به گزارش خبرگزاري اهل بيت (ع) ـ ابناـ، نشست علمي "فلسفه سياسي علامه طباطبايي" به همت پژوهشكده علوم و انديشه سياسي و با همكاري انجمن مطالعات اسلامي حوزه با حضور حجت الاسلام والمسلمين دكتر "يزداني مقدم" و حجت الاسلام والمسلمين دكتر "اميدي" در بزرگداشت علامه طبابايي (ره) در سالن همايش پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمين دكتر "اميدي" با اشاره به فلسفه علامه طباطبايي (ره) گفت: فلسفه علامه طباطبايي (ره) تحليلي است در باب ماهيت اجتماعي انسان با بهرهگيري از روش فلسفه اسلامي و علامه با توجه به اين مطلب مي خواهد به چهار پرسش پاسخ دهد؛ پيشرفتهاي جديد با كدام مبناي فلسفه سازگار است؟ عمدهترين ضعف نظامهاي فكري دنيا چيست؟ علل ضعف جوامع اسلامي چيست؟ و امتياز جامعه اسلامي بر جوامع مدني ديگر چه مي باشد؟
وي با اشاره به تمايز بين انديشه سياسي و فلسفه سياسي افزود: انديشه سياسي بيشتر به مقولات سياسي مي پردازد ولي فلسفه سياسي به كل حيات سياست نظر دارد و سياست صرفا مربوط به حوزه عمل نيست بلكه حيات سياسي صورتي از حيات فلسفي است.
وي ادامه داد: فلسفه سياسي اساسا به دنبال اين است كه گمانهاي سياسي ما را تبديل به معرفت كند ولي انديشه سياسي توجهي به اين مسئله ندارد. انديشمند سياسي غالبا به يك نظام سياسي وابسته است يا به آن تعلق خاطر دارد و در فضاي ارزشداوري خودش فكر مي كند لذا ارزشداوريِ نسبي دارد در حالي كه فيلسوف سياسي مجذوب حقيقت است و ارزشداوريِ مطلق دارد نه نسبي.
" اميدي" تصريح كرد: در مباحث علامه، ساختار و مسائل سياسي بيشتر منطبق بر حكمت متعاليه است ولي در برخي مسائل، مشائي است بنابراين بايد دو حوزه روش و ساختار را جدا كنيم .
وي افزود: علامه متاثر از حكمت متعاليه است كه حقيقت را ازروش عقلي، نقلي و شهودي قابل دسترسي ميداند و لذا براي فهم حقيقت ظواهر شرعي،دلايل عقلي و تزكيه نفس را بر ميشمرد ضمن اين كه حركت جوهري ملاصدرا در نگاه علامه بسيار موثر است و از اين رو قائل است كه انسانها به سوي تكامل در بعد جوهري هستند و به سوي تجرد حركت ميكنند.
حجت الاسلام والمسلمين "اميدي" ادامه داد: حيث طبيعي انسان او را به سوي زندگي مادي سوق ميدهد و انسان در اين راستا مفاهيم را به استخدام ميگيرد و در پي آن به دنبال اين است كه اشياء و همنوعان را نيز استخدام كند ولي در مقابله با همنوعان مجبور به تعديل ميشود و به اجتماع سوق داده مي شود و از منظر علامه يك حركت جوهري براي انسان در نظر گرفته شده كه از سوي محسوسات شروع ميشود و قوانين كلي را جعل مي كند كه اعتباري است و مرتبه كمالي براي انسان محسوب مي شود. علامه سپس مساله فطرت را مطرح ميكند و قائل است كه قانون بايد مبتني بر مسائل حقه باشد و سه مسئله را مطرح ميكند؛ قانون بايد برفهم صحيحي از دنيا استوار باشد،از زندگي انسان فهم صحيحي داشته باشد و از سرانجام انسان نيز فهم صحيحي داشته باشد و در ادامه ميافزايد كه سه ساحت اخلاق،اعتقاد و عمل انسان را دربرگيرد.
وي با اشاره به بحث اعتباريات در نگاه علامه گفت: به نظر علامه قبل از اجتماع فقط اعتباريات ثابت داريم ولي بعد از اجتماع هم اعتباريات ثابت داريم و هم اعتباريات نسبي و متغير.
حجت الاسلام والمسلمين دكتر "يزداني مقدم" با اشاره به تعريف فلسفه سياسي گفت: فلسفه سياسي دانشي است كه موضوع آن،سياسي و روش آن فلسفي است و بنابراين علامه فلسفه سياسي دارد با اين كه فيلسوف سياسي نيست.
وي افزود: علامه از آن جهت كه در سنت فلسفه اسلامي ميفلسفد لذا موضوعات سياسي را مورد توجه قرار ميدهد و با روش عقلي فلسفي به آنها ميپردازد.
"يزداني" ادامه داد: علامه بحث استخدام را مبتني بر فطرت كرده است و حتي در بحث نبوت عامه، علت نبوت عامه را فطرت ميداند و نبوت را قدرتي انساني ميداند كه در همه است ولي در بعضي شكوفا ميشود نه اين كه از نظام خارج انساني به بعضي از انسانها افاضه ميشود.
وي با اشاره به مقاله ششم علامه گفت: نظريه علامه تقريري سه بخشي است كه از اين قرار است: اول،چگونگي پيدايش اعتباريات،دوم، شاخهها و انقسامات اعتباريات و ارتباط اعتباريات با حقايق مترتب بر آنها. و معمول انتقاداتي كه از اين نظريه در حوزه فلسفه اخلاق به عمل آمده است به جهت ناديده گرفتن بخش سوم اين نظريه است.
شايان ذكر است اساتيد در پايان نشست به سوالات حاضرين در جلسه پاسخ دادند.
................................................
پايان پيام/130