خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳
۱۹:۱۱
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۲۱ آبان
۱۴۰۳
۹:۲۳:۲۷
منبع:
ابنا
کد خبر:
1503362

در نشست «نقش راویان شیعه در مسائل اجتماعی» مطرح شد؛

آیت‌الله طبسی: دین اسلام، اجتماعی است و میانه‌ای با رهبانیت ندارد/ نقش اجتماعی علمای شیعه واکاوی شود

استاد و محقق حوزه علمیه قم اظهار داشت: دین مبین اسلام دین اجتماعی است، هرگز با رهبانیت موافق نیست و از روایات متعددی اجتماعی بودن اسلام مشخص است.

آآ

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ نشست «نقش راویان شیعه در مسائل اجتماعی» پیش از ظهر امروز ـ دوشنبه 21 آبان ماه 1403 ـ با ارائه آیت الله «محمدجعفر طبسی» استاد و محقق حوزه علمیه قم در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد.

آیت‌الله طبسی در ابتدای این نشست گفت: دین مبین اسلام دین اجتماعی است، هرگز با رهبانیت موافق نیست و از روایات متعددی اجتماعی بودن اسلام مشخص است.

وی درباره «نقش راویان شیعه در مسائل اجتماعی» به زندگی اجتماعی چند تن از راویان شیعه اشاره کرد و درباره زندگی اباصلت هروی گفت: اباصلت هروی با اهل سنت بسیار محشور بوده و از آنان روایات زیادی نقل کرده است. وی به قدری با اهل سنت رفت و آمد داشته است که برخی می‌گویند که او از اهل سنت است! اما هم‌عقیده بودن چیزی است و هم‌نشین بودن چیز دیگری است. اباصلت هروی هم‌عقیده و همفکر با اهل سنت نبوده بلکه همنشین آنان بوده است. وی از اهل سنت حدیث می‌گرفته و حدیث می‌داده است.

استاد و محقق حوزه علمیه قم درباره زندگانی یکی دیگر از اصحاب ائمه(ع) اظهار داشت: ابان بن تغلب  یکّه‌تاز علم حدیث است و فقیه، مفسر، لغت‌دان و ادیب بود. نجاشی می‌گوید که ایشان امام چهارم، امام پنجم و امام ششم را درک کرده و از هر سه امام حدیث نقل کرده است. جایگاه اجتماعی ابان بن تغلب از این جمله نجاشی به دست می‌آید که امام باقر(ع) به ایشان فرمود: «اجلس فی مسجد المدینة و افت الناس فانی احب ان یری فی شیعتی مثلک». ابان جایگاه اجتماعی خوبی داشته است که امام باقر(ع) چنین سخنی را به ایشان فرموده است.

وی افزود: نجاشی می‌گوید، ابان بن تغلب هر وقت وارد مسجد النبی می‌شد، جایگاه اختصاصی پیامبر(ص) را برای وی خالی و مسجد النبی را برای ایشان غرق می‌کردند. همچنین مردم دور ابان حلقه می‌زدند و از علوم وی استفاده می‌کردند. این جایگاه علمی ابان بن تغلب در مدینه را می‌رساند.

آیت‌الله طبسی درباره جایگاه اجتماعی ابان بن تغلب در کوفه گفت: جایگاه ایشان در کوفه معرکه بود. کوفه با مدینه فرق می‌کند، چون کوفه مهد علم بوده است و کمتر روای، اهل کوفی نبوده است. ابان در یک مقطع خاص کوفه را انتخاب می‌کند و جلسات متعددی در کوفه داشته است. دلیل آن، روایتی است که کلینی و برقی نقل کرده‌اند. امام صادق(ع) به ابان بن تغلب فرمود که «إذا قدمت الكوفة إن شاء الله فارو عنى هذا الحديث.» هر وقت وارد کوفه شدی این حدیث را روایت کن: «من شهد أن لا اله إلا الله وجبت له الجنة» فقلت: جعلت فداك يجيئني كل صنف من الأصناف فأروى لهم هذا الحديث؟ قال: نعم، يا أبان بن تغلب إنه إذا كان يوم القيامة جمع الله تبارك وتعالى الأولين والآخرين في روضة واحدة فيسلب لا إله إلا الله إلا من كان على هذا الامر. یعنی، هر کس لا اله الا الله بگوید و اخلاص داشته باشد بهشت برای او واجب می شود. ابان می‌گوید به امام عرض کردم: من وقتی که وارد کوفه می‌شوم از همه عقاید، افکار، گروه‌ها و اصناف مختلف، اطراف من جمع می‌شوند، آیا این حدیث را روایت کنم؟ حضرت فرمود: بله، وقتی روز قیامت می‌شود و خداوند اولین و آخرین را جمع می‌کند، زبان‌ها بسته می‌شود، «إلا من كان على هذا الامر». مرحوم مجلسی در «مرآة العقول» می‌فرماید که این عبارت به دین حق و امامیه اشاره دارد. یعنی کسانی که دوازده امام را پس از پیامبر(ص) قبول کنند، روز قیامت مشکلی نخواهند داشت. امام صادق(ع) به ابان بن تغلب هیچ وقت نفرمود که تقیه کن، بلکه دین حق و صحیح را به مردم معرفی کن. لذا اگر در دین، امامت نباشد به درد نمی‌خورد.

وی با بیان اینکه ابان بن تغلب شخصیت ممتازی نزد ائمه(ع) بود و به جهان تشیع بسیار خدمت کرد، افزود: نجاشی می‌گوید: ابان بن تغلب «سَمع من العرب و حکی عنهم». مشخص است که ابان از انسان‌های عادی روایت نمی‌کرد چون آدم عادی و ساده‌ نبوده است بلکه نزد افرادی مثل خود می‌رفته است. کار ابان به جایی رسید که امام صادق(ع) درباره وی فرمود: «روی عنی ثلاثین الف حدیث». همه‌ی وسائل الشیعه 34 هزار حدیث دارد و ایشان شبیه یک دوره وسائل مرحوم حر عاملی فقط از امام صادق(ع)، روایت نقل کرده است.

استاد و محقق حوزه علمیه قم در بیان راوی دیگری گفت: «سعد بن عبدالله اشعری قمی» از فرصت‌ها استفاده و لابلای اهل سنت می‌رفت. وی در مجامع اهل سنت شرکت می‌کرد، از آن‌ها حدیث می‌گرفت و به آن‌ها حدیث ائمه(ع) را منتقل می‌کرد. در حالی که سعد بن عبدالله اشعری قمی، کتاب الامامه و مناقب الشیعه را نوشت، اما بزرگان اهل سنت را می‌دید و با آنان تعامل داشت.

وی درباره « محمد بن مسعود عیاشی» گفت: عیاشی اهل سمرقند بود. نجاشی می‌گوید که وی سنی بوده و مستبصر و شیعه شده است. نجاشی عیاشی را ثقه، صدوق و «عین من عیون هذه الطائفه» معرفی می‌کند. عیاشی نیز با اهل سنت محشور بوده، با آنان رفت و آمد داشته است و سه حوزه‌ی کوفه، بغداد و قم را درک کرده است. ارثیه‌ی عیاشی سیصد هزار دینار بود که تمام آن را در راه علم و حدیث مصرف کرد و توانست دویست عنوان کتاب بنویسد. نجاشی می‌گوید که خانه‌‎ی عیاشی مثل مسجد، محل رفت و آمد علمی مردم بود. به عبارت دیگر، عیاشی با مردم بود و از مردم فاصله نگرفت. عده‌ای در خانه وی کتاب نسخه‌برداری می‌کردند، عده‌ای کتاب مقابله می‌کردند و عده ای قرآن قرائت می‌کردند.

این پژوهشگر علوم دینی درباره تفسیر عیاشی گفت: آنچه از تفسیر ایشان به دست ما رسیده، متأسفانه سند درستی ندارد. من از یکی از علما شنیدم که تفسیر مُسند ایشان تا زمان علامه مجلسی بوده اما بعدها گم شده است.

وی همچنین درباره مرحوم کلینی گفت: کلینی می‌گوید، تردد و رفت و آمد من به مسجد لؤلؤیی بسیار زیاد بوده است. از این عبارت نیز می‌توان برداشت کرد که ایشان نیز با مردم رفت و آمد داشته است.

آیت الله طبسی در پایان در بیان پیشنهادی گفت: بیاییم نقش علمای شیعه را در مسائل اجتماعی بحث کنیم. مرحوم حرزالدین در «معارف الرجال» نمونه‌های زیادی از علما را معرفی می‌کند که زیرزمین خانه‌شان محل رفت و آمد مردم بوده است. پس لازم است نقش اجتماعی علما و بزرگان شیعه بررسی شود و همچنین نقش ائمه(ع) در مسائل اجتماعی واکاوی شود چون ابواب مباحث آنان در فقه کاملا روشن و معلوم است.

................................
پایان پیام/ 167