خبرگزاری اهل بیت (ع) / ابنا: آیات و روایات فراوانی در این باره وارد شده که همه بر این مطلب تصریح می کنند که میزان قبولی نماز، بستگی به میزان توجه انسان در نماز دارد.
و این در حالی است که متاسفانه بسیاری از ما عبادت های خود را بدون حضور قلب و با حواس پرتی کامل انجام می دهیم.
به همین جهت است که یک عمر نماز می خوانیم، اما اثری از آثار معنوی و روح نواز آن را در خود نمی بینیم.
در ضرورت تحصیل حضور قلب همین بس که بدانیم:
نماز بی حضور قلب، نماز حقیقی نیست و وقتی نماز از حقیقت و باطن خود جدا شد و به صورت یک عمل بی روح در آمد، تمام ثمرات و فوایدی که در آیات و روایات، برای نماز آمده، در چنین نمازی وجود ندارد وچه بسا موجب دوری از خدا هم بشود.
احادیث فراوانی در این باره وارد شده که همه بر این مطلب تصریح می کنند که میزان قبولی نماز، بستگی به میزان حضور قلب در نماز دارد و به تناسب وجود حضور قلب، نماز مورد قبول واقع می شود.
امام صادق (ع) می فرماید:
اَن العبدَ لیُرفعُ لهُ مِن صلاتهِ نصفُها او ثلُثها او ربعُها او خمسُها و ما یرفعُ لهُ الّا ما اقبلَ علیهِ بقلبهِ؛ همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده میشود و آن مقداری از نماز که توجّه قلبی داشته باشد بالا برده می شود.(1)
گر چه حضور قلب از شرایط صحت نماز نیست؛ یعنی با نبودن حضور قلب نماز باطل نمی شود و از لحاظ فقهی اشکالی ندارد.
و لیکن چنین نمازی، قالبی و بی فضیلت و غیر مقبول است، یعنی بالا نمی رود و اثر معراجی خود را از دست می دهد.
به اعتقاد امام خمینی معیار قبولی نماز، مقدار اقبال و توجه قلبی و میزان حضور قلب در خلال نماز است.
حرکت به سوی حضور قلب در نماز و توجه باطنی به خداوند در چنان درجه ای از اهمیت قرار دارد که در برخی از روایات، به اقامه حتی یک نماز کامل و مقبول تشویق شده.
تا به برکت همان نماز، دیگر نمازهای انسان پذیرفته شود به هر میزان که نمازگزار بتواند حضور قلب و توجه قلبی خود را در نماز حفظ کند و درک شدیدتری از حضور در پیشگاه ربوبی حق تعالی داشته باشد به همان اندازه نیز نمازش مقبول و پذیرفته شده است.
از این رو اکتفا نمودن به صورت نماز و قشر آن و محروم ماندن از برکات و کمالات باطنی آن از بالاترین مراتب خسران و زیانکاری است.(2)
وصول به درجات رفیع و تقرب به حق تعالی در گروی عبور از ظاهر عبادات و نماز و حرکت به سوی باطن آن می باشد.
لذا اگر نماز پذیرفته شود سایر اعمال نیز پذیرفته می شود و اگر رد شود سایر اعمال رد می شوند:
ان قبلت قُبِلَ ماسواها وان رُدّت رُدَّ ماسواها(3)
یکی از راهکارهای رسیدن به حضور قلب، تفهیم و تلقین معارف نماز به قلب و جان است.
به اعتقاد امام خمینی برای پایدارتر و درونی تر کردن چنین عملی و تعمق و ارتقاء حضور قلب، باید دانسته ها و آموخته های ذهنی و علوم حصولی خود در باب نماز را به قلب و جان خود گوشزد و تلقین کرد و با این گونه ریاضت ها و تمرین های قلبی و تکرار فراوان معارف نماز در گوش قلب خود، سالک بکوشد تا آن ها را به باطن جان و قلبش بفهماند.
به اعتقاد ایشان یکی از فلسفه های تکرار مکرر نماز در شریعت مقدس و تکرار فراوان بسیاری از اذکار آن، مانند توصیه به تکرار هرچه بیشتر ذکر رکوع یا سجود، آن است که معارف و عقاید حقّه توحیدی، آهسته آهسته به باطن دل و جان انسان برسد و در قلب و ضمیر او رسوخ کرده و ملکه روح او شود.
و مادامی که انسان با زبان ذکر می گوید و مشغول تعلیم قلب است، ظاهر به باطن مدد می کند همین که زبان قلب باز شد، از باطن به ظاهر مدد می رسد و اگر انسان مدتی در نماز مواظبت کرد اعمال عبادی برای او عادی می شود.(4)
عامل دیگری که نمازگزار را بر تحصیل حضور قلب یاری می دهد، مراقبت او از اوقات نماز و التزام بر به جای آوردن نماز در اول وقت آن می باشد.
معرفت به معارف و اسرار الهی، موجب می شود تا انسان به اقامه نماز در ابتدای وقت، شوق و علاقه بیشتری داشته باشد.
از این رو به اعتقاد امام خمینی مراقبت اوقات نماز از مهم ترین وظایف اهل مراقبه است که قلوب خود را مستعد برای دخول نماز می کنند و با حال طهارت از وقت نماز استقبال می کنند.(5)(6)
پی نوشت ها و منابع:
1- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۴، ص۲۸.
2- خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
3- خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
4- خمینی، روح الله، سرّ الصلاة، ص۲۸-۲۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
5- خمینی، روح الله، سرّ الصلاة، ص۶۲-۶۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
6- خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۸، ص۲۲۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.