به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ حجت الاسلام والمسلمین دکتر« علي فلاح رفیع » در جمع مسؤولان، دبیران هماندیشی و جمعی از استادان دانشگاه های شهرکرد با اشاره به خاستگاه و اهداف اولیه تأسیس دانشگاه ها در دنیا اظهار داشت: هدف اصلی از تأسیس دانشگاه ها که از اوائل قرن 13 میلادی در غرب قرون وسطی صورت گرفت، تجمیع دانش ها و نظارت بر آموزش بود. منظور از تجمیع در اینجا تجمیع با نگرش وحدت گرایانه به همه علوم است که از اسم گذاری برای دانشگاه در زبان لاتین نمایان است.
وی گفت: دانشگاه به زبان لاتین univercity است. پیشوند uni اشاره به نوعی وحدت دارد که بطور روشن این هدف را می رساند. در پس همه علوم با گستردگی و تنوع آن نوعی جامعیت و کلیت نهفته است. که استادان و عالمان به هر رشته ای با درک آن جامعیت و کلیت به نوعی بینش وحدت در علوم دست می یافتند که نتیجه حضور و حاکمیت یک روح واحد در جهان بطور کلی و عالم علم بطور خاص بود.
رئیس مرکز هم اندیشی استادان تصريح کرد: اعتقاد به این روح واحد به همه علوم معنا می بخشید و کسی که به رشته علمی خاص عالم بود احساس شور، شعف، معرفت و بصیرت خاصی به او منتقل می شد. در حالی که این هدف اولیه و خاستگاه نخستین دانشگاه در کشور ما به درستی درک نشد و دانشگاه به جای این که نمایانگر نوعی وحدت در پس رشته های علمی باشد محل و جایگاهی شد برای رقابت رشته های علمی که هر یک خود را قطب می دانست و سلطان علوم تصور می کرد.
وي اظهار داشت: چنان که این مفهوم را «پسوند» گاه به خوبی القاء میکند. لذا امروزه بازخوانی جایگاه هویتی استادان در نظام دانشگاهی و نقش آموزش عالی در کشور مهمترین وظیفه برای استادان است.
« فلاح رفيع » گفت: این امر عوامل زیادی داشت که مهمترین آن تفکر مکانیکی به عالم بود که از قرن هفدهم در مغرب زمین آغاز شد که بطور طبیعی موجب می شد روح وحدت در علوم و به تبع آن جامعیت و کلیت از علوم رخت بربندد.
وي با اشاره به اين كه اگر ما امروز به دنبال یک دانشگاه اسلامی و سالم هستیم این دانشگاه محقق نمی شود، مگر با بازگشت به آن وحدت حاکم بر علوم. ادامه داد: آنچه این وحدت علوم را به دانشگاه ها باز می گرداند و همه رشته های متفرق و مشتت علوم را همچون اعضاء در جوارح انسانی بهم پیوند می دهد و از آن پیکر واحد میسازد حکمت است.
حجت الاسلام « فلاح رفيع » گفت: خلاء حکمت در دانشگاه ها موجب رواج و گسترش نگاه تبعیض آمیز و نگرش بیگانه از جامعیت و کلیت در علوم و در نتیجه احساس بی رغبتی در استاد و دانشجو می شود. علاج و راه حل این معضل به گنجاندن فلسفه در آموزش ها و دروس بویژه از دوره ابتدائی متناسب با سطح فکری دانش آموزان است که در مغرب زمین این کار از دهها سال پیش آغاز شده است. منتهی به نظر ما فلسفه تنها کفایت نمی کند بلکه فلسفه همراه با حکمت در دانشگاه های ما این نیاز را تأمین می کند.
وی با بيان اين كه در قرآن کریم هر جا سخن از تعلیم کتاب است بلافاصله به لزوم تعلیم حکمت اشاره می کند، اظهار داشت: اين بدان معناست که آنچه به کتاب روح می دهد و رشته های علوم را به وحدت می رساند حکمت است. کتاب بدون حکمت همچون جسد بدون روح است. به همین خاطر قرآن کریم نفرمود کسی را که علم دادیم خیر کثیر دادیم بلکه فرمود کسی را که حکمت بخشیدیم خیر کثیر بخشیدم و اگر امیرالمؤمنین فرمود: الحکمه ضاله المؤمن: حکمت گمشده مؤمن است به این خاطر است که احساس آرامش، نشاط، رغبت و شادابی حقیقی با حکمت حاصل است.
رئیس مرکز هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاهي نهاد با اشاره به لزوم طرح این موضوع در نشست های هماندیشی در دانشگاه ها و تأمل و بررسی هر چه بیشتر استادان درباره این موضوع گفت: باور به این حقیقت که با رجوع به منابع اسلامی امری واضح و روشن است به استاد این توانایی را می بخشد که بتواند به دانشجویان نیز آن را در عمل آموزش دهد چون این حقیقت بیشتر از آن که مرتبط با آموزش باشد با عمل آدمی عجین است.
وی تصريح كرد: هم انديشي اساتيد در دانشگاه ها ظرفیتی است برای حضور همه استادان با سلایق و عقاید مختلف که با آزاد اندیشی و بیان نظرات خود بطور مستدل و در فضائی کاملاً علمی و اخلاقی بتوانند هم به رشد و ارتقاء معرفت در سطح دانشگاه ها کمک کنند و هم مسئولان و مدیران کشور را با نظرات کارشناسانه خود در تصمیم گیری ها مدد كنند.
سرویس خبرنگاران / نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه
........................
پایان پیام/ 118