خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳
۱۸:۲۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۲۵ خرداد
۱۳۸۸
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
160472

كانترپانچ: راه حل پادشاه اردن، توهين به فلسطينيان است

پايگاه اينترنتي كانترپانچ ضمن تشريح راه حل 57 كشوري ملك عبدالله به جاي راه حل دو كشوري اسرائيل-فلسطين، آن را گل آلود كردن آب و چشم پوشي از گرفتاري هاي فلسطينيان دانست.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت ـ ابنا ـ راني اميري، تفسيرگر امور خاورميانه، در آغاز مقاله خود به سخنان ملك عبدالله پادشاه اردن در مصاحبه با نشريه "تايمز آف لاندن " در يازدهم مي 2009 اشاره مي نمايد كه خواسته است به زعم خود راه حلي 57 كشوري براي مساله اسرائيل ارائه دهد. ملك عبد الله در اين مصاحبه مي گويد: "آنچه كه در مورد آن سخن مي گوييم نشستن اسرائيلي ها و فلسطينيان بر سر يك ميز نيست، بلكه نشست اسرائيل با فلسطينيان، نشست اسرائيل با سوري ها، نشست اسرائيل با لبناني هاست، و با تمام اعراب و جهان اسلام. همگي اين ها براي مذاكره مستقيم با اسرائيل در يك زمان صف بسته اند. بنابراين، كاري كه بايد در طول دو ماه آينده انجام گيرد اين است كه پاسخي منطقه اي به اين نياز داده شود؛ اين يك راه حل دوكشوري نيست، بلكه راه حلي 57 كشوري است. اين بيانيه اي متقن است كه ما به يك سوم جهان پيشنهاد مي كنيم كه با آغوش باز با آن ها ملاقات كنيم. در آينده بحث رود اردن يا بلندهاي جولان يا سينا مطرح نيست، در آينده بحث بر سر مراكش در اقيانوس اطلس و اندونزي در اقيانوس آرام است. به نظر من هدف، اين است. "

نويسنده در ادامه براي نشان دادن انحرافي بودن اين پيشنهاد، به بررسي بهانه جويي هاي هميشگي اسرائيل براي فرار از مذاكره مثبت با فلسطينيان مي پردازد و مي نويسد: تحليلگران با تجربه سلسله "طرح هاي صلح " خاورميانه، در طول سالها بطور گريز ناپذيري با يك مانع روبرو بوده اند كه از اجراي اين طرح ها جلوگيري مي كرده است، و آن مانع اين بوده است كه اسرائيل همواره قبل از اينكه بتواند اختلاف خود با فلسطينيان را حل كند، مشكل ديگري پيش روي خود داشته است.

مصداق اين عذر ساختگي، مرتباً ميان احزاب و كشورهاي هميشگي -يعني حماس، حزب الله، سوريه، ايران و ...- در حال چرخش است. همواره يكي از اين ها تهديدي "وجودي " ايجاد مي‌كنند كه امنيت اين كشور مسلح به سلاح هاي هسته اي را به خطر مي اندازد. اسرائيل با متقاعد ساختن آمريكا به اين كه موضوعات مبرم بيشتري براي رسيدگي دارد، توانسته است اوضاع را با موفقيت مديريت كند تا مذاكره با فلسطينيان را براي ده ها سال به تأخير انداخته در آن تعلل كند و يا معلق سازد.

نويسنده اين بهانه‌جويي اسرائيل را عامل استمرار جنايات اين رژيم و توجيهي براي تمركز فعلي اسرائيل بر روي مساله هسته اي ايران مي داند. اسرائيل با اين كار اين امكان را ايجاد كرده است كه شهرك ها توسعه يابند، مناطق ديگري مصادره شوند، خانه هاي اعراب ويران شوند و مردم از آن جا منتقل شوند. اين كار تا آنجايي ادامه مي يابد كه اين "حقيقت مسلم " تا اندازه اي برگشت ناپذير شود كه هر گونه سخن از استقلال فلسطين يا ظهور يك كشور قابل دوام، نامربوط دانسته شود. اين دسيسه در اين هفته هنگامي كه نتانياهو، نخست وزير اسرائيل با اوباما ملاقات داشت، نمايان بود. اولويت اول موضوعاتي كه در دستور كار بنيامين قرار داشت، به وضوح مسئله ايران بود و نه دولت مستقل فلسطيني (كلمه اي كه او حتي جرأت اشاره به آن را هم ندارد). پيام ضمني آن اين بود كه پيش از آنكه اسرائيل بتواند در مورد دولت مستقل فلسطيني گفتگو كند، بايد با ايران دست و پنجه نرم كند. دنيل آيالون، معاون وزير خارجه در اين رابطه صريح تر بود و بيان داشت: "زمان سنجي در مورد ايران بايد در مقياس ماه اندازه گيري شود " حال آن كه برنامه زماني در مورد دولت مستقل فلسطيني "انتها ندارد ".

اوباما به طرز تأسف باري با نتانياهو مخالفت نكرد و اشاره داشت كه رسيدگي به ايران پس از انتخابات رياست جمهوري اين كشور در ماه ژوئن تنها بايد تا پايان سال ادامه يابد و تا آن زمان بايد "تلاشي با حسن نيت " براي متوقف كردن برنامه هاي هسته اي اين كشور آشكار شده باشد. هيچ ضرب الاجل مشابهي بر نتانياهو براي پيشرفت در راه حل دو دولتي تحميل نشد.

اميري در ادامه مقاله خود، راه حل ملك عبد الله را مستقيماً مورد نقد قرار داده و مي نويسد: او چند هفته قبل از ملاقات اوباما و نتانياهو با اوباما ديداري داشت و بدون شك اين موضوع را با او به بحث گذارده است. ابتدا بايد تصديق كنيم كه عبدالله در موقعيتي نيست كه بخواهد از جانب هيچ يك از 57 كشور عضو سازمان كنفرانس اسلامي، بجز كشور خودش، سخن بگويد و متعهد شود كه همه اين كشورها، "صف بسته " و "با آغوش باز " با اسرائيل ملاقات مي كنند. همچنين او در خصوص امكان مذاكراتي چندگانه با مسير موازي كه موضوع محوري دولت مستقل فلسطيني در آن در مركز توجه قرار داشته باشد، دچار گزافه گويي و تصور غلط شده است.

عبدالله بايد بداند كه اسرائيل از هر فرصتي استفاده ميكند تا از گفتگوي مستقيم حقيقي با تنها مردمي كه لازم است با آن ها مسئله نزاع فلسطين-اسرائيل حل شود، يعني فلسطينيان، اجتناب كند. 56 كشور ديگر آب را گل آلود ساخته، توجه و شتاب لازم را از محور اصلي صلح در خاور ميانه منحرف مي سازند. ما نيز نبايد از گرفتاري فلسطينيان در غزه چشم پوشي كنيم. اين گروه از فلسطينيان كه در معرض جنگي ظالمانه كه در آن استفاده از بمب هاي فسفر سفيد عليه غير نظاميان، تخريب مدارس و انبارهاي سازمان ملل، هدف گيري تعمدي غير نظامياني كه پرچم سفيد در دست داشتند، ديده مي شد و نيز در محاصره اي 18 ماهه كه بواسطه آن تقريباً نيمي از كودكان غزه دچار سوءتغذيه شده اند، بوده اند تا به امروز از اين مسائل رنج مي برند.

اكنون عبدالله مي گويد كه بحث آينده، رود اردن يا بلندي هاي جولان نيست -و با گسترش معني، آيا غزه، كرانه باختري يا بيت المقدس هم نيست؟- بلكه "مراكش در اطلس و اندونزي در آرام است. " با تمام احترامي كه براي برادران مسلمان در مراكش و اندونزي قائليم، غزه اي ها و ديگر فلسطيني ها شرايط اضطراري منحصر به خودشان را دارند. فلسطين قطعه به قطعه و بخش به بخش در حال از بين رفتن است. ديوار حائلي كه بطور مارپيچ دور بيت المقدس و كرانه باختري كشيده مي شود، تنها يك نوع از الحاق است كه توسعه و ساخت شهرك ها در آنجا را تكميل مي كند. غزه در ويرانه ها باقي مانده و اجازه داده نمي شود كه هيچ مواد ساختماني به آنجا برده شود و بيماران و كساني كه در حال مرگ هستند از آنجا بيرون آورده شوند. تصور كنيد كه فلسطينيان در حالي كه سرزمينشان در حال كوچك تر شدن است بشنوند كه با اسرائيل در رابطه با "هدف " مراكش و اندونزي گفتگو مي شود.

نويسنده در پايان با تاكيد بر اين كه طرح عبدالله مشوقي براي اسرائيلي ها نيست بلكه توهيني است به فلسطينيان، مي نويسد: تنها يك مسئله وجود دارد كه پيش از اينكه هر مسئله ديگري بتواند مطرح شود بايد آن را حل كرد. اين مسئله، موضوع انجام نشده خاورميانه است كه نمي توان با مرتبط كردن آن به توافقاتي با كشورهايي با اهداف مخالف در جهان، از اهميت آن كاست يا آن را به حاشيه راند. آن موضوع فلسطين است. و راه حل متكبرانه 57 كشوري ملك عبدالله، آسيب بزرگي به آن مي زند.

انتهای پیام/105