مسئله حجاب و جایگاه زن ایرانی در جامعه، همواره یکی از موضوعات حساس و بحثبرانگیز در ایران بوده است. رژیم صهیونیستی با هدف تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ایجاد بحرانهای اجتماعی، به بهرهبرداری از این موضوع پرداخته و پروژههای رسانهای متعددی را برای ترویج بیحجابی و تغییر هنجارهای اجتماعی راهاندازی کرده است. این پروژهها نه تنها به دنبال هدف قرار دادن ارزشهای فرهنگی و مذهبی ایرانیان هستند، بلکه به عنوان ابزاری در نبرد تمدنی اسلام و غرب نیز تحلیل میشوند. در این راستا، زن ایرانی به عنوان نمادی از هویت ملی و مذهبی، کانون اصلی این تحرکات قرار گرفته است.
۱. پیشزمینه و اهمیت حجاب
پروژههای رسانهای: رژیم صهیونیستی از پروژههای مختلفی به منظور هدف قرار دادن حجاب زنان ایرانی استفاده کرده است. پروژههایی مانند «آزادیهای یواشکی»، «چهارشنبههای سفید» و «دختران خیابان انقلاب» به عنوان ابزارهایی برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ایجاد تنشهای اجتماعی عمل میکنند. این پروژهها به طور خاص در سالهای اخیر و به ویژه پس از 1401 به اوج خود رسیدند و موجی از محتوا را در رسانههای فارسیزبان اسرائیلی به دنبال داشتند.
تحلیل راهبردی: اهمیت مسئله حجاب در سطح کلان به عنوان بخشی از نبرد تمدنی اسلام و غرب تحلیل میشود. این موضوع در سطح خرد نیز به عنوان تقابل کارگزاران در ساختار منطقهای مورد بررسی قرار میگیرد. کارشناسان مذهبی اسلامی به رشد تمدن اسلامی و هراس غرب از افول دوباره در برابر ظرفیتهای اسلامی اشاره میکنند. این تحلیلها نشان میدهد که حجاب به عنوان یک نماد فرهنگی و سیاسی، نقش مهمی در تقابلهای تمدنی ایفا میکند.
۲. تخاصم در منطقه خاکستری
عملیاتهای پنهان: تقابل ایران و رژیم صهیونیستی در یک منطقه خاکستری رخ میدهد که شامل خرابکاری، عملیات رسانهای، حملات سایبری و ترور است. این کنشگری میتواند شرایطی را به وجود آورد که به جنگ هیبریدی منجر شود. نمونهای از این پروژهها در غائله 1401 رقم خورد که به صورت پنهان و بدون نیاز به رویارویی مستقیم انجام شد.
نقاط ضعف جمهوری اسلامی: سیاستگذاری جمهوری اسلامی در زمینه فرهنگ ایرانی-اسلامی دچار ضعف شده و دشمن با استفاده از مزیت نسبی خود یعنی عملیات رسانهای و برخورداری از پشتیبانی جریان مسلط رسانهای جهان، به دنبال ضربه زدن به نقاط ضعف ایران است. این وضعیت به رژیم صهیونیستی این امکان را میدهد که از بحرانهای داخلی به نفع خود بهرهبرداری کند.
۳. نقش زنان و حجاب
بحران حجاب: مسئله حجاب به یک بحران دائمی تبدیل شده است که با جریانهای هدایتشده بیرونی به تنشهای داخلی منجر میشود. این موضوع به عنوان هدفی در پروژه فروپاشی از درون برای نظام جمهوری اسلامی در نظر گرفته شده است. در این راستا، زن ایرانی به عنوان کانونی در این پروژهها شناخته میشود و هرگونه تغییر در ادراک جمعی از ارزشهای مشترک میتواند مفهوم وطن و پاسداری از آن را تضعیف کند.
هویت زن مسلمان ایرانی: با درک جایگاه هویت زن مسلمان ایرانی و اهمیت نهاد خانواده در ساخت و استحکام بخشی هویت جمعی ایرانی-اسلامی، مشخص میشود که زن ایرانی هدف کانونی پروژههای دشمنان جمهوری اسلامی است. این پروژهها به دنبال ایجاد شکافهای اجتماعی و تضعیف هویت ملی و مذهبی زنان ایرانی هستند.
۴. تحرکات رژیم صهیونیستی
تشویق و حمایت: رژیم صهیونیستی به حمایت از کشف حجاب و قانونشکنی در ایران پرداخته و رسانههای وابسته به آن به طور مداوم این موضوعات را پوشش میدهند. به عنوان مثال، رسانهای به نام «اسرائیل به فارسی» به طور فعال در این زمینه فعالیت میکند و به ترویج بیحجابی به عنوان یک نماد آزادی میپردازد.
ترویج بیحجابی: رژیم صهیونیستی به تولید آثار فرهنگی و رسانهای پرداخته و بر روی عناصر ایرانی خارج از کشور سرمایهگذاری میکند. این افراد به عنوان نمادهای آزادی پوشش معرفی میشوند و در جشنوارههای بینالمللی و رسانههای جهانی به نمایش گذاشته میشوند. به عنوان مثال، فیلمهای سینمایی مانند «لولیتاخوانی در تهران» و «پناهگاه» به این موضوع پرداخته و به ترویج بیحجابی کمک میکنند.
۵. تخریب و دوگانهسازی
تخریب حامیان حجاب: رژیم صهیونیستی با استفاده از دوگانهسازی و تعریف دیگری در مقابل بیحجاب، به سرکوب و تخریب حامیان حجاب میپردازد. این اقدامات به طور هدفمند در زمانهای حساس سیاسی انجام میشود تا توجه افکار عمومی را از مسائل اصلی منحرف کند.
عملیات روانی: انتشار سریع فیلمها و محتواهای خاص در زمانهای بحرانی نشاندهنده وجود یک پروژه عملیات روانی است که به تضعیف مواضع جمهوری اسلامی کمک میکند. به عنوان مثال، در زمانهایی که نظام جمهوری اسلامی در حال اجرای پروژههای مهم است، رسانههای صهیونیستی به سرعت فیلمهایی از برخورد با هنجارشکنان حجاب منتشر میکنند تا فضای رسانهای و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند.
۶. نتیجهگیری
تبدیل ارزشها به ضد ارزش: رژیم صهیونیستی تلاش میکند تا هنجارها و ارزشهای عفت و پاکدامنی زنان ایرانی را به ضد ارزش تبدیل کند. این اقدامات به دنبال تضعیف هویت جمعی ایرانی-اسلامی و ایجاد شکافهای اجتماعی است. با توجه به تاریخ غنی فرهنگی ایران، این پروژهها به دنبال تخریب الگوهای مثبت و معرفی الگوهای منفی از زنان ایرانی هستند.
جنایات در غزه: با وجود کشتار زنان و کودکان در غزه توسط رژیم صهیونیستی، این رژیم خود را حامی زنان ایرانی معرفی میکند. این تناقض در ادعاهای آنها نشاندهنده ماهیت واقعی این رژیم و اهداف آن در ایجاد تنش و بحران در ایران است. در نهایت، این پروژهها نه تنها به تضعیف نظام جمهوری اسلامی کمک میکند، بلکه به دنبال برهم زدن هویت فرهنگی و ملی ایران نیز هستند.
پاورقی:
چکیده ای از مقاله مندرج در مجله پاسدار اسلام، شهریور و مهر 1403، شماره 493 و 494 , کریمشاهی، سمیرا