به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ متن كامل پیام آیت الله جوادی آملی به اين شرح است:
بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ إیّاهُ نَسْتَعِين
حمد ازلی خدای سبحان را سزاست؛ تحيت ابدی، پيامبران الهی مخصوصا حضرت ختمی نبوت(ص) را رواست و درود بيكران، اهل بيت وحی به ويژه حضرت ختمی امامت، مهدی موجود موعود(عجلاللهتعالیفرجهالشريف) را بجاست؛ به اين ذوات قدسی تولی داريم و از معاندان آنان تبری مینماييم! مقدم قرآنپژوهان را گرامی و از برگزاركنندگان بزرگوار همايش ملی و پژوهشی روشها و مكاتب تفسيری، تقدير و توفيق همگان از خداوند منان مسئلت میشود. هر چند ارائه مبسوطی از مطالب مناسب اين همايش وزين، در اين پيام ميسور نيست ليكن تذكره برخی از نكات تفسيری میتواند سودمند باشد.
يكم: همان طوری كه آغاز و انجام ساحت تكوين را مظاهر اسمای حسنای پروردگار تشكيل میدهد، صدر و ساقه صحنه صحيفه الهی يعنی قرآن حكيم را تعريف اسماء و تبيين صفات خداوند تأمين مینمايد. آنچه در آغاز سوره مبارك «بقره» كه طليعه اين كتاب مهيمن بر ساير كتابهای آسمانی قرار گرفته است واقع شد، ظهور خداوند در تعليم اسمای حسنا و بروز انسان كامل و به تعبير ديگر مقام منيع انسانيت، برای تعلم و حضور فرشتگان در صف نبأيابی و نه تعلم درباره آن اسماء است تا قلمرو تدوين، همتای عرصه تكوين با نامهای مبارك تنها نامآور نظام هستی يعنی آفريدگار عالم و آدم و پيوند آنها مزين گردد، لذا مطالب قرآن كريم يا مصدر به نامی از نامهای جمال و جلال الهی است و يا مذيل به آن و هر اسمی، ضامن مضمون آيه خواهد بود كه با تقريب فنی، حد اوسط برهان بر مطلب همان آيه میباشد. بنابراين پژوهشی كارآمد است كه مسبوق به معرفت اسمای حسنای خدا و مصبوغ به تأثير آنها به عنوان مفاتيح غيب در پيدايش و پرورش اشياء باشد.
دوم: آيات قرآن مجيد، همگی به هم مرتبط و با هم مسنجماند و آن ارتباط انيق و اين انسجام وثيق، مايه اتصاف اين كتاب آسمانی به صراط مستقيم است و خصوصيت صراط مستقيم آن است كه از آسيب اختلاف و گزند تخلف مصون است و با رعايت نظم و پرهيز از طفره میتوان از هر آيهای به آيه همسان خود رسيد و اين پويايی، همان پژوهش ويژه «تفسير قرآن به قرآن» است كه حضرت استاد علامه طباطبايی در اين صراط، محققانه قدم نهادند و مدققانه ادامه دادند و عميقانه كامياب شدند. مهمترين دلمايه چنين صراطپيمايی، افروختن سراج منير است، زيرا صراط بدون سراج، كارآيی ندارد، چنانكه سراج بدون صراط سودمند نيست، البته قرآن كريم هم صراط مستقيم است و هم نور مبين؛ ليكن عقل برهانی، چشم تيزبين است كه میتواند به بركت نور راه را ببيند.
با اين تحليل، روشن میشود كه تنها رسالت عقل برهانی، فهميدن رهآورد وحی است نه افزودن بر آن يا كاهش از آن، زيرا با چنان افراط يا چنين تفريط، تفسير قرآن به قرآن از اوج حق بودن هبوط كرده و به تفسير به رأی كه باطل است سقوط مینمايد. تنها اثر آشنايی مفسر از علوم ناب، پيدايش شرح صدر و افزايش ظرفيت خواهد بود و نه بيش از آن؛ «إنَّ هذه القلوبَ أوعية فَخيرُها أوعاها» _نهجالبلاغه، حكمت 147). با اين بيان، معنای دقيقِ ﴿إِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا﴾ (اعراف، 204) معلوم میشود و راز آن روشن میشود.
سوم: هر چند حجیّتِ احكام فقهی، اخلاقی و حقوقی قرآن در فنّ حكمت عملی يعنی رشتة بايد و نبايد و حجيت حكم اعتقادی ـ فلسفی، كلامی و عرفان نظری ـ در فن حكمت نظری يعنی رشته بود و نبود به مجموع قرآن و عترت مرتبط است و آنچه عديل بیمثيل قرآن مجيد است همانا عترت اطهار(ع) است نه روايت و اخبار ليكن نيل به عترت از معبر روايت است و چون روايت، همتای آيت قرآن نيست؛ زيرا قرآن كريم از هر اُفت و آفتِ تحريفی، معصوم است ولی حديث از زياده و نقصان مصون نمانده است لذا هر روايتی بايد بر مطالب قرآن مجيد عرضه شود و با آن سنجيده گردد و به آن اعتماد نمايد تا حجّت شود. از اين جهت پژوهش قرآنی، عظمت خود را باز میيابد به طوری كه محقق پژوهنده در صدد شناسايی ميزان وحيد و ترازوی اصيل دين است كه ساير منابع دينی بايد در ظل آن به رسميت شناخته شده و با آن هماهنگ گردد.
چهارم: مدار هدايت قرآن حكيم، تعليم كتاب و حكمت از يك سو و تزكيه نفوس از سوی ديگر است. تمايز اين دو محور در اين است كه تزكيه روح مقدم است و تعليم مقدمه زيرا آن هدف سامی است و اين ذريعه ساقی و هماره مقصود، مقدم بر معبر است و خصيصه آن مقصد فاخر اين است كه تار و پود اين ريسمان ارتقا را میبافد يعنی هدف، راه تحصيل وسيله را بدون توجيه ناروای آن هموار مینمايد، زيرا روحِ تزكيهشده، قرآن را بهتر میفهمد چون لايههای درونی اين كتاب آسمانی از درونِ جان طاهر میجوشد، همان طوری كه لايههای بيرونی آن با ادبياتِ عربی مبين از مجرای چشم و گوش به درون متصل میشود و اگر اصحاب آكادمیهای دور و نزديك گفته و میگويند: «مَنْ فَقَدَ حسّاً فَقَدَ عِلماً» صحابه حوزههای علوم وحيانی غابر و قادم و سالف و آنف فرموده و میفرمايند: «مَن فَقَدَ تقویً فَقَدَ فَرقاً»، زيرا تقوا دلماية فرق حق و باطل، صدق و كذب، عدل و ظلم، حسن و قبح، خير و شر و سرانجام، سعادت و شقاوت است؛ فاقد تقوا واجد نيروی امتيازبخش كمال از نقص و سلامت از عيب نخواهد بود.
ديده و گوش بشر، دان كه همه پر گل است/ از بصر پر وحل، گوهر منظر مپرس* چونكه بشستی بصر، از مدد خون دل/ مجلس شاهی تراست، جز می احمر مپرس. (ديوان شمس تبريزی، غزل 1056)
آنچه از آية ﴿إِن تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَل لَكُمْ فُرْقَاناً﴾ (انفال، 29) بر میآيد همين اصل معرفتشناختی است كه پرهيز از جهل علمی و وارستگی از جهالت عملی، روح طاهر را همانند آئينه زنگارزدوده و شفاف میكند كه اسرار قرآنی در آن میتابد و با همان قرآنی كه در سينه دارد, چنين میسرايد: چنان پر شد فضای سينه از دوست/ كه فكر خويش گم شد از ضميرم. (ديوان حافظ)
در پايان اين پيام كوتاه، گسترش پژوهش قرآنی را از خداوند مسئلت نموده و كوشش مسئولان بزرگوار اين همايش علمی، مشكور پروردگار خواهد بود، زيرا آنچه موجب آزادی اين كتاب آسمانی از مهجوریّت باشد مرضی خداوند است.
غفر الله لنا و لكم
جوادی آملی
آبان 1388
........................
پایان پیام/133