به گزارش خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع) - ابنا - حضرت آیت الله جوادی آملی به مناسبت ایام اعتکاف به موضوع « اعتکاف جلوه گاه تعظیم بندگی الله» است، پرداختند و گفتند: انسان در گریز از هوای نفس و فرار از اشتغالات زندگی، در طریقت انس با معبود همواره نیازمند خلوتی است تا در انزوای وجود خویش در آثار صنع پروردگارش با دیدۀ عبرت بیندیشد و با سوز دل و اشک دیده، باطن خود را از زنگار گناهان بشوید و خانه دل را مصفای حضور خالق هستی بخش سازد و اعتکاف زمینه چنین خلوتی را فراهم می کند و فرصت و مجالی می دهد برای پرداختن به امور نفس خویش و جلوه گری نور محبت خدا در اعماق سرای وجود انسان، تا انسان بدون دلواپسی از کارهای انجام نشده و وابستگی های روز مره، خود را در سرای معبود خویش نظاره گر باشد.
عبادات گاهی به صورت «ذکر» و گاهی به صورت «حرکت» و زمانی به صورت «ساکن» تحقق می یابند؛ حرکت مانند طواف خانه خدا که گشتن به دور کعبه، خود عبادت محسوب می شود و توقف مانند وقوف در عرفات و مشعر و منا و ماندن در مسجد همراه با تعظیم و بزرگداشت خانه خدا که اعتکاف گویند.
همه ساله در ایام البیض ماه رجب "روزهای سیزدهم تا پانزدهم" برپایی سنّت حسنۀ اعتکاف که در روایات ما تأکید فراوانی بر آن شده است را شاهدیم.
در این فرصت معنوی حضور چشمگیر بسیاری از خواهران و برادران متدیّن خصوصا قشر جوان را نظاره گریم که از روزهای قبل خود را جهت شرکت در این ضیافت بزرگ آماده می کنند.
سؤال: این همه تأکید و فضیلت اعتکاف برای چیست؟
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در کتاب "حکمت عبادات" عبادت ذات اقدس اله را دارای شئونی دانسته و در این باره چنین آورده اند: عبادت ذات اقدس اله شئونی دارد. گاهی به صورت فکر و ذکر و شکر است؛ گاهی به صورت حرکت و زمانی به صورت سکون. تا معبود (عزّوجلّ) چه دستور دهد و رسول معبود (صلی الله علیه و آله و سلم) چه پیامی آورده باشد.
آنجا که فکر و ذکر و شکر عبادت است،
آیات و روایات در خصوص آن فراوان وجود دارد و نیازی به شرح آن نیست. و آنجا
که حرکت، عبادت باشد، نظیر طواف که گشتن به دور کعبه، خود عبادت است و
مانند سعی بین صفا و مروه که آن حرکت مخصوص و هرولهای که در آن است، خود
عبادت محسوب می شود، و به قصد قربت انجام می گیرد. و آنجا که توقّف عبادت
است، مانند وقوف در عرفات و مشعر و منا؛ البته آن جا «وقوف» به معنای
«سکون» نیست؛ ولی حرکت هم واجب نیست. صِرف ماندن در عرفات و مشعر و منا با
آن آداب و سنن خاصّ، واجب است.
پس معبودْ گاه دستور حرکت و هروله می دهد، نظیر سعی بین صفا و مروه؛گاهی دستور گردش به دور خانهٴ خود را لازم می داند، نظیر طواف در حج و عمره؛ گاهی هم وقوف و عکوف و اقبال همراه با تعظیم و بزرگداشت را در خانهٴ خود، واجب یا مستحب می شمارد، نظیر اعتکاف.
عکوف یعنی اقبال و روی آوردن به چیزی همراه با تعظیم و بزرگداشت آن. اعتکاف در مسجد، خود نوعی عبادت است که حرکت در آن شرط نیست؛ سکون هم در آن معتبر نیست؛ مانند وقوف در عرفات، مشعر و مِنا.
این حکیم متأله در ادامه این بحث، فضیلت اعتکاف را معادل طواف خانهٴ خدا قرار داده و مرقوم داشته اند:
در فضیلت اعتکاف همین بس که معادل طواف خانهٴخدا قرار گرفته و عِدْل و قسیم و همتای رکوع و سجود به شمار آمده است.
دو تن از پیامبران بزرگ الهی مأمور شدند تا
کعبه و حریم آن را از لوث وجود «وثنیّت» و «ثنویّت» تطهیر کنند تا عبادت
کنندگان در مطاف و در کنار قبله و حرم ذات اقدس اله به طواف و اعتکاف و
رکوع و سجود بپردازند.
ذات اقدس اله در این زمینه می فرماید: ﴿وإذ
جعلنا البیْت مثابةً للنّاس وأمْناً واتّخذوا من مقام إبراهیم مصلّی وعهدنا
إلی إبراهیم وإسمعیل أن طهّرا بیتی للطائفین والعاکفین والرّکع السجود﴾. و
به یاد آورید زمانی که خانهٴ کعبه را محل بازگشت و جایگاه امنیت مردم قرار
دادیم و از مقام ابراهیم، عبادتگاهی برای خود برگزینید. و ما به ابراهیم و
اسماعیل فرمان دادیم که خانهٴ مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع
کنندگان و سجده کنندگان، از هر گونه آلودگی تطهیر کنید.
از این که
اعتکاف در کنار طواف و عِدْل رکوع و سجود قرار گرفته، معلوم می شود که از
بارزترین مصادیق بندگی در پیشگاه ذات اقدس اله است.
مفسر قرآن کریم در این کتاب، اهمیت و فضیلت اعتکاف را با پرداختن به دو نکته مهم خاطر نشان کرده و مرقوم داشتند:
آنچه بر اهمیت و فضیلت اعتکاف می افزاید دو نکته است که یکی مهم و دیگری مهمتر است؛ نکته مهم آن است که اعتکاف همچون نماز نیست تا بتوان آن را در هر مکانی بجا آورد. در مورد نماز، بر پایهٴ «جُعلتْ لی الأرض مسجداً وطهوراً» می توان آن را در هر مکانی انجام داد؛ حال آنکه اعتکاف، چنین نیست. اعتکاف باید در مسجد و خانه خدا باشد. آن هم نه هر مسجدی، بلکه مسجد اعظم، یا به تعبیری دیگر مسجد جامع و یا مسجد الحرام و مسجد النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) یا مسجدی که معصوم (علیه السلام) در آن نماز جمعه و یا جماعت اقامه کرده باشد؛ یا امامی عادل هر چند غیر معصوم در آن نماز جمعه یا جماعت برپا کرده باشد.
پس اعتکاف باید در مسجدی باشد که مصلای توده مسلمانان است؛ یعنی مسجد جامع یا اعظم، و مسجدی که در شهر، جزو بزرگترین مسجدهاست و جماعت های رسمی در آن اقامه می شود. بنابراین، مسجد بودن خود مزیت است و اقامهٴ نماز جمعه یا جماعت در آن، مزیّتی دیگر. انعقاد اعتکاف در مسجد متروک و مهجور صحیح نیست. عده ای که اعتکاف را به خصوص مسجد الحرام و مسجد النّبی (صلی الله علیه و آله و سلم) یا مساجد چهارگانه اختصاص داده اند، باید سخن آنان را بر افضلیت حمل کرد و نه تعیّن.
نکته مهمتر آن است که «روزه» که خود از
ارکان مهم دین و از مبانی مهم و اصیل اسلام است، که: «بُنی الاسلام علی
خمسٍ: علی الصلاة والزکاة والصوم والحجّ والولایة» عبادتی که بدین پایه از
اهمیت است، شرط اعتکاف قرار گرفته است، ارزش اعتکاف به حدی است که یکی از
برجسته ترین ارکان دین، شرط آن قرار می گیرد! همان گونه که نماز بدون
طهارت تحقق نمی یابد؛ که: «لا صلاة إلاّ بطهورٍ» اعتکاف هم بدون روزه صحیح
نیست؛که: «لا اعْتکاف إلاّ بصومٍ»[6]. و این از سخنان بلند ائمهٴ اطهار
(علیهمالسلام) است.
هیچ گنجی بی دد و بی دام نیست جز به خلوتگاه حق دل رام نیست
................................
پایان پیام