خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۳
۲۱:۰۶
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۱۵ دی
۱۴۰۳
۱۶:۰۴:۴۷
منبع:
ابنا
کد خبر:
1519985

نگاهی به دیدگاه مستشرقان درباره سیره امام هادی(ع) در برخورد با غالیان

تنها مسلمانان نیستند که درباره شخصیت و حیات امام هادی علیه‌السلام بحث‌هایی را مطرح کرده باشند؛ بلکه برخی از مستشرقان نیز درباره شخصیت، زمینه و زمانه و حیات امام هادی علیه‌السلام مطالبی را به رشته تحریر درآورده‌اند.

آآ

خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا: درباره امام هادی علیه‌السلام از مَنظرهای مختلف می‌توان سخن گفت. امام هادی علیه‌السلام نه تنها در میان شیعیان ـ که ایشان را به عنوان دهمین امام از امامان دوازده‌گانه علیهم‌السلام قبول دارند ـ بلکه در میان اهل سنت نیز از جایگاه والایی برخوردار است. ذهبی (م 748 ه‍.ق) بعد از یادکرد ائمه درباره امام هادی می‌نویسد: «وكذلك وَلَدُهُ المُلَقَّبُ بِالهَادِي: شَرِيفٌ جَلِيل» (ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج 13، ص 120). همو در جایی دیگر درباره امام هادی علیه‌السلام می‌نویسد: «و كان فَقْيهًا إمَامًا مُتَعَبِدًا» (ذهبی، العبر في‌ خبر من غبر، ج 1،‌ص 364). دیگر علمای اهل سنت نیز به فضل و مراتب معنوی امام هادی علیه‌السلام اعتراف کرده‌اند (فی‌المثل رک: ابن‌خلکان، وفیات الأعیان وأبناء أبناء الزمان، ج 3، ص 272؛ صفدی، الوافي بالوفیات، ج 22، ص 73).

تنها مسلمانان نیستند که درباره شخصیت و حیات امام هادی علیه‌السلام بحث‌هایی را مطرح کرده باشند؛ بلکه برخی از مستشرقان نیز درباره شخصیت، زمینه و زمانه و حیات امام هادی علیه‌السلام مطالبی را به رشته تحریر درآورده‌اند. از میان مطالبی که درباره امام هادی علیه‌السلام به قلم مستشرقین نوشته شده در این‌جا دو متن خدمت خوانندگان معرفی می‌شود: 1. مدخل دایرة‌المعارف اسلام؛ 2. مقاله دکتر ادموند هیز (Edmund Hayes).

مدخل دایرة‌المعارف اسلام: این مدخل کوتاه با توجه به منابع شیعی و برخی از منابع تاریخی اهل سنت نوشته شده است. نویسنده سعی کرده تا موضوعات چندی را درباره امام هادی علیه‌السلام توضیح دهید. در بخش اول به: الف) نام، القاب و نسب؛ ب) سال تولد و وفات حضرت اشاره کرده است. در بخش دوم به مادر امام علیه‌السلام اشاره کرده و دو قولی (مادر امام علیه‌السلام ام‌فضل یا سمانه/ سوسن است) که درباره مادر ایشان است می‌پردازد. در بخش سوم به اختصار به دوره امامت، امام هادی علیه‌السلام و مشکلات زمان ایشان اشاره می‌شود. مشکلاتی که هم از لحاظ عقیدتی برای شیعیان پیش آمد و هم مشکلاتی که حکومت وقت برای امام علیه‌السلام پیش آورد. در این بخش به مکان زندگی و وفات حضرت نیز اشاره شده است. در بخش چهارم به مسائلی همچون باب‌ها (نایبان) حضرت اشاره و مسئله امامت بعد از ایشان مطرح می‌شود. مطلبی که در آخر مدخل آمده اشاره به این دارد که درباره حضرت دیدگاه‌های غالیانه‌ای وجود داشته که ایشان را تا حد خدایی بالا می‌بردند (Lewis, Encyclopedia of Islam, vol 1, p 713).

مقاله آقای دکتر ادموند هیز: ادموند هیز استادیار دانشگاه لیدن در مقاله‌ای تحت عنوان «سرش را با سنگ بشکن: تکفیرهای امامی و تولید انحراف در تشیع امامی در اواخر قرن نهم میلادی»(1) به بحث درباره اشخاصی می‌پردازد که توسط امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام تکفیر شده‌اند. عمده منابع وی برای تحقیق درباره این اشخاص الغیبة شیخ طوسی(ره) و رجال الکشی است.

در دوران امام علی النقی علیه‌السلام، جامعه شیعه امامیه با بحران‌هایی مواجه بود که به دلیل عدم‌ تمرکز قدرت، ظهور انحرافات اعتقادی، و رقابت‌های سیاسی شکل می‌گرفت. امام هادی علیه‌السلام در چنین شرایطی مجبور بود برای حفظ انسجام و اقتدار مذهب امامی، به اقداماتی چون تکفیر و طرد افراد منحرف و چالش‌برانگیز روی آورد. تکفیر در این دوران، نه‌فقط اقدامی اعتقادی، بلکه وسیله‌ای برای مدیریت اختلافات و حفظ نظم جامعه بود.

هیز در ادامه به اشخاصی که توسط امام هادی علیه‌السلام تکفیر شدند اشاره می‌کند. این اشخاص عبارتند از:

الف) اَبومحمد الشریعی: چالش اعتقادی و اولین تکفیر:

اولین مورد بررسی‌شده در این بخش، مربوط به اَبومحمد الشریعی است که چالش او هم جنبه اعتقادی و هم سیاسی داشت. شیخ طوسی در کتاب الغیبة فصلی را به «افراد نکوهش‌شده‌ای که ادعای بابیت داشتند» اختصاص داده است. او این افراد را به عنوان نمادی از خیانت و بدعت در دوران اواخر امامت و آغاز غیبت توصیف می‌کند و با اَبومحمد الشریعی آغاز می‌کند. شیخ طوسی نقل می‌کند که الشریعی «اولین کسی بود که ادعای مقامی کرد که خداوند برای او مقرر نکرده بود و به دروغ ادعاهایی علیه خدا و حجت‌های او علیهم‌السلام مطرح نمود.» این ادعاها شامل بابیت و انتساب دروغ به امامان می‌شد. امام هادی(ع) طی نامه‌ای، او را نفرین و از او تبری جست و به شیعیان دستور داد که از او برائت کنند. این اقدام نشان‌دهنده اهمیت جایگاه امام به عنوان رهبر معنوی و اعتقادی جامعه بود. همچنین، این ماجرا به‌خوبی نشان داد که جامعه محلی نیز، پیش از دستور امام، از او اعلام برائت کرده بود.

ب) ابن بابا و الفهری: فساد مالی و ادعای پیامبری:

ابن‌بابا و الفهری از دیگر افرادی بودند که مورد تکفیر قرار گرفتند. ابن بابا ادعای پیامبری و بابیت کرد و از نام امامان برای جمع‌آوری اموال و وجوهات شرعی سوءاستفاده می‌کرد. او با ادعاهای خود، جایگاه امام را در میان شیعیان به خطر انداخت و باعث ایجاد تفرقه در جامعه شد. امام هادی علیه‌السلام در نامه‌ای شدیداللحن، او را نفرین کرد و به شیعیان دستور داد که در صورت امکان او را به قتل برسانند. در این نامه آمده است: «اگر می‌توانی سر او را با سنگ بشکن(2)، چنین کن، زیرا او به من ضرر رسانده است.» این دستور نشان‌دهنده شدت تهدیدی بود که این افراد برای جامعه امامی به وجود آورده بودند. این نمونه به‌خوبی ابعاد مالی و سیاسی تکفیرها را روشن می‌کند؛ چراکه سوءاستفاده مالی به‌طور مستقیم اقتدار امام را تضعیف می‌کرد.

ج) فارس بن حاتم قزوینی: خیانت مالی و شورش سیاسی:

فارس بن حاتم قزوینی، نمونه‌ای برجسته از یک نماینده خائن بود. او ابتدا به عنوان نماینده مالی امام هادی علیه‌السلام فعالیت می‌کرد و مسئولیت جمع‌آوری و ارسال وجوهات شرعی را بر عهده داشت. اما پس از مدتی، از ارسال این اموال به امام خودداری کرد و حتی به تقویت مخالفان امام، مانند جعفر کذاب، پرداخت. امام هادی (علیه‌السلام) برای مقابله با این تهدید، طی چندین نامه او را نفرین کرد و به پیروان خود هشدار داد از هرگونه همکاری با او خودداری کنند. در نهایت، امام دستور قتل فارس را صادر کرد و یکی از پیروان او به نام جُنید این دستور را اجرا کرد. فارس در مقابل مسجدی به قتل رسید و این اقدام، اقتدار امام را در میان شیعیان بازسازی کرد.(3)

در ادامه هیز پیامدهایی را برای این دسته از تکفیرها بیان می‌کند:

1. اعتقادی: تکفیرها به امامان اجازه می‌داد تا انحرافات فکری و عقیدتی را شناسایی و مهار کنند. افراد منحرفی که ادعاهای دروغین داشتند، تهدیدی جدی برای جامعه بودند و حذف آن‌ها به حفظ آموزه‌های اصلی کمک می‌کرد.

2. سیاسی: بسیاری از این تکفیرها برای مهار چالش‌های سیاسی انجام می‌شد. افرادی مانند فارس بن حاتم که با جریان‌های مخالف امام همکاری می‌کردند، نه‌تنها نظم جامعه را مختل می‌کردند، بلکه باعث شکاف در پیروان امام می‌شدند.

3. مالی: سوءاستفاده از وجوهات شرعی از جمله مسائلی بود که امامان با آن به شدت برخورد می‌کردند. مدیریت مالی جامعه امامی نقش کلیدی در اقتدار امام داشت و هرگونه چالش در این زمینه تهدیدی مستقیم برای جایگاه امام به شمار می‌رفت.

4. خشونت و برخورد فیزیکی: در مواردی که تهدیدها جدی بودند، امامان به اقدامات شدیدتری مانند ترور مخالفان روی می‌آوردند. قتل فارس بن حاتم و دستور قتل ابن‌بابا نمونه‌هایی از این برخوردها هستند. این اقدامات، ضمن بازگرداندن اقتدار امام، پیام واضحی به مخالفان می‌داد که اقدامات آن‌ها بدون پاسخ نخواهد ماند.

بیان دو نکته درباره مقاله دکتر هیز

نکته اول: باید توجه داشت که ادموند هیز از دیدگاه یک مستشرق به مسئله نگاه و صرف گزارش‌ها را بررسی کرده است. وی در موارد بسیاری که از رجال الکشی نقل مطلب می‌کند و به بررسی‌های سندی و داده‌های دیگر توجه ندارد. در نقل عقاید افراد مورد تکفیر منابع متقدم اهل سنت نسبت به الغیبة را نادیده می‌گیرد و گزارش خود را با گزارش‌های متقدم تکمیل نمی‌کند.

نکته دوم: این‌که وی انگیزه‌های مالی در تکفیرها را برجسته می‌کند. گویی برای امام (علیه‌السلام) انگیزه‌های مالی به‌قدری مهم بوده که دست به تکفیر و کشتار افراد زده است.(4)

مهدی عسگری/ دانش‌آموخته دکتری فلسفه و کلام اسلامی.

(1):

"Smash His Head with a Rock’: Imāmic Excommunications and the Production of Deviance in Late Ninth-Century Imāmī Shīʿism"

(2): بخش اول عنوان مقاله هیز نیز از همین روایت امام هادی (علیه‌السلام) گرفته شده است که امام می‌فرماید: «تَشدَخ رأسه بالحجر» (رک: کشی، اختیار معرفة الرجال، ج 2، ص 805).

(3): درباره فارس بن حاتم رک: کاظم‌پور امیرآبادی، داوود، (1403)، «تبیین تاریخی انحراف فارس بن حاتم قزوینی و دستور ترور او توسط امام هادی (علیه‌السلام)»، تاریخ اسلام، 25 (3)، صص 89-122.

(4): نگارنده این سطور بخش مربوط به امام هادی (علیه‌السلام) مقاله دکتر هیز به صورت مفصل نقد کرده که هم‌اکنون در مؤتمر امام هادی (علیه‌السلام) در دست داوری است.

Lewis, B. (1986), »Al- ‘ASKARI« in Encyclopedia of Islam (New Edition), Leiden: Brill.

Edmund Hayes (2023) “Smash His Head with a Rock”: Imāmic Excommunications and the Production of Deviance in Late Ninth-Century Imāmī Shīʿism, Al- Masāq, 35:1, 54-75, DOI: 10.1080/09503110.2022.2133210.

...............................

منابع:

کشی، محمد بن عمر، (1404)، اختیار معرفة الرجال، تحقیق سید مهدی رجائی، قم: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث.

ذهبی، شمس الدین محمّد بن احمد، (1417)، سیر أعلام النبلاء، بإشراف شعیب الأرنؤوط، الطبعة الحادیة عشرة، بیروت: مؤسسة الرسالة.

ذهبی، شمس الدین محمّد بن احمد، (بی‌تا)، العبر في خبر من غبر، تحقیق اَبوهاجر ممحمدسعید زغلول، بیروت: دار الکتب العلمیّة.

................................

پایان پیام