به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ هر روز جنایات گستردهای از کشتار زنان و کودکان فلسطینی از سوی اشغالگران اسرائیلی و همچنین حملات صهیونیستها به غیرنظامیان در لبنان را شاهد هستیم.
در آخرین آمار، در پی حملات ارتش صهیونیستی، فقط در لبنان 200 کودک به شهادت رسیدهاند.
روزنامه الاخبار این جنایات را پاک نشدنی عنوان کرده و نوشته است: این جنایات، بیرحمی و ظلم، برای ذهن انسانها غیرقابل تصور است و حتی دیدن تصاویر آنها برای کسانی که خارج از غزه هستند نیز دشوار است.
اما آنچه که در غزه اتفاق میافتد زوایای دیگری نیز دارد که رسانههای صهیونیست از آنها به عنوان آسیبهای جدی روحی برای سربازان اسرائیلی یاد میکنند.
طبق گزارش رسانههای عبری، نیروهای اشغالگر به دلیل آنچه در جریان درگیری تجربه کردهاند، به ویژه سربازان خدمت عادی که بین 18 تا 20 سال سن دارند، دچار آسیبهای روحی جدی میشوند.
در مجموعهای از گزارشها و تحقیقات منتشر شده توسط وب سایت عبری «Hamkom Hakhi Ham Bhinom» (گرمترین مکان در جهنم)، آسیبهای روانی که سربازان در تیپهای معمولی و ذخیره در معرض آنها قرار میگیرند، روشن شده است.
چیزی که باعث شد حدود 25 درصد از این نیروها از ادامه جنگ امتناع کنند و به دلایل پزشکی و روانشناختی، درخواست مرخصی کنند.
در این گزارشها به نقل از مادران این سربازان نقل شده است که پس از گذشت بیش از یک سال از جنگ که هیچ کس نمیدانست به کجا میرود یا پایان آن چگونه خواهد بود، سربازان خود را «سیاه» توصیف میکنند. این بدان معناست که از نظر نظامی، آنها «افسرده شدهاند، از نظر اخلاقی و روانی تحلیل رفتهاند و کاملاً فاقد انگیزه هستند.»
گزارش دیگری اشاره میکند که سربازان عادی فکر میکردند که «آنچه میدیدند همه چیز بود... پس از گذشت سه سال از همهگیری کرونا و قرنطینه در مقابل نمایشگرها، ارتش به نظر آنها یک تجربه با طراوت بود.» اما ناگهان جنگ آغاز شد و «صفحههای نمایش نسل Tiktok با صحنههایی جایگزین شد که کنترل آنها دشوار بود».
در همین زمینه، الون (نام مستعار مانند اکثر سربازانی که به دلیل ترس از تعقیب و مجازات مورد مصاحبه قرار گرفتند)، یکی از سربازان سپاه زرهی، روایت میکند که پس از سه هفته درگیری مداوم در غزه، «یک موشک دریافت کردیم.» فرمانده من جلوی چشمم کشته شد و سرهنگ به شدت مجروح شد. ما آنها را تخلیه کردیم. مجروح با بالگرد نظامی منتقل شد و من و یک سرباز دیگر به تیم پردازش واکنش جنگ در پایگاه سد تیمان منتقل شدیم.
وی افزود: ما بدون هیچ چیز بودیم. یکی از پرسنل ذخیره به ما شلوار و ژاکت داد، اجازه داد دوش بگیریم و با خانوادههایمان صحبت کنیم، سپس هر کدام جداگانه با افسر بهداشت روان صحبت کردیم.»
وی ادامه می دهد: «پس از سه هفته متوالی به خانه برگشتم و در مراسم تشییع جنازه پدر دوستم، سرباز ذخیره که در جنگ کشته شده بود، شرکت کردم. وقتی دوباره به غزه برگشتم، متوجه شدم که دیگر طاقت ندارم. به یکی از افسران گفتم که احساس میکنم ارتباطم قطع شده است و نمی توانم ادامه دهم... امروز با داروهای تجویزی تحت درمان هستم. درست است که فلاش بک ندارم، اما افکاری دارم که مرا آزار میدهند. تشخیص داده شد که من مبتلا به اختلال روانی شدید و افسردگی هستم.
بر اساس این گزارش، افسردگی شایعترین علامت در میان سربازان است که همراه با هوشیاری بیش از حد، اضطراب، عصبی بودن، بیحوصلگی و عدم سازگاری در خانه در طول تعطیلات است.
برادر یک سرباز در یکی از تیپهای پیاده میگوید: «دو بار آخر که به خانه رسید، از خوابیدن در اتاق خود امتناع کرد، در خوردن غذا مشکل داشت و در ناراحتی روانی بسیار سختی قرار داشت».
بر اساس گزارشهای ارتش، از هر سه سرباز یک نفر در اولین دوره میانی جنگ با یک افسر بهداشت روان ملاقات کرده است. این گزارش حاکی از آن است که از هر سه سرباز یک نفر در اولین دوره میانی جنگ با یک افسر بهداشت روانی ملاقات کرده است. از آن زمان، این تعداد همچنان به رشد و افزایش ادامه داده است.
او در این زمینه از درخواست تجدیدنظر سازمان «مادران جبهه» میگوید که در خصوص فرسایش رزمندگان به دیوان عالی کشور تقدیم شد و در آن خانوادهها به تشریح وخامت تدریجی وضعیت روحی فرزندانشان پرداختند.
......................
پایان پیام