پس از منع کتابت حدیث توسط خلفاء، در دوران صادقین(ع)، بهویژه با فرمان عمر بن عبدالعزیز، علما به کتابت حدیث و گسترش معارف اسلامی پرداختند.
نگارش کتب اربعه شیعه در قرون چهارم و پنجم توسط کلینی، صدوق و شیخ طوسی تحولی بزرگ در کتابت و حفظ احادیث شیعه ایجاد کرد.
شیعیان، کُتُب اَربعۀ «الکافی»، «مَن لایَحضُرُه الفقیه»، «تهذیب» و «الاِستِبصار» را از معتبرترین منابع حدیثی خود میدانند.
با تلاش علما در این دوره، عمدۀ نیاز فقها در زمینۀ اصول و فروع دین برطرف شد؛ اما در برخی جنبهها کمبودهایی وجود داشت.
پس از این دوران، تدوین کتب حدیثی جدید به کندی صورت گرفت و عالمانی چون ابن طاووس و علامه حلی تنها به انتقال و بررسی احادیث پرداختند.
با روی کار آمدن صفویه، فضا برای نشر تعالیم شیعی فراهم و تألیفات در زمینه حدیث که دچار وقفه شده بود، دوباره رونق یافت.
از اینرو محدثان بزرگِ متاخر در قرن دهم و یازدهم، همچون فیض کاشانی، شیخ حر عامِلی و علامه مجلسی، به تألیف کتب حدیثی جدید پرداختند.
آنها در جوامع حدیثیِ «وافى»، «وسائل الشیعة» و «بحارالأنوار» با تکمیل و گسترش مطالب، نیازهای علمی و معنوی جامعه شیعه را تاحد زیادی مرتفع کردند.
در عصر صفویه علاوه بر شناسایی آثار حدیثیِ مهجور و حفظ آنها از نابودی، بر آثار متقدم حدیثی به ویژه کتب اربعه شروحی نوشته شد.
سرعت تدوین حدیث از آن دوران تا عصر حاضر کند گردید و تنها برخی از علما به مستدرک نویسی بر جوامع پیشین روی آوردند.
در عصر حاضر علمایی همچون محدث نوری، شیخ عباس قمی و آیتالله بروجردی و... با طبقهبندی احادیث، گامهای مؤثری در گسترش معارف اسلامی برداشتند.
آخرین گام در تدوین حدیث، نگارش "جامع احادیث الشیعه" است. این کار توسط "سید حسین طباطبایی" و با کمک حوزه علمیه قم صورت گرفت.