خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا: بدون شک توجه رهبر انقلاب به موضوع تحولخواهی حوزوی، ناشی از تلاشهای چندین سالهی ایشان برای تحول در حوزههای علمیه است؛ همچنانکه این نگاه تحولخواهی در سیره زندگی ایشان نیز دیده میشود. در سلسله نوشتاری به بررسی برخی از آنها در طول حیات ایشان پرداخته میشود.
گام نخستین تحولخواهی حوزوی مقام معظم رهبری را باید در سالهای آغازین طلبگی ایشان جستجو کرد، زمانی که همزمان با سالهای آغازین تحصیل و تدریس و تبلیغ در حوزه علمیه خراسان، هم تحصیل در مدارس کلاسیک را ادامه دادند و هم باشگاه می رفتند و در کنار همه این کارها، در سن 13 سالگی تدریس در حوزه و تبلیغ بر روی منبر را شروع کردند و آن چنان با قدرت و توانایی، فعالیت علمی حوزوی داشتند که در سن 18 سالگی در درس خارج فقه و اصول حضرت آیتالله العظمی میلانی شرکت کردند.
بر همه اینها، باید این را افزود که در همین دوران، آنچنان احاطه ای به ادبیات فارسی به ویژه سبک هندی پیدا کردند که برای اولین بار، نه در نشریه ای حوزوی یا حتی ایرانی، بلکه در نشریهای عربی و لبنانی از توانمندیهای ادبی او تجلیل شد و این در حالی بود که تنها 19 سال داشتند و هنوز به قم نیامده بودند!
نگاهی به دوران طلبگی
شاید برای اهالی امروز نیز دیدن حضور مستمر یک روحانی در یک باشگاه ورزشی، کمی عجیبب باشد، اما اینکه در حدود 70 سال پیش، یک طلبه معمم، از خانوادهای معروف و نامدار در مشهد، در کنار درس و بحث های روزانه در حوزه، هم شبانه به دبیرستان می رود تا دیپلم بگیرد و هم مخفیانه، به باشگاه، قطعا در زمان خود، عجیب بود.
سیدعلی خامنه ای از پنج سالگی (در سال ۱۳۲۲) به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. در خاطرات مقام معظم رهبری آمده است که «مکتبهای قرآن بچه های چهار ساله و پنج ساله را قرآن درس میداد. من خودم در سن پنج سالگی به مکتب رفتم و قرآن یاد گرفتم امثال من در همان مکتبی که ما می رفتیم، زیاد بودند و اصلاً مکتب خانه ها همین طور بود. این مکتب خانه هایی که رژیم منحوس پهلوی، شجاعت و شهامت به خرج داد و رعد و برق کرد و آنها را برچید، خانه هایی برای تعلیم قرآن بودند. یک زن یا مردی می نشست بچه های مردم را قرآن یاد میداد»، سپس در مدرسه تازه تأسیس اسلامی دارالتعلیم دیانتی ثبت نام کردند و دوران تحصیل ابتدایی را در آن مدرسه گذراندند.
ایشان در همان زمان برخلاف رسم مرسوم زمانه که تحصیلات دبیرستانی را برای افراد، چه رسد به یک روحانیزاده، مناسب نمیدانستند، مخفیانه داوطلب امتحان مدارس کلاسیک شدند و مدرک قبولی کلاس ششم را گرفتند و دبیرستان را بطور شبانه ادامه دادند و دروس جدید را خواندند. اگر چه این در حالی بود که در ۱۳ سالگی به عنوان استاد، تدریس به طلاب دیگر در حوزه را شروع کرده بودند و اولین منبرهای خود را در منزل آقای طالبیان آغاز کرده بود.
ورزش در کنار تحصیلات حوزوی
حضور طلاب حوزه های علمیه در باشگاه های ورزشی در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی موضوعی ناشناخته و برای عموم مردم عجیب است! این در حالی است که مقام معظم رهبری از نزدیک به 60 سال پیش و تقریبا همزمان با تحصیلات حوزوی فعالیتهای ورزشی خود را آغاز کردند.
ایشان در خاطرات آن سالها می فرمایند: «زمان طلبگی ما، باشگاهی در نزدیک مدرسه ی نواب بود - به نام باشگاه جوانان – دکتر بدلیلی گفته بود، که فلانی باید ورزش کند. بنده به باشگاه جوانان میرفتم وقتی میخواستم وارد باشگاه بشوم، این طرف و آن طرف را نگاه میکردم ببینم طلبه ها مرا نبینند، متاسفانه نزدیک مدرسه ی نواب هم بود، هر دفعه میخواستیم برویم طلبه ای از این طرف یا از آن طرف میآمد بالاخره یکی میدید». اما این روحیه ورزش دوستی و ورزشکاری در ایشان در دوران تحصیلات حوزوی و در دوران رهبری نیز ادامه داشت.
در خاطرات منتشر شده از ایشان در دوران تحصیل در حوزه آمده است: «تفریح من در محیط طلبگی خودم در دوران جوانی حضور در جمع طلبه ها بود به مدرسه ی خودمان - مدرسه ای داشتیم، مدرسه ی نواب – می رفتیم؛ جو طلبه ها برای ما جو شیرینی بود. .... البته من از آن وقت، ورزش میکردم؛ الان هم ورزش میکنم متاسفانه میبینم جوانهای ما در ورزش، سستی میکنند؛ که این خیلی خطاست. آن وقت ما کوه میرفتیم پیادهروی های طولانی میکردیم. من با دوستان خودم، چندبار از کوههای اطراف مشهد همین طور کوه به کوه روستا به روستا چند شبانهروز حرکت کردیم و راه رفتیم».
خواندن کتابهای ادبی و رُمانهای جهانی
گامهای ابتدایی ایشان با ادبیات فارسی در خانواده پدری ایشان آغاز شد. بی تردید نخستین معلم حضرت آیت الله خامنه ای در خیلی از امور و از جمله ادبیات، مادر ایشان بوده. آن بانوی فاضله هنگامی که در نوزده سالگی به خانه آقاسید جواد خامنه ای آمده، در میان جهیزیه اش دیوان حافظی بوده چاپ بمبئی؛ یادگار خلوتهای انس پدر که در حواشیاش ذکریاتی داشت از سفرهای مکه و مدینه اش و حال خوشی که او با غزلهای خواجه در آن دیدارهای روحانی داشته است جاذبه مطالعه زمان در حدی بود که کتابخانه ی آستان قدس نیز نمی توانست کفاف اشتیاقش را بدهد. از سوی دیگر در آن روزگار عسرت خانواده تهیدست تر از آن بود که همه ی کتابهای مورد علاقه اش را بخرد. لذا تصمیم گرفت از کتابفروشی محل رمانهای جدید را از قرار شبی یک ریال کرایه کند و برای این که کتاب امانی به شب دوم نکشد و یک ریال دیگر نپردازد، با هر سرعتی بود، آن را به اتمام میرساند.
این تمایل به رمان خوانی در حالی بود که برای بسیاری از روحانیون آن زمان، و حتی تاکنون با نام برخی از رمان ها نا آشنا بوده و هستندف به طوری که خودشان می فرمایند احتمال می دهم تعداد رمان هایی که در مشهد قبل از حرکت به قم خواندهام بیش از هزار عنوان باشد. این تمایل به رمان خوانی به مرور کاهش یافت تا توانمندی ایشان در شعر نمایان شود، این شوق به ادبیات در زمانی بود که ایشان در حال تحصیل دوره های سطح حوزه بودند و هنوز به قم نرفته بودند.
از زبان ایشان می خوانیم: «مطالعهی رمان مربوط به اوائل طلبگی ام بود اما تدریجاً این گونه مطالعاتم وقتی که به فقه و اصول و اینها رسیده بودم کم شد. البته باز هم قطع نشده بود و دیگر به شعر و دواوین شعرا و کتابهایی که در زمینه ی تاریخ ادبیات بود کتابهایی که در زمینه سبک شعر بحث میکرد، به تدریج نزدیک و آشنا میشدم تا وقتی که قم رفتم»
این توانمندی در سن ۱۹ سالگی به میزانی بود که به تشویق غلامرضا قدسی، شاعر، او به انجمن ادبی فردوسی پیوست، مدتی بعد امیری فیروزکوهی، بزرگ ترین شاعر سبک هندی در ایران و از دوستان دیرپای ایشان، همیشه از هوش آقای خامنه ای در دریافت پیچیدگی و ظرایف و طرائف شعر خاصه شعر سبک هندی با تحسین توام با حیرت یاد میکرد و بارها به غلامرضا قدسی گفته بود: «ایشان بزرگترین شعرشناس ایران است». در همان زمان، نیز «روزنامه نگاری که از لبنان آمده بود روزی گذرش به آن انجمن افتاد وقتی برگشت در گزارش سفر خود از ایران در مجله ی «العرفان» با چاپ عکسی از آن مجلس نیز یاد کرده بود و در زیر آن نوشته بود: «ألقى الاستاذ سيد على خامنئى كلاماً فى الفرق بين الياء و الياء» استاد سید علی خامنه ای سخنانی را در تفاوت پای خطاب و یای مصدری در روی قافیه میگوید . این نخستین بار بود که عکسی و مطلبی از او در جریده ای چاپ میشد آن زمان او نوزده ساله بود.
تسلط ایشان به ادبیات فارسی به میزانی بود که استاد محمدعلی آذرشب یکی از اساتید شهیر زبان و ادبیات عرب در ایران در این باره میگوید: «آقا با ذوق ادبی و نقد ادبی که داشت توجه روشنفکران را هم جلب کرد. آقای خامنه ای از نظر نقد ادبی، نه به گفته ی من بلکه به اعتراف ادبا رتبه ممتازی دارد. ایشان در صحنه هایی که معمولاً یک روحانی نمی تواند وارد بشود با قد نمیتواند وارد بشود، با قدرت وارد شدند و در محافل مختلف ادبی از مشهد و اصفهان گرفته تا تهران قدرت حرف اول را زدند.»
ایشان خود نیز در مورد حضور و اظهار نظر در این جلسات می فرمایند: «در آن جلسه ادبی مشهد که اشعار نقد و بررسی میشد گمان نمیکنم که من نظری داده باشم و مقبول واقع نشده باشد. در مورد اشکال مضمونی شعرها و عيوب زبانی آنها، من غالباً اظهار نظر میکردم.»
این توانمندی نه تنها در ادبیات فارسی بود بلکه تسلط ایشان به ادبیات عرب به میزانی بود که روزی محمد مهدی جواهری آمد خدمت آقا. این شاعر بزرگ عرب که تقریباً ۹۴ سال عمر داشت، وقتی که فهمید آقا این همه مطالعات دارند و دیوان و خاطرات جواهری را کامل و دقیق خوانده اند، مات و مبهوت ماند و فریاد زد دوران حکومت صاحب بن عباد و ابن عمید بر ایران برگشته است. میدانید که این دو وزیر و حاکم فوق العاده ای بودند که تبحر ادبی عجیبی داشتند».
نباید فراموش کرد که هیچ کدام از فعالیتها، مانعی برای تلاشهای حوزوی مقام معظم رهبری در دوران طلبگی نشد و در تمامی دوران تحصیل و تدریس و تبلیغ ایشان، آن چنان با توانمندی علمی ظاهر شدند که پیش از انقلاب اسلامی، اجتهاد ایشان برای شخصیت هایی مانند آیت الله شهید صدوقی آشکار شده بود. اجتهادی که سالهای بعد به تایید امام خمینی ره رسید و در حدود 10 سال بعد، تایید بیش از 100 نفر از مجتهدین در مجلس خبرگان رهبری را در پی داشت و این در حالی بود که ایشان کمتر از 50 سال سن داشتند.
در بخش های دیگر این نوشتار، نوآوری های حوزوی مقام معظم رهبری در تبلیغ، تدریس، مدیریت و ساختارسازی تمدنی خواهد آمد.
.............................
پایان پیام