به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نشست «بررسی تحولات اخیر سوریه» با حضور حجت الاسلام و المسلمین «حسن محبیان» معاون فرهنگی ـ تبلیغی دفتر مقام معظم رهبری در سوریه در سالن جلسات خبرگزاری ابنا در شهر قم، برگزار شد.
متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین محبیان در این نشست با اندکی تلخیص به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حوادث اخیر سوریه و سقوط بشار اسد، به این شکل غیر قابل پیشبینی نبود. تحول و تغییر در حکومت و ساختار سوریه به ظاهر سریع اتفاق افتاد، اما در این سال ها، سوریه همیشه آبستن حوادث بود.
*آسیبهای یک دهه جنگ بر سوریه
آن زمان شاید قریب به ۷۰-۸۰ درصد از سوریه به دست مسلحین افتاده بود ولی ورق برگشت و جبههی مقاومت پیروز شد. اما جامعهی سوریه از جنگی که ترکیه، امارات، عربستان، قطر، رژیم صهیونیستی و غرب بر علیه این کشور راه انداخت آسیب زیادی دید و زیرساختهای آن تقریباً از بین رفت. برق و انرژی که در اقتصاد، کارخانه و ... همه چیز تأثیر دارد، آسیب دید. حکومت بشار اسد از طرف اروپا و آمریکا تحریم شد اما مثل کشور ما، آن قوّت و قدرت و امکانات زیرساختی را نداشت تا به خودش متکی باشد و نفت و سوخت و امکانات دیگر را بتواند تأمین کند و تحریم تحت عنوان قیصر وضع سوریه را به مراتب سخت تر کرد. نفت سوریه عمدتاً در مناطقی بود که کردها و آمریکاییها بر آن تسلط داشتند و توسط آمریکایی ها غارت می شد و این کشور برای تأمین نان و سوخت دچار بحران بود و قیمت بنزین با کوپن حدود ۱ دلار بود.
قبل از جنگ وضع معاش مردم سوریه خوب بوده و تمامی مناطق سوریه برق رسانی شده بود و به گفته اهالی، لبنانی ها و اردنی ها برای خرید عروسی به سوریه می آمدند و هزینه های زندگی در سوریه کم بود اما با تحریک کشورهایی چون عربستان و تحمیل جنگ داخلی و تخریب زیر ساخت ها، هزینههای زندگی خیلی سنگین و درآمد کاهش پیدا کرد. حقوقی که حکومت سوریه به کارمندان میداد، حدود ۲۵ دلار بود. با اینکه قوام حکومت به ارتش و حزب بعث وابسته بود ولی درآمد آنها هم کم بود و نیروها به فساد و رشوه روی آوردند. یکی از دوستان خاطرهای نقل کرد که یکی از نگهبانهای استانداری دمشق درخواست کرده بود که جای من را عوض کنید تا در سر فلان میدان بایستم، چرا که در کیوسک ورودی استانداری نمی توانم از کسی پولی بگیرم.
در برخی از مناطق هم مخالفان حضور داشتند. در ادلب به طور گسترده و آزاد حضور داشتند و در سال های گذشته در حال آموزش و تجهیز بودند. در اطراف دمشق و حتی نزدیک به حرم حضرت زینب علیهاالسلام در منطقه ای به نام ببلا هم حضور داشتند ولی با دولت توافقی داشتند که دست به اسلحه نبرند و به صورت مسالمتآمیز زندگی کنند.
هراس سرمایهگذاران ایرانی از سرمایهگذاری در سوریه
دولت سوریه سعی میکرد کاری کند ولی توان داخلی وجود نداشت. ایران هم سعی داشت تا با حضور سرمایه گذاران در بازسازی سوریه کمک کند ولی دولت آقای روحانی تمایلی برای سرمایهگذاری در سوریه نداشت. با روی کارآمدن دولت شهید رئیسی، اقتصادیها برای سرمایهگذاری آمدند ولی هم توان محدود بود و هم همه حضور پیدا نمیکردند. دلیلش این بود که کشور سوریه تحریم بود و شرکتها میگفتند که اگر ما در سوریه سرمایه گذاری کنیم به لیست تحریم می رویم و برای ما مشکلاتی ایجاد میشود و امنیت سرمایهگذاری ما چه میشود؟ لذا همهی گروهها و شرکتها ریسک نمیکردند تا بیایند و در سوریه سرمایهگذاری کنند. سوریه بازار سوددهی میتوانست برای سرمایهگذاران ایرانی باشد چون زمینه مستعد بود، اما میترسیدند.
از طرف دیگر، کشورهایی مثل امارات و کسانی که به سوریه آسیب زده بودند، وعدههایی دادند و حضورشان را پررنگ کردند که ما حمایت میکنیم. به عنوان نمونه امارات، بیمارستان و درمانگاه تأسیس کرد و خدمات پزشکی انجام داد. دولت هم به وعدههای آنها گوش میداد.
*تحرکات گروههای مسلح در ادلب
در توافق آستانه بنا شده بود که دولت سوریه به ادلب متعرض نشود و حضور نظامی نداشته باشد، و در مقابل معارضین هم کاری نکنند تا ببینند که توافق چه میشود. آنها در ادلب بیکار ننشستند. در این ۶ سال بسیار کار کردند، تجهیز شدند و آموزش دیدند. کلاً تئوری، اندیشه، عملکرد، فکر و همه چیز آنها را عوض کردند. به خود جولانی آموزشهای مختلفی دادند، او را بردند و یاد دادند که چطور باید اتوکشیده باشد، کروات بزند، چگونه رفتار کند، حرفهایی که باید بزند چطور باید باشد و ...
وقتی بحران و اعتراضات شروع شد، بخشی از آن قابل پیشبینی بود. مستشارانی که در آنجا بودند اطلاعاتی کسب کرده بودند و به دولت سوریه اطلاع داده بودند. سال گذشته یکی از دوستان گفت: با چینشی که گروههای مسلح انجام میدهند، آموزشهایی که میبینند و تجهیزاتی که به ادلب و منطقه آوردهاند، برآورد این است که حرکت نظامی را شروع خواهند کرد، اما زمان دقیق آن قابل پیش بینی نیست.
*آغاز تحرکات گروههای مسلح
ترکیه به دنبال عادیسازی ارتباطات با اسد و حکومت بعث بود. ترکیه شروطی گذاشته بود ولی سیستم بعث و آقای بشار قبول نمیکرد. گروههای دیپلماتیک بین آنکارا و دمشق رفت و آمد میکرد و با هم در گفتوگو بودند. در ادلب اعتراضاتی علیه ترکیه انجام شد که با حکومت مرکزی توافق نکنند. ولی بشار اسد با ترکیه به توافق نرسید. اردوغان در چند روز اخیر گفت که دستمان را به سمت بشار اسد دراز کردیم اما وی گوش نداد. برآورد و تحلیل این بود که ترکها میخواستند بر حکومت سوریه فشار بیاورند، حرکتی انجام دهند و حومهی حلب را بگیرند، و به این واسطه بشار اسد را برای قبول شروط تحت فشار قرار دهند، اما آمدند و دیدند که مقاومت خاصی اتفاق نیفتاد.
در آغازین روزهای درگیری، حاج هاشم فرمانده ایرانی در حلب به شهادت رسید. ایشان شهید شد و درگیری در حومهی حلب بود. گروههای مسلح از حومهی حلب به سمت حلب آمدند و برآورد این بود که اینها تا حومه حلب و یا حلب جدید میآیند. به گمانم خود جولانی و ترکیه هم پیشبینی نمیکرد که به راحتی سوریه را بگیرند. در روزهای ابتدایی در جلسات مسلحین اختلاف بود که ما تا حومهی حلب یا فلانجا که رسیدیم همین را تثبیت کنیم یا به داخل حلب برویم؟ معلوم بود که خودشان هم برآوردی نداشتند که حلب را بگیرند و بعد به حماه برسند اما به راحتی آمدند. با همه احوال آنها حمص را گرفته و به سمت دمشق آمدند. تا روز آخر سعی مستشاران ایرانی بر کمک بود اما ارتش ارادهای بر مقاومت نداشت نداشت و حضرت آقا فرمودند جنگ به عهدهی ارتش خود آن کشور است. وقتی خودشان برای ایستادن ارادهای نداشتند، چرا ما باید میجنگیدیم؟
*وضعیت نبل و الزهرا
ارتش یا سیستم نظامی برای امنیت مردم کشور ایجاد شده است. ارتش ساعت ۱۰ شب، خط مقدم را در نبل و الزهرا رها کرد و ساعت ۱۰:۴۵ دقیقه شب به اهالی این دو شهر پیام داده شده که خانه های خود را ترک کنید.
مردم نُبل و الزهرا به قدری وحشتزده خارج شدند که در سرما با پیراهن از خانه خارج شده بودند و هر کس پتویی روی دوش خود انداخته بود. حدود ۵۰ هزار نفر جمعیت از نبل و الزهرا با مشقت از منطقه خارج شدند. انتقال مردم طول کشید و بیش از هزار نفر در نبل و الزهرا جا ماندند و به دست مسلحین گرفتار شدند. این جمعیت با ترس و واهمه، و بدون هیچ امکاناتی به سیده زینب علیهاالسلام انتقال پیدا کردند.
*چرا ۱۰ سال پیش در حوادث سوریه دخالت کردیم؟
قضیه دفاع از حرم با این اتفاقات اخیر سوریه، تفاوت دارد. آن زمان تشکیلاتی به اسم داعش، جبهة النصره و گروههای مسلحین شکل گرفت و شعارشان این بود که میخواهند کشوری اسلامی تشکیل دهند و بعد از تصرف عراق و سوریه، به سمت ایران بیایند. حضرت آقا هم فرمودند که اگر آنها را در آنجا کنترل نمیکردیم باید در کرمانشاه و همدان میجنگیدیم. این واقعیت داشت، میآمدند و بخشی از عراق و سوریه را گرفته بودند. همچنین حرمها را مورد تعرض قرار میدادند؛ برای نمونه مزار حجر بن عدی(ع) و مزار سکینه بنت علی(ع) را تخریب کردند. اما الان جولانی به ظاهر دستور داده که برای حرم حضرت زینب علیهاالسلام تیم حفاظتی گذاشته شود. نمایندههای وی برای بازدید از حرم آمدند وجلسه و گفتوگو داشتند و تأکید کردند که ما امنیت حرم را بر عهده میگیریم؛ اطمینان دادند و توافقاتی حاصل شد. آن زمان سیستم سوریه میخواست بایستد و اگر سیستم نمیایستاد، ما انگیزههایی برای ایستادن داشتیم که همان انگیزههای امنیت داخلی خودمان بود. هر چه در سوریه هزینه میکردیم، در اینجا کمتر هزینه میکردیم. اما الان یک گروه حداقل به ظاهر با شعار تغییر در داخل سوریه آمده است. به عراق هم اعلام کردند که ما با شما کاری نداریم، با همسایگان کاری نداریم و میخواهیم سیستم داخلی را تغییر دهیم. حتی روز دوم به اهالی نبل و الزهرا بیانیه دادند که به خانه و زندگیتان برگردید، اگر شما اسلحه به دست نگیرید و با ما نجنگید، با شما کاری نداریم.
عامل مهم دیگر جبهه مقاومت و مسیر حمایتی حزب الله و جبهه مقاومت بود. الان این مسیر دشوار شد ولی مسیر جبهه مقاومت ازبین نرفته و نخواهد رفت و همانگونه که از غزه ای که در محاصره بوده و از یمن که مسیرهای ارتباطی آن بسته است حمایت گردیده و تقویت شدند به مدد الهی جبهه مقاومت در منطقه به قوت به کار خود ادامه خواهد داد.
..............................
پایان پیام/
۲۶۸