خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳
۸:۲۴
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۲۵ خرداد
۱۳۸۸
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
اختصاصی ابنا
کد خبر:
173566

الغدیر، منادي وحدت

برای برخی این پرسش پیش آمده که آیا تألیف و نشر کتابی‏ مانند " الغدیر" پيرامون مسئلۀ وصايت و خلافت مانعی در راه هدف مقدس و ایده آل عالی «وحدت اسلامی» ایجاد نمی‌‏کند؟ در پاسخ به این پرسش، ما علاوه بر آن‌كه تأكيد مي‌كنيم جادۀ وحدت يك طرفه نيست، به بخشي از پاسخ شهید مطهري كه در مقالۀ "الغدیر و وحدت اسلامی" نگاشته‌اند، اشاره مي‌كنيم.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ آن‌چه در پی می‌آید، بخشي از پاسخ شهید مطهري است كه در مقالۀ "الغدیر و وحدت اسلامی" نگاشته‌اند که برا خوانندگان عزیز می‌آوریم:

  اشاره

مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ آیا مقصود این است كه از میان مذاهب‏ اسلامی یکی انتخاب شود، و سایر مذاهب کنار گذاشته شود؟ یا مقصود این‏ است که مشترکات همه مذاهب گرفته شود، و مفترقات همه آنها کنار گذاشته شود، و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود، که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد؟ یا اینکه وحدت اسلامی، به هیچ وجه ربطی به وحدت‏ مذاهب ندارد، و مقصود از اتحاد مسلمین، اتحاد پیروان مذاهب مختلف، در عین اختلافات مذهبی، در برابر بیگانگان است؟

حال ببینیم علامه بزرگوار آیت الله امینی، مؤلف‏ جلیل القدر " الغدیر " از کدام دسته است و چگونه می‌‏اندیشیده است؟ آیا ایشان وحدت و اتحاد مسلمین را تنها در دایره تشیع قابل قبول‏ می‏دانسته‌‏اند، یا دایره اخوت اسلامی را وسیع‌تر می‏‌دانسته و معتقد بوده‏‌اند اسلام که با اقرار و اذعان به شهادتین محقق می‏‌شود، خواه ناخواه حقوقی را به عنوان حق مسلمان بر مسلمان ایجاد می‏‌کند وصله اخوت و برادری که در قرآن به آن تصریح شده میان همه مسلمین محفوظ است.

الغدير و وحدت اسلامي

علامه امینی راجع به نقش الغدیر در وحدت اسلامی کاملاً توجه داشته‏‌اند و برای اینکه از طرف معترضان اعم از آنان که در جبهه مخالف خودنمایي می‏‌کنند و آنهایی که در جبهه موافق خود را جا زده‌‏اند مورد سوء استفاده واقع نشود، نظر خود را مکرر توضیح داده و روشن کرده‏اند كه طرفدار وحدت اسلامی هستند و با نظری وسیع و روشن بینانه‏ بدان می‏‌نگرند. معظم له در فرصت‌های مختلف در مجلدات الغدیر این مسئله‏ را طرح کرده‏اند و ما قسمتی از آنها را در اینجا نقل می‏‌کنیم.

در مقدمه جلد اول، اشاره کوتاهی می‏‌کنند به اینکه الغدیر، چه نقشی در جهان اسلام خواهد داشت. می‏‌گویند: «و ما این‌همه را خدمت به دین ، و اعلاء کلمه حق ، و احیاء امت اسلامی می‏‌شماریم.»

در جلد سوم، صفحه هفتاد و هفت، پس از نقل اکاذیب ابن تیمیه و آلوسی و قصیمی‏، مبنی بر اینکه شیعه برخی از اهل بیت را، از قبیل زید بن علی بن‏ الحسین دشمن می‏‌دارد، تحت عنوان " نقد و اصلاح" می‏‌گویند: «این دروغ‌ها و تهمت‌ها تخم فساد را می‏‌کارد و دشمنی‌ها را میان‏ امت اسلام بر می‏‌انگیزد و جماعت اسلام را تبدیل به تفرقه می‌‏نماید و جمع‏ امت را متشتت می‏‌سازد و با مصالح عامه مسلمین تضاد دارد.»

 نیز در جلد سوم ، صفحه دويست و شصت و هشت، تهمت سید رشید رضا را به شیعه، مبنی بر اینکه «شیعه از هر شکستی که نصیب مسلمین شود خوشحال می‏‌شود تا آنجا که‏ پیروزی روس را بر مسلمین در ایران جشن گرفتند» نقل می‏‌کنند، و می‏‌گویند:

«این دروغ‌ها ساخته و پرداخته امثال سید محمد رشید رضاست . شیعیان‏ ایران و عراق که قاعدتا مورد این تهمت هستند، و همچنین مستشرقان و سیاحان و نمایندگان ممالک اسلامی و غیر هم، که در ایران و عراق رفت و آمد داشته و دارند خبری از این جریان ندارند. شیعه بلا استثناء، برای‏ نفوس و خون و حیثیت و مال عموم مسلمین اعم از شیعه و سنی احترام قائل‏ است. هر وقت مصیبتی برای عالم اسلام در هر کجا و هر منطقه و برای هر فرقه پیش آمده است، در غم آنها شریک بوده است. شیعه هرگز اخوت‏ اسلامی را که در قرآن و سنت بدان تصریح شده محدود به جهان تشیع نکرده‏ است. و در این جهت فرقی میان شیعه و سنی قائل نشده است.» علامه امینی در مقدمه جلد پنجم، تحت عنوان "نظریة کریمة" به‏ مناسبت یکی از تقدیر نامه‌‏هایی که از مصر، درباره الغدیر رسیده است، نظر خود را در این موضوع کاملا روشن می‏‌کنند و جای هیچ تردیدی باقی‏ نمی‏‌گذارند، می‏‌گویند:

«عقاید و آراء درباره مذاهب آزاد است و هرگز رشته اخوت اسلامی را که قرآن کریم با جمله «انما المؤمنون اخوه» بدان تصریح کرده پاره‏ نمی‏‌کند، هر چند کار مباحثه علمی و مجادله کلامی و مذهبی به اوج خود برسد، سیره سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است.

ما مؤلفان و نویسندگان در اقطار و اکناف جهان اسلام ، با همه اختلافی‏ که در اصول و فروع با یکدیگر داریم، یک جامع مشترک داریم و آن ایمان‏ به خدا و پیامبر خداست. در کالبد همه ما یک روح و یک عاطفه حکم‌فرماست و آن روح اسلام و کلمه اخلاص است.»

نقش مثبت الغدیر، در وحدت اسلامی از این نظر است که اولا منطق مستدل‏ شیعه را روشن می‌‏کند و ثابت می‏‌کند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به‏ تشیع بر خلاف تبلیغات زهر آگین عده‏‌ای مولود جریان‌های سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوی متکی به قرآن و سنت موجب این‏ گرایش شده است ، ثانیا ثابت می‏‌کند که پاره‏‌ای اتهامات به شیعه که سبب‏ فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است از قبیل اینکه شیعه غیر مسلمان را بر مسلمان غیر شیعه ترجیح می‏‌دهد و از شکست مسلمانان غیر شیعه از غیر مسلمانان شادمان می‏‌گردد ، و از قبیل اینکه شیعه به جای حج به زیارت ائمه می‏‌رود، یا در نماز چنین‏ می‏‌کند و در ازدواج موقت چنان، به کلی بی اساس و دروغ است، ثالثاً شخص شخیص امیرالمؤمنین علی علیه السلام را که مظلوم‌ترین و مجهول‏ القدرترین شخصیت بزرگ اسلامی است و می‏‌تواند مقتدای عموم مسلمین واقع‏ شود، و همچنین ذریه اطهارش را به جهان اسلام معرفی می‏‌کند.»

سپس استاد مطهري برداشت تعداد زيادي از دانشمندان منصف و بي‌غرض غير شيعه را هم سو با برداشتي كه ذكر شد، مي‌دانند؛ از جمله افرادي كه شهيد مطهري نام مي‌برد، محمد عبدالغنی حسن مصری است. محمد عبدالغني در تقريظ خود بر الغدير كه در مقدمه جلد اول ، چاپ دوم، چاپ شده است می‏‌گويد: «از خداوند مسئلت می‏‌كنم كه بركه آب زلال شما را (غدير در عربی به‏ معنای گودال آب است) سبب صلح و صفا ميان دو برادر شيعه و سنی قرار دهد كه دست به دست هم داده، بناء امت اسلامی را بسازند.»

شخص ديگري آيت الله مطهري از او اسم مي‌برد، عادل غضبان مدير مجله مصری «الكتاب» است، وي در مقدمه جلد سوم الغدير می‏‌گويد: «اين كتاب، منطق شيعه را روشن می‏‌كند و اهل سنت می‏‌توانند به وسيله اين‏ كتاب شيعه را به طور صحيح بشناسنند. شناسايی صحيح شيعه سبب می‏‌شود كه‏ آراء شيعه و سنی به يكديگر نزديك شود ، و مجموعا صف واحدی تشكيل دهند.»

سومين شخصي كه مطهري به سخن او استناد مي‌كند، استاد فلسفۀ دانشكده اصول دين جامع الأزهر، دكتر محمد غلاب است، او در تقريظی كه بر الغدير نوشته و در مقدمه جلد چهارم چاپ شده است می‏‌گويد:

«كتاب شما در وقت بسيار مناسبی به دستم رسيد، زيرا اكنون مشغول‏ جمع آوری و تأليف كتابی درباره زندگي مسلمين از جوانب مختلف هستيم، لهذا خيلی مايلم كه اطلاعات صحيحی درباره شيعه اماميه داشته باشم. كتاب‏ شما به من كمك خواهد كرد و من ديگر مانند ديگران درباره شيعه اشتباه‏ نخواهم كرد.»

اذعان دكتر عبدالرحمان كيالی حلبی، گواه ديگر استاد مطهري در اثبات نظرشان است، او در تقريظ خود كه در مقدمه جلد چهارم‏ الغدير چاپ شده، پس از اشاره به انحطاط مسلمين در عصر حاضر، و اينكه‏ چه عواملی می‏‌تواند مسلمين را نجات دهد، و پس از اشاره به اينكه شناخت‏ صحيح وصی پيغمبر اكرم يكی از آن عوامل است، می‏‌گويد: «كتاب الغدير و محتويات غنی آن ، چيزی است كه سزاوار است هر مسلمانی از آن آگاهی يابد ، تا دانسته شود چگونه مورخان كوتاهی كرده‏‌اند، و حقيقت كجاست. ما به اين وسيله بايد گذشته را جبران كنيم و با كوشش‏ در راه اتحاد مسلمين به اجر و ثواب نايل گرديم.»

با توجه به نظر استاد مطهري و شواهدي كه ايشان از انديشمندان مسلمان غير شيعه ذكر كرد، به خوبي روشن مي‌شود كه يكي از رسالت‌هاي كتاب گرانسنگ الغدير، دعوت به تقريب و وحدت مسلمين است. از همين رو از علامه اميني بايد به عنوان مصلح نام برد. مصلحي كه در راه اصلاح بسياري از سختي‌ها و ناملايمات را تحمل كرد. آری آن بود وجهه نظر علامه امينی درباره مسئله مهم اجتماعی عصر ما، و اين است عكس العمل نيكوی آن در جهان اسلام.

.....................

پایان پیام/107