خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳
۸:۴۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۹ آبان
۱۴۰۳
۵:۴۵:۱۹
منبع:
کمال الدین
کد خبر:
1499529

امام حسن عسکری(ع) درباره امام بعد از خودشان چه فرمودند؟

احمدبن‌اسحاق که نماینده امام حسن عسکری(ع) در میانِ مردم قم بود، در یکی از ملاقات‌هایش با آن حضرت، توفیق زیارت حضرت مهدی (عج) را پیدا کرده و سخنان آن دو امام همام را نقل نموده است.

آآ

خبرگزاری اهل بیت(ع) / ابنا: سال‌ها بود که در میانِ مردم قم به صلاح و خیر شناخته می‌شد. همه شهر از کوچک و بزرگ، زن و مرد به او اعتماد داشتند. هر کس او را در میانِ کوچه می‌دید، از او التماسِ دعای خیر داشت. زمانی که قصدِ تشرفِ به سامراء می‌نمود، از چند روز قبل منزلش شلوغ می‌شد. غالباً مردم نامه به‌دست برای عرض حاجت به محضر امام حسن عسکری(ع)، به خانه‌اش می‌آمدند. گروهی از اهل علم نیز که هر از گاهی با شبهات و سوالاتِ مردم مواجه می‌شدند، با طوماری از سوالات نزدش حاضر می‌شدند. عده‌ای از اهلِ خیر نیز هدایا و نذورات خود را به او تحویل می‌دادند. دریافت وجوهاتِ شرعی هم که کارِ همیشگیِ او بود. روز موعود که می‌رسید، با بدرقه مردم عازم سامراء می‌گشت.

در یکی از این سفرها، به نظرش رسید تا از امام عسکری(ع) نسبت به امام پس‌ از ایشان سوال کند. وقتی به محضرشان شرفیاب شد، بدون آنکه سوال کند، امام شروع به سخن نموده و فرمودند: ای احمدبن‌اسحاق! خداوند از زمانی که حضرت آدم را خلق نمود تا به امروز، زمین را از حجت و ولی خود خالی نگذاشته و پس‌ از این نیز تا قیامت خالی نخواهد گذاشت. به برکت همان حجت است که خداوند [بسیاری از] بلاها را از اهل زمین دفع کرده و باران نازل می‌کند و برکات زمین را خارج می‌سازد.

احمد می‌گوید: به ایشان عرض کردم: [حال که چنین است]، پس امام بعد از شما کیست؟ [این را که گفتم]، ایشان بلند شده و به‌ سرعت وارد اندرونی منزل شده و با کودکی که [حدودا] سه سال داشت و صورتش مانند ماهِ شب چهارده می‌درخشید، برگشتند. ایشان به من رو کرده و فرمودند: اگر بزرگواری تو در نزد خدا و اولیاء او نبود، هرگز این [توفیق را پیدا نمی‌کردی که مهدی علیه‌السلام را ببینی].

[آنگاه فرمودند: این فرزندم را که به تو نشان دادم]، هم‌نام و هم‌کنیه رسول خداست. [او] همان کسی است که زمین را از عدل و داد پُر می‌نماید، پس‌ از آنکه از ظلم و جور پُر شده باشد ... . [ای احمد]! به خدا قسم [فرزندم مهدی] غیبتی خواهد کرد که کسی در آن زمان از هلاکت نجات نخواهد یافت، مگر آنکه خداوند او را بر اعتقاد به امامتش ثابت قدم نگاه داشته و توفیق دعا برای فرجش را نصیب او بگرداند.

احمد می‌گوید: در این لحظه به ایشان عرض کردم: ای مولای من! آیا علامتی [بر امامتِ ایشان] وجود دارد که قلبم به آن اطمینان یابد؟ ناگهان خود آن کودک به سخن درآمده و با زبانِ عربی فصیح فرمود: ای احمدبن‌اسحاق! من باقی‌مانده خدا در زمینِ او و انتقام گیرنده از دشمنانِ او هستم؛ پس دیگر بعد از آنکه مرا با چشمِ خود دیدی، به دنبالِ نشانه نباش.[1]

البته او اولین کسی نبود که چنین سعادتی نصیبش شده است، آخرین نفر هم نبوده و نخواهد بود. خداوند برای آنکه حجت را بر مردم تمام کرده و دهانِ منکرانِ وجود وَلِیَش را ببندد، همواره در طولِ غیبت صغری و کبری، ایشان را به افرادِ متعددِ قابلِ اطمینان نشان داده و از طریقِ آنان، شک را از دلِ دوستدارانش زدوده است.

لکن شیاطین جنی و انسی هیچ‌گاه دست از وسوسه طرفداران آن حضرت برنداشته و پیوسته در حال ایجاد شک در قلب آنان می‌باشند. امام حسن عسکری(ع) در این فرمایش خود به احمدبن‌اسحاق، راهِ نجات از چنگالِ آنان را در دو چیز معرفی نمودند؛ یکی دستگیری خداوند از انسان و دیگری توفیق دعا برای تعجیل فرج آن بزرگوار.


پی‌نوشت:
[1]. شیخ صدوق، اسلامیه، كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص384.