«آندرس فوگ راسموسن»، نخست وزير دانمارك در حالي به دبيركلي سازمان آتلانتيك شمالي(ناتو) رسيد كه از كارنامه درخشاني در اسلام ستيزي برخوردار است و انتخاب وي از سوي غربي ها را مي توان يك اقدام سمبوليك ارزيابي كرد.
راسموسن برادر فكري سلمان رشدي دبيركل ناتو
راسموسن در جهان با يك درجه كمتر يك سلمان رشدي است، وي كسي است كه در جريان انتشار كاريكاتورهاي موهن عليه پيامبر اعظم(ص) بشدت از كاريكاتوريست ها حمايت كرد و چه بسا انتشار كاريكاتورها از قبل با وي هماهنگ نشده باشد.
انتخاب راسموسن با حمايت قاطع 25 عضو ناتو انجام شد، در حالي كه تركيه به رهبري رجب طيب اردوغان، نخست وزير اسلامگراي اين كشور به عنوان يك عضو ناتو به شكل جدي در مقابل انتخاب اين اسلام ستيز ايستاد.
دليل ترکيه براي مخالفت با انتخاب راسموسن عملکرد وي در مقام نخست وزيري دانمارک در زمان انتشار کاريکاتور توهين آميز به ساحت حضرت محمد (ص)، پيامبر عظيم الشان اسلام بود.
دوره دبيركلي «ياپ دي هوپ شفر»، دبيرکل فعلي ناتو در اين سمت روز 31 جولاي پايان مي يابد و راسموسن در اول آگوست 2009 كار خود را در سمت جديد شروع خواهد كرد.
راسموسن حامي جدي حمله به عراق
راسموسن به لحاظ ايدئولوژي سياسي يك ليبرال، و معتقد به كاپيتاليسم و سرمايه داري است.
وي از طرفداران سرسخت جنگ عراق بود و در مقابل اعتراض گسترده مردم دانمارك درباره اعزام نكردن نيرو به عراق ايستاد.
راسموسن در سال 2005 و پس از اعتراض گسترده جهان اسلام و بايكوت كالاهاي دانماركي در جهان حتي در ديدار مقامات ارشد اروپايي كه از وي خواستند اين اقدام را محكوم كند، حاضر به عذرخواهي يا محكوم كردن توهين به پيامبر نشد.
راسموسن در نهايت با تداوم اعتراضات جهاني در گفت و گو با شبكه تلويزيوني العربيه از توهين به پيامبر اسلام(ص) انتقاد كرد، اما هرگز نه كارتون ها را محكوم، و نه در اين مورد عذرخواهي كرد.
انتخاب راسمون در شرايطي كه 25 عضو از اعضاي ناتو باستثناي تركيه بر انتخاب وي پافشاري داشتند بخوبي نشان دهنده اين موضوع است كه تهاجم نظامي غرب به جهان اسلام پايان نيافته است و اين موضوع هنوز ادامه دارد.
دو ميليارد مسلمان بدون داشتن يک قواي منسجم دفاعي
جهان اسلام با داشتن قسمت عظيمي از منابع ثروت جهان از جمله نفت و گاز، زمين هاي حاصلخيز و بازارهاي مصرف گسترده، ديگر مورد تهاجم فرهنگي و يا اقتصادي جهان غرب مثل آنچه در قرن بيستم شاهد بوديم، نيست.
غرب در قرن بيست و يكم تصميم به تسلط بر جهان اسلام از طريق لشكركشي و نظاميگري گرفته است و طليعه اين تسلط نظامي در سال 2001 با حمله به عراق و در سال 2003 با حمله به افغانستان شروع شد.
حمله هاي كوچك به پاكستان و در نهايت سوريه و حمله هماهنگ رژيم صهيونيستي به غزه و لبنان و حتي تهديد بسياري از كشورهاي اسلامي از جمله ايران، عربستان، ليبي و بسياري كشورهاي اسلامي ديگر همگي نشانه هايي از شروع يك جنگ نظامي از سوي غرب عليه جهان اسلام است.
اكنون ديگر جهان اسلام نخواهد توانست با در نظر گرفتن اختلافاتي كه پيش از آنكه وجود داشته باشند ساخته و پرداخته غرب هستند، متفرق بماند.
تركيه، ايران، سوريه، قطر، لبنان، عراق، سودان و بسياري كشورهاي ديگر اسلامي اكنون بيدار شده اند تا در مقابل تهاجم نظامي غرب بايستند.
در چنين شرايطي جهان اسلام بايد با توسل به آيه شريفه «واعدوا لهم مااستطعتم من قوة و من رباط الخيل ترهبون به عدو الله و عدوكم» در مقابل حركت غرب كه به نام آزادي در تلاش براي تسلط بر جهان اسلام هستند، بايستد و از كيان سرزمين هاي اسلامي دفاع كند.
جهان اسلام كه اكنون در چهارچوب سازمان كنفرانس اسلامي سازماندهي شده است، خواهد توانست با تشكيل يك بازوي نظامي شبيه به ناتو و شانگهاي نقشه هاي غرب براي سرزمين هاي اسلامي را نقش برآب كند؛ موضوعي كه غفلت از آن مي تواند از دست رفتن كيان اسلام را در پي داشته باشد.
انتهاي پيام/127