به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ کشور هند با ۳/۳ میلیون متر مربع مساحت، از نظر وسعت، هفتمین کشور جهان و با ۱٬۴۲۲٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر جمعیت، اولین کشور پرجمعیت جهان است.
تاریخ تشیع در برخی از مناطق شبه قاره هند سابقهای دیرینه دارد. افزون بر حضور جمعیتهای شیعی، در دورههای مختلف تاریخی، حکومتهای شیعی نیز در این مناطق تشکیل شد. ظهور تشیع در شبه قاره هند، با ورود مسلمانان به این منطقه در زمان حکومت امام علی(ع)، همزمان بود.
درباره آمار شیعیان در کشور هندوستان اطلاعات دقیقی در دست نیست. منابع مختلف جمعیت شیعیان هندوستان را بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون نفر تخمین زدهاند و برخی، شیعیان هند را بزرگترین جمعیت شیعیان جهان بعد از ایران دانستهاند. با اینکه در مناطقی مانند دکن یا فیض آباد که سابقا حکومت شیعی داشتهاند، گروههای شیعی حضور دارند، اما در دوران معاصر پراکندگی شیعیان در هندوستان تغییر یافته است. مراکز اصلی سکونت شیعیان شهرهای پنجاب، دهلی، حیدرآباد، امروها، فیض آباد، جونیپور، لکهنو، رامپور و کشمیر است.
خبرنگار ابنا برای شناخت بیشتر وضعیت شیعیان هندوستان با «میرزا محمد مهدی» از شیعیان این کشور گفتوگو کرده است که در پی میآید:
ابنا: لطفاً خودتان را معرفی کنید.
من میرزا محمد مهدی هستم، تحصیلات من مهندسی برق است و در کشور هند به عنوان رایزن فعالیت میکنم. همچنین در زمان شاه در ایران بودم و انقلاب ۵۷ را از نزدیک دیدم. در آن زمان مجرد بودم و اتفاقاً در همان سال ۵۷ ازدواج کردم.
ابنا: از تجربیات خود در آن زمان بگویید.
من همه اتفاقات قبل از انقلاب را از نزدیک میدیدم به طور مثال هنگامی که مردم شعار میدادند و خواستار رفتن بختیار بودند و همچنین زمانی که امام خمینی(ره) دستور داد که مردم فرمان حکومت نظامی را نادیده بگیرند و به خیابانها بیایند. در نهایت انقلاب اسلامی پیروز شد و من در ایران ماندم و ما خیال میکردیم که به زودی همه چیز مطلوب خواهد شد اما به ناگاه حمله عراق به ایران و جنگ هشت ساله آغاز شد. در آن زمان عمدۀ فعالیتها و کار من در شهرهای آبادان و خرمشهر بود که همه کارها تعطیل شد. بنابراین من به قم سفر کردم چرا که برادر خانم من یک ایرانی بود و در قم زندگی میکرد. وی مجله ای تحت عنوان the message of peace (پیام صلح) را راهاندازی کرده بود و در آن سخنان حضرت امام خمینی(ره) را به زبان انگلیسی ترجمه میکرد. من نیز مجلات را به تهران میبردم، در آنجا چاپ میکردم و در اختیار شرکت هواپیمایی ایران ایر قرار میدادم تا در سراسر جهان توزیع کنند. در آن زمان امام خمینی(ره) تقریباً هر روز سخنرانی میکردند و ما نیز روزانه سخنرانیهای ایشان را ترجمه میکردیم و روز بعد برای چاپ و انتشار به تهران میبردیم. همه چیز طبق روال به نظر میرسید اما وضعیت جنگ وخیمتر شد و بمبارانها به تهران رسید و ادامه کار برای ما دشوار شد. در نتیجه من و همسرم به همراه ۲ فرزندمان به هند سفر کردیم.
ابنا: بعد از بازگشت به هند روال زندگیتان چگونه بود؟
من مجددا به شغل و حرفه تخصصی خودم ادامه دادم و در شهر بنگلور اقامت گزیدم اما در کنار آن به آموزش معارف و مفاهیم انقلاب و امام خمینی(ره) پرداختم و همچنین یک سازمان اجتماعی برای کودکان فقیر و مستضعف تشکیل دادم. این سازمان که حدود ۳۰ سال پیش تشکیل شد به کودکان برای تحصیل و آموزش کمک میکرد. گسترۀ فعالیت این سازمان در ابتدا محدود بود و ما کار را با ده کودک آغاز کردیم اما تعداد کودکان در حال حاضر به هزاران نفر میرسد و در شهرهای مختلف هندوستان فعالیت میکنیم. ما کودکان را از ابتدای آموزش تا فارغ التحصیلی و حتی مدارج بالاتر و تحصیلات تکمیلی همراهی و یاری میکنیم. حتی به جوانانی که قصد ازدواج دارند، وام قرض الحسنه میدهیم. ما به آن ها کمک میکنیم تا تبدیل به مهندس، دکتر، کشاورز، شیمیدان و ... شوند. از سوی دیگر تاکنون 3 مدرسه در هند تاسیس کردهایم.
ابنا: دلیل شما برای این نحو از آموزش از بدو کودکی چیست؟
من از امام خمینی(ره) شنیدم که فرمود: «هرچه ما داریم از کربلا داریم». من هم میگویم هرچه دارم از امام خمینی(ره) است؛ او الهام بخش من بود. من فعالیتهای او را دیدم و گفتم باید کاری برای جامعه تشیع انجام دهم، دیدم که توانایی پیوستن به نیروهای نظامی و دفاع را ندارم، لذا دیدم بهترین گزینه آموزش است. مخصوصاً که ما کمبود آموزش داریم. امام خمینی(ره) برای ایران تغییر را به همراه آورد. محرم و عاشورا برای ایران تغییر ایجاد کرد، ولی برای ما محرم و عاشورا هنوز تغییر به همراه نیاورده است. ما درست نفهمیدهایم امام حسین(ع) چه میخواست.
من قصد فعالیت آموزشی را ادامه دهم. تعالیم دینی را آموزش دهم تا اندیشه افراد تغییر کند. همچنین مفاهیم و پیام حقیقی کربلا را آموزش دهم. محرم ما خلاصه شده در اینکه ابتدای محرم مشکی بپوشیم، نوحه بخوانیم و ماتم بگیریم و گریه کنیم. ولی ایران این را فهمید که ما باید با یزید امروز بجنگیم، نه فقط یزید گذشته. مردم ما هنوز از این مسأله درکی ندارند و نمیداند که یزید امروز کیست. ما باید این را آموزش دهیم. البته این کار در هند بسیار دشوار است و مردم به راحتی ذهنیات گذشتهشان را تغییر نمیدهند. ما به آن ها آموزش میدهیم اما با گذشت زمان مجدداً به عقاید قبل بر میگردند. ما باید بجنگیم تا بتوانیم در اوج باشیم. باید از اقدامات ایران درس بگیریم و تغییر کنیم.
.....................................
پایان پیام/ 167