خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳
۲۲:۵۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۱۲ آبان
۱۴۰۳
۶:۳۶:۲۰
منبع:
سایت اسراء
کد خبر:
1500341

یقین در عرفان اسلامی

«یقین» همان جزم مطابق با واقع است. معرفتی است که جهل در آن راه ندارد و تردید پذیر نیست. وقتى سالک به مرحله یقین رسید، منازل را یکى پس از دیگرى می‌پیماید؛ زیرا خود یقین داراى سه مرحله «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین» است

آآ
 خبرگزاری اهل بیت(ع) / ابنا: معرفت تا به مرحله یقین نرسد، از منازل ابتدایى سالکان است؛ ولی وقتى سالک به مرحله یقین رسید، منازل را یکى پس از دیگرى می‌پیماید؛ زیرا خود یقین داراى سه مرحله «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین» است.

«یقین» همان جزم مطابق با واقع است. معرفتی است که جهل در آن راه ندارد و تردید پذیر نیست. البته امام رضا (ع) مى‌فرماید:
«کمترین رزقى که بین بندگان تقسیم شده، یقین است.»

علم الیقین و حق الیقین
قرآن کریم، علم الیقین را پلى براى عین‌الیقین قرار داده، مى‌فرماید:
«کلا لو تعلمون علم ‌الیقین لـترون الجحیم» (تکاثر/5، 6)

اگر به مرحله علم الیقین برسید، ره توشه‌اى دارید که شما را به عین الیقین آشنا مى‌کند. معناى آیه این نیست که شما بعد از مرگ به عین الیقین مى‌رسید؛ چون بعد از مرگ همه افراد اعم از ملحد و موحد به عین الیقین مى‌رسند. در آن روز ملحدان هم مى‌گویند:
«ربنا أبصرنا و سمعنا فارجعنا نعمل صالحا إنا موقنون » (سجده/12)
«پروردگارا آنچه وعده کرده بودی، دیدیم و شنیدیم؛ ما را باز گردان تا کار شایسته‌ای انجام دهیم؛ ما به قیامت یقین داریم.»

از این رو اگر کسى علم الیقین داشته باشد، بهشت، صراط، حساب، میزان و خود قیامت را هم مى‌تواند ببیند. بالاتر از علم‌الیقین مقام «حق الیقین» است. حق الیقین آن است که انسان نه تنها شاهد حق باشد؛ بلکه عین شهود حق قرار گیرد، و در معرفت الهى غرق شود. حق الیقین یعنى یقین حقى که بالاتر از آن در بخش معرفت نمى‌توان فرض کرد.

سرمایه یقین
همان‌گونه که در امور حسى، بعضى پاک و برخى ناپاک است، در خاطرات نفسانى نیز چنین است. آنچه به توحید الهى منتهى مى‌شود، جزو خاطرات پاک است و روحى که متصف به آنهاست، پاک خواهد بود و آنچه انحراف از توحید را به همراه دارد، از خاطرات ناپاک بوده روح مبتلاى به آن هم ناپاک خواهد بود.
یکى از خاطرات پاک روح، یقین است. کسى که به مبدأ و معاد و اسماء و صفات الهى یقین داشته باشد، از گزند خاطرات آلوده مى‌رهد و به فیض خاطرات پاک نایل مى‌شود. رسول گرامى(ص) مى‌فرماید:
« کفى بالیقین غنى و بالعبادة شغلا »[1]
«براى روح، بهترین توانگرى یقین و بهترین کار عبادت است»
غنا و توانگرى در سایه مال نیست؛ بلکه در سایه یقین به قضا و قدر است. ممکن است کسى توانگر مالى باشد؛ ولى چون داراى یقین نیست، در فقر شک بسوزد و کسى توانگر مالى نباشد؛ ولى بر اثر یقین، داراى روحى آرام و نفسى مطمئن باشد و چیزى او را نلرزاند. در دعاى شریف کمیل آمده است:
« طاعته غنى »[2]
«اطاعت او بی‌نیازی است.»
این طاعت از یقین نشئت مى‌گیرد. کسى که یقین دارد، اطاعت مى‌کند و در نتیجه توانمند هم خواهد بود. درباره سیره امام سجاد (ع) گفته شده است:
«کان علی بن الحسین (ع) یطیل القعود بعد المغرب، یسئل الله الیقین»[3]
تعقیب را بعد از نماز مغرب طولانى مى‌کرد و زیاد مى‌نشست و از خدا درخواست یقین مى‌کرد.

آثار یقین
براى این که انسان به مقام رفیع یقین بار یابد، باید تسلیم محض خداوند باشد؛ زیرا کسى که به این مقام، بار مى‌یابد در قلب او جز خواسته خدا چیزى نیست. و اگر در قلب کسى جز خواسته خدا نباشد، کم‌کم مفهوم و معقولش، مشهود و خبر و گزارشش، معاینه مى‌شود.
گروهى به حضور پیغمبر اکرم (ص) مشرف شدند؛ حضرت از آنان پرسید: در چه حالى هستید؟ عرض کردند: ما «مؤمن» هستیم. سپس آن حضرت پرسید: حقیقت ایمان شما چیست؟ عرض کردند: اهل رضا به قضاى الهى، تفویض و تسلیم امر خداییم. حضرت فرمود:
عالمان الهى و حکیمان دینى هستید، به گونه‌اى که حکمت شما نزدیک است به مرحله نبوت برسد و اگر راست مى‌گویید که اهل تفویض، تسلیم و رضایید، چیزى را که در آن سکونت نمى‌کنید، نسازید و چیزى را که نمى‌خورید، ذخیره و پس‌انداز نکنید، شما که انباردار نسل آینده نیستید![4]



منبع : جوادی آملی، عبدالله؛ مراحل اخلاق در قرآن، قم، انتشارات مؤسسه اسراء، ص 351

پی نوشت:
[1] - مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، ج 67، ص 176
[2] - قمی، شیخ عباس؛ مفاتیح الجنان، دعاى کمیل.
[3] - مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار، ج 67، ص 176
[4] - مجلسی، محمد تقی؛ بحار الانوار، ج 64، ص 286