل رؤیت نیست، حتی اگر قابل دیدن هم باشد، نمی تواند سرمشق عملى براى انسان باشد؛
چون نه نیازها و دردهاى او را دارد و نه به وضع غرائز و خواسته هاى او آشنا است. به همین دلیل، رهبرى او نسبت به موجودى که از هر جهت با وى فرق دارد کاملاً نارسا خواهد بود.(4)
و مردم خواهند گفت که زندگی آسمانی و معنوی او به این دلیل است که او فرشته است و ما که انسانیم نمی توانیم اینگونه باشیم.
پس لازم است پیامبری از جنس خود مردم برای آنان فرستاده شود، تا گفته نشود که ما ظرفیت آن را نداشتیم تا خدا را شناخته و به دستوراتش عمل کنیم.
پی نوشت ها و منابع:
1- شناخت مدعى وحى (پیامبر)، 119؛ راه های اثبات نبوت پیامبر اسلام (ص)
2- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 5، ص 160، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
3- انعام، 8.
4- تفسیر نمونه، ج 5، ص 161.