شباهت حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) و فرزند گرامیش حضرت مهدی(عج) از چهل جهت بررسی شده است. این شباهت ها حاوی نکات علمی فراوانی است که برای فرهیختگان بسیار نغز و درس آموز است. در این شماره تعدادی از این شباهت ها آمده است، امید است به زودی به صورت کتاب توسط بهائی پژوهی تقدیم شود.
۱. الگو برای امام زمان(عج)
ما انسان ها برای تربیت و خودسازی نیاز به الگوی متعالی داریم تا با نگاه به الگو، خود را در رفتار و منش و روش، به او نزدیک و در مسیر سازندگی قرار دهیم. «أُسْوَة»، همان الگوست از خانواده «تأسّی» به معنای پیروی کردن از دیگران در کارهای خوب. در قرآن دوبار این کلمه دربارۀ دو پیامبر عظیم الشّأن آمده است: یکی دربارۀ حضرت ابراهیم و دیگری دربارۀ پیامبر اکرم(عهما). خداوند در قرآن، پیامبر(ص) را برای مؤمنان الگو معرفی می کند و می فرماید: «لَقَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکرَ اللَّهَ کثِیراً»: همانا برای شما در (سیرۀ) رسول خدا الگو و سرمشقی نیکوست، (البتّه) برای کسانی که به خدا و روز قیامت امید دارند و خدا را بسیار یاد می کنند». آیۀ دیگر دربارۀ حضرت ابراهیم(ع) است که می فرماید: «قَدْ کانَتْ لَکمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ»: همانا برای شما در (روش) ابراهیم و کسانی که با او بودند، سرمشق و الگوی خوبی است». در این آیات، حضرت ابراهیم و کسانی که با ایشان هستند و رسول اکرم به عنوان الگو شناسانده شده اند. پس الگو منحصر به شخص پیامبر و ابراهیم(عهما) نیست، بلکه هرکس به تمام معنا در راه اینان باشد، می تواند الگو واقع شود.
آیه ای در سورۀ احزاب مربوط به جنگ احزاب است و نقش پیامبر در جنگ احزاب، الگوی فرماندهان است: هدایت لشکر، امید دادن، خندق کندن، شعار حماسی دادن، به دشمن نزدیک بودن و استقامت کردن. حضرت علی(ع) فرمود: در هنگامۀ نبرد، خود را در پناه پیامبر اکرم(ص) قرار می دادیم و آن حضرت از همۀ ما به دشمن نزدیک تر بود.
این آیه در میان آیات جنگ احزاب است، اما الگو بودن پیامبر، اختصاص به جنگ ندارد و پیامبر در همۀ زمینه ها، بهترین الگو برای مؤمنان است. آنچه از این آیه بر می آید، الگو بودن حتمی و دائمی آن حضرت است. این نشان می دهد که انسان در هر مرتبه ای از زندگی، به الگو و سرمشق احتیاج دارد و متناسب با شرایطی که پیش می آید، با نگاه به الگو، راه صحیح را بر می گزیند. دیگر آن که معرّفی الگو، یکی از شیوه های تربیت است و پیامبر در همۀ جهات تربیتی، الگوی أمت است. آیه همچنین می فرماید کسانی می توانند پیامبر اکرم را الگو قرار دهند که قلبشان سرشار از ایمان و یاد خدا باشد و خدا را بسیار یاد کنند.
جالب است بدانیم امام زمان(عج) در یکی از نامه ها و توقیعات خود، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را، الگوی خود معرفی می نماید و می فرماید: «فاطمه دختر رسول خدا(ص) برای من سرمشق و الگویی نیکوست» (وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة). از این بیان زیبا چنین استفاده می شود که امام زمان، علاوه بر پیامبر اکرم، مادر خویش حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را نیز الگوی خویش قرار داده و می دهند. اینکه امام زمان، حضرت زهرا را الگوی خود قرار می دهند؛ از آن روست که حضرت زهرا کسی است که از هر جهت، حتی در راه رفتن و سخن گفتن و در سیرت و صورت، شبیه پیامبر(ص) است. دلیل این مطلب روایات متعددی است که عامه و خاصه نقل کرده اند که برای نمونه، دو روایت ذکر می شود:
روایت نخست از عایشه است که گفت: «شبیه تر از فاطمه به پیامبر در راه رفتن، آرامش، وقار، سیرت، سخن گفتن، ایستادن و نشستن ندیدم». روایت دیگر سخن پیامبر است به سلمان: «ای سلمان! خداوند قلب و اعضای فاطمه تا نرمی استخوان های او (یعنی همۀ جوارحش) را پر از ایمان کرده که خویش را برای عبادت خداوند از همه چیز فارغ می سازد».
همچنین فرمود: «خدا از خشم فاطمه، خشمگین و از خشنودی او خشنود می شود. فاطمه پارۀ وجود من است، هر چیز که او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و هرچه او را آزار دهد مرا می آزارد».
۲. پیوندهای آن دو
حضرت مهدی(عج) فرزند فاطمه است و با اسوه قراردادن مادر، همۀ ویژگی های او را در خود تحقق داده است. او ادامۀ حضرت زهرا(سلام الله علیها) و آیینه تمام نمای اوست. اهدافش اهداف حضرت فاطمه(سلام الله علیها)و راهش راه آن حضرت است.
هر دو، ستارۀ درخشان و کوکب درّی هستند؛ هر دو، غوث و فریادرس هستند؛ هر دو در دنیا زهد دارند؛ هر دو از عابدان زمانه هستند؛ هر دو با انحراف ها و بدعت ها مبارزه می کنند؛ هر دو، غم خوار امت و مسلمانان، به ویژه شیعیان هستند؛ هر دو در ایثار بر دیگران مقدم هستند؛ هر دو، موردعلاقۀ شدید پیامبر هستند و هر دو الگو برای همۀ مؤمنان. فاطمه(سلام الله علیها) به چنین فرزندی می بالد و مهدی(عج) به داشتن چنین مادری فخر می کند. بین این دو بزرگوار ارتباطی ویژه وجود دارد که ابتدا به برخی از ارتباط ها و سپس به برخی از تشابه ها اشاره می کنیم:
پیامبر(ص) در روایت زیبایی، دخت گرامی خود را به مهدی(عج) بشارت می دهد و می فرماید: «بشارت بر تو که مهدی از نسل تو است». همچنین ام سلمه می گوید: «از پیامبر شنیدم که فرمود، مهدی از عترت من، از فرزندان فاطمه است».
هنگامی که پیامبر(ص) در بستر بیماری منجر به فوت بودند، حضرت زهرا(سلام الله علیها) حال پدر را مشاهده کرد و گریست و صدایش بلند شد. پیامبر سر برداشتند و علت را جویا شدند. حضرت زهرا عرض کرد: بعد از شما از تباهی و ضایع شدن دین و عترت می ترسم. پیامبر او را دلداری و تسلای خاطر دادند به اینکه مهدی امت از نسل تو ظهور می کند و ریشه گمراهی را بر می کَنَد.
همچنین پیامبر(ص) فرمودند: دخترم فاطمه سرور زنان عالم از اولین و آخرین است. امام رضا(ع) نیز لقب سرور و آقای خلق را به فرزند گرامی خویش حضرت مهدی(عج) دادند. طاهره و طاهر لقبی است که پیامبر به دخترشان فاطمه و به فرزندشان حضرت مهدی دادند. پیامبر فرمودند: آیا نمی دانی که دخترم پاک و پاکیزه است؟ و فرمودند: خداوند در صلب امام عسکری نطفه ای مبارک، پاک و پاکیزه تعبیه کرده است.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) مظلومه است و حضرت مهدی(عج) مظلوم است. حضرت علی(ع) در ترسیم مظلومیت همسرش فرمود: «فاطمه دختر پیامبر(ص) همواره ستم دیده و محروم از حق خود بود»: (إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ لَمْ تَزَلْ مَظْلُومَةً مِنْ حَقِّهَا مَمْنُوعَة)، همان حضرت در ترسیم مظلومیت و غربت فرزندش مهدی(ع) فرمود: «صاحب این امر، همان رانده شدۀ دورشدۀ یگانه و تنها است»: (صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ). محبت مادرگونه امام زمان(ع) نسبت به شیعیان قطعی است، همان گونه که مادرش حضرت زهرا(سلام الله علیها) چنین بودند. ازاین رو فرمودند: اگر محبّتی به شما نداشتیم و صلاح شما را نظاره نمی کردیم و به جهت ترحّم و شفقت بر شما نبود، گفت وگوی با شما را ترک می کردیم: (وَ لَوْ لَا مَا عِنْدَنَا مِنْ محَبَّةِ صاحِبِکُمْ وَ رَحمَتِکُمْ وَ الْإِشْفَاقِ عَلَیْکُمْ لَکُنَّا عَنْ مُخَاطَبَتِکُمْ فِی شُغُل)، همان گونه که مادرش، به قدری به شیعیان محبت دارند که در روز قیامت همه آن ها (حتی دوستانِ دوستانش) را جدا کرده و به بهشت راهنمایی می نماید.
همچنین باید به علاقه و محبّت رسول خدا به حضرت زهرا و حضرت مهدی(عهم) اشاره کرد. پیامبر(ص)، فاطمه(سلام الله علیها)را به نزدیک خود خواند و سر او را بوسید و فرمود: «ای فاطمه! پدرت، فدای تو باد». در حدیث دیگر نقل است که فرمود: «پدر و مادرم فدای تو باد». نیز در زیارت حضرت فاطمه می خوانیم: خدایا! درود فرست بر بتول فاطمه دختر رسول خودت و پارۀ تن او و سویدای دل او و پارۀ جگر او و محبوبۀ مصطفی». متقابلاً پیامبر(ص) با معرفی حضرت مهدی(عج) می فرماید: «پدر و مادرم فدای او باد که همنام و شبیه من و شبیه موسی بن عمران است و نور گرداگرد او را فرا گرفته، اشعه انوار قدسی از او ساطع است» (بأَبی و أُمّی سَمِیِّی و شبیهی و شبیهِ موسی بن عمران، علیه جُیُوبُ النّورِ یَتَوقدُ من شُعاعِ القُدسِ). همچنین پیامبر اکرم(ص) در حدیثی دیگر می فرمایند: خوشا به حال کسی که او را ملاقات کند و او را دوست بدارد و از او سخن بگوید (به او معتقد باشد!)» (طوبی لمَنْ لقیه و طوبی لمَنْ أحبّه و طوبی لمَنْ قال به). آن قدر او محبوب پیامبر(ص) است که در دعای عهد بعد از دعاهای متعدد برای وجود مقدس او و برای فرجش، می خوانیم: «اللّهُمَّ و سُرَّ نبیَّکَ محمّداً بِرُؤیَتِه: خدایا! خوشحال کن پیامبرت محمد را به واسطه دیدار وجود مقدس حضرت مهدی».
۳. شباهت های آن دو
حضرت زهرا(سلام الله علیها) نور آسمان هاست و حضرت مهدی نیز نور زمینیان توصیف شده است. پیامبر اکرم(ص) در بخشی از یک حدیث طولانی و زیبا فرمودند:. .. همه جا را تاریکی فراگرفته بود؛ ملائکه به خدا شِکوه بردند که این تاریکی را از آنان بردارد، خداوند کلمه ای را آفرید و از آن کلمه روحی و از کلمه نور دیگری آفرید، آن نور، آن روح را روشنی بخشید و آن را در جایگاه عرش قرار داد که مشارق و مغارب را روشن نمود؛ آن نور فاطمه زهراست و به همین خاطر، زهراء نامیده شد زیرا نورش، آسمان ها را روشن کرد». دربارۀ حضرت مهدی هم امام صادق؟عهما؟ در تفسیر آیه <و اشرقت الارض بنور ربها>: زمین به نور پروردگارش روشن گردد» به مفضل فرمودند: «مراد از آن، امام زمین است که به نورش، زمین نورانی شود». مفضل می گوید: پرسیدم وقتی ظهور فرماید چگونه خواهد بود؟ فرمودند: «در آن روز، مردم از نور خورشید و ماه بی نیاز می شوند و به نور امام اکتفا می کنند» و در روایتی دیگر: «چون قائم قیام کند مردم از خورشید، بی نیاز می شوند و تاریکی از میان می رود». این سخن می تواند یک تفسیر باطنی هم داشته باشد که با وجود امام تمام تاریکی های علوم برطرف شده و خورشید علمی امام، تاریکی جهالت ها را برطرف می سازد.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) و حضرت مهدی(عج) هر دو در شکم مادر، سخن می گفتند. امام صادق(ع) فرمودند: «وقتی حضرت خدیجه با پیامبر ازدواج کرد، زنان مکه از او کناره گیری کردند (و او تنها شد) تا اینکه به حضرت زهرا(سلام الله علیها) باردار شد. در آن زمان بود که فاطمه، با او سخن می گفت و از او می خواست که صبر کند». سخن گفتن حضرت مهدی(عج) هم در شکم مادر، به روایت حکیمه خاتون در شب تولد امام، چنین است: امام عسکری(ع) فرمود: «سوره قدر را بر نرجس بخوان». شروع کردم به خواندن سوره قدر. پس آن طفل، در شکم نرجس، با من همراهی می کرد و می خواند آنچه من می خواندم و بر من سلام کرد. من ترسیدم. امام صدا زد: «ای عمه! از قدرت الهی تعجب نکن که حق تعالی کودکان ما را به حکمت گویا می گرداند و ما را در بزرگی، در زمین، حجت خود می نماید».
حضرت زهرا(سلام الله علیها) و حضرت مهدی(عج)، هر دو دارای مقام شفاعت هستند: دخت گرامی پیامبر شفیع روز قیامت است: پیامبر خطاب به فاطمه فرمودند: «ای فاطمه! بشارت باد بر تو! نزد خداوند مقام محمودی داری. در آن مقام، برای دوستداران و شیعیان خودت، شفاعت می کنی و شفاعت تو پذیرفته می شود». حضرت مهدی(عج) هم شفیع روز قیامت است: در حدیثی، امیرمؤمنان علی(ع) و جابربن عبدالله انصاری از رسول خدا نقل می کنند که پیامبر(ص) مقامات ائمه(عهم) را در روز قیامت بیان فرمود و مقام حضرت مهدی(عج) را این گونه بیان می فرماید: امام مهدی شفیع مؤمنان در روز قیامت است؛ چراکه اذن شفاعت، از طرف خداوند داده نمی شود مگر به کسی که خداوند بخواهد و به آن راضی باشد».
۴. ادامه شباهت ها
بیعت هیچ ظالمی بر گردن آن دو نیست و از کسی تقیه نمی کنند. حضرت زهرا(سلام الله علیها) همۀ مصیبت ها را تحمل کرد و تا زنده بود، با غاصبان حکومت بیعت نکرد، بلکه برای بازگرداندن خلافت به مسیر اصلی اش، مبارزه کرد و حتی مانع بیعت حضرت علی(ع) می شد. بر گردن حضرت مهدی(عج) نیز بیعت احدی از ستمگران نیست و از کسی تقیه نمی کند. امیرمؤمنان(ع) فرمود: «قائم چون قیام کند، بیعت هیچ کس بر گردن او نیست. لذا تولدش مخفی است و غایب می شود». خود امام هم فرمودند: «هیچ یک از پدرانم نبودند که بیعت طاغوت زمانش بر گردنش نباشد درحالی که من هنگامی که خروج می کنم، بیعت هیچ یک از طاغوت ها بر گردنم نیست».
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در نهایت زهد و دوری از دنیا و حتّی ابتدایی ترین نیازهای یک زندگی ساده و عادی می زیست. در زیارت حضرتش می خوانیم: «حلیفة الورع و الزهد: بریده از دنیا و فانی در ذات احدیت بود». حضرت مهدی(عج) نیز با اقتدا به مقتدای خویش، در نهایت زهد و سادگی زندگی می کنند. حضرت صادق(ع) می فرماید: «فوالله! ما لباسه إلا الغلیظ و لا طعامه إلا الجشب: لباس او جز لباس زبر و خشن و غذایش جز از نان جو نیست.
دیگر، مبارزه با انحرافات و بدعت هاست. حضرت زهرا (سلام الله علیها) فدای رسالت و ولایت شد تا دین بماند، بدعت ها و انحرافات از بین برود و تلاش های پدرش به ثمر برسد. درباره مبارزات آن بزرگوار با انحرافات، سخن فراوان است. خطبه فدکیه و خطبه های دیگر آن بانو، گویای مبارزۀ ایشان است. امام صادق(ع) دربارۀ حضرت مهدی(عج) می فرماید: «بدعتی نمی ماند جز آن که از بین می برد و سنّتی نمی ماند جز آن که برپا می دارد». حضرت علی(ع) می فرماید: «هرچه از کتاب و سنّت را که متروک مانده، زنده خواهد کرد».
دیگر غم خواری برای مردم است. حضرت زهرا(سلام الله علیها) در پاسخ فرزندش امام حسن(ع) دراین باره که شب تا صبح را پیوسته در رکوع و سجود و قیام و دعا می گذراند و همواره، مؤمنان را دعا می کرد و از برای خود دعایی نمی کرد، فرمودند: «الجار ثم الدار» اول همسایه سپس اهل خانه. حضرت مهدی(عج) نیز در توقیعی می فرماید: «... ما در رسیدگی و توجّه به شما، کوتاهی نکرده ایم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم. اگر جز این بود، مشکلات و گرفتاری ها بر شما روی می آورد و دشمنان، شما را نابود می کردند».
دیگر، ازخودگذشتگی و انفاق حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. مکرّر، این اتفاق می افتاد که پیامبر(ص) محرومان را به دَرِ خانه او می فرستادند. حضرت پیراهن شب عروسی و گردن بند خویش را به نیازمندان بخشید. او حتی طعام و قرص نان و دست بند و گوشواره و حتّی پرده و فرش منزل خویش را به سائل داد. بخشندگی وی بدان مرحله می رسد که در کتاب خداوند ثبت می شود: «و یطعمون الطعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و أسیراً».
حضرت مهدی(عج) فرزند مادری این چنین است و ازاین رو، پناه محرومان و درماندگان است. امام باقر(ع) فرمودند: «مهدی، بخشنده ای است که مال را به وفور می بخشد و بر بینوایان بسیار رئوف و مهربان است».