به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نخستین همایش ملی «هنر از منظر اندیشه اسلامی و اندیشمندان مسلمان» صبح امروز دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ از سوی دانشگاه جامع امام حسین (ع) و با همکاری دانشگاهها و مراکز هنری کشور در سالن همایشهای فرهنگستان هنر برگزار شد و از جدیدترین کتابهای حوزه فلسفه هنر اسلامی که توسط اندیشمندان و نویسندگان مختلفی نگاشته شده بود، رونمایی شد.
غفاری: غربیها به دنبال آکادمیزه کردن هنر هستند
جلال غفاری با اشاره به اهمیت هنر در جامعه اظهار داشت: امروز مسئله ما بحث جنگ هنر و رسانه است و دستاوردی نخواهیم داشت مگر اینکه در مجامع بتوانیم نقشآفرینی کنیم.
وی افزود: تلاشهای درخوری در خصوص برگزاری همایشهای هنری انجام شده و این نخستین همایش در این سطح است.
غفاری یادآور شد: تلاش غربیها این است که هنر را آکادمیزه کنند، اما بزرگان فیلسوف و علم و هنر ما مطالب مختلفی را تحلیل کردهاند. امروز دنیایی است که بیش از همیشه به مبانی هنری و فلسفی نیاز داریم.
وی افزود: تقویت تألیفات در حوزه هنر و رونمایی از کتابها در این زمینه، تئوری کردن مبانی از منظر اسلام، گفتمانسازی و نظریهپردازی در زمینههای مختلف هنری، بررسی ماهیت و اولویت هنر از اهداف این همایش است.
برگزاری 8 پیش نشست
در ادامه نشست محمدرضا حسنایی دبیر علمی همایش ضمن خوشآمدگویی به حاضران، مطرح کرد: در سال گذشته، مجموعهای از جلسات تخصصی با حضور جمعی از دغدغهمندان و فرهیختگان عرصه هنر و اندیشه اسلامی برگزار شد. این جلسات که بیش از ۸ نشست چندساعته را شامل میشد و به بررسی مسائل بنیادین هنر و زیباییشناسی از منظر اسلامی اختصاص داشت. هدف این نشستها، تبیین ضرورتهای نظری و عملی در مواجهه با چالشهای هنرورسانه امروز و برنامهریزی برای برگزاری همایشی ملی در این زمینه بود.
وی افزود: شرکتکنندگان بر اهمیت لایههای نظری، فلسفی، حکمی و عرفانی هنر تأکید کردند. بهویژه در عرصههایی چون سینما و رسانه، نیاز به رویکردی عمیق و مبتنی بر میراث ۱۴۰۰ ساله اسلامی بهخوبی احساس میشود.
حسنایی گفت: در این نشستها، تلاش غربیها برای آکادمیزه کردن اندیشه هنر فیلسوفانی مانند افلاطون و ارسطو بررسی شد. همچنین، مقایسههایی با اندیشههای بزرگان اسلامی همچون شیخ نجمالدین کبری صورت گرفت که در آثار خود به تحلیل مفاهیمی چون زیبایی، خیر و هنر پرداختهاند.
وی افزود: یکی از نتایج اصلی این جلسات، تصمیمگیری برای برگزاری همایشی ملی بود تا ظرفیتهای موجود در سراسر ایران شناسایی و تجمیع شود. هدف همایشی که در حال برگزاری آن هستیم، تقویت بنیانهای نظری هنر اسلامی و گسترش آن به سطح بینالمللی در آینده است. ترغیب تفکر و تولید نظریه در زمینه هنر و زیباییشناسی اسلامی دیگر هدف این همایش است. این امر شامل جهتدهی و اصلاح حرکتهای هنری بر اساس رویکرد اسلامی میشود.
رئیس سابق دانشگاه هنر گفت: «شناسایی و تقویت اندیشمندان جوان در عرصه دانش نظری هنر اسلامی» و «ایجاد شبکهای از منابع علمی و عملی در حوزه هنر اسلامی» از دیگر از محورهای همایش، بررسی مبانی فلسفی هنرهای مدرن از منظر اسلامی و ارائه راهبردهای جایگزین است.
وی افزود: بازنگری در سرفصلها و منابع درسی هنر در دانشگاهها بهویژه در جهت تطبیق آنها با مبانی اسلامی، رونمایی از آثار فاخر و کتابهای جدید در حوزه هنر اسلامی، ارائه مقالات تخصصی در زمینه نظریه هنر و زیباییشناسی اسلامی، برگزاری پنلهای تخصصی برای آسیبشناسی هنرهای مدرن و تقویت پژوهشهای میانرشتهای در زمینه هنر و فلسفه اسلامی از اهداف مهم این همایش است.
حسنایی گفت: این همایشها نشان میدهد که جهان اسلام ظرفیتهای عظیمی در حوزه نظریهپردازی هنر دارد که تاکنون بهصورت نظاممند مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است. همایش پیشرو فرصتی برای گردهمایی اندیشمندان و پژوهشگران این حوزه خواهد بود تا با گفتمانسازی، شبکهسازی و ارائه راهحلهای عملی، بنیانهای نظری و عملی هنر اسلامی را تقویت کنند.
خسروپناه: هنر اسلامی با حکمت عجین بوده است
پس از آن حجتالاسلام عبدالحسین خسرو پناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با شرکتکنندگان اجلاس جهانی اساتید دانشگاههای جهان اسلام، بر ضرورت تلاش برای تبدیل جهان اسلام به مرجع علمی دنیا تأکید کردند. ایشان فرمودند: «چرا امروز نشود که تا ۳۰ سال دیگر دنیای اسلام مرجع علمی دنیا باشد که همه برای مسائل علمی به کشورهای اسلامی مراجعه کنند؟ این آینده ممکن است، اگر همت و تلاش کنیم. اینها همه به برکت اسلام و انقلاب پیش میآید.»
وی افزود: این نگاه الهامبخش، انگیزهای برای برگزاری نخستین همایش ملی هنر از منظر اندیشه اسلامی بود که با همت جمعی از اساتید، اندیشمندان و همراهی مسئولان امر برگزار شد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: نشستهای مقدماتی این همایش به بررسی جایگاه هنر در شکلگیری تمدنهای بشری و نقش آن در تمدنسازی اسلامی اختصاص یافته است. این گفتوگوها تلاش دارند تا رمزگشایی از مفهوم هنر در اندیشه اسلامی را بهعنوان پایهای برای حرکت بهسوی تمدن نوین اسلامی مطرح کنند.
وی افزود: در این همایش، ضرورت تعریف هنر بر اساس دیدگاه اسلام و اندیشمندان مسلمان مورد تأکید قرار گرفته است. همچنین، استفاده از دیدگاه اندیشمندان غیرمسلمان نیز مطرح میشود، اما تأکید اصلی بر جلوگیری از انحراف این نگاه از مسیر اسلامی است.
حجتالاسلام خسرو پناه تصریح کرد: در یک ماه ابتدایی، فراخوانی برای مشارکت ملی منتشر شد. ۲۲ پیشنشست در دانشگاههای سراسر کشور برای بحث و تبادل نظر، ارسال و ارائه بیش از ۱۱۰ مقاله در این همایش، چاپ و انتشار بخش مهمی از مقالات و یافتههای همایش، استفاده از دستاوردهای همایش در پژوهشها و پروژههای مرتبط و برنامهریزی برای برگزاری دومین همایش با سطح بینالمللی در سال آینده برگزار شده است.
وی افزود: باید عنوان کرد که این همایش با حمایت جدی سردار نقدی و همراهی خالصانه دکتر حسنایی و تلاش شبانهروزی دکتر غفاری شکل گرفته است. حضور پررنگ اساتید، پژوهشگران، و سایر مسئولین نیز نقش مؤثری در برگزاری موفق این رویداد دارد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کرد: «نخستین همایش ملی هنر از منظر اندیشه اسلامی» گامی مهم در مسیر تقویت بنیانهای نظری هنر اسلامی و پیشبرد آن در سطح ملی و بینالمللی بود. با استعانت از خداوند متعال، امید است که در سال آینده، دومین دوره این همایش با حضور اندیشمندان مسلمان از سراسر جهان برگزار گردد.
حجتالاسلام خسروپناه گفت: در نخستین همایش ملی «هنر از منظر اندیشه اسلامی»، از مجموعهای از آثار ارزشمند و علمی در حوزه هنر و اندیشه اسلامی رونمایی خواهد شد. این کتابها که هر یک به نحوی به بررسی جایگاه هنر از منظر فلسفی، عرفانی و اسلامی پرداختهاند، نقش مهمی در تقویت مبانی نظری هنر اسلامی و گسترش این حوزه دارند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: کتاب «زیبایی و هنر در ایین اندیشه علامه طباطبایی» با تمرکز بر اندیشههای علامه طباطبایی، زیباییشناسی و هنر را از دیدگاه ایشان واکاوی کرده و به مفاهیمی همچون حقیقت زیبایی و هنر در ارتباط با مبانی اسلامی میپردازد. کتاب «در وصف آن شمایل» کتابی که به توصیف و تحلیل هنر اسلامی در حوزههای مختلف پرداخته و از زاویهای عرفانی به مفهوم شمایل در هنر اسلامی نگاه کرده است. کتاب «درسگفتارهای همایش ملی هنر» این مجموعه شامل مباحث و مقالات ارائهشده در پیشنشستها و همایش ملی هنر است که مباحث متنوعی از نظریههای هنر اسلامی را در بر میگیرد و مرجعی برای پژوهشگران و علاقهمندان این حوزه محسوب میشود.
وی افزود: کتاب «حکمت هنر اسلامی» با رویکردی فلسفی و حکمی به تحلیل هنر اسلامی پرداخته و تلاش کرده است تا حکمت نهفته در مفاهیم و جلوههای هنر اسلامی را روشن کند. کتاب «نسبت هنر با حیقیت» نهتنها مکمل مباحث علمی همایش بودند، بلکه با هدف ترویج تفکر عمیقتر درباره هنر اسلامی و ارائه منابع ارزشمند برای پژوهشگران و علاقهمندان، معرفی شدند. انتشار این کتابها بخشی از تلاشها برای گفتمانسازی و نظریهپردازی در حوزه هنر از منظر اندیشه اسلامی است.
حجتالاسلام خسرو پناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تقدیر از برگزارکنندگان این نشست علمی، از دانشگاه جامع امام حسین (ع)، سردار نقدی، دکتر حسنایی و دکتر غفاری بهطور ویژه تشکر کرد و نقش آنها را در برگزاری این همایش ارزشمند ستود. وی بر دغدغههای فکری و اندیشهای سردار نقدی و تلاشهای بیوقفه سایر عزیزان تأکید داشت.
شاهحسینی: هنر ایرانی اسلامی نیازمند یونانزدایی است
در ادامه مجید شاهحسینی رئیس فرهنگستان هنر سخنان خود را با دو مقدمه آغاز کرد: هنر شامل تمامی شاخهها از هنرهای تجسمی، نمایشی، آوایی و صناعی گرفته تا سینما و معماری است و این بحث تمامی این شاخهها را در برمیگیرد. در حوزه اندیشه هنر، آثار و پژوهشهای متعددی انجام شده است. بهویژه در زمینه فلسفه هنر و فقه هنر، کارهای ارزشمندی چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی صورت گرفته است. امروز بیشترین کمبود موجود در نسبت میان حکمت هنر و حکمرانی هنر است.
وی با اشاره به پژوهشهای گذشته در زمینه فلسفه هنر، اظهار داشت: اکنون زمان آن رسیده است تا این اندیشههای عمیق در عرصه حکمرانی هنری به کار گرفته شوند.
شاهحسینی هنر را به ۳ نوع تقسیم کرد و گفت: هنر بر پایه عقل معاش در تمدنهای گوناگون، بهویژه در مسیحیت قرون وسطی و آئینهای شرقی همچون هندوئیسم و بودیسم، با محوریت ایمانگرایی و عقل معاد شکل گرفته بود. پس از رنسانس و در قرون پانزدهم و شانزدهم، عقل معاد جای خود را به عقل معاش داد و هنر بهعنوان ابزاری برای سازندگی دنیوی مطرح شد. در نهایت نوع سوم هنر یعنی هنر بر پایه حکمت اسلامی، شکل میگیرد و تلاش دارد تا بهگونهای عمل کند که هم دنیای انسان را بسازد و هم حیات پس از مرگ انسان را آباد کند.
رئیس فرهنگستان هنر به تفاوتهای اساسی میان هنر سنتی و مدرن پرداخت و توضیح داد: هنر سنتی عمدتاً بر پایه ایمان و عقل معاد استوار بود، درحالیکه هنر مدرن بیشتر بر عقل معاش و دنیوی تمرکز دارد.
وی از اساتید و اندیشمندان حاضر دعوت کرد تا درباره نسبت هنر حکمی و حکمرانی هنر بیاندیشند و راهحلهایی برای استفاده از این مبانی در مدیریت هنری ارائه دهند. او این نشست را گامی مؤثر در مسیر شکلدهی به تمدن اسلامی دانست و ابراز امیدواری کرد که این مباحث در آینده به گفتمانسازی بیشتری منجر شود.
شاه حسینی به تبیین تحولات فکری و نقش عقل در هنر، از دوران قرون وسطا تا عصر مدرن پرداخت و با بررسی این سیر تحول، تأثیر تغییرات در مبانی عقلی بر هنر را تحلیل کرد و به تفاوتهای بنیادین میان هنر مبتنی بر عقل معاد و هنر مبتنی بر عقل معاش اشاره نمود.
وی گفت: در قرون وسطا، هنر بر پایه ایمانگرایی شکل میگرفت و عقل معاد در آن نقش محوری داشت. عقل معاد به معنای عقل آخرتاندیش بود که هدف آن سازندگی برای حیات پس از مرگ بود. در این دوران، تخیل هنری به خدمت ایمان و ارزشهای دینی درآمده بود و آثاری همچون موسیقی، نقاشی، و معماری مذهبی در این راستا خلق میشد. برای نمونه، هنر مسیحی در این دوره، چه در شاخههای کاتولیک و ارتودوکس و چه بعدها پروتستان، با موسیقی و نقاشی عجین بود. نقاشیها و موسیقیهایی که رهبران کلیسا خلق یا سفارش میدادند، نماد جایگاه معنوی و مذهبی آنان بود. با ظهور رنسانس، حاکمیت عقل معاد کنار رفت و هنر به سوی عقل معاش و دنیاسازی گرایش یافت. عقل معاش به معنای عقل دنیوی، ابزارگرا و سازندهی زندگی در این دنیا، جایگزین عقل معاد شد. در این دوران، هنرمندان همچون میکل آنژ، با بهرهگیری از ارزشهای انسانی و تأکید بر زیباییشناسی انسانمحور (هیومنیسم)، آثاری خلق کردند که اغلب با تفکر اومانیستی پیوند داشت.
رئیس فرهنگستان هنر تصریح کرد: نقاشی سقف عبادتگاه سیستین در واتیکان، که میکل آنژ آن را خلق کرد، بهعنوان نقطه عطف هنر مدرن معرفی شد. او در این اثر، چهره آدم ابوالبشر را با الهام از مجسمههای انسانی پیش از قرون وسطا به تصویر کشید که نشانگر ظهور دوباره تفکر انسانگرایانه در هنر بود.
وی افزود: در دوران مدرن، عقل به ۳ شکل در هنر حضور یافت. در این رویکرد، همانطور که دکارت عقل نظری را با عقل معاش پیوند داد، هنر نیز بهدنبال فهم و بازنمایی واقعیت بود. همچون فلسفه کانت، هنر به اخلاق و ارزشهای عملی دنیوی مرتبط شد. هنری که صرفاً به کارآمدی و کاربردهای مادی و ابزاری توجه دارد، از موسیقی مدرن گرفته تا سینما، همگی با این عقل پیوند خوردند.
شاه حسینی گفت: تخیل به عنوان گوهر اصلی هنر، در همه ادوار، عامل تولید زیبایی بوده است. در هنر قرون وسطا، تخیل با عقل معاد پیوند داشت و هدف آن، تولید زیبایی برای تعالی روح و آمادگی برای حیات اخروی بود. در هنر مدرن، تخیل با عقل معاش همراه شد و به خلق زیبایی برای لذت دنیوی و بهرهمندی انسان از زندگی مادی پرداخت.
این سخنران تأکید داشت که هنر همواره با تخیل زنده است، اما کیفیت و هدف تخیل در دورانهای مختلف بستگی به نوع عقل حاکم داشته است، وی افزود: اگر در قرون وسطا هنر در خدمت ایمان و عقل معاد بود، در دوران مدرن، هنر با عقل معاش و زندگی دنیوی پیوند خورده است. این تغییر بنیادین در مبانی عقلی هنر، تفاوتهای عمیقی میان هنر سنتی و هنر مدرن ایجاد کرده است که قابل تأمل و بررسی بیشتر است.
رئیس فرهنگستان هنر تصریح کرد: در تمدن اسلامی، هنر بر پایه حکمت و آموزههای قرآنی شکل گرفته است. این هنر نه صرفاً مبتنی بر عقل معاد (مانند هنر قرون وسطا) و نه صرفاً مبتنی بر عقل معاش (مانند هنر مدرن)، بلکه حاصل پیوند عقل نظری، عقل عملی و حکمت الهی بود.
وی افزود: سازهایی مانند رباب، سنتور، نی، تنبک و دستگاههای موسیقی ایرانی مانند چهارگاه، بر اساس اصول ریاضیاتی و زیباییشناسی حکمی طراحی شدند. موسیقی در تمدن اسلامی نه تنها برای لذت دنیوی، بلکه برای تعالی روح و تقویت معنویت استفاده میشد.
شاه حسینی گفت: نمونهای برجسته این هنرها، مسجد جامع یزد است که در طول ۳ دوره تعمیر شد و همچنان بر اساس اصول زیباییشناسی و حکمت اسلامی باقی مانده است. این معماری تجلی ارتباط بین عقل نظری (طرحهای دقیق و علمی) و عقل عملی (کاربرد در زندگی دینی و اجتماعی) بود. فارابی و دیگر فیلسوفان اسلامی، هنر را ذیل عقل نظری و عملی تعریف کردند، اما پیوند آن با عقل معاش، در برخی موارد کمرنگتر بوده است. این مسئله یکی از چالشهای تاریخی تفکر اسلامی بوده است.
وی افزود: در قرآن، مفاهیمی همچون لُب، عقد و تخیل به عنوان مراحل تکاملی ادراک بشری معرفی شدهاند. این مراحل، بنیانهایی برای شکلگیری هنر در تمدن اسلامی بودهاند. هنر حکمی در تمدن اسلامی، حاصل تعامل میان عقل نظری، عقل عملی و عقل معاد بود، بهطوریکه تخیل هنری در خدمت زیباییشناسی معنوی و اخلاقی قرار میگرفت. هنرمندان دوره اسلامی، اگرچه آثاری حکمی خلق کردند، اما در برخی موارد، پیوند این آثار با حکمرانی و سیاستگذاری هنری ضعیف بوده است.
رئیس فرهنگستان هنر مطرح کرد: هنر در تمدن اسلامی، نیازمند سیاستگذاری دقیق و تنظیمگری مبتنی بر حکمت بوده است. در این راستا، باید نقش هنر به عنوان مبلغ زیبایی و حکمت بازتعریف شود. هنر حکمی تمدن اسلامی در قالب موسیقی، معماری و دیگر هنرها، تلفیقی از عقل نظری، عملی و معاد بود. اما برای بهرهگیری بهینه از این هنر در دنیای امروز، باید به سیاستگذاریهای حکمرانی هنری توجه ویژه شود. هنر حکمی تنها زمانی میتواند تأثیرگذار باشد که تخیل هنری آن ذیل حکمت و عقلانیت در سطح فردی و اجتماعی هدایت شود.
مجید شاهحسینی رئیس فرهنگستان هنر گفت: در یونان باستان، عقلانیت به عنوان یک عنصر اساسی برای خروج از سلطه خرافات و اساطیر شکل گرفت. عقل در این نظام، به دنبال گسست از تعلقات و خرافات و رسیدن به معرفتی مستقل و شکاکانه بود. نمونه بارز آن، فلسفه دکارت است که شکاکیت را به عنوان مبنای عقل مطرح کرده و گفته است: «شک میکنم، پس هستم.»
وی افزود: در این جهانبینی، انسان تنها و بدون پشتوانه در برابر خدایان المپ قرار میگرفت. تراژدی بهعنوان اصلیترین شکل هنری، ستیز نابرابر انسان فانی با تقدیر جاودانه خدایان را به تصویر میکشید، جایی که شکست نهایی انسان حتمی بود. این شکست، در نهایت به کاتارسیس یا پالایش احساسی منجر میشد، اما در واقع، حس تحقیر و ناامیدی انسان را تقویت میکرد. در مقابل، هنر اسلامی مبتنی بر حکمت الهی و تجلی زیبایی ربانی است. انسان در این نظام، نه تنها، تنها نیست، بلکه همواره در محضر خداوند تعریف میشود. طبق تعبیر شهید مطهری: «جهان تنها تجلیای از حسن الهی است، و هنرمند، کاشف جنبههای متعدد این تجلی است.»
رئیس فرهنگستان هنر گفت: در هنر اسلامی، هدف، ترویج فضایل و درمان رذایل است و این هنر در خدمت توحید قرار دارد. انسان هنرمند، واجد صفت اولوالالباب است که به معنای خردمندانی است که به حقیقت الهی نزدیک شدهاند. در هنر یونانی، تراژدی نماد شکست انسان در برابر اراده خدایان المپ بود. این شکست نهایی، حتی باهوشترین و خردمندترین افراد را تحقیر میکرد. شخصیتهایی مانند ادیپ و آنتیگونه نشاندهنده این وضعیت هستند؛ انسانهایی که هرچه بیشتر تلاش میکردند، بیشتر در دام تقدیر خدایان گرفتار میشدند.
وی افزود: در کمدی یونانی نیز، خدایان دخالتی نداشتند و انسانها در روابط پوچ و زمینی خود گرفتار میشدند. این وضعیت به خلق فضایی مضحک و خندهدار میانجامید. در هنر اسلامی، بر خلاف تراژدی یونانی، شکست معنایی ندارد. هنر اسلامی مبتنی بر حماسه و ترویج فضایل است. شاهنامه فردوسی، نمونه بارز این نوع هنر است که همواره بر اساس منطق هدایت و توحید عمل میکند. هنر یونانی اغلب بر خلق رذایل و انکار فضایل متمرکز بود، در حالی که هنر اسلامی، برعکس، به دنبال خلق فضایل و درمان رذایل است.
شاه حسینی گفت: یکی از ضرورتهای تفکر هنری امروز، یونانزدایی از هنر ایرانی - اسلامی است. هنر اسلامی باید از نفوذ مفاهیمی مانند جبرگرایی خدایان المپ و اساطیر یونانی رها شود. این امر مستلزم بازگشت به حکمت اسلامی و عقل معاد است که بر ترویج ارزشهای الهی و انسانی تأکید دارد. هنر یونانی، با تکیه بر عقل شکاک و گسسته، انسان را در جهانی جبرآلود و بیپشتوانه قرار میدهد. در مقابل، هنر اسلامی با پیوند عقل، حکمت و توحید، جهانی مبتنی بر فضیلت و امید را میسازد. این تفاوت، اساس تمایز هنر اسلامی و هنر یونانی است.
وی افزود: هنر یونانی در دوران کلاسیک، به مدت تقریباً دو قرن، تحت سلطه جبر و تقدیر الهی قرار داشت. در این دوران، انسان را به عنوان موجودی شکستخورده در برابر خدایان و تقدیر جبرآلود میدیدند. این نگاه به هنر و جهانشناسی بهشدت تحت تأثیر جبر و اراده خدایان بود. با گذشت زمان، برخی تلاش کردند این مفهوم را اصلاح و ترمیم کنند، ولی همچنان تا دورههای بعد، این مدل از تفکر در هنر غالب بود.
رئیس فرهنگستان هنر مطرح کرد: در مقابل نگاه هنر حکمی، نوعی رئالیسم شهودی مطرح میشود که با رئالیسم کلاسیک و سوسیالیستی متفاوت است. رئالیسم شهودی، به ویژه در عرصههای مذهبی و معنوی، نشاندهنده حقیقتهای عمیقتر و شهودی است که در زندگی انسانها ظهور میکند. مثالی از این نوع رئالیسم میتواند زیارت اربعین باشد. در این رویداد عظیم، میلیونها انسان از سراسر جهان در مسیری واحد به سمت امام حسین (ع) حرکت میکنند و این حرکت جمعی، فضایی معنوی ایجاد میکند که گویی تکهای از آسمان بر زمین محقق شده است.
شاه حسینی گفت: در هنر اسلامی - ایرانی، خیال رحمانی بهعنوان منشا اصلی هنر شناخته میشود. این خیال، بهویژه در آثار هنری، به وحی الهی مرتبط است و از مرتبه بالای وحی به انسانها و هنرمندان میآید. در قرآن، خداوند در مراتب مختلف وحی را به مخلوقات خود فرستاده است، ولی وحی به هنرمندان بهعنوان عالیترین مرتبه وحی تلقی میشود. این وحی، موجب شکلگیری خیال رحمانی در آثار هنری میشود که برخلاف هنر یونانی که مبتنی بر اختیار و اراده انسانی است. هنر اسلامی به شدت تحت تأثیر الهامات و هدایتهای الهی است.
وی افزود: هنر یونانی، با محوریت اختیار و جبر، بر خلق رذایل و تحقیر انسانها تاکید داشت، در حالی که در هنر اسلامی - ایرانی، به ترویج فضایل و حماسه پرداخته میشود. در هنر اسلامی، مفاهیم جبر و شکست جایی ندارند و به جای آن، انسان در مسیر رشد و تکامل به سوی حقیقت الهی حرکت میکند.
رئیس فرهنگستان هنر گفت: در نهایت، برای فهم بهتر هنر ایرانی - اسلامی، باید به مکتب هنر رضوی توجه کنیم. این مکتب از سفر تاریخی امام علی بن موسی الرضا (ع) به ایران نشئت میگیرد و تاثیر عمیقی بر هنر ایران گذاشته است. در دوران صفویه، بهویژه با تأسیس مکتب هنر صفوی، هنر ایرانی بهطور خاص تحت تأثیر تفکر شیعی قرار گرفت و تا به امروز امتداد پیدا کرده است.
وی افزود: اگر امروز کشوری به نام ایران وجود دارد، به لطف سفر تاریخی امام علی بن موسی الرضا (ع) به ایران است و با تأثیرات عمیق او، این کشور توانسته هویت و فرهنگ خود را حفظ کند. هنر ایرانی - اسلامی را نمیتوان بدون توجه به این منطق و فلسفه شیعی و آثار مکتب هنر رضوی کامل کرد. در نهایت، برای تکمیل و فهم درست هنر ایرانی - اسلامی، باید به آموزهها و اندیشههای امام علی بن موسی الرضا (ع) توجه کنیم. این تفکر و مکتب هنری، چراغ راهی برای پژوهشگران و هنرمندان امروز خواهد بود تا مسیر هنر اسلامی ایرانی را بهتر درک و بهطور دقیقتری ترویج کنند.
در همایش همایش ملی هنر در منظر اندیشه اسلامی و اندیشمندان مسلمان از کتابهای «زیبایی شناسی و هنر در اندیشههای فلسفی علامه طباطبایی»، «حقیقت و نسبت آن با هنر»، «حکمت هنر اسلامی ایران از دیدگاه سید حسین نصر»، «در وصف آن شمایل» و «درسگفتارهای همایش ملی هنر» نیز رونمایی شد.
................
پایان پیام/ ۲۱۸