خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳
۹:۲۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۲۶ شهریور
۱۳۸۹
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
کتاب‏ها و منابع تاریخ معاصر
کد خبر:
193546

روایت مسؤولین وقت از ترور آیت‏‌الله خامنه‏‌ای

سوء قصد نافرجام دشمنان اسلام و انقلاب و میهن اسلامی به آن برادر، بار دیگر نشان داد که این دشمنان قسم خورده‏ی اسلام و ملت در راه مقاصد شوم خود از هیچ جنایتی خودداری نمی‏‌کنند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت (ع) ـ ابنا ـ آنچه در زیر می‌آید روایت  مسؤولین وقت از ترور آی‌ت‏الله خامنه‌‏ای است:

امام خميني(ره): شما از سلاله رسول اكرم(ص) و خاندان حسين بن علي (ع) هستيد

پس از اعلام خبر ترور آيت‌الله خامنه‌اي كه نمايندگي امام خميني (ره) در شوراي عالي دفاع و امامت جمعه تهران را برعهده داشت، حضرت امام (ره) پيامي خطاب به ايشان صادر كردند. در بخش‏‌هايي از اين پيام آمده بود:

اكنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما كه از سلاله رسول اكرم(ص) و خاندان حسين بن علي (ع) هستيد و جرمي جز خدمت به اسلام و كشور اسلامي نداريد و سربازي فداكار در جبهه جنگ و معلمي آموزنده در محراب و خطيبي توانا در جمعه و جماعات و راهنمايي دلسوز در صحنه انقلاب مي‌باشيد، ميزان تفكرسياسي خود و طرفداري از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند.

اينان با سوء قصد به شما عواطف ميليون‌ها انسان متعهد را در سراسر كشور بلكه جهان جريحه‌دار نمودند. اينان آن قدر از بينش سياسي بي‌نصيبند كه بي‌درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پيشگاه ملت به اين جنايات دست زدند و به كسي سوء قصد كردند كه آواي دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمين جهان طنين‌انداز است. اينان در عمل غيرانساني به جاي برانگيختن رعب، عزم ميليون‌ها مسلمان را مصمم‌تر و صفوف آنان را فشرده‌تر نمودند. آيا با اين اعمال وحشيانه و جرايم ناشيانه وقت آن نرسيده است كه جوانان عزيز فريب‌خورده از دام خيانت اينان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزيز خود را فداي اميال جنايتكاران نكنند و آنان را از شركت در جنايات آنان برحذر دارند؟ آيا نمي‌دانند كه دست زدن به اين جنايات، جوانان آنان را به تباهي كشيده و جان آنان به دنبال خودخواهي مشتي تبهكار از دست مي رود؟ من به شما خامنه‌اي عزيز، تبريك مي‌گويم كه در جبهه‌هاي نبرد با لباس سربازي و در پشت جبهه با لباس روحاني به اين ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالي سلامت شما را براي ادامه خدمت به اسلام و مسلمين خواستارم.

..........

آیت‏الله شهید دکتر بهشتی: به جهاد در سنگر اسلام همچنان ادامه دهید

بسمه تعالی

جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای سید علی خامنه ای دامت افاضاته

سوء قصد نافرجام دشمنان اسلام و انقلاب و میهن اسلامی به آن برادر، بار دیگر نشان داد که این دشمنان قسم خورده‏ی اسلام و ملت در راه مقاصد شوم خود از هیچ جنایتی خودداری نمی‏‌کنند. این تلاش های دَد منشانه، خشم ملت را نسبت به این خود فروختگان روز به روز برافروخته تر و آن ها را در جامعه منزوی‌‏تر خواهد ساخت.

از خدای متعال خواستارم که نعمت سلامت را هر چه زودتر به آن برادر عزیز و مجاهد بازگرداند و به جهاد در سنگر اسلام همچنان ادامه دهند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

سید محمد حسینی بهشتی

..........

آیت‏الله هاشمی رفسنجانی: دنیا در نظرم تاریك شد

در سفر جیرفت و كهنوج بودیم... «سروان سجادی» فرمانده ژاندارمری، خبر سوءقصد به جان آقای خامنه‌ای را همراه با بشارت نجات ایشان داد. گفت: «بمبی در ضبط صوت كار گذاشته و در مسجد ابوذر روی میز خطابه ایشان گذاشته‌اند».

یك لحظه دنیا در نظرم تاریك شد. همراهان متوجه از دست رفتن تعادل من شدند و شاید به همین جهت، سروان سجادی توضیحات امیدواركننده‌ای داد. به خود آمدم كه پس از عزل بنی‌صدر، ما بایستی ضوابط امنیتی را بهتر مراعات كنیم. همین نحوه سفر من و حضور غیر محتاطانه آقای خامنه‌ای در مسجد ابوذر، از این بی‌احتیاطی‌ها است...

ساعت هشت شب به تهران رسیدیم. مستقیما به بیمارستان قلب رفتم و از آقای خامنه‌ای عیادت كردم. دكترها گفتند، هفتاد درصد خطر رفع شده، خونریزی زیاد شده. دست راست ایشان با قطع عصب از كار افتاده است، بعدا باید پیوند شود. عروق و اعصاب ناحیه راست سینه قطع شده، برای قطع خونریزی، ایشان را به اتاق عمل بردند و من به خانه آمدم. «عفت» هم از بیمارستان به خانه آمده بود...

در اثر اندوه و غم‌ و نگرانی از حال آقای خامنه‌ای، مدتی طولانی بیدار بودم و سعی می‌كردم نگرانی‌ام را مخفی كنم. ساعت شش و نیم (صبح روز 7 تیر) به بیمارستان قلب رفتم. حال آقای خامنه‌ای رضایت‌بخش بود. من را شناختند. كمی راحت شدم... بعدازظهر در جلسه شورای مركزی حزب «جمهوری اسلامی» شركت كردم... از بیمارستان قلب خواسته بودند برای مشورت راجع به مسائل مربوط به معالجه آقای خامنه‌ای، كسی از مسئولان به آنجا برود.

پس از جلسه شورا، برای بررسی وضع آقای خامنه‌ای، اول شب به عیادت آقای خامنه‌ای رفتم، حالشان بهتر بود.

..........

شهید رجایی: نجات یار فداکار امام و امت

بسم الله الرحمن الرحیم

برادر مجاهد حجت الاسلام و المسلمین آقای سید علی خامنه‏ای

به قطع و یقین می دانم که روح بزرگ ایثارگر آن برادر مجاهد، شهادت در راه اسلام و انقلاب اسلامی را فیضی عظیم و الهی می داند و در راه بندگی خدا و خدمت به اسلام و امام و امت شهید پرور از بذل جان خویش دریغ نداشته و ندارد.

در عین حال خدای بزرگ را سپاس می گویم که نقشه شوم و پلید جنایتکاران را در سوء قصد به جان شما، نقش بر آب ساخته و آن یار فداکار امام و امت را از خطر قطعی و حتمی نجات داد.

سلامت عاجل و توفیق آن برادر مجاهد را در راه خدمت به اسلام و مسلمین از درگاه احدیت مسئلت می‏نمایم.

برادر شما ـ محمد علی رجایی

..........

حجت‏الاسلام والمسلمین ناطق‌نوری: آقا گفتند نمی‌‌دانم خدا با من چه كار دارد!

آقا كه در مسجد ابوذر ترور شد، در مجلس بودم. وقتی خبردار شدم، بلافاصله خودم را به بیمارستان بهارلو در میدان راه‌آهن رساندم. وقتی به بیمارستان رفتم، آقا را برده بودند اتاق عمل. خانم‌شان هم تشریف آورده بودند. محافظان هم حضور داشتند.

آقای جباری که راننده آقا بود و الان هم با آقاست و آقا هم خیلی دوستش دارد، در سرعت عمل و رساندن آقا به بیمارستان نقش اساسی داشت. ایشان نقل می‌ كرد كه اول آقا را آوردم درمانگاه عباسی، آنجا امكانات نداشتند و نپذیرفتند. سریع به بیمارستان بهارلو آمدیم. پزشكان معتقد بودند كه اگر آقا پنج دقیقه دیرتر به بیمارستان می‌رسید، كار تمام بود. همچنین انفجار اگر سمت چپ ایشان را گرفته بود، قطعا به قلب ایشان آسیب جدی می‌رسید؛ اما خداوند خواست، این قلب تپنده نظام از كار نیفتد و خداوند ایشان را به عنوان ذخیره انقلاب نگه داشت و حضرت امام هم در پیامی كه پس از ترور آقا دادند، از ایشان بسیار تجلیل كردند.

روزی برای عیادت خدمتشان شرفیاب شدم. ایشان فرمودند: «این حادثه علی‌القاعده باید مرا می برد، اما نمی‌دانم خدا با من چه كار دارد كه مرا نگه داشت».