خبرگزاری اهل بیت (ع) / ابنا:
شبهه: در قرآن تنها مجازات مرتد، «حبط اعمال» بوده است؛ پس به چه دلیلی برای مرتد مجازات های سنگین در نظر میگیرید؟! وقتی حکمی در قرآن نیامده، چرا از پیش خود اینقدر خشن با مرتدان برخورد می کنید؟
پاسخ: مرتد به معنای برگشت از دین اسلام و انکار آن یا انکار برخی از آموزه های مسلم و ضروری آن است. فقیهان، مرتد را به سبب سابقه مسلمانی وی، بر دو دسته فطری و ملی تقسیم کرده و احکام و مجازات هر یک را مستقلا مورد بررسی قرار داده اند. بنا بر نظر گروهی از فقیهان، مرتد فطری مرد، برخلاف مرتد فطری زن و مرتد ملی زن و مرد، محکوم به مرگ است و بازگشت او به اسلام نیز تاثیری در این مجازات ندارد.
نکته اول:
قرآن در بسیاری از موضوعات به بیان کلیات می پردازد و تفسیر و تفصیل بیشتر را به پیامبر و
اهل بیت ایشان واگذار می کند.
برای تقریب به ذهن، قرآن مشابه قانون اساسی است که عمدتا به بیان کلیات و خطوط اصلی
می پردازد و از ورود به جزئیات خودداری می کند و بیان جزئیات را به نهاد های
قانونی دیگر واگذار میکند.
به همین جهت است که بسیاری از جزئیات نماز و حج و غیره، در قرآن بیان نشده است و
توسط پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ایشان تبیین شده اند و ما نیز با رجوع به سنت نبوی
و بیانات اهل بیت (ع)، آن احکام را استنباط می کنیم.
نکته دوم:
در آیاتی از قرآن، به مجازات دنیوی و اخروی مرتد اشاره شده است:
یکی از آیاتی که به حبط اعمال و عذاب اخروی مرتد اشاره کرده است، آیه
۲۱۷ سوره مبارکه بقره است: «مشركان، پیوسته
با شما می جنگند، تا بتوانند شما را از آیین تان برگردانند؛ ولی كسی كه از آیینش
برگردد، و در حال كفر بمیرد، تمام اعمال نیك (گذشته) او، در دنیا و آخرت، بر باد می
رود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و همیشه در آن خواهند بود.»
این آیه، به مجازات دنیوی مرتد اشاره نکرده و صرفا از مجازات اخروی او خبر داده
است.
به باور برخی از محققان، مجازات دنیوی مرتد، در آیه ۷۴ سوره مبارکه توبه بیان شده است: «...
قطعاً سخنان كفرآمیز گفته اند؛ و پس از اسلام آوردنشان، كافر شدهاند... (با این
حال) اگر توبه كنند، برای آن ها بهتر است؛ و اگر روی گردانند، خداوند آن ها را در
دنیا و آخرت، به مجازات دردناكی كیفر خواهد داد...»
این آیه اگرچه به مجازات دنیوی مرتد اشاره می کند، اما نوع آن را مشخص نمی کند.
در ادامه، به یک نمونه از روایات که درباره مرتد فطری مرد است، بسنده
می شود:
در حدیث موثق عمار از امام باقر (ع) آمده است: «هر مسلمانی در جمع مسلمانان از
اسلام خارج شود و پیامبری رسول خدا (ص) را انكار و ایشان را تكذیب كند، به راستی
كه خون او برای هركس كه شنوای ادّعای او بوده حلال است. در همان روزی كه مرتد شده
است، همسرش از او جدا و اموالش در بین وارثانش تقسیم می شود. همسرش عدّۀ وفات نگه
می دارد. اگر مرتد را نزد حاكم بیاورند باید او را بكشد و توبه اش ندهد.»
نکته سوم:
در پرسش بالا اگر منظور از سیاق آیات، آیاتی است که درباره مجازات مرتد وارد شده است، سابقا گفته شد که این آیات درباره نوع مجازات دنیوی مرتد سخن نمی گوید و به ذکر کلیاتی درباره مجازات دنیوی و اخروی مرتد بسنده کرده است، هرچند در آیه ۷۴ سوره توبه از مجازات دردناک مرتد در دنیا نیز سخن گفته شده است.
اگر منظور از سیاق آیات، آیاتی مثل «لا إِكْراهَ فِی الدِّین» است، گفتنی است، مجازات دنیوی نیز به نظر مشهور مراجع تقلید، برای مرتدی است که ارتدادش را اظهار کرده است. چون اظهار ارتداد دارای آثار اجتماعی منفی و باعث تضعیف باور های دینی مردم می شود و این پیام را دارد که اگر دین شما به درد می خورد از آن خارج نمی شدم.
واکنش اسلام نیز این است که برای چنین شخصی مجازات در نظر بگیرد. بنابراین، تا زمانی که شخص تغییر دین را اعلام نکند، هیچ مجازاتی در دنیا، متوجه او نیست. بنابراین، آزادی عقیده برای افراد محترم شمرده شده است اما این آزادی عقیده نباید به صورت علنی اعلام گردد و ایمان مردم و بالتبع، نظم جامعه ایمانی را تضعیف نماید.
از سوی دیگر به باور برخی از محققان، مجازات مرتد، شامل هر کسی که
ارتدادش را اعلام کرده، نمی شود بلکه شرایط دیگری نیز لازم است تا شخص مستحق
مجازات سنگین شود. از این رو برخی از محققان، میان کسی که از روی دشمنی مرتد شده و
کسی که شبهه ای باعث ارتدادش شده فرق گذاشته اند.
آن ها بر این باورند که مرتد معاند که غرض از ارتدادش، عناد و لجاجت با اسلام یا پیامبر
است مستحق قتل است؛ اما مرتد اعتقادی که هدفش عناد نیست و ارتدادش محصول شک، شبهه،
جهل و یا تحقیق ناقص و به اصطلاح علم ظاهری و ناصواب است، مستحق قتل نیست.
حتی گروهی از محققان، فراتر از این، معتقدند که هر مرتد عنادی، مستحق مرگ نیست و
تنها در صورتی مستحق مرگ است که دست به انواع توطئه علیه اسلام بزند و به انتشار
افکار انحرافی خود به منظور تضعیف باور های دینی مسلمانان اقدام کند یا اقدام
مسلحانه انجام دهد.
منابع:
1- امام خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، ترجمه علی اسلامی، تهران، دفتر انتشارات اسلامی، بیتا، ج۴، ص۱۱-۱۲ و ۲۴۳.
2- سوره نحل، آیه ۴۴
3- سوره نجم، آیات ۳-۴
4- هاشمی، سیدعلی، ماهیت علم امام، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۶ش، ص۱۶۰-۳۰۹.
5- رک: قدردادن قراملکی، محمدحسن، پاسخهای متفاوت به حکم مرتد، مجله علوم سیاسی، ۱۳۸۱ش، شماره ۱۸.
6- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران،دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۵۸.