خبرگزاری اهل بیت (ع) / ابنا: خدای متعال تمام هستی را آفريد تا انسان به کمال، رشد اخلاقی و معنويت
دست يابد؛ از اين رو، در آيات و روايات، يکی از اهداف فرستادن و تبليغ پيامبران را
تربيت و تزکيه انسان معرفی کرده است.
بخش مهم سعادت و يا شقاوت دوران نوجوانی، جوانی و بزرگسالی هر انسانی در گروی شيوه
های تربيتی است. يکی از اثرگذارترين شيوه ها، شيوه های غير مستقيم است:
تعاریف تربيت در کتب تربيتي بسيار متنوع است ولی از نظر ما می توان تربيت را اينگونه
معنا کرد که تربيت به معنای رشد و حرکت از وضعيت موجود به وضعيت مطلوب است.
تربيت غير مستقيم، خود از روش های تربيتی است که شخص مربی، پيام خويش را نه با
صراحت بلکه به صورتی آن را به فرد يا گروه مورد تربيت خود منتقل می کند که در عين
حالی که آن شخص يا گروه خطاب را متوجه خود احساس می کند از تحريک احتمالی احساسات
و عواطف آن ها و احيانا مقاومت در پذيرش آن نيز جلوگيری کرده است.
يعني پيام تربيتی اش را از طريق گفتار مستقيم به او نمی گويد بلکه از روش های ديگری استفاده می کند که علاوه بر اينکه مخاطب پيام را دريافت می کند، غالبا و
بويژه در جهان امروز و نسبت به نسل جوان اثر بيشتری دارد.
پيام رسانی و تربيت به شکل غير مستقيم به چند صورت است که بدان می پردازيم:
الف) ابهام: گاهی لازم است مربی، برای انتقال پيام تربيتی و اصلاحی خود، صاحبان يک صفت يا کار زشت را که در مجلس او حضور دارند به صورت مبهم
ذکر کند و نامی از کسی به ميان نياورد مثل اينکه بگويد: «برخی از مردم دارای فلان صفت
زشت اند و آنان چه بد مردمی اند...» و سپس در تقبيح آن صفت و يا کار ناشايسته با آن ها
سخن بگويد.
يا اينکه در حضور آنان دارندگان صفت متضاد با آن ها را تحسين و تمجيد کند مثلاً
بگويد: «... بعضی افراد يا گروه ها دارای چنين ويژگی هستند و خوشا به حال آنان...»
از خصوصيات اين صورت اين است که شنونده برکنار از تأثيرات و نفوذ شخصيت ها و جمعيت
های خاص در قضاوت خود، آزادانه در باره زشتی و يا خوبی يک رفتار خاص به داوری می نشيند و نگاه خود را تنها به خود عمل معطوف می دارد و نسبت به وجود يا عدم آن در
خود، به درستی می انديشد.
ب) تطبيق: نقل يک داستان و يا نمونه تاريخی گاهی به منظور ارائه الگو
و اسوه است تا شخص، وضعيت روحی و اخلاقی خود را با آن مورد معرفی شده، تطبيق داده و
همسو کند. گاهی هم به منظور انتقال پيام و رساندن يک حقيقت اخلاقی و انسانی به
ديگری انجام می پذيرد.
در صورت نخست، کار تطبيق به عهده فرد و يا گروه واگذار می شود و کار مربی صرفا
نشان دادن نمونه مناسب است.
ولی در صورت دوم، نقل داستان و يا نمونه تاريخی، ابزاری برای انتقال پيام است و شخص مربی وضعيت رفتاری و منش شخص مورد تربيت خود را، بر موضوع و محتوای آن تطبيق کرده و از اين طريق به او می فهماند که او نيز به آنچه در قصه آمده گرفتار است و بايد در وضع خود تجديدنظر کند.
ج) شيوه به در بگو تا ديوار بشنود: از صورت های رايج اين نوع از خطاب
اين است که مربی برای رساندن آراء و افکار تربيتي خود به شخص يا گروه مورد نظر
خويش، روی سخن خود را متوجه شخص سومی می کند و با اينکه در حقيقت مخاطب اصلی ديگرانند او را در ظاهر به عنوان مخاطب بر می گزيند.
قرآن کريم نيز، گاهی در خطاب های خود از اين روش سود جسته است، برای نمونه می فرمايد: «و لقد أوحي اليک و الي الذين من قبلک لئن أشرکت ليحبطنّ عملک و لتکونّن
من الخاسرين؛ به سوی تو و پيشينيان تو وحی کرديم که اگر شرک بورزی عملت را تباه
خواهيم ساخت و از زيانکاران خواهی بود.»
ممکن است اين آيه شريفه از همين باب باشد زيرا وقتی خداوند متعال پيامبر گرامی (ص)
و دُردانه آفرينش را بر فرض کمترين شرکی اين چنين وعده زيانکاری و مجازات می دهد
پس اين عاقبت خسارت بار برای ديگران به طريق اولی ثابت است.
برخی مفسران بابی برای اين شيوه قرآنی باز کرده و رواياتی که اين مفهوم رو می رساند جمع آوری کرده است.
د) عمل مربی: از مؤثرترين روش های غیر مستقيم تربيت، عمل است. دعوت
عملی به سوی خوبی ها از دعوت زبانی، بسيار مؤثرتر و نتيجه بخش تر است و در روايات
معصومان (ع) به طور مکرر بدان توصيه و بر اهميت آن تأکيد شده است.
در حديثی امام صادق (ع) فرمودند: «به وسيله عمل و رفتار پسنديده خود، مردم را دعوت
به سوی خوبی ها کنيد و دعوت گر زبانی نباشيد.»
برای مثال، کسی برای درست کردن و اصلاح رفتار ديگری در قبال والدين خود که به آنان
ستم می کند و حق آن ها را محترم نمی شمارد، دست پدر يا مادر خود را در نزد او
ببوسد و نسبت به آن ها اظهار ادب کند يا برای توجه دادن به اشتباه کسی که حق همسر
خويش را رعايت نکرده و به او به ديده خدمتگزار می نگرد، در حضور او به همسر خود
احترام کند و در کار خانه به او کمک و مساعدت نمايد.
در اين موارد و مانند آن، بيان عمل بسيار گوياتر و بليغ تر از بيان زبان است و در
انتقال پيام، بسيار سريع تر و مطمئن تر نقش خود را ايفا می کند.
و) هنر: از مصداق های واضح روش غير مستقيم، زبان هنر است. البته مقصود از هنر در
اينجا، جلوه هايی از آن است که به گونه غير مستقيم با مخاطبان خود سخن می گويد، از
قبيل فيلم، نمايش، نقاشي و طراحي و ... که تأثير تعيين کننده و وسيع آن در گروه های مختلف مردم قابل انکار نيست.
منابع:
1. سوره
بقره، آيه 129
2. سوره
زمر، آيه 65
3. بحرانى،
البرهان في تفسير القرآن،موسسه بعثت، قم، چاپ اول، 1415ق، ج 1، ص 50
4. مجلسى،
محمد باقر، بحار الانوار، دار إحياء التراث العربي، بيروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج 5، ص
198
منابع بيشتر براي مطالعه:
1. اهداف
تربيت از ديدگاه اسلام - دفتر همكاري حوزه و دانشگاه- زير نظرعليرضا اعرافي
2. تربيت
برتر ، رضا فرهاديان
3. كودك
از نظر وراثت و تربيت، محمد تقي فلسفي
4. تربيت
كودك در جهان امروز، بهشتي ،
5. مباني
تعليم و تربيت در قرآن و احاديث ، فرهاديان
6. والدين
و مربيان مسئول؛ فرهاديان
7. تربيت
كودك در مكتب اهل بيت ، مرحوم محمد تقي فلسفي .
8. تعليمو
تربيت در اسلام ، شهيد مطهري
9. روش
تربيت ديني نسل جوان و نوجوان ، محمد مهدي