به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهل بیت(ع) - ابنا - بعد از تحولات سوریه و سقوط حکومت سابق، وضعیت معیشتی شیعیان در تگنا قرار گرفت و علارغم وعدههای مطرح شده از سوی حاکمان فعلی سوریه مبنی بر تامین امنیت شیعیان، هزاران شیعه به دلیل نبود امنیت به خارج از سوریه آواره شدند.
نکته مهم این است که شیعیان همواره در طول تاریخ، برای خود بنبستی ندیدهاند و در هر شرایطی با راهنمایی علمای شیعه و آموزههای اهل بیت(ع) مسیر صحیح زندگی را انتخاب کردهاند.
«سید محمدصادق الهاشمی» نویسنده عراقی طی یادداشتی به راهبردها و نقشه راه شیعه پس از تحولات سوریه پرداخته است:
روی کار آمدن الجولانی و همراهانش در سوریه، نه تصادفی و نه به واسطۀ تلاش خاصّ و مشخّصی از سوی آنها بوده است؛ بلکه با تلاشهای پشتِ پردۀ مجامع بینالمللی و صهیونیستی به رهبری قطبِ آمریکا برای مقابله با شیعیان، صورت گرفت. آنها موفّق شدند بر اریکۀ قدرت کشور عربی سوریه تکیه بزنند؛ کشوری که دههها با مقاومت، گسترش یافته بود و از عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی ممانعت میکرد. نتانیاهو در سخنرانی خود در سازمان ملل با افشای این پشتِ پردهها گفت: «جنگ بر ضد غزّه، فراتر از این کشور و برای تغییر نقشۀ غرب آسیاست.»
آنچه در سوریه اتّفاق افتاد، محصول این جنگ جهانی بر ضدّ محور شیعه است
نتانیاهو در سازمان ملل نقشهای را شامل محور شرّ و محور صلح نشان داد که از دیدگاه صهیونیستها، شیعیان، محور شرّ و کشورهای عربی سازشکار و عادیساز روابط با رژیم غاصب صهیونیستی، محور صلح هستند؛ بنابراین، آنچه در سوریه اتّفاق افتاد محصول این جنگ جهانی بر ضدّ محور شیعه است؛ بر این اساس، چند نکتۀ مهمّ وجود دارد که آیندۀ شیعه را در نقشه و جغرافیای منطقهای و بینالمللی مشخّص خواهد کرد:
رهبران و مراجع
شیعه، فهمیدهاند که دشمن در این قضایا، شیعیان را هدف گرفته است
۱. مراجع شیعه در قم و نجف با بیانیّهها و اظهارات خود، اعلام کردهاند که از دیدگاه شرعی، نمیتوان از غزّه دست برداشت؛ البتّه، این موضعگیریها خالی از هزینهها و سختیها نیست؛ چون این مسئله فقط مربوط به غزّه نیست و هرچند موضع شرع مقدّس اسلام است، امّا رهبران و مراجع شیعه فراتر از این، فهمیدهاند که دشمن در این قضایا، شیعیان را هدف گرفتهاند، خواه در کنار غزّه بمانند و خواه از آن دست بردارند و خواه سلاح خویش را بر زمین بگذارند و خواه، نگذارند؛ چون جنگ صهیونیستی که نتانیاهو پس از نبرد طوفان الاقصی در آن وارد شده، جنگی ایدئولوژیک و برای گسترش رژیم صهیونیستی در قالب نقشهای طرّاحی شده که باورهای خود را بر آن مبتنی کردهاند و شامل قلمروِ امتدادیافته از نیل تا فرات میشود؛ از اینرو، نقشۀ راه شیعه، مقاومت است تا موجودیّت خودشان را به عنوان یک بلوک، ملّت و امّت در برابر هرگونه زوال و هدف قرار گرفتن از سوی دشمن حفظ کنند. هرگونه عقبنشینی در این زمینه، معنایش گردن نهادن به خواستههای دشمنان در جهت تداوم طرح و برنامۀ آنهاست.
۲.
برخی شیعیان اینگونه
تصوّر و تفکّر میکنند که اگر با رژیم غاصب صهیونیستی مقابلۀ مستقیم صورت نگیرد، وضعیّت
شیعه بهتر خواهد بود یا میتوانند جنگ را به تأخیر بیندازند و یا اگر خطّ انقلابی و
مقاومت در پیش گرفته نشود، میتوان در صلح و آرامش زندگی کرد؛ امّا خوانش و تفسیر واقعنگرانۀ
اندیشۀ صهیونیسم، از نظر رهبرانی که نقشههای صهیونیستی را خوب میدانند و میفهمند،
حکم میکند که واردِ تقابلِ عملی و مستقیم با این رژیم شوند و هرچه هم که، هزینه داشته
باشد، بهتر از آن است که سازش کنند و اجازه دهند خنجر بر حنجرشان قرار گیرد!
نتانیاهو بهشدّت، تقابل با شیعه را دنبال میکند
فرماندهان عالیرتبۀ شیعه و مراجع عالیقدر قم و نجف به حمایت و پشتیبانی از مقاومت دعوت کردهاند؛ چون آنان به بزرگی خطری پی بردهاند که فراتر از مسجد الاقصی و غزّه است. بهترین شاهد بر درستی این فهم بزرگان شیعه، کتابی است که نتانیاهو آن را در سال 1993 م، در آغاز با عنوان انگلیسیِ «مکانی در میان ملّتها»، و سپس با عنوانِ عبری «مکانی زیر نور خورشید»، نوشته است. با مطالعۀ این کتاب مشخّص میشود که نتانیاهو بهشدّت، تقابل با شیعه را دنبال میکند؛ چون آنان را مانعی محکم بر سر راه ایجاد اسرائیل بزرگ میداند. معنای دیدگاه نتانیاهو این است که شیعه جایی در بیرون جنگها و کشمکشها ندارد؛ بلکه نقشۀ آنان در قلب و مرکز جنگهاست و قطعاً باید با اسرائیل درگیر شوند و گزینۀ دیگری در برابر آنان قرار ندارد.
۳. هر جنگ بینالمللی نتایج و خروجیهایی دارد؛ خروجیِ جنگ جهانی اوّل، اعلامیّۀ لابی صهیونیستی یهود در سال 1916 م، با عنوان «وعدۀ بالفور» با محتوای تشکیل وطن ملّی یهود در فلسطین بود. خروجیِ جنگ جهانی دوم این شد که صهیونیسم، موجودیّت وطن صهیونیستی را به صورت رسمی در سال 1948 م تصویب کرد. خروجیِ جنگ طوفان الاقصی این است که لابی صهیونیستی این درگیری را به فرصتی برای دستیابی به طرح اسرائیل بزرگ از طریق مقابله با شیعه تبدیل کرد؛ نسلکشی و ویرانی صورت گرفت و صهیونیستها با تجهیز الجولانی و گروههای تروریستی اِخوانی برای اِشغال سوریه، طرحی را برای تأسیس اسرائیل بزرگ تدوین کردند؛ در نتیجه، با اشغال سوریه، اسرائیل به نابودی تسلیحات سوریه و اشغال خاک این کشور اقدام کرد تا پیوندهای شیعه را قطع و آنان را تضعیف و بستر را برای تأسیس رژیم اسرائیل در پهنۀ ادّعایی گستردهتر فراهم کند.
صهیونیسم از دیرباز، مصمّم به تسلّط بر توانمندیهای شیعه و منطقۀ غرب آسیاست
با این اقدامات، یقین حاصل میشود که صهیونیسم از دیرباز، مصمّم به تسلّط بر توانمندیهای شیعه و منطقۀ غرب آسیا و ایجاد جنگی سُنّی بر ضدّ شیعه بوده و برای آن نقشه کشیده است؛ بنابراین، با توجّه به مطالب یادشده، شیعه هیچ جایی بیرون از این اتّفاقات ندارد، بلکه آنگونه که دشمن طرّاحی کرده، شیعیان در قلب این معرکهها هستند.
۴. بر اساس این واقعیّتها، نقشۀ راه مقاومت و موجودیّت شیعه از قرار ذیل است:
الف. مقاومت، ثابت و تغییرناپذیر است؛ زیرا با سرنوشت شیعه و موجودیّت آن در ارتباط است و در وهلۀ نخست، آنان، هدفِ دشمن هستند.
ب. مقاومت، بیش از آنکه ایجاد بازدارندگی با سلاح باشد، داشتن آگاهی کافی برای فهمِ نقشههای دشمن و حرکت پشتِ سر مرجعیّت است.
ج. دشمن موفّق شده که به دست خودش سوریه را ساقط کند؛ امّا نمیتواند ثُباتِ قدم شیعه و قدرت دفاع آنان از منافع، قلمرو و اِسلامشان را از بین ببرد و آنان با از دست دادن حکومت سوریه، به همراه ملّت سوریه به مقابله با دشمن خواهند پرداخت؛ بیشکّ، ماهیّت ملّت سوریه با الجولانی متفاوت است.
د. تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی و کشورهای بیگانه در سوریه و نقض حاکمیّت کشورهای اسلامی عربی با استفاده از عناصر مزدور، تلاشهای شیعه را برای تداوم مجاهدت و ثُبات قدم دوچندان میکند؛ چون رخدادهای سوریه، مقدّمهای برای حمله به شیعه است.
هـ. حرکت پشتِ سرِ مراجعِ آگاه و فهیم، به منزلۀ سوپاپِ اطمینان است و مایۀ ثُبات قدمِ شیعیان در غرب آسیاست.
و. موضعِ شیعه در عراق و جمهوری اسلامی ایران، باید یکپارچه باشد و بر اساس افقِ نگاه یکسان و یکدست در رویارویی با چالشها عمل شود.
ز. باید مؤلّفههای قدرت شیعه، از جمله: حشد الشعبی، مقاومت و خیزش ملّتهای شیعی با عُمق بیشتر و حضوری پویاتر و فعّالانهتر حفظ شود.
..................
پایان پیام