به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نروژ از جمله کشورهای اروپایی است که پذیرش اسلام با سرعت روزافزونی صورت گرفته و طبق برآوردها، تا سال 2040 جمعیت مسلمان این کشور به حدود 2 میلیون نفر خواهد رسید.
سابقه ورود اسلام به نروژ را میتوان به سبب تبادل تجاری میان ساکنان این منطقه و مسلمانان در عصر خلفای عباسی دانست. این تجارت با دریافت سکههایی که روی آنها شهادتین نقش بسته بود، شکل میگرفت. از 1960 و پس از کشف نفت در این کشور و نیاز به نیروی کار، مسلمانانی از پاکستان، ترکیه و ... به این منطقه عزیمت کردند و از دهه 70 اقلیت بسیار کوچکی را در این کشور تشکیل دادند. پس از آن به تدریج مسلمانان بیشتری به ویژه از آفریقا وارد این کشور شدند و از سال 1985 به دلیل مهاجرت و انتخاب محل تحصیل از سوی دانشجویان، شمار مسلمانان گسترش یافت و تعدادی از نروژیها به دین اسلام گرویدند.
اسلام بزرگترین اقلیت دینی در نروژ محسوب میشود. بیشترین اقلیت مسلمانان را پاکستانیها، ترکها و اعراب تشکیل میدهند. شیعیان نیز بخشی از جمعیت مسلمانان این کشور را تشکیل میدهند. علاوه بر شیعیان بومی نروژ، بخشی از شیعیان ساکن در این کشور را مهاجرانی از کشورهای افغانستان، ایران و لبنان تشکیل میدهند.
چندین مرکز شیعی در نروژ فعالیت میکنند که مرکز انجمن حسینی یکی از این مراکز است. حجت الاسلام و المسلمین «سید زوار حسین نقوی» مسئول و امام جماعت انجمن حسینی، از روحانیونی است که به مدت 15 سال در نروژ مشغول به کارهای تبلیغی و فرهنگی است. وی در گفتوگو با خبرنگار ابنا به تشریح وضعیت شیعیان در کشور نروژ پرداخت:
متن کامل گفتوگو با حجت الاسلام «سید زوار حسین نقوی» به شرح زیر است:
ابنا: در ابتدا خودتان را معرفی کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده «سید زوار حسین نقوی» فارغالتحصیل مقطع دکتری دانشگاه علوم اسلامی رضوی هستم و در حال حاضر در نروژ به فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی اشتغال دارم. یک مرکزی به نام انجمن حسینی داریم که مجموعهی حسینیه، مسجد و مدرسهی معارف اسلامی است.
ابنا: چند سال است که در آنجا تشریف دارید؟
15 سال است که در آنجا هستیم.
ابنا: چه شد که حضرتعالی برای تبلیغ معارف اهل بیت(ع) به نروژ رفتید و ماندگار شدید؟
بعد از اینکه تحصیلات بنده به اتمام رسید، سال 2007 به پاکستان برگشتم و 2 سال در منطقهی خودمان کارهای تبلیغی انجام میدادم. شیعیان نروژ به روحانی نیاز داشتند و اطلاعیه داده بودند، من درخواستم را فرستادم و آنها پذیرفتند. لذا سال 2009 به نروژ رفتم.
ابنا: در مورد شیعیان و مسلمانان در نروژ بفرمایید که تعداد و جمعیتشان چه مقدار است؟
تقریبا 200 هزارنفر جمعیت مسلمان از کشورهای مختلف در نروژ زندگی میکنند که بین آنها حدود 25 تا 30 هزار نفر شیعه از عراق، افغانستان، پاکستان، لبنان و ایران هستند.
ابنا: از لحاظ کثرت شیعیان کدام کشور بیشتر است؟
شیعیان افغانستان در رتبه اول، در رتبه دوم ایرانیها و رتبه سوم، عراقیها هستند.
ابنا: در مورد فعالیتهای انجمن حسینی بفرمایید.
ما سه نوع فعالیت در مرکز خودمان داریم که به صورت روزانه، هفتگی و مناسبتها است. به صورت روزانه مرکز باز است، ساعتی را در نظر گرفتهایم که مردم مراجعه میکنند و پرسش و سوالات شرعی خود را مطرح میکنند. همچنین برای مشکلات روحی مراجعان مشاوره میدهیم. دعای کمیل و نماز جمعه برگزار میکنیم و هفتهای دو روز در مدرسهی معارف، برای دانشآموزان برنامه داریم و به آنها قرآن، معارف اهل بیت(ع)، عقاید و احکام تدریس میکنیم.
ابنا: چند نفر روحانی شیعه در آنجا وجود دارد و آیا اتحادیه و مجمعی دارید؟
روحانیون شیعه در نروژ از کشورهای مختلفی هستند که حدوداً 10 نفر هستیم. روحانیون شیعه، تشکلی به نام مجمع علمای شیعهی نروژ دارند. ما به وسیله این مجموعه برای انسجام شیعه فعالیتهایی انجام میدهیم، از طریق مجمع با دولت تعامل داریم و دولت اگر کاری داشته باشد از طریق ما پیگیری میکند. شیعیان بعضی از شهرها که روحانی ندارد، برای امور تدفین و تشییع، به مجمع درخواست میفرستند و ما بلافاصله یک روحانی اعزام میکنیم. همچنین اگر منطقه یا شهری در ماه محرم و ماه رمضان به روحانی نیاز داشته باشد، نیاز آنها را تأمین میکنیم.
ابنا: تعامل شما با روحانیت اهل سنت چطور است؟
خیلی عالی است. ما آنها را در مراسم خودمان دعوت میکنیم و در مراسم آنها شرکت میکنیم. همچنین در مورد تدوین اوقات شرعی با هم همکاری داریم و مواردی که بین شیعه و سنّی مشترک است، با هم پیگیری میکنیم. اگر از دولت مطالبه داشته باشیم با هم متحد میشویم و درخواستمان را به دولت ارائه میکنیم.
همچنین با کلیسا تعامل خوب و حسنهای داریم. آنها به ما نیاز دارند و ما به آنها نیاز داریم؛ با هم جلساتی برگزار میکنیم و از تجربیات یکدیگر بهره میبریم. سال گذشته گروهی از کلیسا به مرکز ما آمده بودند و سؤالات مختلفی داشتند. از جملهی سؤالشان این بود که شما شیعیان میگویید که دختران در 9 سالگی و پسران در 15 سالگی بالغ میشوند، چرا تفاوت قائل میشوید؟ من گفتم: «دخترها زرنگتر و باهوشتر هستند و صلاحیت بیشتری دارند، به همین دلیل زودتر از پسرها شایستگی ملاقات و حرف زدن با خدا را پیدا میکنند.» این حرف را که گفتم، کشیشهای زن تشویق کردند و خیلی خوشحال شدند.
ابنا: آیا دولت نروژ ممانعت و محدودیتی برای فعالیت شما ایجاد نمیکند؟
نه. دولت نروژ اساساً جلو کارهای مذهبی را نمیگیرد و کمک هم میکند. اگر بعضی از موارد نیاز به کمک مادی باشد و به آنها اطلاع داده شود، کمک میکنند. آنها چارچوبی دارند و یکسری شرایطی در نظر گرفتهاند و به مراکز دینی رسیدگی میکنند، تفاوتی ندارد که اسلامی باشد یا غیراسلامی؛ دولت کمک میکند و بودجهی دینی به مراکز و کارهای فرهنگی اختصاص دادهاند.
ابنا: در ایام محرم و صفر و اربعین، آیا میتوانید در خارج از مرکز، مراسم برگزار کنید؟
ما میتوانیم بیرون برویم که البته باید از پلیس اجازه بگیریم که در چه مسیری میخواهیم برویم و چند ساعت طول خواهد کشید. وقتی مجوز بگیریم، مانعی نیست.
ابنا: چیزی هم میگیرند؟
نه، فقط مجوز میخواهد تا پلیس بیاید و امنیت را تأمین کند.
ابنا: در مورد وهابیت بفرمایید که در آنجا فعالیت دارد یا نه؟
وهابیت فعالیت گستردهای دارد و فعالیت آنها به دو نوعِ تکفیری و اخوانی تقسیم میشود. تکفیریها، سایر مذاهب را تکفیر میکنند، گاهی اوقات با دولت درگیر میشوند و حرفهایی علیه دولت میزنند اما فعالیتشان محدود است. دستهی دیگر فعالیتهای تبلیغی خودشان را دارند و کاری با تکفیریها ندارند؛ اینها گاهی اوقات به خیابان میآیند و چادر میزنند و بروشور و غذا پخش میکنند. با این کار میخواهند مذهب و عقایدشان را تبلیغ کنند. اینها در سال یک روز را با عنوان روز روسری در نظر میگیرند، در یکی از خیابانهای شهر چادر میزنند و 10-15 نفر از خانمهای آنها، هر خانم نروژی که رد میشود را دعوت میکنند و میگویند که میخواهیم به شما روسری مجانی بدهیم. آن خانم را به داخل چادر میبرند، روسری سرش میکنند و به وی بروشور میدهند و از خدا و اسلام به او میگویند.
ابنا: وابسته به کجا هستند؟
ظاهراً وابسته به جایی نیستند. ما اطلاعات دقیقی از آنها نداریم و فقط ظاهرشان را میبینیم که کار تبلیغی انجام میدهند ولی نمیدانیم که پشتوانهی آنها از کجاست.
ابنا: با شما که درگیر نمیشوند؟
نه. گاهی اوقات بچههای ما در کنار اینها خیمه میزنند. آنها سریع به نروژیها میگویند که اینها مشرک هستند و مسلمان نیستند؛ چنین حرفهایی میزنند و میترسند که شیعیان میدان را از آنان بگیرند و نروژیها به شیعیان مراجعه کنند.
ابنا: احیاناً مناظره یا گفتوگویی با هم داشتهاید؟
ما گفتوگوی مستقیم نداشتیم ولی جوانان ما داشتهاند. ما 2-3 گروه جوانان داریم که اینها گاهی اوقات برای کارهای تبلیغی به خیابان میروند. «برای حسین(ع) بهپا خیزید» و «اسلام را بشناسید» دو سازمان در نروژ است که به جوانان شیعه تعلق دارد. متأسفانه شیعیان مقیم نروژ امکانات زیادی ندارند و سالی 5-6 بار بیشتر نمیتوانند چادر بزنند ولی آنها هر روز برنامه دارند.
ابنا: در جمعهی آخر ماه رمضان که به روز جهانی قدس نامگذاری شده است و یا در مناسبتهایی مثل سالگرد شهادت سردار سلیمانی برنامهای دارید؟
در مورد روز قدس سالیانه برنامه داریم که در آخرین جمعهی ماه رمضان برگزار میکنیم و فلسطینیها هم میآیند. آقایی به نام «علی لینستاد» در فلسطین و لبنان حضور داشته و شیعه شده است، که ایشان بانی راهپمیایی روز جهانی قدس در نروژ است. همهی علمای شیعه به راهپیمایی میرفتیم و عدهای از شیعیان عراقی و لبنانی هم میآمدند. این برنامه قبلاً به صورت راهپیمایی بود اما چند سالی است که به صورت تحصن و اجتماع برگزار میشود. یک مقداری محدودیت ایجاد شد و تعداد ما آنقدر نیست که بتوانیم راهپیمایی برگزار کنیم. تعداد ما کم است اما قبلاً زیاد بود.
ابنا: چرا کم شده است؟
تغییر و تحولی ایجاد شد؛ چند بار منافقین حمله کردند و علما دیدند که بهتر است ما شکل آن را عوض کنیم. انشاءالله با علما صحبت میکنیم که در سالهای آینده جمعیت بیشتری حضور داشته باشند تا بتوانیم راهپیمایی برگزار کنیم.
در مورد بزرگداشت شهید سلیمانی، مردم و علما مقداری میترسند، چون بعضی از کشورهای اروپایی ممنوع اعلام کردهاند و سختگیری میکنند. البته برای شهید سلیمانی مراسم بزرگداشت داشتیم و اگر شهید ابومهدی المهندس در کنار ایشان نبود، این برنامه برگزار نمیشد. عراقیها برای شهید ابومهدی المهندس مراسم بزرگداشت برگزار کردند که برای شهید سلیمانی هم محسوب شد. یک برنامهی کلی بود و برنامهی واضح و روشنی نبود، ما هم رفتیم، یک نفر آمد، سخنرانی کرد و برنامه تمام شد. همچنین مرکز برای شهید نصرالله برنامهای داشت ولی به خاطر ترس و نگرانی نتوانستیم برنامهی باشکوهی برگزار کنیم.
ابنا: فقط یک بار برگزار شد؟
بله، فقط یک بار و زمانی که شهید شدند، برگزار شد و در سالهای بعد برنامهای برگزار نشد.
ابنا: در مورد قضایای غزه و اینکه اسرائیل در لبنان و غزه نسلکشی میکند، در نروژ برنامهای برگزار شد؟
بله، برنامههای بسیار باشکوهی برگزار شد و مردم محلی هم حضور گستردهای داشتند. من در 2-3 راهپیمایی شرکت کردم که حدوداً 15-20 هزار نفر به خیابان آمده بودند. همهی شرکتکنندگان مسلمان نبودند ولی به خاطر مظلومیت غزه به میدان آمده بودند و شعار میدادند. البته عدهی محدودی از اسرائیل حمایت میکردند که به 100 نفر هم نمیرسیدند.
ابنا: تعداد شما خیلی بیشتر بود؟
بله، خیلی زیاد بود و روزهای اول غوغا بود.
ابنا: دربارهی سختیها و مشکلات زندگی یک مسلمان در نروژ بفرمایید. حضرتعالی از یک کشور مسلمان به کشوری رفتهاید که اکثریت آن مسیحی است.
هر جایی سختیها و شرایط خودش را دارد. در ماه رمضان، بچههای مسلمان که به مدرسه میروند، احساس میکنند منزوی هستند و مورد تبعیض قرار میگیرند. برای نمونه، مدارس غذا میدهند و اعلام میکنند کسانی که غذا نمیخواهند از اتاق بیرون بروند. این برخورد خوبی نیست. یا در ماه رمضان در مدارس مینویسند که اگر استاد یا شاگردی را دیدید که بر زمین افتاده، سریع اطلاع دهید! این کار مقداری زننده است و میخواهند بگویند که عدهای در بین شما روزه میگیرند و میخواهند کاری انجام دهند که بیهوش شوند لذا شما مراقب آنها باشید. گاهی رسانهها کارهایی میکند که احساس میشود تبعیض قائل شدهاند. در نروژ همه مالیات میدهند ولی رسانهها اعلام میکنند که امسال مسلمانان نسبت به سایرین کمتر مالیات دادند! در حالی که نیاز نیست یک ملیت را جدا کنید و یا دین و قومیتی را مشخص کنید که مالیات میدهد یا نمیدهد.
ابنا: این کار به صورت رویه همیشه وجود دارد؟
بله به صورت رویه است و کار خوبی نیست. یا در ظاهر نمیگویند که فلان قانون را درباره مسلمانان به تصویب رساندهایم ولی ضرر آن به مسلمانان میرسد و مسلمانان را نشانه گرفتهاند. چنین چیزهایی وجود دارد ولی در کل، رویهی دولت و برخورد مردم نروژ با غیربومیها، نسبت به کشورهای اروپایی مثل هلند، دانمارک و آلمان بهتر است.
ابنا: در مورد مشکلات مواد غذایی حلال در نروژ بفرمایید.
محصولات حلال نسبت به غذای معمولی گرانتر است. اگر قیمت گوشت معمولی 10 دلار باشد، گوشت حلال 15 دلار است. متأسفانه یک عده به خاطر سودجویی تقلب میکنند و دولت به صورت واضح در این مورد نظارت ندارد لذا جعلسازی و تقلب زیاد صورت میگیرد و متدینان به مشکل برخورد میکنند و چیزی که مطلوبشان است به دستشان نمیرسد.
خود نروژ محصولات حلال دارد و در کشتارگاه، قسمتی را برای ذبیحۀ مسلمانان اختصاص دادهاند ولی گاهی اوقات گوشت معمولی را با گوشت حلال مخلوط میکنند و دولت سیاست مشخصی در این مورد ندارد؛ برای نمونه سازمانی باشد یا گوشت حلال مُهر داشته باشد یا مغازهای را برای فروش گوشت حلال مشخص کنند، این طور نیست. مسلمانان چنین مشکلاتی را در این خصوص دارند. دولت هم هر روز شرایط را عوض میکند. یکی از شرطهای جدید این است که حیوان قبل از ذبح باید بیهوش شود تا اذیت نشود. برای بیهوش کردن حیوانات، گازی را در اتاق پخش میکنند که برخی از حیوانات میمیرند.
ابنا: ناظر شرعی وجود ندارد؟
نه، ناظر شرعی به آن صورت وجود ندارد. ناظر شرعی یک سازمانی است که سالی یک بار میرود، گزارش میدهد، پول میگیرد و تمام میشود. در حالی که ناظر شرعی باید هر روز حضور داشته باشد ولی اینگونه نیست.
ابنا: استقبال شیعیان مقیم نروژ از برنامههای شما چگونه است؟
همهی شیعیان باحجاب و بیحجاب در برنامه محرم شرکت میکنند ولی در غیر محرم عدهی خاصی حضور دارند. مرکز ما 800 عضو دارد؛ این 800 نفر در محرم میآیند و بلکه هزار نفر میآیند. یعنی 200 نفر از کسانی که عضو نیستند هم در برنامههای ما حضور پیدا میکنند. ولی در غیرمحرم با 100 نفر در ارتباط هستیم که همیشه میآیند و مذهبی هستند. در بین این 100 نفر، ممکن است خانمهایی حجاب نداشته باشند اما در مراسمها شرکت میکنند، خودشان را محب اهل بیت(ع) میدانند و نماز هم میخوانند.
ابنا: وضعیت اقتصادی شیعیان نروژ چگونه است؟
به طور میانگین وضعیت اقتصادی شیعیان متوسط است. کسانی که کاروکاسبی و مغازه و بیزینس دارند، وضعشان خوب است، ولی کسانی که کارمند هستند وضعیت متوسطی دارند.
ابنا: در فضای مجازی هم فعالیت میکنید؟
به صورت سازمانی فعالیتی نداریم ولی فعالیت انفرادی زیادی داریم. من دو شبکهی یوتیوب دارم و در فیسبوک، اینستاگرام و تیکتاک فعالیت میکنم.
ابنا: به چه زبانی فعالیت میکنید؟
ما به سه زبان اردو، فارسی و انگلیسی فعالیت میکنیم و میخواهیم زبان نروژی را هم اضافه کنیم.
ابنا: آیا افرادی به مرکز شما میآیند تا مستبصر شوند؟ یا افرادی مسیحی باشند و مسلمان شوند؟
تا کنون که بنده در مرکز حضور داشتم، 20 نفر شیعه شدهاند. دو نفر از آنها از اهل سنت بودند و بقیه مسیحی هستند.
ابنا: وضعیت کلی مذهب و تدین در نروژ چگونه است؟
معنویت در نروژ خیلی ضعیف است و به خاطر همین با مشکلاتی مواجه هستند. نروژ از جهت اقتصادی جزء 3 کشور اول است. بر اساس آماری که بنده حدود 10 سال پیش دیدم، نروژ، سوئد و سوئیس از جهت اقتصادی در جهان اول بودند، ولی همین نروژ در خودکشی در رتبه سوم است. مردم نروژ رفاه اقتصادی بیش از حد دارند ولی از طرفی ناامید هستند. مخصوصاً افرادی که بالای 60 میرسند، چون سیستم خانوادگی ندارند، تنها هستند و کسی به آنها رسیدگی نمیکند، لذا به خودکشی روی میآورند.
ابنا: شما برای تقویت خانواده چه میکنید؟ یعنی برای جوانان و خانوادهها و زنان برنامهای دارید؟
بله. اولا مجالس، محافل و سخنرانیهایی داریم. دوم اینکه برای جوانان هفتهای یک بار جلساتی برگزار میکنیم. سوم اینکه ما گاهی اوقات به خانوادهها سر میزنیم، در بین خانوادهها حضور پیدا میکنیم و توضیح میدهیم که پدر باید قدر فرزندش را بداند، فرزند به پدر احترام بگذارد، احادیث و روایات را برای ایشان بازگو میکنیم و مزیت خانواده را توضیح میدهیم و تعلیمات و آموزههای اهل بیت(ع) را برای آنها بیان میکنیم.
ابنا: روضهی خانگی هم دارید؟
بله، روضهی خانگی داریم ولی نسل جوانی که در آنجا بزرگ شده، بیشتر به منطق و دلیل و استدلال روی میآوردند اما کسانی که سنتی هستند و یا در خانوادههای سنتی بزرگ شدهاند و یا جوانانی که پدر و مادرانشان سنتی بودهاند، به روضهخوانی و محافل دینی علاقه زیادی نشان میدهند.
ابنا: ساختن مسجد و حسینیه در نروژ آسان است یا سخت؟
بستگی به منطقه دارد. از جهت قانونی هیچ مانعی وجود ندارد، ولی در بعضی از مناطق به خاطر اینکه ترافیک ایجاد نشود و یا مشکلات دیگر، دولت جلوی ساخت مسجد را میگیرد. برای نمونه در منطقهای که 5 مسجد دارد، مشکلات پارک خودرو ایجاد میشود و در روزهای عید و مناسبتهای دینی مختلف، خیابانها قفل میشود؛ به خاطر همین گفتهاند که در این منطقه نمیتوانید مسجد بیشتری بسازید و الّا به صورت عادی مشکلی با ساخت مسجد ندارند. مسلمانان برای ساخت مسجد باید مجوز بگیرند و یکسری پروتکلها را رعایت کنند.
ابنا: کلیساهای نروژ آباد هستند؟
نه، آباد نیستند و افراد کمی به کلیسا میروند. کشیشها گاهی اوقات از ما سؤال میکنند، شما چه کار میکنید که مسلمانان به مساجد میآیند تا ما هم از تجربیات شما استفاده کنیم و بتوانیم به کلیساهایمان رونق دهیم؟
حضور مردم نروژ در کلیساها خیلی ضعیف است. دولت کلیساها را میسازد، حقوق کشیشها را تأمین میکند، هزینههایشان هم از طرف دولت تأمین میشود اما کسی به کلیسا نمیرود؛ مگر عدهای که پناهنده هستند و خودشان را مسیحی جا میزنند. اسم کشور را نمیبرم که بد نشود، عدهای از خودمان به آنجا رفتهاند و مسیحی شدهاند. اتفاقاً یک مسیحی برای من نقل میکرد که «عدهای میآیند و مسیحی میشوند؛ در کلیسا به آنها جا دادهایم، به اتاق یکی از آنها رفتم و دیدم که قرآن میخواند! نان و غذا و امکانات را ما میدهیم و باز هم قرآن تلاوت میکند.» عدهی زیادی این کار را میکنند.
به ما گفتند که فلان کلیسا زبان یاد میدهد، ما هم گفتیم که به بهانهی زبان به آنجا برویم و ببینیم که احوال آنجا چگونه است. یک نفر از شیعیان در آن کلیسا نشسته بود، اسمش عبدی بود ولی به «لوکا» تغییر داده بود. من به دیدن وی رفتم، از قیافهاش مشخص بود که از خودمان است. چند جملهای به زبان فارسی صحبت کردم؛ همکارش میگفت که او فارسی بلد است، ولی عمداً با شما صحبت نمیکند.
ابنا: عدهای به کشورهای اروپایی میروند و مسیحی میشوند. یعنی دولتهای آنجا مایل هستند که اینها مسیحی شوند؟
بستگی دارد که بکگراند افراد کجایی باشد. پاکستانی هیچگاه مسیحی نمیشود، هندی هیچگاه مسیحی نمیشود، عراقی مسیحی نمیشود، اما یکسری بکگراندهای مخصوصی داریم که مسیحی میشوند. هر کسی که «أشهد أنّ علیاً ولی الله» بگوید شیعه است، تاج سر ما است و به او احترام میگذاریم ولی عدهی خاصی هستند که مسیحی میشوند. 2-3 نفر از پاکستانیها هم به خاطر ویزا مسیحی شدند و الّا از پاکستانیها کم داشتیم که مسیحی شده باشند.
جالب این است حتی کسانی که مسیحی شدند، بعد از 3-4 یا 10 سال خودشان برگشتند، و وجدانشان اینها را ملامت کرده است. برای نمونه 2-3 ماه پیش خانمی با من تماس گرفت و گفت: من دوباره میخواهم مسلمان شوم. چه چیزی نیاز است؟ آیا شهادتین را بخوانم کافی است؟ گفتم: بله، شهادتین را جاری کنید.
یا یک پسر جوانی در نماز جمعهی ما شرکت میکند و ایرانی است اما پدر و مادر او مسیحی هستند. ایشان گفت: من تحقیق کردهام که تشیع مذهب خوبی است و دوباره به این مذهب برگشتهام.
ابنا در کنار مرکز شما، شیعیان کشورهای دیگر هم مرکز دارند؟
بله در اسلو 10 مرکز داریم، 3 مرکز متعلق به پاکستانیها، 2 مرکز متعلق به شیعیان افغانستان، یک مرکز برای ایرانیها و 3 مرکز برای برادران عراقی است. مراکز پاکستانیها عبارت از انجمن حسینی، محبان اهل بیت(ع) و توحید است، و مراکز عراقیها هدی، مهدی، امام رضا(ع) است. اخیراً مرکزی را یک ایرانیِ عرب برای عراقیها تأسیس کرده که به نام مرکز امام جعفر صادق(ع) است.
ابنا: در مورد مراکز ایرانی یا خود ایرانیها در نروژ حساسیتی وجود دارد؟
بله، درباره مراکز ایرانیها از طرف دولت حساسیتهایی وجود دارد. چون سیاست اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران است و نمیگذارند که حضور یک روحانی ایرانی در نروژ پایدار شود، او را رد میکنند و اجازه نمیدهند که بماند؛ ویزای یک یا دو ساله بیشتر نمیدهند و سخت میگیرند. منافقین هم در این مورد بیتقصیر نیستند، گزارش میدهند، تظاهرات برگزار میکنند، بیخودی تماس میگیرند و سؤال شرعی دروغ میپرسند و بعضی از آن را ضبط میکنند و روی یوتیوب میگذارند. مشکلات برای ایرانیها و مخصوصاً برای کسانی که مذهبی هستند زیاد است.
ابنا: مثل اینکه زمان روزهداری شما طولانی است، درست است؟
بله، خیلی طولانی است. در تابستان 21 ساعت روزه میگیریم. در این قضیه مراجع دو دسته شدهاند. عدهای میگویند که روزه کامل بگیرید و اگر نمیتوانید، افطار کنید و در سایر روزها آن را قضا کنید. بعضی از مراجع هم گفتهاند که بعد از 16 ساعت میتوانید افطار کنید؛ همزمان با سایر مؤمنین امساک کنید، به 16 ساعت که رسیدید افطار کنید.
روزهداری به مدت 21 ساعت کار بسیار سختی است، ولی از آن طرف این مزیت را داریم که هوا گرم نیست. در پاکستان 12 ساعت هم سخت است، مخصوصاً لاهور که گرمی هوا به 50 درجه بالای صفر هم میرسد. زمان روزهداری در نروژ 21 ساعت است ولی این مزیت را دارد که هوا سرد است و در این زمینه مشکلی نداریم. من سال گذشته یک مقداری بیمار بودم، 25 روز روزه گرفتم. وسط ماه رمضان دیدم که مشکل کلیه و کمآبی پیدا کردهام به همین دلیل چند روزی استراحت کردم. مردم روزه میگیرند و در مراسمها هم شرکت میکنند. در مرکز خودمان 30-40 نفر به مراسم افطار هم میآمدند. این بیسابقه است که روزانه 30-40 نفر به مرکز بیایند، افطار کنند، سخنرانی گوش کرده و قرآن تلاوت کنند. مردم شبهای احیا به مرکز میآیند و در دعا و مراسمات دیگری شرکت میکنند.
ابنا: گفته میشود که در نروژ 6 ماه شب و 6 ماه روز است. چطور نماز میخوانید؟
بله، 40 درصد مناطق نروژ اینگونه است و در بقیهی مناطق کوتاهی و بلندی روز و شب را داریم. در 40 درصد از مناطق نروژ، طلوع و غروب آفتاب وجود ندارد؛ در زمستان آفتاب طلوع نمیکند و در تابستان غروب نمیکند. لذا مسلمانان این مناطق، از نزدیکترین شهری که طلوع و غروب آفتاب دارد تبعیت میکنند.
ابنا: از مشکلات زندگی در نروژ گفتید، از خوبیهای آنجا هم بگویید.
خوبیهای آنجا فراوان است. یکی این است که برای انجام مراسم مذهبی آزاد هستیم. دولت سالانه به مساجد و عبادتگاههای شیعه، سنّی، هندو و ... کمک میکند و بودجهی مذهبی را بین مراکز تقسیم میکند. همچنین از لحاظ امنیتی به مراکز کمک میشود. اگر تهدیدهایی صورت گیرد، پلیس میآید و کمک میکند. اگر به آنها گزارشی برسد که مراکز در خطر هستند، پلیس حتی ابزار امنیتی و دوربین داده که در مراکز نصب شود تا مشکلی پیش نیاید. همچنین کلیسا از برنامههای ما استقبال میکند. اگر مسلمانان جا نداشته باشند، گاهی برنامههایشان را در کلیسا برگزار میکنند. همچنین از لحاظ اقتصادی مردم در رفاه هستند.
ابنا: فعالیت اقتصادی برای همه آزاد است؟
بله، آزاد است.
ابنا: نروژ فقیر و کمدرآمد دارد؟
اصلاً فقیر ندارد؛ فقیری که مستحق زکات باشد ندارد. البته بعد از جنگ اوکراین یک مقدار گرانی ایجاد شده و قیمت کالاها 50 درصد بالا رفته است. مثلاً شیر که 1 دلار بوده، 1.5 دلار شده است. نرخ سود قرض هم بالا رفته و از 4 درصد به 15 درصد رسیده است. لذا مردم نمیتوانند اقساط خانهشان را پرداخت کنند و فقط میتوانند سودش را پرداخت کنند. به همین دلیل مردم خانهشان را میفروشند و مستأجر میشوند تا بتوانند به راحتی زندگی کنند و مشکلاتی برای آنها پیش نیاید.
ابنا: برای آب و برق مشکلی ندارید؟
برق در زمستانها خیلی گران است.
ابنا: قیمت بنزین چگونه است؟
قیمت بنزین خیلی گران است. با اینکه نروژ بنزین دارد و از زیر دریا میآید، اما هر لیتر بنزین بین 2 تا 3 دلار است.
ابنا: مردم نروژ به جای گاز از برق استفاده میکنند؟
بله، از برق استفاده میکنند. بخاری، اجاق گاز و همه چیز برقی است. گاز دارند ولی از گاز استفاده نمیکنند، چون برق فراوانی دارند و گاز را صادر میکنند.
...................................
پایان پیام/ 167