به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در پی سقوط حکومت بشار اسد و تسلط هیئت تحریر شام و گروههای مسلح دیگر بر سوریه، امروزه در فضای مجازی و گفتوگوها، درباره دستاوردهای حضور ایران در سوریه بحث میشود.
حجتالاسلام «سعید نصراللهی نسب» از فضلای حوزه علمیه قم در یادداشتی به شرح زیر که به خبرگزاری ابنا ارسال کرده، به «دستاوردهای حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه» پرداخته است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انقلاب اسلامی ایران در حالی به پیروزی رسید که از معدود مبارزات مردمی بود که اندیشمندانی از حوزه و دانشگاه تحت لواء یک فقیه جامع الاطراف و وارسته، رهبری فکری آن را عهدهدار بودند و از اندک انقلابهای قرون اخیر بود که با کمترین خشونتِ انقلابیون نسبت به بدنهیِ حاکمیت و تسویههای خونین، به پیروزی رسید. از این رو، کسی به خاطر ندارد که حتی در روز نخست پیروزی که فوران هیجانات است، در پایتخت، خبری از غارت اموال عمومی و فروشگاهها و مراکز مالی ثبت شده باشد؛ همه جا سخن از امنیت و ایثار و مهربانی بود. زمستان بود، ولی سرشار از رایحهیِ بهار.
از پانزده سال قبل از پیروزی انقلاب که زعیم نهضت با مردم سخن گفت، یک شعار، ترجیعبندِ غالب سخنرانیها و بیانیهها بود، و آن بیان اندیشۀ «نه شرقی و نه غربی»؛ معرفی خط سومی که حرف اول دنیا شد. یعنی فقط خدا.
خوشبختانه در شروع نهضت، سران شرق و غرب این مسئله را زیاد جدی نگرفتند؛ اولاً به این خاطر که حکومت پهلوی را بسیار قویتر میدانستند و ثانیاً به این خاطر چیزی از ایمان به خدا نمیفهمیدند و حدأکثر اینکه آن را شعاری عوامانه به قصد فریب تودههای مذهبی قلمداد میکردند. خدا خواست و در عین ناباوری ابرقدرت شرق و غرب و بیهیچ حمایتی از جانب بیگانگان، انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و بدین ترتیب بساط قدرتمندترین دیکتاوری منطقه و نظام شاهنشاهی برچیده شد.
این رویداد استثنایی در عصر نوین تمدن بشری، از یک سو موجی از امید را در دل ستمدیدگان جهان زنده کرد و از سوی دیگر، وحشت دیکتاتورها و ابرقدرتهای چپاولگر را از الگو شدن این معجزه تاریخی برای سایر ملتها به همراه داشت. مضافِ بر این، سخن حکیمانهای از امام خمینی(ره) صادر شد که دنیای استکبار را به انفعال واداشت: «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم.» تصور دشمنان انقلاب این بود که ایران میخواهد در سایر کشورها مداخله نظامی کند و حکومت مد نظر خود را روی کار بیاورد. در حالی که هیچگاه حضرت امام چنین مبنایی را بیان نکردهاند و اصولا در منطق امام، توسعۀ قلمرو زمینی جایگاهی نداشت. این ویژگیِ اندیشهی ایشان به حدی برجسته بود که حتی در فتوحات زمینهای اشغال شدهی خودمان در دوران دفاع مقدس، افق دیدشان مرزهای خاکی را در نوردید و در پاسخ به پیام تبریک فرماندهان دفاع مقدس اینطور فرمود: «آنچه برای اینجانب غرورانگیز و افتخارآفرین است، روحیۀ بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان ـ که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم (ارواحنا فداه) ـ هستند، و این است فتح الفتوح.»
در موضوع سوریه نیز همانگونه که امام خامنهای در تبیین چرایی حضور جمهوری اسلامی در این کشور فرمودند، اولاً: ما به دعوت دولت سوریه وارد این کشور شدیم و ثانیاً: در دوران دفاع و مقدس، سوریها به طرز قابل قبولی از ما پشتیبانی کرده بودند. سومین دلیل هم مبارزه با داعش بود؛ داعشی که نه تنها برای منطقه خطرناک بود، بلکه برای کل دنیا و خصوصا کشور عزیزمان نیز تهدیدی جدی به شمار میرفت. در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی در سوریه حضور پیدا کرد و با تربیت و آموزش مستقیم نیروهای «دفاع الوطنی»، علاوه بر مهارتهای نظامی، فکر انقلابی و روحیۀ جهادی را در دل و جان دهها هزار جوان سوری نهادینه کرد. از سوی دیگر این نیروها با دیدن رفتار اسلامی فرماندهان و مستشاران ایرانی، درسهای عملی زیادی گرفتند که تا سالها از خاطرشان محو نخواهد شد.
ناگفته نماند که جمهوری اسلامی با بسط نفوذ فرهنگی خود و اجرای پروژههای کوچک و بزرگ توانست ارتباط خوبی با سایر اقشار سوریه برقرار کند و آنها را با ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی آشنا سازد. بنابراین جمهوری اسلامی پیروزی حقیقی را که عبارت از نفوذ در دلها و تربیت نسلی آگاه و موقعشناس بود، در طی حضور خود کسب کرده است و آثار آن در ادامهی تاریخ سوریه به وضوح دیده خواهد شد. به همین دلیل، اگرچه روند تحولات به گونهای رقم خورد که به ظاهر مأموریت نظامی ایران در سوریه پایانیافته تلقی میگردد، لکن تمام فتوحات نرمافزاری و فکری انقلاب اسلامی همانگونه که انتظار میرفت، پابرجاست و هیچ قدرتی قادر به زوال آن نیست.
......................................
پایان پیام/ 167