سرویس شهرستانها/ علی اصغر جوشقانی نزاد
فرهنگ سازي از طريق ارزشهاي ديني مستلزم حركتي دقيق، علمي و مبتني بر شناخت مولفههاي ضروري در امر ترويج و تبليغ دين ميباشد.
واقعيت اين است كه آموزهاي ديني به دليل تاثير گذاري بر افراد جامعه و ضريب نفوذ بالا مي توانند يكي از ابزارهاي تاثير گذار در بهسازي رفتار و فرهنگ جامعه تلقي شوند و در اين ميان فرهنگ سازي بر پايه قرآن و معارف مي تواند نقشي تعيين كننده در جامعه ايفا كند.
فرهنگ ديني با توجه به مقبوليت بسيار بالاي آن در جامعه در شرايط فعلي مي تواند بهترين الگو براي اصلاح الگوي مصرف تلقي شود از اين رو ابعاد فرهنگ سازي ديني نيازمند بررسي دقيق تر است تا هدف گذاري درستي براي سال 88 صورت دهد.
روشن است كه نقش نهادهاي ذيربط در حوزه دين و تبليغات ديني و اسلامي درطرح و رواج الگوي مصرف اسلامي مي تواند تعيين كننده و تاثير گذار باشد .
بررسي بايدها و نبايدهاي تبليغات ديني اولين گام در فرهنگسازي تبليغات ديني است كه در گزارش پيش روي به آن پرداخته شده است.
ضرورت بررسي عوامل ثبات و تغيير فرهنگي
فرهنگ، ميراث هزاران سال كار و تلاش فكري، هنري و صنعتي نسلهاي گذشته يك ملت است. هر نسلي اندوختههاي فرهنگي و تجارب زندگي خويش را با شيوههاي گوناگون به نسل بعدي منتقل ميكند، فرهنگ چگونه زندگي كردن را به مردم ميآموزد، انديشهها و رفتارها را جهت ميدهد، روابط ميان افراد، طبقات و اقشار گوناگون جامعه را تنظيم ميكند و حتي نزاعها و درگيريهاي قومي و ملي را نيز تحت قاعده در ميآورد و حدود و ثغور آن را مشخص ميكند. در واقع، فرهنگ و فضاي فرهنگي چونان فضا، اطراف ما را كاملاً احاطه كرده و ما در تمام صحنههاي حيات فردي و اجتماعي خود، آن را لمس كرده و از آن تاثير ميگيريم.
مطالعه و بررسي علل و عواملي كه موجب ميشود يك فرهنگ در طول قرنهاي متمادي، يكنواخت و دست نخورده باقي بماند و دست خوش تغيير و تحول قرار نگيرد و يا به سادگي و اندك تحولي تغيير يابد، هم چنين بررسي سهم عوامل داخلي در مقايسه با عوامل خارجي در ثبات و تغيير فرهنگها و رابطه ميان آنها با تغيير خودباوري فرهنگي و نفس بررسي خود باوري فرهنگي و عوامل، مكانيسمها و فرآيند تغيير و تحول آن، از ضروريات مورد نياز در فعاليتهاي فرهنگي ميباشد.
مشاركت مردمي عامل تاثير گذار در فرهنگسازي
مردم مسلمان كشور ما به شعائر اسلامي اهتمامي خاص دارند و به صورت خود جوش در سطحي گسترده اقدام به تشكيل جلسات مذهبي مي كنند.
در واقع جلسات مذهبي حجم وسيعي از مشاركتهاي مردمي را در امر تبليغ در برميگيرد و بستر مناسبي براي تبيين آموزههاي انسانساز اسلام و مسائل ديني است.
بررسي، مطالعه و شناخت عواملي كه مشاركت مردمي را كاهش ميدهد و متقابلاً عواملي كه باعث افزايش مشاركت مردمي هم در بعد مادي (تامين هزينههاي تبليغ) و هم در بعد معنوي (حضور پر رونق در عرصههاي تبليغي) ميشود، برنامه ريزان تبليغي را در بهبود روشها و ساز و كارهاي تبليغي در جهت توسعه عرصه تبليغ و افزايش شعاع و عمق پيام رساني ديني ياري ميكند.
به عبارت ساده تر مي تواند از عامل انساني و ايجاد الگوي مصرف چهره به چهره بيشترين تاثير را در معرفي الگوي مصرف اسلامي داشته باشيم .
طبقه بندي پيامهاي ديني
مبلّغان ديني بايد با انواع پيامهاي ديني و ميزان اهميت آنها از نگاه ديني، آشنايي پيدا كنند و به آن احاطه داشته باشند تا بتوانند متناسب با شرايط زمان، مكان و مخاطبان، پيام مناسب را گزينش نموده، با به كارگيري شيوهها و ابزارهاي مناسب در خصوص انتقال پيام اقدام كنند.
به تعبير ديگر طبقه بندي پيام هاي فرهنگي و اموزهاي ديني به منظور عبور از مراحل فرهنگسازي و رسيدن به هدف مورد نظر كه همان شكل گيري فرهنگ در جامعه است بيشترين تاثير را خواهد داشت.
روش شناسي نيازسنجي تبليغ
برآورده كردن و پاسخگويي به نيازها و خواستههاي مخاطبان، فصل مشترك بسياري از فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در جوامع ميباشد. بدين منظور روشهاي مختلفي متناسب با موضوع فعاليت، براي سنجش نيازها بايد طراحي و اجرا شود كه برخي از اين روشها، عمومي و برخي ديگر، ويژه آن موضوع يا زمينه خاص مي باشند.به طور مثال الگوي مصرف صحيح و دستورات ديني در اين خصوص زمينه خاصي براي تبليغات ديني است .
توجه به اين مورد ضروري است كه تبليغ با محوريت ارائه محتواي متناسب و مورد نياز مخاطبان، مستلزم شناخت كافي و مناسب از نيازهاي مخاطبان است.
اين يك واقعيت است كه هر شخص بر حسب ذوق و سليقه خود و شرايط تبليغي كه در آن واقع شده، نسبت به تشخيص نيازها و محتواي پاسخگو به اين نيازها اقدام مي كند و واضح است كه روحيات شخصي انسانها در نتيجه گيري در اين خصوص موثر است و به اين ترتيب فرهنگ سازي از طريق مبلغان خوب مي تواند تاثير گذار باشد.
به منظور اطلاع جامع و كامل از نيازها و خواستههاي تبليغي مخاطبان كه نيازهايي چند بعدي است، ضرورت دارد نسبت به روششناسي نيازسنجي تبليغ و شناسايي نيازهاي تبليغي مخاطبان توسط نهادها و مجموعههاي تبليغي اقدام گردد تا هم مبلّغان اطلاع مناسبي از اين نيازها داشته باشند و هم بتوانند نيروي بيشتري را در جهت تامين نيازهاي مخاطبان صرف نمايند.
نيازسنجي
امروزه ارائه هرگونه كالا و خدمتي در جوامع، نيازمند شناخت مشتري، مخاطب و نيازهاي آنان ميباشد. در مديريت تبليغ ديني نيز توجه به گونههاي مخاطبان و برآورده ساختن نيازهاي آنان، از ضروريات است. بايد توجه داشت كه نقش دين در زندگي انسان قابل مقايسه با هيچ كالايا خدمت ديگري نميباشد.
ارتباط گسترده دين با اجزاي زندگي انسان سبب ميگردد كه لزوماً مخاطبان به نيازهاي خود در همه زمينههاي مادي و معنوي آگاهي كامل نداشته باشند، اما نسبت به مواردي كه شناخت دارند ضروري است مطالعات انجام شود و با مد نظر قرار دادن آنها بهترين و مناسبترين تركيب از روشهاي تبليغ و ترويج دين ارائه گردد.
نياز سنجي مخاطبان تبليغ ديني در واقع دسته بندي مخاطبان با نظربه نيازهاي آنان است. به طور طبيعي محصول اين تحقيق، طبقهبندي مخاطبان بر اساس ويژگيهاي مورد نياز خواهد بود.
به طور مثال آنچه در زمينه اصلاح الگوي مصرف براي دانش آموزان لازم است ارائه شود ديگر نمي شود به همان شكل براي زنان خانه دار و كارمندان ارائه شود به دليل آنكه شرايط زندگي و نيازهاي افراد مختلف به لحاظ سن و نقش آنها در جامعه با يكديگر متفاوت است.
شكل تبليغ ديني و ارائه الگوي مصرف از طريق مبلغان ديني
تبليغ سنتي (تبليغ به روش منبر، وعظ و خطابه)، يكي ازمهمترين روشهاي تبليغ ديني از صدر اسلام تاكنون بوده كه همچنان اهميت و تاثيرگذاري خود را حفظ كرده است، تا آن جا كه اكنون اين روش، سنتي حسنه در ميان مسلمانان محسوب ميگردد.
يكي از موضوعات اساسي در عرصه تبليغ، سبكشناسي تبليغ سنتي است.
سبكشناسي در واقع عنواني براي گردآوري، بازشناسي و دسته بندي سبك هاي متفاوتي است كه از سوي مبلغان و خطباي موفق و صاحب نام در عرصه تبليغ سنتي به كار گرفته شده است؛ هرچند ممكن است تاكنون تحت عنوان سبك خاصي مطرح نشده باشند. به عبارت ديگر ميتوان گفت با مطالعه، بررسي و استخراج علمي مولفههاي خاص تبليغي هركدام از نخبگان تبليغ ديني، ميتوان به سبكهاي متفاوتي رسيد كه با انتقال و تبيين آن در بين عموم مبلغان، بر ميزان تاثيرگذاري تبليغ افزوده ميشود و به اين ترتيب با روشي مناسب و عملي مي شود در جامعه به نتيجه اي دلخواه رسيد..
اما از سوي ديگر در كنار تبليغ سنتي و فرهنگ سازي به اين روش الگو سازي و ارائه مثالهاي روز و تطابق مثالها با زندگي امروز نيز قطعا بي تاثير نخواهد بود.
جريانشناسي فرهنگي معاصر
در انجام صحيح پيامرساني ديني، شناخت دشمنان و رقبا از ضرورتهاي اوليه است. در عرصه عمومي كشور طيفهاي مختلف عقيدتي و فرهنگي متعددي فعال هستند كه متاسفانه در سالهاي اخير تعداد قابل توجهي از ايدئولوژيهاي غير بومي از وراي مرزها برشمار اين طيفها افزوده شده و توانستهاند در بين مردم و خصوصاً جوانان نفوذ كنند.
شناخت اين طيفها با رويكرد فرهنگي و تبليغي، موضوع اين پژوهش را تشكيل ميدهد و با توجه به كاربردي بودن آن و گستردگي حوزه مطالعاتي آن، به صورت فازبندي شده و مرحله به مرحله لازم است انجام شود.
مرحله اول آن، شناخت گروههاي صوفيه با عنايت به تنوع، پراكندگي و روشهاي جديد آنها تعريف شده است.
شيوههاي تبليغ غير مستقيم
تبليغ غير مستقيم در واقع تبليغي است كه پيام ديني در آن به صورت غير مستقيم به مخاطب القا ميشود. اين نوع تبليغ به دليل عمق نفوذي كه در مخاطب دارد، شيوهاي موفق و قابل توجه در امر تبليغ قلمداد ميشود.
اما به راستي تبليغ غير مستقيم پيامهاي ديني چه ابعاد و مسائلي را در برميگيرد؟
ضرورت طرح اين سوال در اين نكته نهفته است كه شناخت هرچه بيشتر روشهاي غير مستقيم در پيام رساني ديني، خود راهگشايي است براي اصلاح روش هايي كه شايد در دنياي امروز نتواند همه مخاطبان را تحت پوشش قرار دهد و مهمتر اين كه جوابگوي روحيات مخاطبان عصر رسانه نيست.
واقعيت اين است كه دردنياي كنوني تبليغ غير مستقيم و فرهنگ سازي غير مستقيم از طريق رسانه ملي ، فيلم هاي سينمايي وسايت هاي اينترنتي مي تواند تاثير گذار باشد.
امروز بركسي پوشيده نيست كه تاثير رسانه هاي نوشتاري ، ديداري و شنيداري برجامعه غير قابل انكار و نتيجه بخش خواهد بود.
شناسايي، بررسي و بوميسازي روشهاي تبليغ
امروزه در زمينههاي مختلف از تبليغ و روشهاي تبليغي بهرهگيري ميشود. گروهها و بخشهاي مختلف از گذشته تا حال از تبليغ در عرصههاي تجاري، اقتصادي، سياسي، رسانهاي، ديني و مذهبي و... استفاده كردهاند. روشهاي به كار رفته در زمينههاي مختلف در عين تفاوت و داشتن ويژگيهاي خاص آن زمينه، داراي يك سري اشتراكات نيز ميباشند كه اين اصول مشترك قابليت بهكارگيري در همه زمينه هاي تبليغي را دارد.
به اين ترتيب اگر قرار است الگوي درست مصرف تبليغ شود و نتيجه آنها مشهود گردد بهرهگيري كامل از اين اصول و همچنين تجربيات و مطالعات صورت گرفته در زمينههاي ديگر لازم است پس از مطالعه و شناسايي آنها در قالب يك طرح مطالعاتي، محتواي به دست آمده متناسب با مباني و چگونگي تبليغ مد نظر بوميسازي شود.
واقعيت اين است كه در بومي سازي تبليغات ديني فرهنگ مردم منطقه نوع زندگي ، سطح زندگي و آداب و رسوم را بايد به شدت مورد نظر قرار داد.
آسيبشناسي عرصههاي تبليغ ديني
يكي از مهمترين بخشهاي تبليغات ديني، همان تبليغات سنتي است كه از ساليان دور در كشور ما جريان داشته و اكنون هم تقريباً بر همان منوال ادامه دارد. در تبليغات سنتي نيز دو عامل زمان و مناسبتهاي تبليغي و نيز مكانهايي كه معمولاً اين تبليغات در آنجا انجام ميشود نقشي مهم در اثر گذاري تبليغي دارند. در اين ميان گاهي به اين دو عامل مهم آسيبهايي وارد آمده است و به همين دليل ميزان اثرگذاري مثبت اين نوع تبليغ را كاهش داده و يا موجب پيدايش برخي آثار منفي گشته است.
پایان پیام/118