به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ آن چه در پی می آید نوشته ای از حسین رضوانی هست دربار ماه خاطره ها که برای خوانندگان ابنا می آوریم:
امت اسلام به ويژه مسلمانان ايران زمين ؛ خاطرات خوش و شيريني را در اين ماه از سال داشته و دارند و همواره بر آن مرور ميكنند نقطه پرگار اين ماه، هسته مركزي و اساس انقلاب اسلامي را رقم ميزند. هرگاه نام و ياد 15 خرداد را ميخوانيم يا ميشنويم اين نام يادآور انقلاب اسلامي و رهبر فرزانه آن امام خميني 1 ميباشد . راستي اگر نبود اين محور و اگر نبود سكّاندار و ميداندار اين زمينه بزرگ و سترگ انقلاب اسلامي به يقين ميتوان گفت دشمنان اسلام و بدخواهان حقّ و حقيقت و ولايت اثري را از آثار اسلام حقيقي و اسلام ناب محمدي9 و شيرازه ولايت علوي باقي نگذاشته بودند .
15 خرداد يعني عمود آهنين انقلاب و پايه استوار و منشأ انقلابهاي اسلامي و يا ملّي در جهان. حركت تاريخي و تاريخساز امام خميني1 در روز 15 خرداد جان تازهاي را در كالبد انسانهاي مظلوم و زير ستم ستمشاهي شاهان معاصر به ويژه انسانهاي تحت سلطه رژيم منحوس شاهنشاهي رضاخاني دميد. همه را بيدار كرد، خفتهها از جاي برخاستند. بيدارشدگان حركت كردند. حركت كردهها فرياد زدند. فريادها، بههم آميخت و مشتي آهنين شد و بر دهان ياوهگويان فرود آمد وهمه اين صداها و فريادها و بيداريها را امام راحل عظيمالشان 1 رهبري نمود. او همانند بزرگان دين، چون جد بزرگوار خويش، سالار شهيدان حضرت سيد الشهداء 7 يكتنه و تنها حركت كرد و بر سر ستمكاران فرياد زد. از مراجع عظام تقليد و از مردم براي احياء كلمه توحيد استمداد كرد آنجا كه در پايگاه عظيم روحانيت در مسجد اعظم قم فرمود : « علماء اسلام به داد اسلام برسيد اي روشنفكران بداد اسلام برسدي اي مردم مسلمان بداد اسلام برسدي اسلام ما از دست رفت همه چيز ما از دست رفت همه چيز ما را به غارت بردند همه ما را فروختند » نفوس خفته مردم بيدار شدند و راهپيمائيها، جانفشانيها، فداكاريها، ايثارگريها از مرد و زن قم و ورامين و ديگر نقاط ايران شروع شد و رزم خياباني زندان و اسارت و تبعيد شروع شد و كمكم 15 خردادهاي ديگري بوجود آمد و انقلاب اسلامي اين رستاخيز الهي اسلامي آغاز شد . اين شعله سوزاني كه با نفس گرم اين وليّ خدا شروع شد، رفته رفته خود را بالا كشيد و بر جان ستمكاران افتاد واز آنجا كه نور خدا بود و نور خدا خاموششدني نيست، اين شعله نور همچنان تداوم يافت و خداوند متعال هم طبق وعدهاي كه در قرآن كريم فرموده بود از كمك و ياري خود دريغ ننمود .
«يريدون ليطفوا نور الله بافواههم والله متمّ نوره ولو كره الكافرون » {سوره توبه آيه 32}
امام خميني 1 شخصيت كمنظير و عزيز الوجودي بود كه با قيام الهي و رهبري انقلاب اسلامي در مبارزه با طاغوتها و رژيم منحوس شاهنشاهي نام و فرياد بلندآوازه الهي را در ابلاغ رسالت الهي خود به جهانيان زنده ساخت. نداي توحيدي را بر دروازههاي عالم طنينانداز كرد. براي او فقط و فقط يك موضوع اصل و اساس بود، آنهم عمل به تكليف . براي او فرق نميكرد كه در حوزه علميه قم باشد و بر فراز كرسي تدريس يا در زوايهاي از تركيه در تبعيدگاه بورسا بسر ببرد. در نهايت غربت و تنها يا در حوزه علميه نجف در كنار مراجع نامدار شيعه يا در پاريس در جمع دانشجويان باشد.
او گفت : «آنچه كه بر من مهم است عمل به تكليف است. من مأمور به نتيجه نيستم. اگر در هيچ نقطهاي از اين زمين پهناور و كشورهاي گسترده و ارض پهناور به من جاي ندهدند. بر روي كشتيها در ميان اقيانوسها زندگي ميكنم اما چونان سرو با قامتي استوار ميايستم و حرف و رسالت و كلام خود را ميگويم و فرياد خود را بر سر ظالمان و مستكبران و مرفهين و راحتطلبان عالم و مخالفان و دشمنان اسلام فرود ميآورم تهديد تا تطميع هيچ اثري در وجود من ندارد».
او خداي متعال را ياد كرد و به ذات اقدس الهي قسم خورد كه تا كنون از احدي نترسيدهام. خوف و ترس در قاموس او راه نداشت جز خشيت و خوف الهي. او مرد خدا بود. او نمونهاي از «رجال لا تليهم تجارة ولابيع عن ذكر الله» {سوره نور 37} در روي زمين بود. حادثه 15 خرداد از آنجا بوجود آيد كه مجلس رژيم شاهنشاهي لايحه اي را به نام كاپيتولاسيون مورد تصويب قرار ميدهد. امام خميني 1 وقتي از مقدمات اين فتنه شكننده خبر ميشوند، اول گروهي را براي بررسي و تحقيق مأمور تحقيق درباره جزئيات اين خبر ميكنند و بعد كه اخبار را ميشنوند و رسيدگي ميكنند، سخنراني معروف خود بر ضد كاپيتولاسيون را ايراد كردند و پيامهايي را به علماي سراسر كشور فرستادند. علماء بلاد را طي 150 نامهاي كه به قلم خودشان نوشتند از فتنهاي كه در آستان تحققق و تكون است با خبر ساختند و به آنها فرمودند: اينها تصميم گرفتهاند كه قيد تحليف به قران را كه در قانون اساسي وجود داشت حذف كنند تا ديگران بتوانند به كتابهاي آسماني غير از قرآن هم قسم بخورند. اينها تصميم گرفتهاند با آوردن نام كتابهاي آسماني نام و قيد اسلام را هم بردارند و منتخبين اگر غير مسلمان هم باشند اشكالي نداشته باشد. اينها تصميم گرفتهاند كه قيد ذكوريت را در منتخبين حذف كنند تا بتوانند پاي زنهاي فاسد را نيز به مراكز حكومتي باز كنند. از علماء بلاد و فضلاء حوزه علميه قم خواستند كه همه به مراكز استانها و غير مراكز استانها بروند و مردم مسلمان را نسبت به بيقانونيهاي رژيم بيدار كنند .
از اين جهت ، مهمترين مسئلهاي كه در 15 خرداد و پس از آن به وقوع پيوست، اين بود كه اسلام را از يك انحطاط تحميلي و به بيراهه كشيدن خارج نمود و آن را به متن زندگي مردم باز گردانيد . امام خميني 1 گذشته از آنكه مجدد اسلام در قرن حاضر بودند، مجدد مذهب در عصر معاصر بودند. يك بعثت، يك انقلاب، يك تحرك، يك واژگوني بوجود آورد. ارزشهاي اصيل اسلامي و انساني كهً از دست رفته بود، از يادها برده بودند، ضد ارزشها را حاكم كرده بودند، كفر جهاني به سركردگي استكبار غرب از دو سو بر اسلام ميتاختند . ماركسيستها از يك سو و سوسياليستها غربي از سوي ديگر تلاش فراوان و خرجهاي گزافي ميكردند تا اسلام را از متن زندگي مردم دور و به حاشيه برانند. اما اين قائد عظيمالشان دين، مجتهد فرزانه، اين فقيه و عارف سالك ولي الله بود با آن اعتماد به نفس بالا با آن توكل و اتصال به خداوند متعال. امام خميني 1 بود كه در برابر تمام ياوهگونيها منفي خوانيهاي آنها ايستاد. او فرمود : رژيمي را تحكيم خواهم كرد كه نه شرق را در آن راه است و نه غرب را بر آن سلطه. لا شرقّية و لا غربيّة و صرفاً جمهوريت و حاكميت اسلام را با راي مردم خواهم آورد. او به نداي قرآني عمل كرد استقامت كرد و ايستادگي كرد و مقاومت بخرج داد و در برابر ناملايمات صبر جميل كرد و فدائيهايي را در اين راه مقدس تقديم كرد. اما درخت خونين 15 خرداد را به ثمر رسانيد و بارور كرد و ثمره شيرين آنهمه خون و دود و آتش امروز كام همه طالبان حق و حقيقت و سالكان راه فضيلت را شيرين ساخت است. او ابراهيموار و اسماعيلگونه و محمدي خصلت دارد. ميدان مبارزات با دشمنان توحيد شد. امروز نام خميني1 ، نام انقلاب اسلامي ايران و نام 15 خرداد در همه جهان يك نام آشنا است و اين نيست جز به خاطر آن خونهاي لالهگونهاي كه غريبانه و بينام و نشان در كنار درخت تنومند انقلاب اسلامي 15 خرداد ريخت. باغبان اين باغ گرچه امروز در ميان ما نيست اما عطر وجودي او و گلهاي به غنچه رسيده و شكوفا شده او مشام همه دلباختگان اسلام را معطر كرده و همه را مينوازد . چرا كه امام خميني 1 انگشت محكم خويش را روي نقطه اصلي فساد قرار داد. او مبارزه با معلول نكرد، مبارزه سرسختانه با علت و ريشه فساد حاكم كرد و آن شخص شاخه و اركان اصلي رژيم منحوس شاهنشاهي بود. از همان روزهاي اول مبارزه و حركت و انقلاب از همان خرداد 1342 بعد از وفات مرجع بزرگ عالم اسلام حضرت آيت الله العظمي بروجردي 1 انگيزه امام 1 مبارزه با شخص شاه بود و هرچه هم بعدها ديگران وساطت كردند كه شاه بماند قانون اساسي را اصلاح ميكنيم، عناصر كليدي رژيم شاه را عوض ميكنيم، امام خميني 1 محكم با قامتي استوار و كلامي قاطع فرمود : شاه بايد برود. اين در حالتي بود كه خيليها از رو در روئي مستقيم با شخص شاه ميترسيدند. اما امام فرمود: شاه دوستي يعني غارتگري، يعني هتك اسلام، يعني تجاوز به حريم مسلمين، يعني تجاوز به مراكز علم و دانش .
15 خرداد از طرف امام خميني 1 لقب يومالله را گرفت و بحق اين لقب شايسته براي روز پانزدهم خرداد است چرا كه 15 خرداد يكي از افتخارات عظيم نهضت اسلامي و يكي از لكههاي ننگ تاريخي بر چهره رژيم سفاك شاه و حاميان او است .
اين واقعه يكي از حوادث عجيب و غريب تاريخ است . مانند انقلاب اسلامي كه مايه ناباوري ناظران دنيا بود اين حادثه هم براي ناظران جهاني غير قابل قبول بود. امام خميني1 در 15 خرداد 1342 دو ماه زندان بودند. بعد از زندان چندين ماه در قيطريه تحت نظر بودند وقتي به قم برگشتند در اولين سخنراني، شاه را با عنوان توهينآميز مردك خطاب كردند و همه رشتههاي اين مدت دستگاه شاه را پنبه كردند و نشاط دوباره را به مردم برگرداند. روح سلحشوري را در مردم زنده كردند و حركت از نو اغاز شد و ادامه يافت.
پانزده خرداد روز فوقالعاده مهمي بود كه امام خميني 1 فرمودند : من براي هميشه روز پانزده خرداد را عزاي عمومي اعلام ميكنم. عمق فاجعه را با اين تعبير كوتاه مشخص كردند. چنان كه كربلاي سالار شهيدان هماره و همواره در طول تاريخ شيعه عزاي عمومي است. مردم مسلمان را در اين روز كشتند و اموال آنان را غارت كردند و همه را سركوب كردند. جو خفقان درست كردند .
در غروب حادثه 15 خرداد در فيضيه، مأمورين و كماندوهاي رژيم كه براي اين عمليات آمده بودند با بيسيم به مركز فرماندهي خود در تهران خبر ميدهند كه فيضيه را گرفتيم. فيضيه فتح شد. گويا رژيم فيضيه را مهمترين سنگر و پايگاه براي حركتها و مبارزات انقلابي ميدانست و به نظرش همه مسائل مربوط به آنجا است و با كوبيدن فيضيه و كتك زدن طلاب غائله خاتمه پيدا ميكند .
امام خميني 1 فرمودند : «از سازمان امنيت در مورد حادثه فيضيه ميپرسيم چه كسي اين حادثه را بوجود آورد، تقصير را گردن شهرباني مياندازد. به شهرباني مراجعه ميشود، تقصير را به گردن سازمان امنيت مياندازد، بعد هردوي اينها ميگويند : دستور اعلي حضرت است. ما چه كنيم با اين اعليحضرت ، ما چه كنيم با اين آقاي اعليحضرت كه همه مسائل به او منتهي ميشود» . امام فرمودند : «ما وقتي به داستان كربلا مراجعه ميكنيم اين سؤال برايمان مطرح ميشود كه آنها با بچهها چه كار داشتند . بچه شيرخوار امام حسين چه گناهي كرده بود. چرا به زنها اين همه جسارت كردند بعد به اين نتيجه ميرسيم كه بنياميه با اساس اهلبيت: و با اصل و ريشه اسلام كار داشتند ميخواستند اسلام را بطور كلي از بين ببرند در حادثه فيضيه هم همينطور چون اينها با اساس اسلام و قرآن با رو حانيت با اصل حوزهها مخالفند. لذا حادثه فيضيه را بوجود آوردند، حكومت شاه هم مانند حكومت بنياميه است و سرّ عجيب آن است كه خود امام خميني 1 نيز در همين ايام 15 خرداد كه هستي خود را فرزندان و زندگي فردي اجتماعي علمي خود را فداي انقلاب 14 خرداد نمود. رحلت و سفر ابدي خود را آغاز ميكند . و اين يك تصادف عجيب است و دريغا كه اين رادمرد الهي از ميان امت اسلام چونان فرشتهاي پر كشيد و رفت او همزمان با شهداي 15 خرداد كه مورد توجه ويژه ايشان بود به ديار ابدي شتافت و رحلت نمود و وصيتنامه بسيار بسيار ارزنده امام خميني 1 از خود به يادگار گذاشتند كه در حدود 2 ساعت و نيم مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنهاي (دام ظله العالي ) آن را در جمع خبرگان با چشمان اشكبار خواندند و حضار مجلس و امت اسلام ميگريستند. از جمله وصاياي آن امام راحل عظيمالشأن افتخار ايشان به ولايت اهلبيت عصمت و طهارت بود.
.....................
پایان پیام / م222