خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳
۲۱:۱۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۹ دی
۱۴۰۳
۵:۱۶:۱۱
منبع:
ابنا
کد خبر:
1517851

اخلاق اجتماعی در سيره امام حسن عسکری (ع)

احسان، برادری، ادب و کمک به سادات بخش کوچکی از سیره نورانی آن امام بزرگوار است.

آآ
اخلاق و بررسی مولفه های اخلاقی در جامعه مساله ای مهم بوده و حائز اهمیت است. امام حسن عسکری سلام الله علیه علی رغم سن کمی که در هنگام شهادت داشته اند، اما گنجینه های گرانبهای زیادی از آن امام مظلوم بر جای مانده است که در هر ورق از سیره و منش آن حضرت، سرمشقی نیکو برای همگان خواهد بود.

در این نوشته به نحو اختصار به برخی از اخلاق اجتماعی که در زندگی روزمره همه ما کارایی دارد اشاره خواهد شد.

احسان

بخشش و گذشت یکی از آداب مهمی است که لازم است آدمی، جدای هرگونه عقیده و یا دینی، نسبت به آن پایند باشد.

آنچه که در سیره اهل بیت علیهم السلام حائز اهمیت است، احسان به فردی باید صورت گیرد که خداشناس بوده و در مسیر الهی قدم برداشته است:

وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهما السلام لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْيَا كُلَّهَا لُقْمَةً وَاحِدَةً- لَقَمْتُهَا مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ خَالِصاً لَرَأَيْتُ أَنِّی مُقَصِّرٌ فِی حَقِّهِ، وَ لَوْ مَنَعْتُ الْكَافِرَ مِنْهَا حَتَّى يَمُوتَ جُوعاً وَ عَطَشاً، ثُمَّ أَذَقْتُهُ شَرْبَةً مِنَ الْمَاءِ لَرَأَيْتُ أَنِّی قَدْ أَسْرَفْتُ.

التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری علیه السلام، ص: 329

اگر تمام دنیا به صورت یك لقمه در آید و آن را به خورد بنده مخلص خدا بدهم، به نظرم در حق او كوتاهى كرده ‏ام و اگر جلوى كافر را بگیرم تا گرسنه و تشنه جان بدهد، آنگاه یك جرعه آب به او بچشانم، به نظرم اسراف نموده‏ ام‏.

در روایتی دیگر، امام عسکری سلام الله علیه قضیه بخشش و احسان صقر بن ابی دلف را چنین بیان کرده است:

وَ رُوِيَ عَنِ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ علیه السلام أَنَّ أَبَا دُلَفَ تَصَدَّقَ بِنَخْلَةِ تَمْرٍ ثُمَّ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ تَمْرَةٍ مِنْهَا قَرْيَةً وَ كَانَ فِیهَا ثَلَاثَةُ آلَافِ تَمْرَةٍ وَ سِتُّونَ تَمْرَةً فَأَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى بِهَا ثَلَاثَةَ آلَافِ قَرْيَةٍ وَ ستون [سِتِّینَ‏].

إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج‏1، ص: 110

و از حضرت امام حسن عسكرى علیه السّلام روایت شده كه ابا دلف یك درخت خرما صدقه داد كه سه هزار و شصت دانه‏ى خرما داشت خداوند بعدد هر دانه‏ى خرما یك قریه به او عنایت فرمود كه مجموع سه هزار و شصت قریه باشد.

حضرت در این روایت، علاوه بر اشاره به رفتار زیبای ابی دلف، اشاره فرمودند که به عدد هر دانه خرما، یک روستا به او داده شد.

برادری

اخوت و برادری بین مؤمنان یکی از مؤلفه های جامعه ایمانی بوده و اهل بیت علیهم السلام بر این مقوله تاکید فراوان دارد در روایتی امام عسکری سلام الله علیه پیرامون رابطه برادری و ویژگی بهترین برادر فرمودند:

خَيْرُ إِخْوَانِكَ مَنْ نَسِيَ ذَنْبَكَ وَ ذَكَرَ إِحْسَانَكَ إِلَيْهِ.

أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص: 313

بهترین برادرانت کسی است که گناه [و اشتباه] تو را فراموش و خوبی تو به او را یادآوری کند.

در روایتی دیگر، آن حضرت بهترین ویژگی افراد را، خیر رساندن به برادران دینی بیان فرمودند:

خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا شَيْ‏ءٌ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ الْإِخْوَانِ.

تحف العقول، النص، ص: 489

دو ویژگی است که بالاتر از آن دو چیزی نیست: ایمان به خدا و نفع رساندن به برادران دینی.

ادب

ادب آئینه تمام نمای آدمی بوده و تبلوری از شخصیت ذاتی آدمی است که در روایتی امام عسکری سلام الله علیه فرمودند:

وَ مَنْ تَأَدَّبَ بِأَدَبِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّاهُ إِلَى الْفَلَاحِ الدَّائِمِ، وَ مَنِ اسْتَوْصَى بِوَصِيَّةِ اللَّهِ كَانَ لَهُ خَيْرُ الدَّارَيْنِ.

التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری علیه السلام، ص: 17

کسی که به ادبی الهی ملتزم باشد، به رستگاری دائمی رسیده است و کسی که به وصیت و فرامین الهی ملتزم باشد، خوبی دو دنیا به او داده شده است.

در روایتی دیگر، امام علیه السلام اظهار خوشحالی نزد فرد مصیبت زده را خلاف ادب بر شمردند:

لَيْسَ مِنَ الْأَدَبِ إِظْهَارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الْمَحْزُونِ.

تحف العقول، النص، ص: 489

از ادب به دور است شادی کردن نزد کسی که غمگین است.

کمک به سادات

کمک کردن به دیگران علی الخصوص سادات و کسانی که نسبا به رسول خدا صلی الله علیه و آله می رسند، از آموزه های اهل بیت علیهم السلام بوده و بدان تاکید داشته اند که داستان زیبایی در این مورد بیان شده است:

وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهما السلام إِنَّ رَجُلًا جَاعَ عِيَالُهُ، فَخَرَجَ يَبْغِی لَهُمْ مَا يَأْكُلُونَ، فَكَسَبَ دِرْهَماً، فَاشْتَرَى بِهِ خُبْزاً وَ إِدَاماً، فَمَرَّ بِرَجُلٍ وَ امْرَأَةٍ مِنْ قَرَابَاتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ علیهما السلام فَوَجَدَهُمَا جَائِعَيْنِ. فَقَالَ: هَؤُلَاءِ أَحَقُّ مِنْ قَرَابَاتِی. فَأَعْطَاهُمَا إِيَّاهُ، وَ لَمْ يَدْرِ بِمَا ذَا يَحْتَجُّ فِی مَنْزِلِهِ فَجَعَلَ يَمْشِی رُوَيْداً يَتَفَكَّرُ فِیمَا يَعْتَلُّ بِهِ عِنْدَهُمْ- وَ يَقُولُ لَهُمْ مَا فَعَلَ بِالدِّرْهَمِ، إِذْ لَمْ يَجِئْهُمْ بِشَيْ‏ءٍ. فَبَيْنَا هُوَ مُتَحَيِّرٌ فِی طَرِیقِهِ إِذَا بِفَيْجٍ يَطْلُبُهُ، فَدُلَّ عَلَيْهِ، فَأَوْصَلَ إِلَيْهِ كِتَاباً مِنْ مِصْرَ، وَ خَمْسِمِائَةِ دِینَارٍ فِی صُرَّةٍ، وَ قَالَ: هَذِهِ بَقِيَّةُ [مَالِكَ‏] حَمَلْتُهُ إِلَيْكَ مِنْ مَالِ ابْنِ عَمِّكَ، مَاتَ بِمِصْرَ، وَ خَلَّفَ مِائَةَ أَلْفِ دِینَارٍ عَلَى تُجَّارِ مَكَّةَ وَ الْمَدِینَةِ، وَ عَقَاراً كَثِیراً، وَ مَالًا بِمِصْرَ بِأَضْعَافِ ذَلِكَ. فَأَخَذَ الْخَمْسَمِائَةِ دِینَارٍ وَ وَسَّعَ عَلَى عِيَالِهِ، وَ نَامَ لَيْلَتَهُ. فَرَأَى رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَلِيّاً ع، فَقَالا لَهُ: كَيْفَ تَرَى إِغْنَاءَنَا لَكَ- لَمَّا آثَرْتَ قَرَابَتَنَا عَلَى قَرَابَتِكَ [ثُمَ‏] لَمْ يَبْقَ بِالْمَدِینَةِ وَ لَا بِمَكَّةَ مِمَّنْ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ- مِنَ الْمِائَةِ أَلْفِ دِینَارٍ إِلَّا أَتَاهُ مُحَمَّدٌ وَ عَلَيٌّ فِی مَنَامِهِ- وَ قَالا لَهُ: إِمَّا بَكَّرْتَ بِالْغَدَاةِ عَلَى فُلَانٍ بِحَقِّهِ مِنْ مِیرَاثِ ابْنِ عَمِّهِ وَ إِلَّا بَكَّرْنَا عَلَيْكَ بِهَلَاكِكَ وَ اصْطِلَامِكَ: وَ إِزَالَةِ نِعَمِكَ، وَ إِبَانَتِكَ مِنْ حَشَمِكَ.

فَأَصْبَحُوا كُلُّهُمْ وَ حَمَلُوا إِلَى الرَّجُلِ مَا عَلَيْهِمْ- حَتَّى حَصَلَ عِنْدَهُ مِائَةُ أَلْفِ دِینَارٍ وَ مَا تُرِكَ أَحَدٌ بِمِصْرَ مِمَّنْ لَهُ عِنْدَهُ مَالٌ- إِلَّا وَ أَتَاهُ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ علیهما السلام فِی مَنَامِهِ، وَ أَمَرَاهُ‏ أَمْرَ تَهَدُّدٍ بِتَعْجِیلِ مَالِ الرَّجُلِ أَسْرَعَ مَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ. وَ أَتَى مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ علیهما السلام هَذَا الْمُؤْثِرَ لِقَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِی مَنَامِهِ فَقَالا لَهُ: كَيْفَ رَأَيْتَ صُنْعَ اللَّهِ لَكَ قَدْ أَمَرْنَا مَنْ فِی مِصْرَ أَنْ يُعَجِّلَ إِلَيْكَ مَالَكَ، أَ فَنَأْمُرُ حَاكِمَهَا بِأَنْ يَبِیعَ عَقَارَكَ وَ أَمْلَاكَكَ- وَ يُسَفْتِجَ إِلَيْكَ بِأَثْمَانِهَا لِتَشْتَرِيَ بَدَلَهَا مِنَ الْمَدِینَةِ قَالَ: بَلَى. فَأَتَى مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ علیهما السلام حَاكِمَ مِصْرَ فِی مَنَامِهِ فَأَمَرَاهُ أَنْ يَبِیعَ عَقَارَهُ، وَ السَّفْتَجَةَ بِثَمَنِهِ إِلَيْهِ، فَحَمَلَ إِلَيْهِ مِنْ تِلْكَ الْأَثْمَانِ ثَلَاثَمِائَةِ أَلْفِ دِینَارٍ، فَصَارَ أَغْنَى مَنْ بِالْمَدِینَةِ. ثُمَّ أَتَاهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله، فَقَالَ: يَا عَبْدَ اللَّهِ هَذَا جَزَاؤُكَ فِی الدُّنْيَا عَلَى إِیثَارِ قَرَابَتِی عَلَى قَرَابَتِكَ، وَ لَأُعْطِيَنَّكَ فِی الْآخِرَةِ بَدَلَ كُلِّ حَبَّةٍ مِنْ هَذَا الْمَالِ فِی الْجَنَّةِ أَلْفَ قَصْرٍ أَصْغَرُهَا أَكْبَرُ مِنَ الدُّنْيَا، مَغْرِزُ إِبْرَةٍ مِنْهَا خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِیهَا.

التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری علیه السلام، ص: 337

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: مردى خانواده‏ اش دچار گرسنگى شدند، براى تهیه خوراك آنان، یك درهم به دست. آورد نان و خورش خرید که گذارش به مرد و زنى از خویشاوندان محمد و علی علیهما السلام افتاد که آن دو نیز گرسنه بودند.

گفت اینها از خانواده خودم شایسته‏ ترند، نان و خورش را به آنها داد و متحیر ماند كه پیش خانواده خود چگونه عذر بخواهد. در راه فكر می كرد چه بگوید كه یك درهم را چه كرده در همین بین كه متحیر بود، پیكى به دنبال او می گشت که او را راهنمائى كردند، نامه اى از مصر براى او با پانصد دینار آورد و گفت: این باقیمانده مال پسر عمویت هست كه در مصر از دنیا رفته و صد هزار دینار نیز دارد كه تجار مكه و مدینه باید بپردازند و باغ‏ها و اموال زیادى در مصر دارد چندین برابر این است.

پانصد دینار را گرفت و صرف در خرج خانواده خود نمود آن شب پیامبر اكرم را در خواب دید به او فرمود چگونه ما تو را بی نیاز کردیم؟ [جزای آن این است] چون خویشاوندان مرا بر خویشاوندان خود مقدم داشتى.

هر كدام از كسانى كه در مدینه و مكه مقروض به پسر عموى او بودند، شب در خواب دیدند كه به آنها گفته شد: اگر فردا قرض فلانى را كه به ارث از پسر عمویش مى‏ برد دادى که هیچ و گر نه هلاك خواهید شد و نعمت و شخصیت شما از بین می رود.

تمام بدهكاران بدهى خود که تمام صد هزار دینار بود را پرداختند و هر كس در مصر مالى در اختیارش از پسر عموى او بود، در خواب دید كه تهدیدش كردند كه هر چه زودتر مال فلانى را رد كن.

آن شخص پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله و را در خواب دید به او فرمود: دیدى خدا چه‏ كرد براى تو؟ كسانى كه در مصر بودند دستور دادیم هر چه زودتر، اموال تو را تحویل دهند اگر مایلى به حاكم مصر بگوئیم باغ‏ها و املاك تو را بفروشند تا با پول آن در مدینه براى خود ملك بخرى که گفت: مایلم.

حاكم مصر، حضرت محمد و علی علیهما السلام را در خواب دید و به او دستور دادند تا باغ‏هاى او را بفروشند و پولش را براى او حواله كنند. مبلغ سیصد هزار دینار برایش فرستاد از تمام ثروتمندان مدینه بالاتر شد.

بعد پیغمبر اكرم به خواب او آمد و فرمودند: این پاداش دنیاى تو بود كه خویشاوندان مرا بر خویشان خود مقدم داشتى، در بهشت به تو در مقابل هر دانه از مالى كه دادى، هزار قصر خواهى داشت كه كوچكترین قصرهاى آن، از [کل] دنیا بزرگتر است كه هر سر سوزن آن، بهتر از دنیا و تمام چیزهاى موجود در دنیا است.

نتیجه:

رهاورد روایات بیان شده، نشانه از اهمیت رابطه اجتماعی انسان در محیط برون داشته که به برخی از موارد بر اساس روایات امام عسکری سلام الله علیه اشاره شد.